به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایرنا؛ سیزدهمین سفر خارجی رئیس جمهور یکی از خاص ترین اتفاقات سیاست خارجی کشورمان طی سالهای گذشته است: آمریکای لاتین؛ مقصدی که در طول قرون گذشته مورد طمع دولتهای استعماری در گذشته و قدرتهای جهانی در حال حاضر قرار دارد.
از زمانی که سیمون بولیوار، این مبارز و فرمانده ونزوئلایی، آمریکای لاتین را با انقلابهای آزادی بخش خود از یوغ استعمار اسپانیا رهاند تا وقتی که پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یعنی جیمز مونروئه، در ابتدای قرن نوزدهم با ارادئه دکترین معروف خود و هشدار به قدرتهای اروپایی آنسوی آتلانتیک این منطقه را حیات خلوت آمریکا به حساب آورد، آمریکای لاتین همواره کانون مهم تغییر و وارونگی قدرت در سپهر سیاست جهانی بوده است.
نقطه مشترک کشورهای این منطقه در طول تاریخشان مبارزات درخشان و پیروزی در برابر سلطه قدرتهای جهانی، این مهمانان ناخوانده و خودخوانده بوده است؛ کشورهای بولیواری در کنار کوبا و نیکاراگوئه اما یک نقطه مشترک دیگر هم داشتهاند: روابط صمیمانه و ناگسستنی با ایران.
دوستی در روزهای سخت
این کشورها که در فضای غالب و عرفی شده روابط بین الملل که در محیطی آکنده از بی اعتمادی و بدبینی واحدهای سیاسی نسبت به یکدیگر احاطه شده، ایران را همواره دوست و شریکی پایدار و قابل اعتماد یافتهاند، چرا که در روزهای سخت و دشوار، تهران را در کنار خود دیدهاند، درست برخلاف همسایه شمالیشان واشنگتن که کمر به نابودی و فروپاشی آنها بست.
یک نمونه از این روزهای سخت، در اظهارات امروز نیکولاس مادورو خطاب به آیت الله رئیسی در یادمان بولیوار است جایی که رئیس جمهور ونزوئلا گفت: «ژنرال سلیمانی مرد بزرگی بود و خیلیها از خدماتی او خبر ندارند. به عنوان مثال چند سال پیش که به برخی زیرساختهای ونزوئلا از طرف آمریکا حمله سایبری وحشیانهای شده بود، ژنرال سلیمانی به کمک ما آمد و هیأتی را مأمور شناسایی و برخورد با این حمله کرد.»
در یکی از این روزهای سخت دیگر، وقتی در بحبوحه جنگ اقتصادی آمریکا با ونزوئلا و بحران سوخت در کاراکاس، دو نفتکش ایرانی فورچون (Fortune) و فارست (Forest) علیرغم تهدیدات نظامی ایالات متحده در بندر الپالیتوی ونزوئلا پهلو گرفت، نوید بازگشت روابط ایران و این شرکای قدیمی را به روزهای طلایی گذشته میداد.
بازگشت دیپلماسی
این روابط در دولت قبل به مانند رابطه با همسایگان و متحدان سنتی کشورمان در چرخش سیاست خارجی کشور به غرب با سکانداری حسن روحانی و محمد جواد ظریف، آسیب فراوانی دید، همانطور که این سیاست نامتوازن و ساده انگارانه ضربه زیادی هم به منافع ملی کشور وارد آورد.
در چنین شرایطی اگر بدانیم نخستین سفر حسن روحانی رئیس جمهور سابق به آمریکای لاتین به آخرین سال دولت نخست او و در جریان سفر به اجلاس سران غیرمتعهدها مربوط میشود، اهمیت قرار گرفتن مجدد شرکای قدیمی در دستگاه محاسباتی سیاست خارجی دولت سیزدهم را بیش از پیش مشخص میکند.
