نادر طالب زاده نقش مهمی در ثبت لحظات حساس جنگ بوسنی داشت

تهران- ایرنا- به همت هیات هنر و حوزه هنری انقلاب اسلامی؛ محفل شب خاطره با عنوان «مارش نامیرا» که مراسم پیاده‌روی در یادبود قربانیان نسل‌کشی «سربرنیتسا» در بوسنی و هرزگوین است، در حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی حوزه هنری، این مراسم که در سالن سوره با اجرای حامد عسگری برگزار شد، به خاطره گویی رزمندگان ایرانی حاضر در جنگ بوسنی و هرزگوین و همچنین بررسی فاجعه کشتار سربرنیتسا و خاطرات مواجهه فعالین هنری و رسانه‌ای ایران با مردم بوسنی در پیاده‌روی «مارش میرا» اختصاص داشت.

نادر طالب زاده نقش مهمی در ثبت لحظات حساس جنگ بوسنی داشت

حامد عسگری که خود سفر به بوسنی و حضور در راهپیمایی «مارش میرا» را تجربه کرده است، از احمد کوچکی به عنوان نخستین راوی جنگ علیه مسلمانان بوسنیایی دعوت کرد تا برای روایت خاطرات خود در جایگاه حاضر شود. کوچکی که یکی از نیروهای ایرانی حاضر در جنگ بوسنی بود، با حضور در این برنامه گفت: در آن سال ها و در آن دوران، نادر طالب زاده نقش مهمی در ثبت و ضبط لحظات حساس و ماندگار تلاش‌های نیروهای مردمی برای مبارزه و مقاومت برابر حمله و تجاوز صرب‌ها داشت. مرحوم طالب زاده به سه زبان از جمله بوسنیایی مسلط بود و کمک بسیاری در ارتباط نیروهای ایرانی با نیروهای مردمی بوسنی داشت.

کوچکی افزود: یکی از مهمترین تصاویری که زنده یاد طالب زاده از خود به یادگار گذاشت، به ثبت فعالیت‌ها و معرفی شخصی به نام حسن گُرگ مربوط می‌شود. حسن گرگ، گروه هایی چند ده نفره از اهالی روستای خود در بوسنی تشکیل داده بود و آنها را آموزش می‌داد و بارها به نیروهای مقاومت مهمات میرساند.

وی ادامه داد: مردم جنگ‌زده و درگیر این وقایع، امام خمینی را خوب می‌شناختند و پل ارتباطی خوبی میان ما و آنها بود؛ چرا که ما زبان آنها را نمی‌دانستیم اما برای معرفی خودمان کافی بود اسم امام خمینی را می‌آوردیم؛ آنجا بود که آنها می‌فهمیدند ما کی هستیم و از کجا و از جانب چه کسی آمده ایم.

کوچکی در ادامه گفت: حضور و تلاش‌های آیت الله جنتی نیز بر کسی پوشیده نیست. همچنین نقش مهم ایران در مقاومت در جنگ و درگیری رفته رفته میان مردم بوسنی بیشتر شناخته شد و جبهه مقاومت در اروپا از سوی ایران پایه‌ریزی شد.

این بازمانده جنگ بوسنی گفت: در بخش‌هایی از حضور ما در بوسنی همانند سریال «ارتش سری» برای ممانعت از شناسایی شدن و اسارت، خانه به خانه روزانه و شبانه جابجا می‌شدیم و با همکاری مسلمانان بوسنیایی به انجام ماموریت‌های محوله می‌پرداختم.

کوچکی در پایان گفت: یکی از مهمترین نکات مورد توجه در جنگ بوسنی آموزش های نظامی و ایدیولوژیک لازم بود که به همت شهدای ما در این جنگ شکل گرفت و جبهه مقاومت به این ترتیب به مرزهای اروپا نفوذ کرد و ماندگار شد.

شناخت زیادی از بوسنی نداشتم

علی حیاتی از هنرمندان و سفر کردگان به «مارش میرا» نیز با بیان خاطراتی گفت: گروهی که از ایران به مارش میرا می‌روند آنقدر با صفا و با معرفت هستند که این تجربه را بیش از حد تصور در ذهن ماندگار می‌کند. برای من هم این سفر به لحاظ مالی سخت بود اما بسیار ارزشمند بود.

حیاتی افزود: شناخت زیادی از بوسنی نداشتم و به توصیه حاج آقا پناهیان برای شناخت بهتر به آنجا رفتم و تجربه ای فراموش نشدنی از این بخش مهم از اروپا در ذهنم ماند؛ چرا که من هیچ علاقه‌ای به سفر نداشتم اما این سفر قصه‌ای متفاوت بود.

وی در ادامه گفت: کلیدواژه هایی که از بوسنی در این برنامه عنوان شد هر کدام عظمتی دارند که باید آنچنان پرداخته و شناسانده شود تا کاملا درک شود.

حیاتی با بیان اینکه ما در بوسنی با آماری از قتل و آزار عجیب روبرو هستیم که حیرت آور است، گفت: شهید رسول حیدری و امثال او برای حفظ شأن انسانی مسلمانان مردم بوسنی از ایران به بخشی از اروپا می‌روند که همه جانبه تحت قشار است آنچنان که نه کشورهای ثروتمند مسلمان، دست نیاز بوسنیایی‌ها را گرفتند و نه صرب‌ها از حمایت کشورهای ثروتمند اروپایی محروم بودند. شرایط بوسنی در جنگ به قدری دشوار بود که حضور شهدایی چون رسول حیدری به عنوان نمایندگانی از ایران باید بیشتر پرداخته و شناخته شود.

وی در پایان با بیان خاطره ای گفت: در سفری که به بوسنی داشتیم با برپایی مراسم های از سوی مسلمانان بوسنیایی روبرو شدیم که به عشق اهل بیت علیه السلام برگزار می‌شد؛ در حالی که اهل تسنن هستند.

پیاده روی ایرانی ها در مارش میرا الزامی است

مهدی حیدری فرزند شهید رسول حیدری که پدرش در جنگ بوسنی به شهادت رسید نیز با حضور در این برنامه گفت: هر بار به بوسنی سفر کنیم و به پیاده روی مارش میرا برویم، برای سال بعدش لحظه شماری می‌کنیم.

وی با اشاره به سفری که به همراه مادر خود به بوسنی داشته است، گفت: در این سفر به قبرستانی رفتیم که قربانیان جنگ صرب ها علیه مسلمانان بوسنیایی بود که در آن یک راوی به بیان روایتی از چگونگی رویدادهای مرتبط با آن می‌پرداخت، هرچه منتظر ماندیم چیزی از ایران نگفت. روایتش که تمام شد سراغش رفتیم و گفتیم از ایران هیچ نگفتید، آیا ایران کمکی به شما نکرد. این راوی در پاسخ به قنداق اسلحه‌ای اشاره کرد که سبز رنگ بود و گفت این اسلحه را ایرانی‌ها به دستمان رساندند و اگر ایران نبود امروز بوسنی وجود نداشت. اما ما نمی‌توانیم حرفی از ایران به میان بیاوریم، چرا که در اروپا تنها در صورتی می‌توانیم به روایت رویدادهای تلخ آن روزها بپردازیم که حرفی از ایران نیاوریم.

حیدری افزود: این راوی با اشاره به تجمعی که به مناسبت سالگرد قتل عام مسلمانان بوسنی در مارش میرا انجام می‌شد گفت که در این تجمع و پیاده روی حضوری از ایرانی ها دیده نمی‌شود در حالی که در خلال جنگ حضوری موثر، مهم و نجات‌بخش داشت.

وی افزود: به این ترتیب تصمیم گرفتیم که پیاده‌روی مارش میرا با حضور ایرانی‌ها را پیگیری کنیم تا نقش مهم ایرانی ها در آن روزهای مهم در اروپا را یادآوری کنیم.

با گریه مصاحبه کردم

هادی نعمت الهی مستند ساز هم که چند مستند در بوسنی با موضوع مارش میرا و جنگ علیه مسلمانان این منطقه از اروپا ساخته است، با حضور در این شب خاطره در مورد فیلم‌هایی که در مورد بوسنی و نقش نجات‌بخش ایران در حملات صرب ها علیه مسلمانان بوسنیایی ساخته است، گفت: در مصاحبه هایی که با بوسنیایی ها داشتم با شخصی به نام «أنَس» آشنا شدم که به عشق ایران فارسی یاد گرفته بود. خیلی از بوسنیایی ها به عشق ایران و کمک‌هایش فارسی یاد گرفته بودند. انس نیز به فارسی مصاحبه کرد و بسیار از دست ما شاکی بود چرا که معتقد بود بوسنی و مردم آن همانند فرزندان ایران بودند و ایران همانند مادری برایشان بوده که سالهاست آنها را بعد از جنگ تنها گذاشته است.

وی افزود: انس‌ دل پری داشت و معتقد بود بعد از پایان جنگ و ناکامی‌ غرب در نسل کشی مسلمانان در این منطقه از اروپا که به کمک ایران میسر شد، ایران ما را به حال خود رها کرد و به فراموشی سپرد.

