چرا آمریکا، «بریکس» را یک تهدید می‌بیند؟

تهران- ایرنا- یک اندیشکده ونزوئلایی با اشاره به نقش قدرتمند «بریکس» در ایجاد ساختارهای مالی بین‌المللی جدید، همزمان با تاثیر ژئوپلیتیکی این بلوک در زیر سوال بردن نظم بین‌المللی حاکم، تاکید کرد که بریکس به طور مداوم در سطح ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک گسترش یافته است و در آینده نزدیک به این روند ادامه خواهد داد.

به گزارش روز یکشنبه ایرنا به نقل از تارنمای اندیشکده ونزوئلایی میسیون بردد (misionverdad)، بحث‌ها در مورد بریکس (بلوک اقتصادهای نوظهور جهان متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) و احساسات برانگیخته نسبت به رویکرد آن‌ها گسترده است؛ این بحث‌ها به ویژه در سال‌های اخیر که رویارویی غرب و شرق به صراحت توسط ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما علیه روسیه و در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ علیه چین ترویج شد، بالا گرفته است.

از زمان نخستین نشست رسمی سران بریکس در شهر یکاترینبورگ (Ekaterimburgo) روسیه در سال ۲۰۰۹ میلادی، ابعاد خاصی از این بلوک روشن شده است که رهبری غرب به ویژه ایالات متحده که از پایان جنگ سرد ادامه داشته را زیر سوال برده و مورد مناقشه قرار می‌دهد.

این جنبه‌ها و ابعاد را می‌توان در دو حوزه دسته‌بندی کرد که اختلافات بر سر رهبری غرب توسط بریکس را در حدود ۱۵ سال فعالیت این ائتلاف آشکار می‌کند؛ یکی در حوزه اقتصادی- تجاری و دیگری در حوزه سیاسی- دیپلماتیک.

نباید فراموش کرد که دستاوردهای بریکس ناشی از اهدافی است که این بلوک در نخستین نشست روسیه برای خود تعیین کرد و در بیانیه مشترک سران بریکس (بدون آفریقای جنوبی) با تمرکز بر این موارد اعلام شد: «اصلاح نظام مالی بین‌المللی، اصلاح سازمان ملل متحد و روابط بین‌الملل».

چرا آمریکا، «بریکس» را یک تهدید می‌بیند؟

اصلاح سیستم مالی بین‌المللی

پس از بحران مالی ۲۰۰۸، اقتصاد جهانی با چالش‌های بهبود پیچیده‌ای روبرو شد. کشورهای نوظهور (با چین در خط مقدم) دارای نقاط قوتی بودند که می‌توانستند، چنان که در واقعیت نیز اتفاق افتاد، بهبود اقتصاد جهانی را پیش ببرند.

با این حال، با توجه به وزن آن‌ها در اقتصاد جهانی و تاثیراتی که در سال‌های اول پس از بحران متحمل شدند، اعضای بریکس، اصلاحات مهمی را در سیستم مالی بین المللی، به شکل عمده در صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی (BM) درخواست کردند. به طور کلی، اصلاحات با هدف تغییر و بهبود ساختار سهمیه‌ها و سازوکار صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی متمرکز بود و خواسته‌های مکرر اعضای بلوک را به دنبال داشت.

اگرچه این اقدامات در سال ۲۰۱۶ در داخل صندوق بین‌المللی پول اتخاذ شد و اعضای بریکس به بخشی از خواسته‌های خود دست یافتند، اما این گروه نه فقط اصلاح آنچه را که وجود داشت، بلکه اصلاحات برای ایجاد معماری مالی خود، متناسب با واقعیت‌های مالی‌سازی، تجارت خارجی و سرمایه‌گذاری درون‌گروهی را خواستار بود.

برخی از اصلاحات به دست آمده در صندوق بین‌المللی پول عبارتند از:

  • افزایش سهمیه ۱۸۸ کشور در حق برداشت ویژه (SDR/ یک دارایی ذخیره بین‌المللی است که می‌توان آن را به هر نوع ارز دیگری تبدیل کرد. در واقع ارزش SDR از میانگین وزنی پنج ارز دلار، یورو، یوآن، ین و پوند انگلیس به دست می‌آید) - ۴۷۷ میلیارد SDR، معادل حدود ۶۵۹ میلیارد دلار آمریکا.
  • توزیع مجدد بیش از ۶ درصد از سهام نسبی به کشورهای بازارهای نوظهور.
  • چهار کشور بازارهای نوظهور (برزیل، چین، هند و روسیه) به ۱۰ کشور برتر عضو صندوق بین‌المللی پول پیوستند.
  • درآمد یوان چین، به عنوان بخشی از گروه ارزهایی که صندوق بین‌المللی پول برای محاسبه ارزش حق برداشت ویژه خود، معروف به SDR، و معادل یک ارز مجازی که با آن موسسه بین المللی پرداخت های شما را مدیریت می‌کند.

در ادامه این گزارش آمده است: با این حال، هیچ پیشرفت قابل توجهی در ساختار مدیریتی صندوق بین‌المللی پول حاصل نشد و اصلاحات در سطح حداقلی یا بسیار ضعیف بوده است. به عنوان نمونه، اروپا تا به امروز به کنترل اداره سازمان ادامه می‌دهد، در حالی که ایالات متحده مدیریت بانک جهانی را کنترل می‌کند.

«صندوق ذخیره» و «بانک توسعه جدید»، نشان‌دهنده پیشرفت‌های مهم بریکس در تثبیت ساختارهای مالی خود، به دور از ضوابط و فرامین غرب هستند. این تارنمای ونزوئلایی از اقدام بریکس در ایجاد موسسات مالی و سرمایه‌گذاری مختص خود و خارج از سیستم مالی بین‌المللی مبتنی بر توافق‌های برتون وودز، به عنوان بزرگ‌ترین دستاورد این بلوک نام می‌برد و می‌افزاید: ما به طور خاص به بانک توسعه جدید (NBD) اشاره می‌کنیم که هدف آن بسیج منابع برای تامین مالی پروژه‌های زیرساختی و توسعه پایدار نه تنها در کشورهای بریکس بلکه در سایر کشورهای در حال ظهور است. صندوق ذخیره نیز به عنوان یک مکانیسم پیشگیرانه و حمایتی برای نقدینگی تراز پرداخت‌های کشورهای عضو طراحی شده است. هر دو نهاد به منزله ابزارهای کمکی برای مقابله با نوسانات و ارتقای ثبات مالی این گروه و اقتصاد جهانی هستند.

صندوق ذخیره و بانک توسعه جدید، در حال حاضر عملیاتی شده‌اند و اگرچه دامنه آن‌ها هنوز کم است، اما نشان‌دهنده پیشرفت‌های مهم بریکس در تثبیت ساختارهای مالی خود، به دور از ضوابط و دستورات غرب که از طریق موسسات مالی آن ابراز و اجرا می‌شوند، هستند.

همچنین، این امکان که کشورهای فرا بلوکی بتوانند در این تجربیات شرکت کنند، همانطور که برخی از کشورهای عربی عضو بانک توسعه جدید در حال حاضر انجام می‌دهند، گزینه‌های خاصی فراتر از شرایط فاجعه‌بار تحمیل شده توسط موسسات مالی فعلی را ارائه می‌دهند.

سازوکار همکاری بین بانکی بریکس، نمونه آشکار این مسئله است که از طریق آن، در طول ۱۳ سال گذشته، بانک‌های عضو، موافقت‌نامه‌های همکاری چند جانبه در زمینه‌هایی مانند اعتبارات به پول محلی، توسعه پایدار و تامین مالی زیرساختی امضا کرده‌اند. این اقدامات به یک نیروی محرکه قوی برای همکاری مالی بریکس و تسهیل تجارت و سرمایه‌گذاری تبدیل شده است.

چرا آمریکا، «بریکس» را یک تهدید می‌بیند؟

روایت بحث‌برانگیز: بریکس در خدمت نظم بین‌المللی جدید

به همان اندازه که بحث بریکس در ایجاد ساختارهای مالی بین‌المللی جدید به طور قدرتمند مطرح است، تاثیر ژئوپلیتیکی این بلوک، نظم بین‌المللی حاکم پس از فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد را زیر سوال می‌برد؛ وضعیتی که ایده نظم مبتنی بر قوانین غرب به عنوان قطب‌نمای جهانی را مطرح کرد. «نظم» که با توجه به ابهام در تعریف آن، تنها می‌توان به تحقق منافع آمریکا و اطرافیان غربی آن در سطح سیاره‌ای تعبیر کرد.

شی فنگ معاون وزیر امور خارجه چین طی گفت‌وگوهای خود با وندی شرمن دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۲۱ تاکید کرد که این «نظم بین المللی مبتنی بر قوانین» تلاش تعداد کمی از کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده برای معرفی قوانین گروهی خود به عنوان هنجارهای بین‌المللی است.

بر اساس یک تجزیه و تحلیل دقیق انجام شده در مورد بیانیه‌های مختلف بریکس در چارچوب نشست‌های سالانه آن، این اطمینان ایجاد می‌شود که بتوان بریکس را به عنوان نئووستفالن طبقه‌بندی کرد؛ طبقه‌بندی که تاکید بر برابری حاکمیتی همه ملت‌ها، تمامیت ارضی، مداخله نکردن، سبک غیر اجباری دیپلماسی بین‌المللی و رد رفتار نئوامپریالیستی از ویژگی‌های فلسفه عملکرد آن است.