از زمان استقرار آیت الله رئیسی در پاستور، دولت سیزدهم تلاش کرده به دامنه کنشهای دیپلماتیک خود بعد «فرامنطقهای» بدهد. در شرایطی که طی سالهای اخیر گذار نظم جهانی از آتلانتیک و انتقال به پاسیفیک مطرح شده، ایران علاوه بر افزایش سطح حضور خود در آسیای میانه تحت راهبرد «همسایگی»، نگاه ویژه ای هم به آمریکای لاتین دوخته است.
زنگ خطر برای آمریکا
این منطقه در دوران کنونی گذار نظام بین الملل اهمیت ویژهتری به خود گرفته است. ایالات متحده که در حال واگذاری ردای هژمونی دوران پساجنگ سرد است، با نگرانی زیادی به حضور ایران در مناطق همجوار خود مینگرد، برای کاخ سفید این حضور حساسیت برانگیز است به ویژه اینکه روسیه و چین هم به عنوان شرکای ایران، به عنوان بازیگران تجدیدنظر طلب نظم یکجانبه گرای آمریکایی، ابعاد تازه ای به تقویت روابط خود در آمریکای لاتین بخشیدهاند. از سال گذشته رسانههای آمریکایی گزارشهای متعددی مبنی بر اینکه نشانههایی وجود دارد که ایران برای تقویت بازدارندگی در برابر ایالات متحده در حال تقویت حضور خود در حیاط خلوت آمریکاست (شاید خیاط خلوت سابق آمریکا) منتشر کردهاند.
آمریکاییها در این میان در رابطه با تحکیم روابط اقتصادی همسایههای جنوبی خود با تهران واکنش هم نشان دادهاند که حاکی از نگرانی واشنگتن از توسعه این روابط است. به عنوان نمونه پایگاه خبری هیل ارگان رسانهای کنگره آمریکا با واکنش به سفر آیت الله رئیسی به آمریکای لاتین نوشته است: «در فوریه سال جاری ارتش نیکاراگوئه با یک هیئت ایرانی برای گفتگو در مورد مسائل مربوط به تقویت همکاریهای نظامی دیدار کرده است. نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا نیز سال گذشته یک قرارداد همکاری ۲۰ ساله با ایران با امضا کرد. این سند حوزههایی مانند انرژی، گاز و دفاع را پوشش میدهد. مادورو همچنین یک میلیون هکتار از اراضی مستقل خود را برای «مصارف کشاورزی» به ایران پیشنهاد کرده است.»
چندجانبه گرایی در آمریکای لاتین
آمریکای مرکزی و جنوبی، از نقاط کانونی تمرکز سیاست خارجی پکن به جهت مقابله راهبرد آمریکا در مهار چین نیز است. سال گذشته در چنین روزهایی وزیر خارجه چین چندین قرارداد اقتصادی مهم در آمریکای لاتین با اروگوئه، نیکاراگوئه و اکوادور به امضا رساند. پکن همچنین نقش خود را پروژههای زیربنایی آمریکای لاتین افزایش داده است.
از سوی دیگر هیأت دیپلماتیک روسیه به ریاست سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اواخر فروردین با دستور کاری مشخص افزایش همکاریهای دوجانبه سودمند و با تمرکز بر سیاست، تجارت و اقتصاد راهی چهار کشور آمریکای لاتین شد. در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه تاکید شده بود: آمریکای لاتین برای ما یک منطقه دوست و یکی از مراکز و کانونهای شکلگیری جهان چندقطبی است که روسیه قصد دارد گفتوگوی پویا و همکاری سازنده که تابع هیچگونه دیکته کردنهای خارجی نباشد را با آن توسعه دهد. به گفته لاوروف، مقامهای روسیه به طور هدفمند از تقویت همکاری روسیه و آمریکای لاتین بر اساس حمایت متقابل، همبستگی و در نظر گرفتن منافع متقابل حمایت میکنند. این اتفاقات به خوبی گویای این مهم است که ایران به عنوان یکی از پیشتازان برای عبور از جهان تک قطبی باید روابط خود با آمریکای لاتین را توسعه دهد و اقدامات دولت سیزدهم نیز در همین راستا طراحی شده است.
نظر شما