نعمت‌الهی در ادامه گفت: مصاحبه ما با انس چند ساعتی طول کشید اما دلخوری همراه با عشق آن از ایران منجر به گریه های دو نفره ما با آن شد. انس درد دل می‌کرد و خاطره می‌گفت و من و او با هم گریه می‌کردیم.

وی افزود: ما همچنان در حال ساخت آثاری مستند از بوسنی هستیم که به زودی رونمایی و اکران خواهد شد. برای سفر به بوسنی از آنجایی که پرواز مستقیم به آن وجود ندارد به ناچار باید در ترکیه توقفی داشته باشیم اما دوستانی که قصد سفر به بوسنی را داشته اند نگاهشان به این سفر تفریحی و سیاحت اروپا نیست بلکه بوسنی و اهمیت آن است. وای از لحظه ای که پایتان به بوسنی می‌رسد چرا که اصلا احساس غربت نمی‌کنی و دقیقا در حالی که انتظارش را نداری صدای اذان در دل اروپا برایت حیرت‌انگیز و بسیار جذاب است. بوسنی همانند دکوری از یک کشور اروپایی است که همچنان در حال ترمیم است و هیچ شباهتی به کشورهای پیشرفته اروپایی ندارد. هرچند کشوری خوش آب و هوا در برخی فصول سال است اما در مجموع جای مناسبی برای تفریح و سیاحت نیست در حالی که صفای دیگری دارد که جذاب و فراموش نشدنی است.

رسول حیدری را آنچنان که باید نمی‌شناسیم

الهه آخرتی از دیگر فعالان فرهنگی در حوزه بوسنی و مارش میرا نیز در این نشست گفت: پیاده روی مارش میرا کاملا به صورت مردمی و با هزینه‌ای شخصی انجام می‌شود و اصلا از سوی مردم ثروتمند پیگیری نمیشود بلکه دوستانی به این سفر می‌آیند که دغدغه بوسنی را دارند و اهمیت آن را درک کرده اند.

آخرتی در مورد مسلمانی مردم بوسنیایی گفت: مسلمانان بوسنیایی شباهتی چندانی بخصوص در خانم‌های آنها به لحاظ ظاهری با ما ندارند اما عاشقانه آنچه از اسلام را در اختیار دارند حفظ کرده اند. به نظر می‌رسد نسیمی که از اسلام به این بخش از مردم اروپا رسیده است بسیار آنها را تحت تاثیر قرار داده و پایبند آن کرده است.

وی در ادامه گفت: یکی از شهدای ایرانی که در بوسنی به شهادت رسیده است شهید رسول حیدری است و باید مورد توجه قرار گیرد. بوسنیایی ها پرچم ایران را با شهید رسول می‌شناسند اما ما در ایران شهید رسول را آنچنان که باید نمی‌شناسیم.

پیکر شهدای جنگ بوسنی هنوز در حال تکمیل است

حامد عسگری نیز در پایان با خاطره ای از سفر خود به بوسنی گفت: در تاریخ مشخصی تابوتهای سبز رنگی از اجساد قربانیان و شهدای این جنگ را دور هم جمع می‌کنند و حال هوای عجیبی را رقم می‌زنند، چرا که استخوانهای اجساد این شهدا به تازگی درکنار هم قرار گرفته اند.

وی در تکمیل این خاطره گفت: در دوره ای از جنگ بوسنی به دلیل حفر گورهای دسته جمعی و دفن جمعیت بسیاری در آن ماهواره‌های زیست محیطی خیر از نشت گاز و گرمای شدید می‌دهد به این ترتیب صرب ها برای فرار از اتهام به نسل کشی مجبور می‌شوند اجساد این گور را با بیلهای مکانیکی از آن منطقه به چند منطقه دیگر انتقال دهند. در این وضع هر قطعه از هر جسد به بخشی از این منطقه منتقل می‌شود. در حال حاضر سالها است که برای کشف و کنار هم قرار دادن قطعات یک جسد تلاش می‌کنند که در خلال آن یکی از عظیم ترین مراکز دی ان ای دنیا در این منطقه از بوسنی فعالیت می‌کند.

عسگری ادامه داد: هر ساله بیش از صد جسد تکمیل می‌شود و در حالی که در تابوتهای سبز رنگ قرار گرفته اند، خانواده ها و بازماندگانشان برای تحویل و تشییع آن دور هم جمع می‌شوند. از این رویداد تصاویر عجیب و فراموش نشدنی بسیاری را شاهد بودیم.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha