به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، هوش مصنوعی با سرعتی باورنکردنی وارد زندگی بشر میشود و به همراه خود نگرانیهایی درباره آینده مشاغل به ارمغان آورده است. فرهنگ و هنر از حوزههایی است که شاهد نمونه تولیدهای هوش مصنوعی بوده است، گاه این تولیدها از کیفیت بالایی برخوردار بودند تا جایی که مخاطبان باور نمیکردند به وسیله هوش مصنوعی تولید شده است.
در نشست ادبیات کودک و نوجوان در عصر هوش مصنوعی محمدمهدی سیدناصری مترجم، پژوهشگر ادبی و قائم مقام انتشارات ذکر و طاهره شاهمحمدی نویسنده کودک و نوجوان به بررسی جایگاه ادبیات کودک و نوجوان در ایران و نقش هوش مصنوعی در این حوزه پرداختند.
قسمت نخست این نشست را در ادامه میخوانید:
تعریف شما از ادبیات چیست؟
شاهمحمدی: ادبیات گنجینه ارزشمندی از رویدادها، تاریخ و پیشینه اجتماعی یک ملت است که در قالب ادبیات نامگذاری میشود. در واقع ادبیات چیزی است که در مبنای زبان شکل میگیرد. ذات انسان به این دلیل که زیباییطلب و زیباییدوست است به ادبیات از منظر زیباییشناسی و بروز یک هنر توجه میکند. اینکه ادبیات در تمام جوامع و در تمام طول تاریخ مورد اقبال است نشانگر گستردگی دامنه نفوذ ادبیات است. در تمام فصلهای تاریخی ادبیات نقش مهمی را در ملتها و سرنوشت کشورها ایجاد کرده است.
گاهی یک شعر در کودکی میتواند عادت پسندیده رفتاری را در کودک پایهریزی کند
ادبیات با حس التزاز درونی و روحی و معنوی که برای انسانها ایجاد میکند، در واقع بخشی از تربیت انسانها و بخشی از فطرت انسانها را هم شامل میشود. این تعریف اصلی ادبیات است. ادبیات در قالبهای مختلف بروز پیدا میکند و به عنوان شاخهای از هنر و بخشی در ادبیات شفاهی با لالاییها و ترانهها شکل میگیرد. قصههای کودکانه که مادران در گوش کودکان زمزمه میکنند در پرورش آنها تاثیر دارد؛ تا جایی که در داستانهای بزرگسال و افسانهها این مسائل ادامه پیدا میکند.
ادبیات در قالبهای مختلف شکل گرفته و رشد کرده و مدون شده است و گاهی به صورت شعر، نمایشنامه و اعتراض یک ملت به سرنوشت بوده است و همه اینها شاخههای مختلف ادبیات هستند و مجموعه آنها ادبیات را شکل میدهند.
ادبیات خیالپردازی را در دنیای کودکان عمیقتر میکند
ادبیات کودک و نوجوان از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت و آیا در ایران آنطور که باید به این مساله توجه میشود؟
شاهمحمدی: وقتی سخن از ادبیات کودک میکنیم در واقع یک شاخه تخصصی از ادبیات را شکل میدهیم. به این دلیل که وجود کودکان مهم و ارزشمند است، شاخهای از ادبیات به آنها اختصاص داده شده است، این مساله اهمیت زیادی دارد؛ به این دلیل که ادبیات کودک برای مخاطبش کارکرد تربیتی هم دارد. بخش بزرگی از کودکان بسیاری از آموزههای تربیتی را به واسطه قالبهای ادبی که با آن مواجه میشوند، میآموزند. گاهی یک شعر در کودکی میتواند عادت پسندیده رفتاری را در کودک پایهریزی کند و شکل دهد این همان کارکرد ادبیات برای کودکان است.
کودکان این روزها نسبت به دو دهه گذشته شناخت کمتری نسبت به ادبیات دارند
در واقع ادبیات تخیل و خیالپردازی را در دنیای کودکان عمیقتر میکند و به آن شکل میدهد زیرا انسان از تخیل دور نیست. ذهن انسان از روزی که به دنیا میآید و رشد میکند، پرواز میکند و ذهن در قالب و کالبد جسم هیچ وقت ثابت نمیماند. این تخیل در ادبیات شکل میگیرد و در ادبیات گسترده میشود و عمق پیدا میکند. در واقع وقتی کودکان با ادبیات مواجه میشوند، با احساسات مختلفی که باید در زندگی تجربه کنند، مواجه میشوند و آن را تجربه و لمس میکنند.
کودکان در نتیجه استفاده از ادبیات گاهی غمگین و گاهی شاد میشوند و اعتراض میکنند. در نتیجه این روند میآموزند که باید خشم خود را کنترل کنند. کودکان با خواندن کتاب انسانها را در شخصیتهای مختلف میبینند و خود را جای آنها میگذارند و بین مخاطب و قهرمان قصه همذاتپنداری میکنند.
