گفتم در آن هوای گرم و شرجی وارد فرودگاه جده شدیم و تا زمانی که همه زائران، احرام بستند، هیچ مساله قابل توجهی در انجام مناسک وجود نداشت و هنگامی هم که وارد مسجد جحفه شدیم، شاهد مسجدی تمیز، مرتب و خنک بودیم ولی هنگامی که خواستیم پشت سر امام جماعت اهل سنت نماز بخوانیم، برخی دو دل بودند که چه کنند؛ اقتدا کنند یا به جماعت نخوانند. شاید نخستین مسالهای که هنگام ورود زائران به عربستان بیش از هر چیز دیگری قابل توجه است، نماز خواندن با برادران اهل سنت است. در تهران هم که بودیم، حاج آقای قدرتی بارها و بارها درباره چگونگی نماز خواندن پشت سر امام جماعت اهل سنت توضیح داده بود ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؛ چون هنگام برگزاری نماز، تازه میفهمیدیم که نمازهای ما چه تفاوتهایی با نماز آنها دارد.
هنگام اذان مغرب شد و نماز جماعت را پشت سر امام جماعت اهل سنت به جاآوردیم و حواسمان بود که همانند آنان نماز بخوانیم ولی دستهایمان را روی هم نگذاریم و ذکر آمین را هم به هیچ وجه نگوییم. خدا خودش قبول کند.
اولین مسالهای که بیشتر به چشم میآید، نماز خواندن بدون مُهر است. ۳۰ سال، ۴۰ سال و شاید ۵۰ سال است که در نماز سر به سجده میگذاریم نه بر فرش که بر مُهری از مِهر سیدالشهدا (ع). به همین دلیل است که گاهی نمازگزاران در کشور خودمان هنگام برداشتن مُهر از جامُهری، همه مُهرها را زیر و رو میکنند تا شاید مُهری پیدا کنند که فقط روی آن نوشته شده باشد «مهر اعلی مال کربلا»، هرچند معلوم نیست چقدر از تربت کربلا را داشته باشد ولی به قول جامی «ناچشیده جرعهای از جام او، عشقبازی میکنم با نام او» عاشقان حسینی همیشه به دنبال بهانهای هستند تا یادی از سیدالشهدا کنند؛ چه در نماز که خیلی هم توصیه شده سجدگاه تان بر تربت کربلا باشد و چه در غیر نماز که جای خود دارد.
نمازی که «سر به مُهر» نیست
در رسالهها آمده است نیکوترین سجده، سجده بر خاک و روی زمین است که نشانه خضوع و خشوع در برابر حضرت باری تعالی است و هیچ خاکی برای سجده در فضیلت به تربت مقدس سید الشهداء (ع) نمیرسد. البته استفاده از مُهر نزد شیعه موضوعیت ندارد؛ بلکه ملاک همان سجده بر خاک است و مهر وسیلهای است که سجده بر خاک را در هر جا و هر مکان سهل و آسان میسازد. به عبارت دیگر بر زمین و هر چیزی که از زمین می روید، به غیر از خوردنیها و نوشیدنیها و مواد معدنی بر هر چیزی میتوان سجده کرد.
اما نه در مساجد مکه و مدینه و نه در سایر مساجد عربستان اجازه ندارید از مهر استفاده کنید؛ حالا چرا اجازه ندارید، خود بحثی مفصل میطلبد ولی در حج که نماد وحدت مسلمانان جهان است، مراجع تقلید تاکید کردهاند که برای حفظ وحدت نیازی نیست برای سجده در نماز از مهر استفاده کنید و بر همان سنگ سجده کنید ولی چه میتوان کرد با زائرانی که حاشیه بر عروه الوثقی مینویسند و میگویند «نماز بدون مهر به دلم نمی چسبد» یا دیگری میگوید «مجبورم نمازم را اعاده کنم و دوباره بخونم» در حالی که رهبر انقلاب در پاسخ به سوال یکی از مقلدان خود که درباره شرکت در نمازهای جماعت اهل سنت پرسیده بود، فرمود «اگر حفظ وحدت، مقتضی انجام آن کارها باشد، نماز صحیح و مجزی است، حتی اگر سجده بر فرش و مانند آن باشد.»
بارها و بارها در مساجد اطراف مکه و مدینه میدیدم که با وجود نظر مراجع مبنی بر صحیح بودن نماز جماعت بدون مُهر، برخی زائران همیشه کاغذ یا دستمال کاغدی در جیب خود میگذاشتند و یواشکی بر آن سجده کرده و دوباره در جیب خود میگذاشتند یا برخی گویی میخواهند تحریمها را دور بزنند، به گونهای بر روی فرشهای مسجد النبی مینشستند که سجده گاهشان هنگام نماز بر روی سنگهای مسجد قرار گیرد و البته ماموران سعودی، ایرانیها را میشناسند و این دور زدنها را هم میدانند و لذا هنگام برپایی نماز جماعت گاهی حرف و حدیثهایی رد و بدل میشود که لطفاً جاهای خالی را پر کنید که پر کردن جاهای خالی در مساجد، مصیبتی است در ایران و آنجا حساس هستند؛ به ویژه آنکه نمیدانند برخی زائران ایرانی میخواهند به هر قیمتی حتی به قیمت ایجاد بی نظمی در صفهای جماعت مسجد النبی یا مسجدالحرام که «خط قرمز» اهل سنت است، بر سنگ سجده کنند.
شاید اگر به همین اندازه که برای خواندن نماز در مساجد مکه و مدینه به ویژه مسجد النبی و مسجد الحرام حساسیت داریم، به حق الناس و حقوق دیگران حساس بودیم، این وضع و روزمان نبود. بماند. با وجود تاکید روحانیون و مدیران کاروانها مبنی بر صحیح بودن نماز پشت سر امامان جماعت اهل سنت، باز برخی این احکام را برنمی تابند و ساز خودشان را میزنند. البته روحانیون کاروانها نظر همه مراجع را دارند و به مقلدان هر مرجعی، میگویند که در هر مورد، چه تکلیفی دارند.
مواظب آیات سجده دار باشید
صحبت از سجده نماز شد و به یاد نماز صبح آخرین جمعهای افتادم که به امام جماعت مسجد الحرام اقتدا کردیم ولی لحظاتی بعد از شروع نماز، بسیاری از زائران هاج و واج مانده بودند که چه کنند. از قرار معلوم امام جماعت مسجد الحرام صبحهای جمعه در رکعت اول نماز خود، تمام یا قسمتی از یک سوره سجده دار را میخواند و اگرچه طبق نظر اخیر علمای الازهر سجده کردن به خاطر شنیدن آیات سجده دار، یک کار مستحب است ولی آنها کار خودشان را میکنند و در وسط نماز به سجده رفته و دوباره برخاسته و نماز را ادامه میدهند که این کار باعث تعجب شیعیان میشود. چون بر اساس نظرات مراجع، شنیدن یا خواندن هر کدام از آیات سجده دار در سورههای سجده، فصلت، نجم و علق باید به سجده برویم و اگر یکی از این سورهها را در نماز بخوانیم، چون باید سجده برویم و اضافه کردن سجده در نماز نیز باعث باطل شدن آن میشود، بنابر این نمیتوان این سورهها را در نماز خواند. نماز که در مسجدالحرام تمام شد، زائران به یکدیگر نگاه میکردند که چه شد و چه باید میکردیم. برخی نماز صبحشان را دوباره خواندند و برخی هم نمیدانستند که آیا همان نمازی که خواندند، اکتفا میکند یا نه.
نمازی بدون بسم الله
یکی از سنتهای اهل سنت در نماز این است که نه سوره حمد را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکنند و نه برای سوره بعدی بسم الله میگویند؛ دیگر اینکه اعتقادی به خواندن یک سوره کامل ندارند و بخشی از یک سوره را میخوانند؛ حتی سورههای سجده دار که طبق فقه شیعه چنین نمازی باطل است. قرائت زیبای امامان جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبی در حال معنوی نمازگزاران اثر عجیبی دارد و جالب است که برخی امامان جماعت در کشور خودمان هم سعی میکنند مثل آنها تلاوت کنند که کاری ندارم که این تقلید صحیح است یا نه ولی هرچه باشد، نمازگزاران را به یاد ایام حج میاندازد و خاطرات آنان را زنده میکند که البته این خاطرات هم بر روی همه آن مسائلی که در نماز به آنها فکر میکنیم و شیطان هم حتی به قیمت یادآوری مقام ابراهیم و روضه مسجدالنبی. از خدا خواسته به دنبال بهانهای است تا حواسمان را از نماز پرت کند،
صحبت از تلاوت قران شد ولی باید گفت تلاوت داریم تا تلاوت. تصور نکنید که در همه مساجد مکه و مدینه، امامان جماعت در نمازهای خود به تلاوت سورههای بلند و طولانی میپردازند. در چند مسجد مکه که توفیق شرکت در نماز جماعت داشتم، متوجه شدم امام جماعت مثل خودمان است و در رکعت اول بعد از حمد، سورههای قدر یا اعلی را میخواند و ظاهراً میزان تلاوت آیات هر سوره، بستگی به دوری و نزدیکی به مسجدالحرام یا مسجدالنبی و همچنین بزرگی یا کوچکی آن مسجد را دارد.
نکته دیگر اینکه بسیاری از مساجدی که نماز جماعت در آن برگزار میشود، به گفته بعضی از افرادی که سابقه این مساجد را در طول سال میدانند، فقط در موسم حج اینگونه پر از جمعیت و منظم است. چون اگر زائران دیگر کشورها را از این مساجد حذف کنید، غیر از امام جماعت و چند نفر از همسایهها، مشتری دیگری ندارد و چه بسا کلید مسجد را هم به امام جماعت این مساجد فصلی بدهند که هنگام خروج در را قفل کند تا نماز بعدی.
تعقیبات بی تعقیبات
تمام شدن یا بهتر بگویم تعقیبات نماز هم داستان دیگری است که مصیبت ایرانیها در مکه و مدینه است. نه تسبیحاتی، نه صلواتی و نه دعایی. البته همه اینها را میتوانید در دلتان بگویید ولی اجازه ندارید مثل ایران، نماز که تمام شد، با صدای رسا بگویید «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما» و از همه مهمتر نه میتوانید تکبیر بگویید و نه شعار مرگ بر آمریکا سر دهید. بگذریم از اینکه هنوز هم در بعضی مساجد ایران در وصف آل سعود هم ذکر میگویند! البته در برخی مساجد مکه یا مدینه، برگههایی وجود دارد که نمازگزاران میتوانند ذکرهای آن را آهسته بخوانند و از ثواب آن بهره مند شوند و لابلای این ذکرها میتوانید تسبیح حضرت فاطمه (س) را هم ببینید. با این حال ۲۴ آزاد هستید که فقط به تلاوت قرآن بپردازید؛ همین.
مردم ایران نه فقط به ذکرهای بعد از نماز مقید هستند که معمولاً قرائت یک صفحه قرآن بعد از نماز را در قالب طرح تلاوت نور فراموش نمیکنند. اگر هم مناسبتی باشد، یا خود امام جماعت میکروفون را به دست گرفته و سخنرانی میکند یا هیات امنای مسجد با دعوت از قاری و سخنران و مداح و خاطره گوی دوران دفاع مقدس، دقایق که چه عرض کنم، ساعتی را به نمازگزاران انرژی مثبت میدهند. حالا تصور کنید به یکی از چهار مسجد مهم جهان اسلام آمدهاید و نماز خواندهاید ولی نمیتوانید تعقیبات بخوانید و فقط باید به تلاوت قرآن بپردازید. البته در گوشه و کنار مسجد جلسات اخلاق و حدیث و قرآن برگزار میشود ولی به همان روشی که مسئولان سعودی میخواهند. مساجدی در کنار هتل ما قرار داشت و هر زمانی که به نمازهای مسجد الحرام نمیرسیدیم، نماز را در این مساجد به جماعت میخواندیم ولی گاهی در مسجد الامیر یکی از این همان مساجد، امام جماعت یا یک مهمان سخنرانی میکرد ولی مشخص بود که چه مطالبی قرار است بگویند.
روح اموات شاد
بعد از نمازهای جماعت اهل سنت به ویژه در مسجدالنبی و مسجدالحرام تا دلتان بخواهد بر اموات نماز میخوانند و کلی ثواب هم میبرند. حالا اشکالی ندارد چهار تکبیر بگویید که مراجع تقلید گفتهاند باید پنج تکبیر گفته شود. آقای خوش بیان مدیر کاروان میگفت در نمازهای اموات هم شرکت کنید. یکی به خاطر اینکه صفوف جماعت به هم نخورد و یکی هم به خاطر همان مردهای که دستش از دنیا کوتاه است و نیازمند دعای نمازگزاران است. تکبیرگوی مسجد النبی یا مسجد الحرام هم بلافاصله بعد از نماز جماعت اینگونه از نمازگزاران دعوت میکرد که خدا شما را رحمت کند در نماز میت شرکت کنید.
یک روز از ماموری که در مسجدالحرام و در کنار خودروی حمل اموات ایستاده بود، از وضعیت مردگانی که برای نماز میت میآورند، پرسیدم که گفت بیشتر این اموات از شهر مکه و «مَن حولها» یعنی اطراف مکه و حتی جده است و فرقی هم نمیکند که مرد باشد یا زن یا کودک و روزی چندین نفر می آورند که به صورت دسته جمعی نماز بر آنها خوانده میشود.
قبول باشد؛ الهی آمین
از دیگر تفاوتهای نماز اهل سنت با نمازهای شیعیان میتوان به آمین گفتن بعد از تلاوت سوره حمد، دست روی دست گذاشتن یا دست به سینه بودن هنگام قیام و مسائلی از این قبیل اشاره کرد که احکام آن در رسالهها آمده و روحانیون کاروانها هم برای زائران از حفظ تعریف میکنند. تقریباً همه مراجع آمین گفتن و تکتف یعنی همان دست روی دست گذاشتن را باطل کننده نماز میدانند و اگرچه میتوان از مُهر چشم پوشی کرد ولی این دو مورد اگر انجام شود، نماز هم باطل میشود.
از مقابل نمازگزار عبور نکنید
نکات دیگری هم در نماز خواندن اهل سنت وجود دارد که برخی از این مسائل مربوط به فقه آن مذهب است که هر یک از مذاهب حنبلی، حنفی، مالکی یا شافعی نکات ریزی در نماز خواندن دارند. مثلاً یکی از خط قرمزهای اهل سنت این است که کسی نباید هنگام نماز خواندن آنها از مقابلش عبور کند در غیر این صورت، نمازگزار اهل سنت، دست خود را مانع عبور عابر خواهد کرد. آقای قدرتی هم در جلسات توجیهی به چنین نکاتی اشاره کرده بود. از نظر اهلسنت عبور کردن از مقابل نمازگزار حرام است و حتی در برخی از کتابهای حدیثی آنان آمده است کسی که از مقابل نمازگزار عبور میکند، شیطان است. به همین جهت وقتی در مکه یا مدینه از مقابل کسی که نماز میگذارد، عبور می کنیید، با اعتراض شدید او و دیگران روبرو میشوید.
خواندن نماز در پنج وعده، یکی دیگر از تفاوتهای نماز اهل سنت است. گاهی که برای نمازهای پنج گانه آماده میشدم تا به مسجد بروم که برخی از زائران خرده میگرفتند که چرا هر وعده به نماز میروی و میگفتم سفارش امام (ره) و رهبر انقلاب است که برای حفظ وحدت در نمازهای آنها شرکت کنیم ولی از طرف دیگر به یاد داستان «تازه مسلمان» میافتادم که شهید مطهری در کتاب داستان راستان تعریف کرده بود؛ همان شخصی که مسلمان شده بود و گیر یک همسایه عابد افتاده بود که در همان شب اول، یعنی نیمههای شب به درِ خانه تازه مسلمان رفت و از او خواست تا وضو بگیرد و برای نماز به مسجد بروند.
آن بیچاره تازه مسلمان تا صبح مشغول عبادت شد و بعد از نماز صبح که خواست به خانه برگردد، همسایه اش از او خواست تا طلوع آفتاب ذکر بگوید و خلاصه تا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا، آن فلک زده را به بهانه ثواب نماز اول وقت و ذکر و عبادت در مسجد نگه داشت و شب دوم به همسایه خود که دوباره برای عبادت درِ خانهاش را زده بود، گفت که به دنبال یک آدم بیکارتری از او بگردد. نمیخواهم بگویم حکایت نمازهای پنج وقت ما هم در مکه و مدینه حکم آن تازه مسلمان را دارد ولی هر کسی با رعایت حال خودش و سفارش اهل بیت (ع) درباره اقبال و ادبار قلب، میتواند حال و روز خود را درک کند ولی توجه داشته باشیم که شاید این آخرین زیارت ما باشد و دیگر توفیق چنین شب ها و روزهایی را برای عبادت و بندگی در مکه و مدینه نداشته باشیم؛ آن هم در مساجدی که خواندن هر رکعت نماز در آن برابر با هزار رکعت است و کدام انسان عاقلی چنین موقعیتی را از دست میدهد.
بهانههایی برای نماز خواندن در هتل
با تمام این تفاصیل گاهی که جلسات آموزشی در نمازخانه هتل تا هنگام اذان ظهر طول میکشید، میدیدیم که برخی زائران دیگر کاروانها خود را آماده میکردند تا نماز جماعت را در نمازخانه هتل برگزار کنند. اگرچه روحانیون کاروانها هم از این کار طفره میرفتند و سعی میکردند حداقل در مساجد نزدیک به هتل در نمازهای جماعت اهل سنت شرکت کنند ولی گاهی گرفتار برخی زائران به ویژه خانمها میشدند که «حاج آقا! همین جا نماز را بخوانید» در این میان گاهی بدهکار هم میشدیم که چرا از برگزاری نماز جماعت جلوگیری میکنید و هر بار هم که سفارش بزرگان را برای وحدت امت اسلامی یادآوری میکردیم، انگار نه انگار و کار خودشان را انجام میدادند.
با این حال باید از مدیران کاروانها و روحانیونی که برای زائران برنامههای فوق برنامه میگذارند یا به زیارت دوره میروند، درخواست کرد که به گونهای برنامه ریزی کنند که زائران در هنگام نماز بهانهای به دست دشمن و در درجه اول به دست شیطان ندهند که چرا در نماز جماعت اهل سنت شرکت نمیکنند؛ هرچند مدیران کاروانها و مسئولان حج و زیارت و بعثه به این مساله توجه دارند و گاهی برنامه ریزی هایشان جابجا میشود و به هم میریزد و گرنه تاکید مدیران هم حضور در نماز جماعت مساجد مکه و مدینه است. امسال که بسیاری از زائران بالای ۶۰ سال هستند، ممکن است حال و روز آنان اجازه ندهد که در نمازهای مساجد به طور فعال و مرتب شرکت کنند که اینجا میتوان گفت لیس علی المریض حرج.
البته باید توجه داشت برخی زائران ایرانی که استاد دور زدن تحریمها هستند، این جاها را هم دور میزدند که از بیان این روشها عذرخواهی میکنم تا مبادا این روشها به دست دشمنان تفرقه افکن بیافتد و دستاویزی برای سوء استفاده آنان باشد.
نماز شکسته یا کامل
مسجد الحرام و مسجد النبی جزو دو مسجد از چهار مکانی است که نمازگزار مسافر میتواند نمازش را کامل یا شکسته بخواند. مسجد کوفه و حرم سیدالشهدا (ع) هم اینگونه است. البته باید هر زائری توجه کند که نظر مرجع تقلیدش درباره حد این مکانها کجاست. مثلاً برخی معتقدند فقط در داخل مسجدالحرام میتوان نماز را به صورت کامل خواند و بعضی دیگر نماز کامل را در تمام شهر مکه اجازه میدهند. بعضی از زائران برای اینکه روزه شک دار نگیرند، همه نمازهای خود را در مکانهایی که نمیدانند جزو مسجد است یا نه، شکسته میخوانند.
دیگر تفاوتهای نماز
توقفهای طولانی نمازگزاران اهل سنت بعد از رکوع یا بین دو سجده یا بلند کردن انگشت اشاره هنگام خواندن تشهد از دیگر تفاوت هاست. اگرچه ما شیعیان در همه نمازهای واجب دست به قنوت برداشته و دعا میکنیم ولی باید بدانیم که قنوت، مستحب است درحالی که حنفی ها و حنبلیها فقط در نماز وتر قنوت میگیرند و شافعیها و مالکیها فقط در نماز صبح قنوت دارند.
غیر از این موارد که مربوط به نماز است، در اذان و اقامه هم تفاوتهایی وجود دارد. مثلاً برادران اهل سنت، اذان گفتن برای نماز صبح را پیش از طلوع فجر مستحب میدانند و لذا پیش از طلوع فجر، صدای خود را به اذان بلند میکنند که در واقع اعلام وقت نافله است تا مردم برای خواندن نماز صبح آماده شوند و هنگامی که وقت نماز صبح میرسد، یک بار دیگر اذان میگویند و این اذان برای اعلام داخل شدن وقت نماز است و پس از آن نیز اقامه میگویند در حالی که ما معتقدیم اذان باید پس از داخل شدن وقت گفته شود.
علمای دینی سفارش کردهاند که هنگام پخش اذان، سکوت کنید و به جملات اذان توجه کنید یا خودتان هم اذان بگویید و اگر به اذانهایی که از منارههای مسجدالحرام یا مسجدالنبی پخش میشود، توجه کنید، متوجه میشوید که جمله حی علی خیر العمل در اذانهای صبح وجود ندارد و به جای آن میگویند الصلوه خیر من النوم. در رسالههای مراجع تقلید آمده است که عبارت اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا وَلِیُ الله جزو اذان نیست ولی گفتن آن جایز است در حالی که اهل سنت آوردن این عبارت را بدعت میدانند.
اگر قرائت حمد و سوره با صدای بلند (جوهردار) در نمازهای صبح و مغرب و عشا برای ما واجب است و در نمازهای ظهر و عصر باید حمد و سوره را آهسته بخوانیم اما برخی مذاهب اهل سنت اعتقادی به جهر و همس یعنی بلند و آهسته خواندن حمد و سوره ندارند و آن را مستحب میدانند و خود را صاحب اختیار میدانند که بلند بخوانند یا آهسته.
گاهی که در نمازهای جماعت مکه و مدینه شرکت میکردم، از امام عقب میافتادم و دلیل آن این بود که امام و مامومین پس از سجده دوم، مثل مسابقات وزنه برداری که هم یک ضرب داریم و هم دو ضرب، آنها نیز بدون اینکه مثل شیعیان بنشینند و بعد برخیزند، یک ضرب بلند میشوند و به همین دلیل ممکن است دیرتر از دیگران بلند شویم.
