به گزارش ایرنا، هفته فرهنگی ایران از تاریخ ۱۳ تیرماه امسال و با استقبال گسترده اهالی فرهنگ و هنر و شهروندان روسی آغاز شده و تا روز ۱۸ تیرماه در دو شهر مسکوو سنت پترزبورگ ادامه دارد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان متولی دیپلماسی فرهنگی، محور برگزاری هفته های فرهنگی ایران در سایر کشورها و متقابلا، کشورهای دیگر در ایران است؛ در این خصوص، گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی ایمانیپور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انجام شده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
برگزاری رویداد هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه پس از ۴ سال وقفه
برگزاری رویداد هفته فرهنگی ایران در روسیه مورد توجه بسیاری از مخاطبان خاص و عام در روسیه قرار گرفته و تصاویر منتشر شده از این رویداد نیز نشان دهنده همین حقیقت است. دلیل این استقبال با توجه به پیشینه مناسبات تاریخی و راهبردی ایران و روسیه چیست؟
رویداد هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه پس از ۴ سال وقفه، به دلیل شیوع کرونا، در دو شهر مسکو و سنت پترزبورگ در حال برگزاری است. این هفته فرهنگی به دلیل آن که با دعوت وزیر فرهنگ روسیه از دکتر اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه بوده، از سطح و تراز خوبی برخوردار است.
یکی از مهم ترین ویژگیهای برگزاری هفته فرهنگی اخیر در روسیه، جامع بودن آن میباشد. در این رویداد، علاوه بر وجوه متعارف در هفتههای فرهنگی نظیر معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی، ظرفیتهای گردشگری و سبک زندگی ایرانی، به معرفی صنایع خلاق فرهنگی مانند بازهای رایانهای، پویانمایی، نرم افزار و فیلم، در کنار دستاوردهای فناورانه جمهوری اسلامی ایران، پرداخته شده است.
استقبال شهروندان روسی از فرهنگ و هنر ایرانی
کشور روسیه، علاوه بر اینکه بستر مناسبی جهت پذیرش بسیاری از وجوه ناب فرهنگ ایرانی در عرصه های گوناگون است. بازار مناسبی برای صنایع فرهنگی ایران نیز می باشد. برگزاری هفته فرهنگی ایران در روسیه، می تواند نقطه عطفی در این روند باشد. زمانی که همه این تواناییها در یک قالب زمانی و مکانی واحد تجمیع میشود، قطعا ذهن مخاطبان نیز تمرکز بهتر و عمیق تری بر این مجموعه خواهد داشت و همکاری های فرهنگی میان طرفین با عمق و سرعت بیشتری شکل خواهد گرفت.
الحمدلله استقبال خوبی در این خصوص از سوی اهالی فرهنگ، هنر، رسانه و سایر اقشار در روسیه صورت گرفته است. استقبال تحسین برانگیز شهروندان روسی و اهالی هنر در این کشور نشان داد که فرهنگ و هنر ایرانی در آن سوی مرزها، پر مخاطب و پر نفوذ است.
مخالفت غربیها با شکل گیری ارتباطات عمیق و فرهنگی میان ملتهای ایران و روسیه
برخی تحلیلگران می گویند اساسا ما وجه اشتراک فرهنگی با کشورهایی مانند روسیه و چین نداشته و صرفا باید مناسبات خود را از منظر سیاسی و اقتصادی ترسیم و تنظیم کنیم؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
آنچه در این خصوص از سوی مخالفان رویکرد فرهنگی ایران نسبت به بازیگران حوزه تمدنی شرق مطرح می شود، مصداق نوعی نگاه غیردقیق و سطحی محسوب می شود. بخشی از انتقاداتی که در خصوص چرایی همکاری های فرهنگی میان ایران و کشورهایی مانند روسیه و چین صورت میگیرد، ناظر بر بیاطلاعی و نگاه های غیر دقیق و بعضا مغرضانه است.
ما در اینجا در کنار نگاه راهبردی، نسبت به چنین ارتباطاتی، نگاه عمیق تمدنی داریم. ما از قرابت ملتهایی سخن میگوییم که در طول تاریخ، دارای تمدن بوده و اتفاقا تمدن آنها امروز در قالب تمدن شرقی مورد هجمه دشمنانی مشترک از جمله آمریکا قرار دارد.
جالب است این موضوع را مدنظر قرار دهیم که در سال ۲۰۱۶ میلادی، یعنی حدود هفت سال قبل، کنگره آمریکا قانونی را مصوب ساخت که وفق آن دستگاه های رسمی قدرت در ایالات متحده موظف به نظارت بر حدود و ثغور ارتباطات ایران و روسیه شده اند. این قانون همچنان پابرجاست و برای اجرایی شدن آن هر ساله بودجه قابل توجهی اختصاص داده می شود.
نکته مهم تر اینکه بسیاری از این روابط، معطوف به مناسبات سیاسی و راهبردی نبوده و از جنس تعامل و ارتباط ملتهاست. خط قرمز غرب، ایجاد ارتباطات فرهنگی و عمیق میان ملتهایی است که امروز با الگوهای ضد فرهنگی غربگرایانه و مشتقات آن مخالف هستند. مقامات غربی صراحتا میگویند ما (غرب) مخالف شکل گیری ارتباطات عمیق و فرهنگی میان ملتهای ایران و روسیه هستیم. دلیل این موضوع مشخص است. فرهنگ نسبت به مولفههایی مانند اقتصاد و امنیت از عمق و اصالت بیشتری برخوردار است و مهم تر از دولتها، ملتها همکاریهای برخاسته از آن را تضمین میکنند.
دیپلماسی فرهنگی؛ یک چارجوب همگرایانه، عملیاتی و فرصت ساز
زمانی که نگاه سیاسی یا امنیتی به عامل اشتراک و ارتباط دو کشور تبدیل میشود، جا به جایی دولتها یا تغییر برخی راهبردها و حتی تاکتیکها از سوی یک جریان میتواند این روابط را تحت الشعاع خود قرار دهد. چه بسا روابطی از این دست که بارها بین دولتهای گوناگون دنیا برقرار شده و با یک تغییر موضع یا گفتار خاص از بین رفته است، اما زمانی که ملتها در برقراری ارتباطات دوجانبه با یکدیگر به صورت مستقیم ورود کنند، دیگر نمیتوان به راحتی سخن از اضمحلال یا سکون این ارتباطات به میان آورد. این همان قاعدهای است که در خصوص مناسبات فرهنگی ایران و روسیه نیز صادق است.
ما دیپلماسی فرهنگی را یک مجرای نفوذ نمیدانیم و حتی آن را به مثابه یک ابزار در حوزه سیاست خارجی تلقی نمیکنیم. ما دیپلماسی فرهنگی را یک چارجوب همگرایانه، عملیاتی و فرصت ساز در عصر کنونی تلقی میکنیم.
توجه داشته باشیم که ماهیت انقلاب اسلامی ایران نیز فرهنگی است. اتفاقا استراتژیستها و نظریه پردازان غربی متفق القول هستند که مطالبات فرهنگی ایرانیان مسلمان، علت وقوع انقلاب اسلامی بوده نه معلول آن. این همان وجه تمایز ما نسبت به انقلابها و حکومتهای دیگر در دنیاست. آیا در چنین شرایطی می توان دیپلماسی فرهنگی را به مثابه یک ابزار ارتباطی محدود در منظومه راهبردی کشور در آن سوی مرزها تلقی کرد؟ قطعا خیر.
تمرکز رسانهها بر دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی
با توجه به برگزاری هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای گوناگون در طول سالهای گذشته، این بار شاهد تمرکز خاص اصحاب فرهنگ و هنر و حتی رسانهها بر این رویداد برون مرزی هستیم؛ دلیل این موضوع چیست؟
جای بسی خرسندی است که تعداد زیادی از رسانه های کشور، به اهمیت دیپلماسی فرهنگی کشور در آن سوی مرزها وقوف بیشتری پیدا کردهاند. اگر رسانهها قبلا صرفا بر روی دیپلماسی سیاسی و اقتصادی متمرکز بودند، امروز بر روی دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی نیز تمرکز ویژهای پیدا کرده و حتی خود به جزئی از این منظومه تبدیل شده اند. این همان قدرت نرمی است که نه تنها در تعارض با قدرت سخت ما نیست، بلکه در ترکیب با آن، ابعاد و عمق تاثیرگذاری کشورمان در حوزه روابط بین الملل را نمایان می سازد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در دوران تحولی خود، جایگاه ویژه ای برای فعالیت های رسانهای قائل است، زیرا معتقدیم درک مفاهیم و مصادیق مربوط به حوزه دیپلماسی عمومی، مستلزم ترویج آنها توسط همین فضای رسانهای است. ضمن آنکه نمیتوان دیپلماسی فرهنگی را بدون استفاده از توان رسانهای که هدفش تامین منافع کشورمان میباشد، به سطح تکاملی و نهایی خود ارتقا دهیم.