کارکرد ادبیات هیچ وقت تغییر نمیکند
ادبیات دامنه گستردهای دارد، ادبیات کودکان از قرن ۱۹ به سبک تخصصی شکل گرفت. در گذشته شاید به کودکان به صورت یک گروه جداگانه توجه نمیشد و همیشه همان آثار، اسطورهها و افسانهها که برای بزرگسالان استفاده میشد به کودکان هم عرضه میکردند و همان کتابهایی را که بزرگترها میخواندند کودکان میخواندند؛ اما از جایی به بعد (ابتدا از اروپا شروع شد) و توجه به کودکان تخصصیتر شد وادبیات کودک شکل گرفت و ژانرهای آن گستردهتر شد.
شعر و قصه و داستاهای مختلف تاریخی، تخیلی و علمی همه شکل گرفت و آموزشهایی که قرار بود به کودکان ارائه شود با ادبیات عجین و به کودکان عرضه شد. این روش برای آموزش تاثیرگذارتر و تحول بزرگی بود، زیرا عواطف و احساسات مختلفی که در کودکان بود، در ادبیات بروز پیدا کرد. این مساله به صورت تخصصیتر تا عصر حاضر ادامه پیدا کرده است که عصر رسانههای دیجیتال و هوش مصنوعی است.
سن استفاده از ابزار دبیجیتال در کودکان خیلی پایین آمده است؛ بعد از همهگیری کرونا، استفاده از ابزار دیجیتال برای کودکان عادی و ادبیات به نوعی کمرنگ شد و به حاشیه رفت. کودکان این روزها نسبت به دو دهه گذشته شناخت کمتری نسبت به ادبیات دارند و غفلتی اتفاق افتاد. باید توجه داشت احساساتی را که ادبیات در انسانها شکل میدهد نمیتوانیم از مخاطبها دور کنیم و شاید الان تغییراتی ایجاد شده باشد و شکل ادبیات تغییر کند اما کارکرد ادبیات هیچ وقت تغییر نمیکند.
تولید آثار فاخر خیلی کمتر شده است
چقدر از ادبیات برای آموزش کودکان استفاده میشود؟ توجه آموزش و پرورش و والدین به ادبیات کودک و نوجوان تا چه اندازه است؟
شاهمحمدی: هنوز استفاده از ادبیات در آموزش کودکان پررنگ است، گاهی به صورت ناخودآگاه آموزگاران از ادبیات استفاده میکنند. باید توجه داشت هرچند این مساله کمرنگ شده است، اما هنوز هم کودکان از ادبیات لذت میبرند و این روش برای آموزش موجب زایندگی فکری آنها میشود.
همانطور که باید سواد مالی کودکان بالا برود، باید اطلاعت حقوقی آنها هم بالا برود
در آموزش و پرورش در استفاده از ادبیات موفق نبودیم. اگر به آن توجه بیشتری میشد، میتوانستیم استفاده بیشتری داشته باشیم. الان شاید فعالیت در تولید کتاب و رونق نشر بیشتر از قبل شده باشد، اما تاثیرگذاری کمتری دارد و تولید آثار فاخر خیلی کمتر شده است.
باید برای خود کودک در مساله حقوق، تولید محتوا کنیم
آیا بررسی شده در ادبیات کهن که شاید هنوز برای آموزش کودکان استفاده میشود، چقدر به حقوق کودک توجه شده است؟
سیدناصری: بعد از شیوع بیماری کرونا به این مساله رسیدیم که باید برای خود کودک در مساله حقوق، تولید محتوا و کتاب منتشر کنیم. این مساله حس شد زیرا بعد از همهگیری کرونا و خلق فناوری بلاکچین (فناوری نوآورانهای است که برای ذخیره و انتقال دادهها استفاده میشود) بشر وارد دورهای شد که هیچ وقت فکر نمیکرد به این زودی به آن برسد.
بشر در مقابل تکنولوژی هیچ راه فراری ندارد و بشر در تکنولوژی هر چیزی را که تصور کرده به آن دست پیدا کرده است. بحث هوش مصنوعی مسالهای بود که دانشگاههای بزرگ و شرکتهای بزرگ کامپیوتری در سراسر جهان روی آن کار کرده بودند و میخواستند این مساله را در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۳۰ به نتیجه برسانند. اما شیوع بیماری کرونا باعث شد که بشر خیلی سریعتر در هوش مصنوعی و فناوری نوین پیشرفت کند.
زمانی که روی کتابهای حقوق فردی من و حقوق اجتماعی من کار کردیم، خیلی از فروشگاههای کتاب و متخصصین فروش کتاب میگفتند انتشار این دست کتابها بینتیجه است زیرا مردم به دنبال حقوق کودکانشان نمیآیند؛ اما مردم به این مساله توجه کردند و مجموعه به چاپ دوم رسید.
شاید گذشتگان ما در ادبیات کهن این موارد را رعایت میکردند، میتوان گفت ادبیات کهن آنقدر غنی بوده که نیازی به بررسی حقوقی نداشته است. این را هم باید در نظر بگیریم که هرچقدر نسل و دوران تغییر میکند، با نسلی مواجه هستیم که باید با حقوق خود آشنا شوند. همانطور که باید سواد مالی کودکان بالا برود، باید اطلاعت حقوقی آنها هم بالا برود.
نظر شما