اگر در گذشته میشنیدیم که وهابیون اعتقادی به رعایت فاصله در نماز جماعت ندارند ولی چند سالی است که این احکام به ویژه از زمان کرونا دستخوش تغییر شده است. مثلاً در سال ۹۹ مشاور دیوان پادشاهی عربستان سعودی در فتوایی اعلام کرد که شرکت در نماز از طریق تلویزیون و اقتدا به ائمه مسجدالحرام و مسجد پیامبر یه این روش، صحیح نیست.
تشهد و سلام هم در نماز اهل سنت، تفاوتهایی با نماز شیعیان دارد. یکی از این تفاوتها در پایان نماز است که یک بار صورت خود را به صورت کامل به سمت راست چرخانده و میگویند السلام علیکم و رحمت الله و برکاته و بار دیگر صورت خود را به سمت چپ برگردانده و همین جمله را میگویند. فرقهای دیگری هم هست که هنگام نماز خواندن با آنان بهتر میتوان متوجه شد. مثلاً بعد از رکوع مستحب است بگوییم سمع الله لمن حمده ولی اهل سنت میگویند ربنا و لک الحمد
نماز جماعت داریم تا نماز جماعت
همه این مطالب یک طرف و نظم صفوف به هم فشرده و توجه به نماز اول وقت اهل سنت، حسرتی است که همیشه در دلم مانده است. کاری ندارم که این موارد، مربوط به ظاهر نماز است و به گفته برخی از کسانی که سالها به سفر حج رفتهاند، این نظم ظاهری هم به ضرب و زور است ولی ای کاش ما هم برنامهای برای ترتیب صفوف نماز جماعت داشتیم یا به همان اندازه که به زمان برگزاری مسابقات فوتبال یا برنامه مورد علاقه مان حساسیت نشان میدادیم، برای نماز هم ارزش قائل بودیم. برخی که عادت کردهاند به رکعت دوم یا سوم نماز برسند و برخی هم همیشه به نماز دوم می رسند، یعنی اگر زمان اذان را هم یک ساعت جلو بکشند، این نمازگزاران باز هم باید به رکعت سوم نماز اول یا رکعت اول نماز دوم برسند.
همچنین وقتی نماز جماعت در برخی مساجد یا نمازخانههای ادارات و نهادها برگزار میشود، به جای اینکه نمازگزاران صف اول را پر کنند و رسول اکرم (ص) هم خیلی به آن سفارش کردهاند، از صفهای عقب، جماعت را تشکیل میدهند یا هنگامی که به برخی گفته میشود در قسمتی بایستند که صف مردان و زنان به هم وصل شود، نمی دانم شیطان چه حربهای دارد که به دست این نمازگزاران میدهد تا صف نماز را در نقطه مقابل تشکیل دهند. یعنی اگر سمت چپ مسجد، محل اتصال خانمها باشد، آقایان سمت راست را پر میکنند و اگر تغییراتی در مسجد داده شود و سمت راست مسجد به خانمها اختصاص یابد، این بار شاهد تشکیل صف مردان در سمت چپ مسجد خواهیم بود اما چون اهل سنت اعتقادی به فاصله در نماز ندارند، خانمها با فاصلهای زیاد پشت سر آقایان میایستند و از همان جا اقتدا میکنند.
اگر بعد از اذان مساجد مکه و مدینه توجه بیشتری به جملاتی داشته باشید که از بلندگو پخش میشود، متوجه میشوید که امام جماعت از نمازگزاران میخواهد تا صفوف جماعت را به هم فشرده کنند و هنگام گفتن اِستَوُا یعنی به صورت مساوی بایستید، مثل برخی مداحان که دهان خود را به میکروفون میچسبانند، او نیز ظاهراً لبهای خود را به میکروفون نزدیک میکند تا اهمیت این موضوع به گوش همگان برسد و صدای بم او در مسجد طنین انداز میشود. گاهی هنگام برپایی نماز جماعت در مساجد خودمان و دیدن صفوفی مثل لشکر شکست خورده در نماز جماعت، به یاد این کلمه می افتم که امام جماعت مسجد النبی با صدای استوار و محکم میگفت «استوووو»
نظر شما