پزشکانی که شاید درآمد آنها پایینتر از سایر اقشار جامعه باشد اما کمتر مشکلات و چالشهای آنها برای مردم به تصویر در آمده است تا این ذهنیت شکل بگیرد که جامعه پزشکی هیچ دغدغه و مشکلی در گذران امور زندگی ندارد، در حالیکه برخی از پزشکان عمومی و متخصصان رشتههای پزشکی به علت درآمد ناکافی به فعالیتهای غیرپزشکی و غیرمرتبط روی آورده اند.
باید بپذیریم که سلامت بزرگترین موهبتی است که مردم دارند و پزشکان، ایجادکننده و حافظ سلامت هستند. پس باید پزشک منزلت و مقامی در جامعه داشته باشد که در کنار آن به رفاه برسد و بتواند به مردم خدمت کند.
رابطه پزشک و بیمار یکی از مهمترین مقولههایی است که باید در آموزش پزشکی جدی گرفته شود. کمرنگ شدن این ارتباط در کنار عدم رفاه، باعث شده است تا رشته پزشکی با چالشهای بسیاری دست به گریبان باشد.
متأسفانه در جامعه امروز، رابطه پزشک و بیمار دچار خدشه شده است و باید از تمام عواملی که به ارتباط پزشک و بیمار آسیب می رساند، جلوگیری کرد. اینکه چطور میتوانیم این رابطه را ترمیم کنیم، باید بدانیم که پزشک در حفظ و ایجاد سلامت مردم دخالت میکند و لازم است این قشر جامعه را بهگونهای تربیت کنیم که بدانند با مردم چگونه رفتار کنند. وظیفه پزشکان است که بهترین خدمت را (تا جایی که امکان دارد) با بهترین کیفیت به بیماران ارائه دهند ولی یک پزشک اگر از نظر اقتصادی، معیشتی و جایگاه اجتماعی مورد توجه قرار نگیرد، آیا انگیزه ای برای خدمت خواهد داشت؟ بنابراین اگر پزشکان کارهایی میکنند که در راستای اهداف پزشکی نیست به دلیل این است که موقعیت اجتماعی ایجاب میکند که پزشکان به سمت و سوی مشاغل آزاد یا کارهای زیبایی سوق پیدا کنند.
بهطور مثال شاگردان من وقتی پزشک میشوند، باید ۲ سال خارج از مرکز خدمت کنند. آنها به روستاها و شهرهای دوردست میروند و خدمترسانی میکنند. در طول این ۲ سال بین ۲۰ تا ۱۲۵ میلیون تومان درآمد کسب می کنند. شما حساب کنید آیا یک پزشک با این مقدار پول میتواند مطب باز کند؟ ازدواج کند و یا کاری انجام دهد؟ همین امروز در تهران یک مطب حداقل بین ۵۵ تا ۶۵ میلیون در هر ماه هزینه دارد. بههمین دلیل پزشک مجبور است دنبال کارهایی برود که مورد پسند مردم نیست.
افزایش ظرفیتهای پزشکی از نظر نگارنده، تصمیم فوقالعاده نامناسبی است. ۱۵ سال قبل زمانیکه دکتر فاضل رییس فرهنگستان علوم پزشکی بود، تحقیقاتی را همراه با پزشکان دانشگاه ییل آمریکا و چند پزشک ایرانی انجام داد و به این نتیجه رسید که دانشکدههای پزشکی ایران باید چهار دانشکده باشد. برای اینکه دانشکدههای ما ظرفیت پرورش تعداد زیاد دانشجو را ندارند و همه دانشکدهها در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه این تحقیق در ۱۰ صفحه نوشته و مشخص شد که نخست؛ دانشکدههای پزشکی ایران باید به چهار دانشکده تقلیل پیدا کنند و دوم اینکه تعداد دانشجوها هم کم شود چون ما این تعداد دانشجو را نمیتوانیم آموزش دهیم.
۲ سال قبل دوباره بررسی انجام گرفت و با توجه به موقعیت ایران، اعلام شد که تعداد دانشکدههای پزشکی میتواند ۱۰ مورد باشد.
متأسفانه این گزارش نشان داد ما پزشکی را به قیمت پایین آوردن سلامت مردم خراب میکنیم. باید در رسانهها به این موضوع پرداخته شود و نباید ظرفیت پزشکی افزایش پیدا کند. ایران ظرفیت ایجاد دانشکدههای مختلف پزشکی را ندارد و نمیتوانیم آنقدر دانشجوی پزشکی بپذیریم.
* دبیر علمی جامعه جراحان عمومی ایران
نظر شما