عاطفه جوشقانیان در شمار شاعرانی است که با آموزش پا به وادی شعر و ادبیات گذاشته است. از همین رو، دوران دانش آموزی و تجربه اندوزی را با موفقیت پشت سر گذاشته و کمتر از یک دهه به شاعری مطرح و صاحب نام با آثاری قابل تامل تبدیل شده است.
از این منظر می توان او را فرزند آموزش و کوشش دانست. حضور در کلاس های درس بزرگان شعر و ادب و توفیق شرکت در اردوهای آموزشی شهرستان ادب، فرصتی طلایی برای جوشقانیان و نسل شاعران جوان برای قد کشیدن و به خود رسیدن در عرصه ادبیات بوده است. توفیق بزرگی که می توان آن را با حضور نسل اول شاعران انقلاب در جلسات نقد شعر حوزه هنری مقایسه کرد. اشاره به این دقیقه، به دلیل تاکید بر نقش مهم و سازنده آموزش ادبی در به سلامت گذشتن از مرحله آزمون و خطا، و به بلوغ و بالندگی رسیدن شاعران جوان است.
امروز نیز رسالت نهادهای متولی در حوزه شعر و ادبیات، توجه بیش از پیش به آموزش برای تربیت نسلی دیگر از شاعران دانشور و نوآور است. صد البته در این نکته هیچ تردیدی نیست که شاعری هنری ذاتی است، نه اکتسابی. یعنی بدون داشتن طبع خدادادی نمی توان شاعر شد اما هرگز این گزاره، مُهر تاییدی بر این ادعا نیست که تنها با داشتن طبع روان می توان شاعری نامبردار و تاثیرگذار شد.
بزرگ ترین شاعران تاریخ ادبیات نیز تنها با تکیه بر طبع روان، بر مسند عظمت و بزرگی تکیه نزده اند، بلکه بیشتر به مدد آموزش و کوشش، از همگنان خود پیشی گرفته اند. حافظ، نمونه بارز آن است؛ شاعری که غزل های جوششی اش را در کوره کوشش می گداخت و از آن اثری ناب می ساخت. سلوک ادبی حافظ موید این مطلب است که خلاقیت و نوآوری، محصول دویدن و به هم رسیدن دو عنصر جوشش و کوشش است.
حافظ، شاعری مشکل پسند
دقت نظر و کوشش بی نظیر حافظ در ساخت و پرداخت غزل ها - بعد از جوشش شاعرانه - دقیقه ای قابل تامل برای ما و شاعران همه عصرهاست که به سودای نام و نان، خام وسوسه طبع روان نشویم. چرا که طبع روان، بدون ریاضت آموزش و صیقل کاری کوشش، راه به دهی نخواهد برد.
اگر شاهد مثال می خواهید کافیست به حضرت حافظ نگاه کنید. شاعری که با وجود برخورداری از نبوغ ادبی و قریحه خدادادی، فقط حدود ۵۰۰ غزل از خود به یادگار گذاشته است. از همین رو، بعضی از حافظ پژوهان بر این باورند که حافظ برای خراش و تراش غزل های خویش بیش از سرودن آنها تلاش می کرده است. اگر دست نویس ها و سیاه مشق های حافظ از گزند ایام در امان مانده بود، امروز سخت کوشی حافظ در پردازش و ویرایش غزل ها به راحتی قابل اثبات بود.
از این منظر، بی هیچ اغراقی می توان گفت حافظ، مشکل پسندترین و سخت گیرترین شاعر ادبیات پارسی است. چنان که استاد بهاءالدین خرمشاهی (حافظ پژوه معاصر) بر تاثیرپذیری حافظ از ۲۵ شاعر، مُهر تایید زده است. معنای این تاثیرپذیری، چیزی جز این نیست که حافظ برای خلق و آفرینش آثاری استوار و ماندگار، با مطالعه بی وقفه دواوین (جمع دیوان) شاعران متقدم و معاصر، طبع روان خود را همواره به آموزش و کوشش تکلیف می کرده است.
بی هیچ شکی، لازمه زایندگی و بالندگی در عرصه شعر و ادب، برخورداری از دو بال استعداد و آموزش است. گمان این که می توان تنها به مدد استعداد خدادادی منازل شعر و شاعری را پشت گذاشت و به شاعری بزرگ و نام آور تبدیل شد، توهمی باطل و مصداق آب در هاون کوبیدن است! البته منظور از آموزش تنها شرکت در یک دوره خاص نیست. این آموزش می تواند قالب های متنوع و مختلفی داشته باشد.
شرکت در انجمن های ادبی و جلسات نقد، نشست و برخاست با پیران و پیشکسوتان عرصه ادبیات، مطالعه کتاب (ادبی، هنری، دینی، تاریخی، فلسفی، و...)، حفظ اشعار قله های شعر و ادب پارسی، تمرین و تجربه اندوزی، و بهره مندی از خلوت شاعرانه، شکل های دیگری از آموزش است که دست شاعر را می گیرد و او را تا رسیدن به سرمنزل خلاقیت بدرقه می کند.
شاعر باید همیشه و همواره توصیه عالمانه و مشفقانه نظامی عروضی در چهار مقاله را که در فصلی با عنوان چگونگی شعر و شاعری آورده است، آویزه گوش خویش سازد که فرمود: اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب و در روزگار جوانی ۲۰ هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ۱۰ هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد که درآمد و بیرون شد ایشان از مضایق و دقائق سخن بر چه وجه بوده است، تا طرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر شعر بر صحیفه خرد او منقش گردد تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند.
با عنایت به توصیه سرهنگان و پیشاهنگان این عرصه، لازمه موفقیت در عالم شعر و شاعری، پاک کردن این گزاره غلط از ذهن است که شاعری طبع روان می خواهدنه معانی، نه بیان می خواهد. شاعر خوب شدن علاوه بر طبع روان، محتاج معانی و بیان و دیگر مهارت هایی است که تنها و تنها به مدد آموزش، کوشش و عرق ریزان روحی حاصل می شود.
شاعری خوب و خوش قریحه
عاطفه جوشقانیان که از شاعران خوب و خوش قریحه روزگار ماست، گواه صادقی بر راستی و درستی این ادعاست. چنان که خود در مصاحبه ای با صراحت و صداقت گفته است: اولین استاد من آقای سید مهدی موسوی بودند که حدود شش هفت ماه از محضرشان استفاده کردم و به نظرم، آن دورانِ طلایی زبانِ شعر من بود.
زبانِ شعرِ من را ایشان اصلاح کردند و فوق العاده روی زاویه دید شعر توجه داشتند. بعد از محضرِ استاد سید مهدی حسینی بهرهمند شدم و خدا را شکر هنوز هم این توفیق را دارم. استادان دیگری هم بودند، مثل آقای شرافت، یا استادان خارج از قم مانند استاد مؤدب و داودی که خیلی به گردن من و همه بچههای آفتابگردان حق دارند اما من خودم را شاگرد آقای حسینی میدانم و افتخار میکنم به این قضیه...
بیت آخر
امروز یکی از فعالیتهای هوشمندانه و تاثیرگذار نهادهای متولی شعر و ادبیات، می تواند و باید برگزاری اردوهای آموزشی با هدف استعدادیابی و برنامه ریزی شایسته و پیوسته برای چاپ آثار شاعران جوان باشد. بسنده کردن به برگزاری جشنواره های ادبی و رها کردن جوانان مستعد بعد از برگزاری جشنواره، یکی از دلایل اصلی جوانمرگی استعدادهای ادبی است. حال آن که بعد از استعدادیابی باید برای رشد و شکوفایی آنها برنامهریزی آموزشی کرد.
هم چنان که پیش تر نیز گفته ام، شهرستان ادب یکی از نهادهایی است که در این حوزه، کارنامه قابل قبول و درخشانی دارد. به طوری که بسیاری از شاعران نوجوان و جوان بعد از شرکت در دوره های آموزشی این موسسه قد کشیده و به مقصد رسیده اند. شاعرانی که امروز هر یک برای خود نام و آوازه ای به هم زده و در شمار شاعران نام آشنای روزگار ما هستند. چاپ مجموعه شعر ارزشمند صبح تازه دم اثر طبع زلال بانوی شاعر عاطفه جوشقانیان از دانش آموختگان شهرستان ادب توسط انتشارات این موسسه، دلیل روشن دیگری بر تداوم عنایت و حمایت این نهاد فرهنگی از شاعران جوان است. جان کلام آن که برای پیشگیری از جوانمرگی نسل شاعران جوان و تربیت شاعرانی دانشور و نوآور، باید بیش از پیش در جاده آموزش گام برداریم. دقیقه ای که در سیاست گذاری های کلان فرهنگی هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد - اینچنین باد
نظر شما