به گزارش ایرنا، چون تغییر معادلات منطقه به ویژه ترمیم مناسبات جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی و به طریق اولی با بسیاری از کشورهای منطقه از جمله امارات متحده عربی و مصر موجب شد، چنان خشم بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و هم کابینه افراطی او را برانگیزد که با سردرگمی دوباره به خشونت های ضد بشری علیه ملت مظلوم فلسطین دست بزنند که به نوبه خود پایانی بر ماه عسل تل آویو با کشورهای سازشکار منطقه تلقی می شود.
در حالی که نخست وزیر رژیم صهیونیستی تا این اواخر رجزخوانی می کرد که موضوع عادی سازی روابط اعراب با تل آویو ادامه خواهد داشت و کشورهای دیگر از جمله عربستان نیز قطعا پس از امارات متحده عربی، بحرین، مغرب و سودان به توافق ابراهیم میپیوندد، غافل از اینکه تحولات سریع منطقهای ثابت می کند که بادهای منطقه آنگونه که کشتیهای نتانیاهو میخواهند، نخواهد وزید.
چون این دسته از صهیونیست های افراطی با خشمی که از توسعه مناسبات تهران و ریاض ذخیره کردند، طی ماه های اخیر به قدری در سرزمین های اشغالی دست به جنایت زدند که نگرانی فزاینده امضاء کنندگان توافق سازش را به دنبال داشت و حتی آنها را واداشت به تدریج به این نتیجه برسند که امضای آن توافق یک اشتباه تاریخی بیش نبوده است.
یعنی امروزه براحتی شاهدیم آن توافق سازش که با میانجیگیری دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا بین اعراب و اسرائیل امضاء شده شود، چگونه توسط خود نتانیاهو و کابیه افراطی او نقض می شود و نه تنها خشم میانه روهای آن رژیم، بلکه بسیاری از دول عربی و حتی غربی را نیز علیه تل آویو برانگیخته است.
۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ (۲۰ شهریور ۱۳۹۹) بود که کشورهای امارات متحده عربی و بحرین در حضور ترامپ با اسرائیل توافقنامههای عادیسازی روابط موسوم به «ابراهیم» را امضا کردند. چندی بعد دو کشور مغرب و سودان نیز به این جمع پیوستند و حتی برخی دیگر از دول عربی و آفریقایی نیز سیاست تعدیل مواضع قبلی خود با تل آویو را در پیش گرفتند.
اما از ابتدا مشخص بود که هدف اصلی «توافق ابراهیم» که با تشویق، تحریک و فشار آشکار آمریکا امضا شد، ایجاد ائتلاف نظامی علیه ایران و هدف دوم آن مانع تراشی بر سر راه احیای توافق هسته ای تهران (برجام) است و حتی بعد از آن برخی توافقنامههای نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی و غیره نیز به منظور تحکیم و تثبیت «توافقهای ابراهیم» منعقد شد که هدف از آنها نیز تحمیل زیرکانه اسرائیل به منطقه به ویژه تلاش برای پیوند دادن منافع اقتصادی این کشورها با رژیم صهیونیستی بود، اگرچه این کشورها واقعا به برقراری روابط اقتصادی با رژیم صهیونیستی نیازی نداشتند.
اما امروزه کشورهای امضاء کننده آن توافق اصلی و توافق فرعی اگرچه کمی دیر، اما سرانجام دریافتند که گره زدن منافع اقتصادی ملت هایشان با صهیونیست ها، صرفا برای وارد کردن این کشورها در دایره سیاست اسرائیل در منطقه بود، سیاستی مبتنی بر منازعه و تجاوز، یعنی وارد کردن این کشورها در ماجراجویی های آینده اسرائیل که قطعا هیچ نفعی نیز برای ملت هایشان قابل تصور نیست.