به طور خلاصه، بازگشت به مفهوم حاکمیت به عنوان یک ارزش و مداخله نکردن به عنوان یک اصل محافظت شده با احترام به حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد که در آن، اعمال اقدامات قهری یک جانبه، که به طور گسترده توسط غرب علیه کشورها استفاده می‌شود، جایی ندارد.

در مسئله دلارزدایی و استفاده از ارز برای معاملات اقتصادی-تجاری بریکس، صرف نظر از تحقق یاقتن یا محقق نشدن آن، واقعیتی که اعضای این بلوک از جمله روسیه و چین تجربه کرده‌اند، موضوع تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب است. به این ترتیب، بلوک بریکس، علاقه و تمایل برای عضویت‌های آینده را بر می‌انگیزد؛ یک گروه بین‌دولتی که گفت‌وگو و توافق درون‌گروهی را مورد توجه قرار می‌دهد و مشغول مسائلی است که محل برخورد منافع است و در مورد سیاست داخلی بحث نمی‌کند؛ مسائلی که در شرایط تحریم‌های یکجانبه و دیپلماسی اجباری حاکم، جذاب به نظر می‌رسند.

سطح همکاری و گفت‌وگوی سیاسی این گروه، به رغم اختلاف‌های عمیق میان اعضا و تعهد به ادامه تعمیق روابط و ایجاد مواضع مشترک، از دیگر عواملی است که موجب محبوبیت بریکس می‌شود.

وظایف جدید برای دستاوردهای بعدی

به نظر می‌رسد که دو موضوع در دستورکار اجلاس بعدی بریکس که اواخر اوت (اوایل شهریور) در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی برگزار می‌شود، وجود داشته باشد: مسئله بررسی امکان استفاده از ارز مشترک گروه با هدف دلارزدایی از تجارت و اقتصاد بلوک و موضوع دیگر مسئله گسترش اعضای بریکس. چنان که در ابتدای این یادداشت اشاره کردیم هر دو موضوع بر دو حوزه اقتصادی- تجاری، و حوزه سیاسی- دیپلماتیک متمرکز خواهد بود.

در مسئله دلارزدایی و استفاده از ارز برای معاملات اقتصادی-تجاری بریکس، صرف نظر از تحقق یافتن یا محقق نشدن آن، واقعیتی که اعضای این بلوک از جمله روسیه و چین تجربه کرده‌اند، موضوع تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب است. مسئله‌ای که به ویژه روسیه را به جستجوی راه‌حل‌هایی سوق می‌دهد که مکانیسم‌هایی برای فرار از این اقدامات ارائه دهند.

فراتر از تردیدهایی که برخی اندیشکده‌ها نسبت به تلاش‌های بریکس برای دور شدن از سلطه دلار و پیچیدگی‌های فرایند جدا کردن تجارت بین‌المللی از دلار (که امروز حدود ۹۰ درصد تجارت جهانی تحت سلطه دلار است) مطرح می‌کنند، حقیقت این است که بریکس، ظرفیت خود برای رسیدن به این هدف را با دستیابی به توافق‌ها در جنبه‌های پیچیده‌ای مانند بانک توسعه بریکس یا صندوق ذخیره نشان داده است؛ دستاوردهایی که ما را در آستانه استفاده از یک ارز جدید، دست‌کم در تجارت درون گروهی بریکس قرار داده است.

از سوی دیگر، موضوع گسترش اعضا نشان می‌دهد که بریکس از ظرفیت کافی برای توافق بر سر مواضعی که امکانات توسعه آفرین را فراهم کرده و به تقویت بلوک کمک می‌کند، برخوردار است.

این احتمال وجود دارد که از نشست آتی بریکس، نقشه راهی بیرون بیاید که کشورهای مشتاق پیوستن به این ائتلاف بتوانند از آن به عنوان گامی پیش از پیوستن خود پیروی کنند. نکته حائز اهمیت اینکه فارغ از نتایج نشست آتی در مورد گسترش اعضا، ابراز تمایل بیش از ۳۰ کشور برای پیوستن به بریکس، جایگاه این بلوک در معماری نظم بین‌المللی جدید که در حال ظهور است را به تصویر می‌کشد.

در هر صورت، چنان چه پیشرفتی در مورد پیشنهادات ارائه شده پیش از نشست ژوهانسبورگ حاصل شود یا خیر، تردیدی وجود ندارد که این بلوک به طور مداوم در سطح ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک گسترش یافته است و در آینده نزدیک به این روند ادامه خواهد داد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha