شناخت مردم از شاهنامه محدود به رستم و اسفندیار است

تهران- ایرنا- بازیگر نقش جاماسب در نمایش «هفت‌خوان اسفندیار» گفت: اسفندیار در این نمایشنامه انسان خیر و نیک است و در مقابل او «جاماسب» قرار دارد که کمتر کسی از مردم با شخصیت او آشنایی دارد درحالی‌که به روایت متن، دانای رازگو است.

محسن حسینی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: وقتی نمایشنامه را خواندم یاد تیرِسیاس در اسطوره‌های یونان باستان افتادم که پیشگو است. این باوری بود که در دربار همیشه وجود دارد و امروز هم به نحوی وجود دارد.

وی افزود: در شاهکار امیر ارسلان نامدار و یا هزار و یک شب هم مدام رمل و اسطرلاب می‌بینیم.

انگار خودم پیشگو هستم

حسینی اظهار داشت: در نمایشنامه وقتی ۱۶۵ صفحه آن را مطالعه می‌کنید جاماسب شخصیتی است که به روایت متن، دانای رازگو است و برای من جذاب است و انگار خودم هستم و چون زندگی‌ام را پیشگویی می‌کنم. با ادبیات منظوم و منثور خودمان که سر و کار داریم انگار همه چیز را از قبل می‌دانیم و وقتی نقش را پیشنهاد دادند پذیرفتم.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون همچنین خاطرنشان کرد: با قهرمان‌پروری زیاد موافق نیستم که به گفته برتولت برشت ملتی نیستیم که به قهرمان نیاز داشته باشیم و جهان در قرن ۲۱ فکر نمی‌کنم زیاد به قهرمان نیاز داشته باشد اما در هر حال، شاهنامه سراسر قهرمان‌بازی و به گفته ذبیح‌الله صفا بویژه پهلوان بازی است و این خیلی مهم است.

شناخت مردم از شاهنامه محدود به رستم و اسفندیار است

وی از شاهنامه به عنوان یک استعاره نام برده و می‌گوید: اسفندیار به عنوان یک شخص در این نمایشنامه انسان خیر و نیک است و در مقابل او جاماسب قرار دارد. حتی پدرش گشتاسب یک آدم منفی در شاهنامه است.

حسینی گفت: قهرمان، یک ملت و یک سرزمین است. برشت این را موقعی گفت که مردم خودشان هیتلر را آوردند و او سرکوب شد و رفت. در نمایشنامه گالیله می‌گوید که ای کاش ما یک قهرمان داشتیم که می‌آمد و ما را نجات می‌داد. اما برشت می‌گوید بدبخت، ملتی است که نیاز به قهرمان دارد.

وی اظهار داشت: در هفت خوان اسفندیار دو سرزمین است که با هم در نبرد هستند. باید این تفکر را از ذهن‌ها زدود که از سرزمینی یا فرهنگی نفرت داشته باشیم.

حسینی افزود: شاهنامه، نامه شاهان و مساله آن قدرت است. مانند آثار شکسپیر است. در هیچکدام از آثار شکسپیر نمی‌بینیم که مساله او آدم‌های داخل خیابان باشند و در دربار است. جایی که در آن جنایت، ترور و کودتاست. در شاهنامه هم این است. کشتاری که در آن وجود دارد.

شاهنامه عرق ادبیات منظوم ما را ورق می‌زند

وی گفت: شاهنامه عِرق سرزمین و ادبیات ما را ورق می‌زند و این ریشه در داستانی ۵ هزار ساله دارد. دو نفر با هم کشتی می‌گیرند و کسی برنده نمی‌شود و سرشانه‌های هم را بوسیده و دوست می‌شوند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha