به گزارش ایرنا، حسین وفایی که در بین نامزدهای مسابقه مردمیترین و پرطرفدارترین قهرمان ایران بود، با کسب پیروزیها و افتخارات جهانی باعث شد که رشته بیلیارد و مخصوصاً اسنوکر جان تازهای در کشور پیدا کند و هر روز مخاطبین این رشته افزایش یابد. در همین راستا به سراغ حسین وفایی، تنها ورزشکار ایرانی حاضر در لیگ حرفهایهای اسنوکر و برترین بازیکن اسنوکر کشور رفتیم و پای درد و دل او از سالها زحمت او در این رشته نشستیم.
وفایی با حضور در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود.
وی در این گفتوگو اظهار کرد: تفاوتم با بقیه بازیکنان این است که میخواستم زودتر به خواستههایم برسم و خیلی وقتها نیز بابت آرزوهایم مسخره میشدم اما به اکثر آنها رسیدم. در کُل استعدادهای خوبی در بین بازیکنان جوانتر هستند اما فکر نمیکنم درحال حاضر کسی بتواند در جایگاه حرفهای بایستد. هیچکس هیچ کاری برای من نکرده و هیچ پولی و پاداشی نگرفتم. من قهرمان جهان شدم اما هنوز از سال ۲۰۱۹ تا حالا پاداشم را نگرفتم.
وفایی در خصوص ماجرای رسانههای معاند نیز گفت: بعد از آنکه خواست من را وارد سیاست و بازیهای کثیف خودشان کند، بهتر دانستم که جواب آنها را ندهم.
وی همچنین گفت: بارها به من پیشنهاد شده که برای کشور دیگری بازی کنم؛ مثل خیلی از کشورهای عربی زبان که بیشتر از ایران در آن کشورها حضور داشتم و تمرین کردم. امکاناتی که داشتیم برای سطح مسابقات من کافی نبود و از آنجایی که کشور قطر خیلی به من لطف داشت، حدود ۵ سال آنجا تمرین و با بازیکنان آنها بازی میکردم. از طرفی نیز طرز تفکراتی داشتم که به نظرم ماندن و تلاش کردن در ایران بیشتر ارزش دارد.
وفایی یادآور شد: اُ سالیوان هنوز اسطوره من است و بازیهای او را دنبال میکنم و چیزهای زیادی از او یاد میگیرم. به عنوان یک جوان که رو به روی اسطورهاش قرار گرفته و بازی میکند، زیر فشار زیادی قرار داشتم. از طرفی ما با هم دوست هستیم اما یک بیاحترامی به من شد که نتوانستم آن را تحمل کنم و پاسخی ندهم زیرا توقع نداشتم بعضی رفتارها را از اسطورهام ببینم.
وی تصریح کرد: بارها با نمایندگان رژیم اشغالگر قدس بازی نکردم و مجبور شدم که جریمههای سنگین هم پرداخت کنم؛ قرار بود حداقل این جریمهها را به من بدهند اما خبری نشد.
مشروح کامل گفتوگو با وفایی را در زیر میخوانیم:
با وجود حمایتهای پایین و نداشتن حامی مالی چطور همچنان در حال پیشرفت هستید؟
خدا را شکر میکنم که مثل بعضیها انتظاری از کسی ندارم و از جایگاهم راضی هستم. عدهای میگویند کمکی به ما نشده و بهانههایی میآورند اما شخصیت آدم مهمتر از هرچیزی است. ورزشکار نباید برای هر خواسته و انتظاری خودش را کوچک کند. من همیشه گفتم به هرچیزی که بخواهم میرسم. حالا هم زندگی خوبی دارم و برای بهتر شدن آن تلاش میکنم.
چرا در ایران فقط یک حسین وفایی با چنین جایگاه و موفقیتهایی داریم؟
مسیر موفقیت برای من اصلاً ساده نبود، اسنوکر فقط تمرین نبود و از آن مهمتر یک بلوغ فکری است که باید بدانی چه میخواهی و در زمان خودش همه چیز را شروع کنی. تفاوتم با بقیه بازیکنان این بود که میخواستم زودتر به خواستههایم برسم و خیلی وقتها نیز بابت آرزوهایم مسخره میشدم اما به اکثر آنها رسیدم. تجربهای که میتوانم به بقیه جوانان کشورم بدهم این است که هدف داشته باشند و خواستههایشان را دنبال کنند تا به چیزی که تصویرسازی میکنند، برسند. البته صبر نکته مهمی است تا آن را در کنار تلاش به کار گیرند.
بین بازیکنان ایرانی کدامیک مانند شما جایگاهی در بین حرفهایهای جهان میتواند داشته باشد؟
حقیقتاً سخت است که بگویم کسی میتواند به این جایگاه برسد یا نه؛ نمیخواهم بیاحترامی کنم یا زحمت کسی را ضایع کنم اما آنقدر درگیر اهداف خودم هستم که نمیتوانم بازیکنان دیگر را زیر نظر بگیرم و در مورد آنها نظر بدهم. در کُل استعدادهای خوبی در بازیکنان جوانتر هستند اما فکر نمیکنم درحال حاضر کسی بتواند در جایگاه حرفهای بایستد.
بعضی رسانهها مخصوصاً شبکههای خارجی برای تخریب شما کارهایی انجام دادند. وجهه شما بین مردم خراب نشده است؟
خیلی سخت است جلوی کسی که هدف دارد را بگیرند. بعضی افراد هستند که هدف آنها تخریب و اذیت است و نمیتوان رفتار آنها را به حساب همه مردم ایران گذاشت و تنها کاری که میتوانم بکنم این است که برای آنها دعا کنم که خدا زندگی بهتری برایشان بسازد تا دیگر حتی نیاز نباشد به من فکر کنند. ذهن چیز عجیبی است و بعضی اوقات شنیدههای افراد در موقعیتهای حساس به یاد میآید و تأثیر منفی بر آدم میگذارد و تصمیمهای بد را شکل میدهد. مخصوصاً برای ورزشکار رشته انفرادی که همه چیز به خودمان بستگی دارد، پس به خاطر خودم باید از خیلی مسائل گذر کنم.
بین چینیها محبوبیت خاصی دارید و قبلاً گفته بودید که دوست دارید این رشته را در آن کشور ادامه دهید.
بله، من عاشق این هستم که در چین رشته اسنوکر را ادامه دهم زیرا این رشته در کشور چین بسیار محبوب است و احترام خاصی برای من قائل هستند. به چشم دیدم که چقدر من را دوست دارند و همیشه در تورهای حرفهای چین نتایج خوبی هم بدست آوردم. به نظرم در چین جایگاه بسیار خوبی برای ورزشکاران قائل هستند و بیشتر از ما به ورزش اهمیت میدهند.
اهمیت و جایگاه قهرمان اسنوکر حرفهای جهان برای ایرانیها پایین است؟
سال ۲۰۱۹ که نفر اول جهان را بردم، وقتی به ایران بازگشتم به این فکر کردم که چرا هیچ اهمیتی برایم قائل نشدند و حتی یک تقدیر ساده هم از من نمیکنند ولی زورم به کسی نمیرسد. نمیخواهم خودم را کوچک کنم و وارد درگیری با مسئولان شوم. هیچکس هیچ کاری برای من نکرده و هیچ پولی و پاداشی نگرفتم. من قهرمان جهان شدم اما هنوز از سال ۲۰۱۹ تا حالا پاداشم را هم نگرفتم.
نه تنها شما بلکه بقیه ورزشکاران سطح حرفهای مثل هادی چوپان هم همینطور هستند.
جا دارد از هادی چوپان نیز تقدیر کنم. همان ورزشکاری که مدام از ایران صحبت میکند و جوانان را تشویق میکند که زیر پرچم مملکت خودشان بمانند و تلاش کنند. مسترالمپیا آرزوی خیلی از ورزشکاران رشته پرورش اندام است و کسب این قهرمانی باعث افتخار همه ماست. افتخار میکنیم که یک ایرانی مثل چوپان داریم و شخصاً همیشه کارهای او را دنبال میکنم.
ماجرای درگیری شما با رسانههای معاند در حاشیه مسابقات قهرمانی جهان چه بود؟
من بعد از پیروزی در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردم و هیجان خاصی داشتم. داشتم به انگلیسی صحبت میکردم که یک خبرنگار به یکباره با زبان فارسی از من سوال پرسید و من هم به احترام اینکه به زبان فارسی از من سوال پرسیده بود، جوابش را دادم. بعد از آنکه خواست من را وارد سیاست و بازیهای کثیف خودشان کند، بهتر دانستم که جواب آنها را ندهم. در این لحظه از جایم بلند شدم و گفتم که اجازه نمیدهم این مصاحبه پخش شود. به خبرگزاری خود اسنوکر جهان (world snooker) هم گفتم که شما قبل از آمدن یک ایرانی و خبرنگار فارسی زبان حتماً باید به من بگویید. به آن خبرنگار هم گفتم که چرا به اینجا میآیید؟ شما میدانید که برای من دردسر خواهد شد اما باز هم برای من مشکل میسازید. من ایران را دوست دارم، خانوادم در این کشور زندگی میکنند، الگوی یکسری از جوانان کشورم هستم و میخواهم به کشورم برگردم.
تا به حال پیشنهادی برای بازی زیر پرچم کشورهای دیگر به شما داده نشده است؟
بارها به من پیشنهاد شده که برای کشور دیگری بازی کنم؛ مثل خیلی از کشورهای عربی زبان که بیشتر از ایران در آن کشورها حضور داشتم و تمرین کردم. امکاناتی که داشتیم برای سطح مسابقات من کافی نبود و از آنجایی که کشور قطر خیلی به من لطف داشت، حدود ۵ سال آنجا تمرین و با بازیکنان آنها بازی میکردم. وسوسه شدم که کلاً برای آنها بازی کنم زیرا همه ما برای درآمد و زندگی بهتر تلاش میکنیم و آنجا همه چیز برایم مهیا بود اما سختیهایی هم وجود دارد و هیچ وقت مهاجرت کار سادهای نخواهد بود. از طرفی نیز طرز تفکراتی داشتم که به نظرم ماندن و تلاش کردن در ایران بیشتر ارزش دارد.
تا چه زمانی میخواهید بدون داشتن اسپانسر و حمایت مدیران ورزشی ادامه دهید؟
هر چیزی یک زمانی دارد و اگر بحث اسپانسر و حمایتهای مناسب در زمان خودش رخ ندهد، دیگر با هیچ مسئولی دیدار نمیکنم و حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند من را پیدا کنند. وقتی مدام نتیجه میگیرم و انتظار حمایت دارم، اما هیچکس این همه زحمت من را نمیبیند، با خودم میگویم اگر به آن جایگاه برسم اصلاً دیگر نیازی به صحبت با چنین افرادی ندارم. مسئله فقط من نیستم و اکثر ورزشکاران ما همین مشکل را دارند که از دید مسئولان خارج هستند.
نظرتان در خصوص برگزاری مسابقات قهرمانی اسنوکر آسیا به میزبانی ایران چیست؟
مسابقات قهرمانی آسیا در ایران میتواند تاثیر خوبی در رشد جوانان ایرانی داشته باشد که توان شرکت در مسابقات برون مرزی را ندارند. این یک فرصت برای کشور ایران است زیرا شانس قهرمانی ما را بالاتر میبرد. به بچهها پیش از آغاز مسابقات گفتم که اصلاً نگذارید کاپ قهرمانی از ایران بیرون برود. امیدوارم این افتخار نصیب ما باشد تا مردم هم خوشحال بشوند و هم بدانند که چقدر این رشته میتواند افتخارات خوبی را برای ما به ارمغان بیاورد. یک مشکلی در ورزش ما هست که نگاه اسپانسرینگ واقعاً دچار اشکال است؛ برای مثال همین مسابقات بسیار مهم در سطح بینالمللی، همچنان اسپانسر ندارد.
درگیری لفظی شما در رسانهها مقابل اُ سالیوان، اسطوره اسنوکر جهان، بسیار حاشیهساز شد. ماجرای آن را برای ما تعریف میکنید.
اُ سالیوان هنوز هم اسطوره من است و بازیهای او را دنبال میکنم و چیزهای زیادی از او یاد میگیرم. به عنوان یک جوان که رو به روی اسطورهاش قرار گرفته و بازی میکند، زیر فشار زیادی قرار داشتم. از طرفی ما با هم دوست هستیم اما یک بیاحترامی به من شد که نتوانستم آن را تحمل کنم و پاسخی ندهم زیرا توقع نداشتم بعضی رفتارها را از اسطورهام ببینم. در زمان بازی من چهار بر صفر پیش بودم و او طوری بازی را پیش برد که انگار میخواهد به من توهین کند و این بازی اصلاً برای او ارزش ندارد. مثلاً توپها را طوری پخش میکرد که به هیچ وجه نشود درست بازی را پیش برد و من مدام به این مسئله فکر میکردم که چرا او باید با من چنین کاری را انجام دهد و باید جواب او را میدادم و این کار را نیز کردم. البته الان به خیر و خوشی تمام شد و همه چیز به حالت عادی برگشته است.
گفته میشود که برخی قوانین دست و پای بازیکنان حرفهای را بسته است. شما هم این موضوع را تائید میکنید؟
خیلی زشت است که در کشورم از من میخواهند همیشه آماتور بمانم. وقتی یک ورزشکار با همه تلاش و قدرت به نقطه اوج میرسد و بین حرفهایها جایی پیدا میکند، او را رها میکنند در حالی که تازه به بیشترین سطح حمایت نیاز دارد و باید همه جوره پشت او باشند. یکسری قوانین دست و پای مسئولان فدراسیون را نیز برای حمایت از ورزشکاران حرفهای بسته و نمیتوان کوچکترین کمکی به ورزشکاران سطح حرفهای انجام داد.
وقتی اسپانسر و حمایت داخلی پشت شما نیست پس چطور میخواهید هزینههای خود را تأمین کنید؟
من خیلی کارها میتوانستم انجام دهم که درآمد خوبی بدست بیاورم و یا اسپانسر مناسبی جذب کنم اما رفتن به سمت اکثر موقعیتها باعث میشد که این رشته در کشور من ضربه بخورد و یا خودم دیگر نتوانم به ایران بازگردم مثل بعضی برندهای نوشیدنیها و یا بعضی سایتها که میخواستند تبلیغشان را انجام دهم و یا اسپانسر من شوند. حتی من بارها با نمایندگان رژیم اشغالگر بازی نکردم و مجبور شدم که جریمههای سنگین هم پرداخت کنم؛ قرار بود حداقل این جریمهها را به من بدهند اما خبری نشد.
نظر شما