پوشش موثر تحلیلی و خبری هفته فرهنگی ایران در روسیه، نشان میدهد رسانهها نیز به این ارتباط و اهمیت آن در پیشبرد اهداف و منافع ملی و تمدنی ما واقفاند.
ریل گذاری صحیح در حوزه دیپلماسی فرهنگی
به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور، ضرورت راهاندازی هفته های فرهنگی ایران در کشورهای دیگر را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا این هفتههای فرهنگی صرفا نوعی وظیفه متعارف یا به عبارت بهتر، رویه متداول سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی است یا نگاه دیگری نسبت به این رویدادهای برون مرزی فرهنگی از سوی سیاستگذاران این عرصه حاکم است؟
قطعا ما نگاه سطحی و روال معمول نسبت به برگزاری هفتههای فرهنگی نداریم. گرچه این رویداد سالهاست در کشورهای مختلف برگزار میشود، اما عمق دهی و طراحی اشکال نوین در برگزاری این رویداد، در تاثیر و عمق آن و میزان اثربخشی اش نقش آفرین بوده و آن را متمایز میسازد.
این اتفاقی است که در هفته فرهنگی روسیه مشاهده میکنید، البته پر واضح است که سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی، هرگز قصد ندارد دغدغهای کلان به نام «ریل گذاری صحیح در حوزه دیپلماسی فرهنگی» و اهمیت و اصالتی که دارد را به یک رویداد تقلیل دهد. معتقدیم فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی کانونهای ثبات ساز، فرصت زا و تهدیدزدای کشور درعرصه روابط بین الملل محسوب میشود و باید در قالب یک نگاه قرارگاهی و با نقش آفرینی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همت همه نهادهای فرهنگی دولتی و غیر دولتی کشور، این ساختار تکمیل شود.
در دوران تحولی جدید و خصوصا با توجه به رویکرد فراگیر و موثر دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تقلیل رهیافت فرهنگی کشور به دغدغههای روزمره و ساده را نافی اصالت تمدنی و فرهنگی کشور تلقی می کند. ما نسبت به هفته های فرهنگی نیز همین نگاه را داریم. این هفته های فرهنگی باید باعث باروری دیپلماسی فرهنگی ما شوند نه آنکه مصداق تکرار اقدامات سطحی و باقی ماندن در یک نقطه، تلفی گردند.
نگاه عمیق، عملیاتی و روزآمد نسبت به حوزه فرهنگ
به عنوان فردی که عهده دار مسئولیت دیپلماسی فرهنگی کشور هستید، از وضعیت جایگاه دیپلماسی فرهنگی در کشور رضایت دارید ؟
همان طور که می دانید سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مسئول ارائه تصویر صحیح و روایت واقعی از جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی در خارج کشور است. زمانی که رهبر معظم و دوراندیش انقلاب اسلامی از اهمیت جهاد تبیین و مواجهه با جریان تحریف سخن به میان آوردهاند، تکلیف ما در این عرصه نسبت به قبل نیز سنگین تر شد. بیتردید ارتقای جایگاه دیپلماسی فرهنگی کشور از اهداف این سازمان در دوران تحولی است. از ابتدا با همکاران و اعضای دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور هم پیمان شدهایم که نگاه عمیق، عملیاتی و روزآمد نسبت به حوزه فرهنگ را جایگزین نگاه انتزاعی، غیرکارآمد و سطحی سازیم.
نگاه مثبت رییس جمهور و وزیر فرهنگ به مسئله دیپلماسی فرهنگی
معتقدم که تسریع و تعمیق این روند در گروی تثبیت جایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان قرارگاه دیپلماسی فرهنگی کشور است. ما در اینجا نیاز به تثبیت نگاه قرارگاهی و پرهیز از نگاه جزیره ای و پراکنده داریم. فرماندهی فرهنگی واحد در آن سوی مرزها رمز موفقت نهایی ما در دستیابی به اهداف کشور در این عرصه مهم و تعیین کننده محسوب می شود.
خوشبختانه نگاه مثبتی در بخشهای مختلف دولت سیزدهم به ویژه شخص رییس جمهور و وزیر فرهنگ به مسئله دیپلماسی فرهنگی و عمومی و ضرورت توسعهی آن، وجود دارد. گمان میکنم در صورتی که بتوانیم اعتماد کنشگران غیر دولتی همسو را در داخل و خارج کشور جلب کنیم، اتفاق مبارکی را در این عرصه شاهد خواهیم بود. بدیهی است تا شرایط مطلوب فاصله داریم، ولی سکون و ترک فعل نداریم. انشاءا... با عنایات الهی به اهداف تعیین شده نزدیک تر خواهیم شد.
نظر شما