این نتیجه گیری دقیقا زمانی اتفاق افتاد که تهران و ریاض موفق شدند با حمایت چین (نه آمریکا) برای از سرگیری روابط تاریخی خود توافق کنند، و درست در همان ایام بود که "یاییر لاپید" نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی صریحتر از همه گفت: توافق تهران و ریاض «شکست کامل و خطرناک سیاست خارجی اسرائیل» است.
وی ازسرگیری روابط عربستان و ایران را فروریختن دیوار دفاعی منطقهای دانست که اسرائیل علیه ایران ساخته بود یعنی این رژیم میخواست با «توافق ابراهیم» این کشورها را در صورت حمله به ایران، به خط مقدم برای خود تبدیل کند.
حتی "آویگدور لیبرمن" وزیر جنگ پیشین اسرائیل نیز «تجدید روابط عربستان و ایران را شکست کامل سیاست خارجی اسرائیل خوانده بود. در واقع این قبیل اظهارات اعتراف آشکار به حقیقتی است که نشان می دهد سیاست «اسرائیل» مبتنی بر فتنه انگیزی و جنگ افروزی با حمایت آمریکا و با هدف نفوذ در منطقه و درگیر ساختن کشورهای این منطقه در جنگ های بی پایان است. سیاستی که مدت ها ادامه یافت تا اینکه توافق ایران و عربستان شکل گرفت، توافقی که زیر پای این سیاست تهاجمی را خالی کرد و از طرف دیگر چشم کشورهای عربی امضاکننده «توافق ابراهیم» را باز کرد تا به اهداف شوم این رژیم پی ببرند.
هرچه بود، تحولات کلی منطقه و حتی در سطح جهان و همچنین در تشکیلات سیاسی رژیم صهیونیستی آگاهی های لازم را در سطح منطقه به وجود آورد، چون منابع آگاه به تازگی اعلام کردند که همان کشورهای عربی سازشکار امروزه به قدری از نقض آشکار توافق ابراهیم توسط خود تل آویو علیه فلسطینیان عصبانی هستند که نه تنها درحال تجدید نظر در رابطه خود با تل آویو هستند بلکه تمایل واشنگتن به عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و تل آویو را نیز دچار چالش کرده اند.
این منابع به تازگی در گفت وگو با شبکه آمریکایی "بلومبرگ" اعلام کردند که دو کشور از امضاکنندگان توافقنامه ابراهیم (یعنی امارات متحده عربی و بحرین) از توافقنامه عادی سازی سال ۲۰۲۰ “خشمگین” هستند.
این شبکه روز یکشنبه ۳۰ ژوئیه (۸ مرداد) اعلام کرده بود که مقامات ارشد دولت امارات به تازگی در تماس های متعدد با همتایان صهیونیستی در تل آویو ناامیدی خود را از نتیجه توافقنامه ابراهیم ۲۰۲۰ ابراز کرده اند، این در حالی است که این کشورهای عربی سال گذشته بعد از ۷ سال سفرای جدید خود را به تهران اعزام کردند.
گزارش ها حاکی است که دولت بحرین نیز “ناراحتی شدید خود را” از تل آویو به ویژه در مورد نقض مداوم و آشکار حقوق بشر توسط صهیونیست ها علیه فلسطینیان و گسترش نامحدود شهرک سازی های غیرقانونی در کرانه باختری ابراز کرده است.
روز جمعه بود که روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوث" نیز گزارش داد که دولت بحرین به دلیل حضور «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی، سفر «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به منامه را به زمان دیگری موکول کرده است.
چون صدها شهرکنشین صهیونیست چهارشنبه شب و بامداد پنجشنبه گذشته به مسجدالاقصی یورش بردند، همین اقدام موجب خشم سعودی ها شد، به همین دلیل منابع بلومبرگ حتی معتقدند وضعیت متشنج در سرزمین های اشغالی احتمالاً تلاش های واشنگتن برای پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه ابراهیم را نیز “دشوارتر” کرده است.
چون در ماه های پس از امضای آن توافقنامه، موضوع نزدیکی تاریخی ایران با عربستان سعودی تحت مدیریت و حمایت چین مطرح شد و حتی دولت آمریکا با جدیت تلاش کرد یک مأموریت جذاب برای متقاعد کردن "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی برای عادی سازی روابط ریاض با تل آویو تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا تعریف کند، اما بن سلمان به راحتی این پیشنهاد را به دلیل تحولات سرزمین های اشغالی رد کرد.
با وجود اینکه عربستان سعودی در پشت صحنه از آمریکا تسلیحات پیشرفته و توسعه برنامه های هسته ای در درخواست کرده است، اما اعلام کرد که تل آویو ابتدا باید ابتکار عمل صلح عربی ۲۰۰۲ را برای ایجاد یک دولت فلسطینی اجرا کند تا قبل از امضای توافقنامه عادی سازی بتواند دست به اقدامی بزند.
در حالی که کاخ سفید هنوز در دادن ضمانت برای این خواسته های عربستان از خود تردید نشان می دهد، اما "جو بایدن" رئیس جمهوری آمریکا هفته گذشته در جمع حامیان برای کمپین انتخابات مجدد خود در سال ۲۰۲۴ گفت: “شاید نزدیکی به این توافق در حال انجام باشد.”
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز روز یکشنبه ادعا کرد که ساخت یک پروژه گسترش راه آهن ۲۷ میلیارد دلاری برای اتصال حومه اسرائیل به کلان شهر تل آویو، حتی تل آویو را قادر می سازد کالاها را با قطار به عربستان سعودی و کل شبه جزیره عربستان منتقل کند.
حتی ماه گذشته بود که روزنامه "یدیوت آحارونوت" گزارش داده بود که واشنگتن از طرحی برای ساخت یک خط آهن از خلیج فارس به اسرائیل و اروپا حمایت می کند. اما این اظهارات زمانی مطرح می شود که ریاض هنوز به برقراری رابطه با تال آویو تردید دارد.
البته ناگفته نماند که این جو انتقادی و یا ضد صهیونیستی در میان کشورهای سازشکار به کشور مغرب در شمال غرب آفریقا نیز رسیده است، چون روز یکشنبه بود که شبکه تلویزیون الجزیره گزارش داد که "محمد ششم" پادشاه مغرب شنبه شب به وجود تلاش های قبلی برای عادی سازی روابط کشورش با رژیم صهیونیستی و حتی امضای توافق ابراهیم، بر تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی تاکید کرد.
وی در سخنرانی خود خطاب به شهروندان کشورش به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد به سلطنت رسیدنش گفت: "تأکید ما اجرای عدالت در راستای آرمان فلسطین و حقوق مشروع مردم فلسطین است و امیدواریم ملت برادر فلسطین، کشور مستقل خود را به مرکزیت قدس شرقی به گونهای ایجاد کنند که امنیت و ثبات برای همه مردم منطقه تضمین شود."
این اظهارات پادشاه مغرب در حالی انجام شد که نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ۲۷ تیرماه در پیامی به او (محمد ششم) حاکمیت این کشور بر صحرای غربی را به رسمیت شناخته بود.
در هر حال موضع گیری های اخیر تک تک کشورهای امضاء کننده توافق ابراهیم یا پیمان ننگین سازش نشان از شکست یک طرح یا توطئه صهیونیستی دیگر در منطقه ای دارد که با همدستی آمریکا آغاز شده بود.
یعنی باید اعتراف کرد قطار سازشی که بدون در نظر گرفتن میل واقعی ملت های خاورمیانه به نفع رژیم صهیونیستی به راه افتاده بود، پیشران آن به دست آمریکا و سوخت آن نیز بلاهت برخی دولت های سازشکار منطقه می باشد که مدتی است سراشیبی تند بازگشتی را می پیماید که به اعتقاد تحلیلگران باید به زودی شاهد شنیدن سوت پایان این ماموریت ناموفق آمریکایی - صهیونیستی بود.
نظر شما