به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، نگارش کتاب سرباز روز نهم نزدیک به ۶ سال طول کشیده است. این کتاب، حاصل زندگی مجاهدانه و خستگی ناپذیر شخصی است که می تواند در دوره حاضر، بی شک الگویی دست یافتنی باشد. او که از سال ۱۳۹۲ با ده ها ترفند پایش را به سوریه باز می کند، ظرف دو سال از چهره های محبوب و موثر مدافعان حرم می شود؛ تا جایی که سردار شهید سلیمانی را به تمجید وا می دارد.
در این کتاب سعی شده است شهید و زندگیاش را آنطور که میتواند در میدان زندگی اجتماعی مردم الگو شود، نشان دهد و نه صرفا روایتی ماورایی و صرفا معنوی و احساسی از شهید ترسیم شود. شاید گشتی در زندگینامهها و خاطرات شهدا آنطور که نشر شدهاند، ما را به این رهنمون کند که: «ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دستنیافتنی!»
آنچه شهدا را الگو میکند، همه زندگی ایشان است. در این کتاب نویسندگان سعی کردهاند جامعه را آنطور که هست نشان دهند؛ با همه خوبیها و بدیهایش، با زیاد و کمش. به همین دلیل، زندگی مصطفی صدرزاده را کامل میخوانید؛ به محلهاش نزدیک میشوید، به ریشههایش و به زمانهاش میپردازد.
کتاب «سرباز روز نهم»؛ روایتی از زندگی و زمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده است که پژوهش و مصاحبه آن برعهده محمدمهدی رحیمی، پریسا وزیرلو، فرزانه مردی و تدوین آن برعهده نوید نوروزی و پریسا وزیرلو بوده و بازنویسی کتاب توسط نعیمه منتظری صورت گرفته است.
از آن جهت که مصطفای شهید در همین جامعه زیسته و با همین مشکلات یا بیشترش جنگیده و بر بنبستهایش فائق آمده است، برای مخاطب شیرین و افقگشاست. در واقع، اساسا ما با روایت شهید و زمانهاش، هم نقد کردهایم و هم راه نشان دادهایم؛ چه اینکه شهدا مسیر امنی هستند برای صلاح و اصلاح.
کتاب حاضر لایههای پنهان معضلات و مشکلات را میگوید؛ چه اینکه زندگی مصطفی و زمانهاش ظرفیت این را دارد که بگوید کار فرهنگیِ وقفی، شدنی است و استوارتر از شبهکارهای نفتی و دولتی. زندگیاش این ظرفیت را دارد که معطل دستورالعملهای خشک و بیروح نماند که حیات دارد این نوع زندگیاش و حیاتبخش است
استفاده از صوتهای متعدد شهید که در موقعیتهای مختلف ثبت شده نیز از ویژگیهای این کتاب بهشمار میرود؛ از سخنرانی شهید قبل از عملیاتها گرفته تا زمانی که برای دوستانش خاطره میگفته است. همچنین مصاحبه با برخی فرماندهان ایرانی جبهه مقاومت که شاید برای اولین و آخرین بار فرصت گفتوگو با ایشان فراهم شد نیز از جمله مطالب خاصِ کتاب حاضر باشد.
قسمتی از متن کتاب
آنقدر توی اتاق بلند بلند گریه میکرد که صدایش را میشنیدم. یکبار گفتم: «آقا مصطفی چی شده؟» گفت: « چیزی نیست، درست میشه.» یکی دو هفته هر روز کارش این شده بود؛ میآمد کلید هیئت را از من میگرفت و میرفت توی اتاق به زارزدن. برای تاسیس پایگاه خیلی سختی کشید.
قبلترش گفته بود که میخواهد در ملت۱ پایگاه بسیج بزند. ملت۱ جوانهای زیادی داشت که اگر مصطفی نبود، اکثرشان معتاد میشدند. مدتی بعد در تیر سال ۸۸ همزمان با ولادت حضرت عباس (ع) پایگاه امام روحالله افتتاح شد. گفت: «علی تو که برای هیئت چایی میریزی، دست داداش مصطفی رو هم میگیری تا آناد و پشتیبانی پایگاه رو بچرخونیم؟» گفتم: «آقا مصطفی من بلد نیستم.» مصطفی میخواست جَو بدهد. گفت: «بابا! وحید داره پایگاه الغدیرِ به اون بزرگی رو میچرخونه، تو مگه کمتر زا وحیدی؟» گفتم: «باشهآقا مصطفی.» گفت: «پس هر چیزی برای پایگاه گرفتم، مینویسی و براش کد میذاری.» به این شکل فعالیت منن در پایگاه شروع شد. (صفحه ۱۴۳)
کتاب «سرباز روز نهم»؛ روایتی از زندگی و زمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده که پژوهش و مصاحبه آن برعهده محمدمهدی رحیمی، پریسا وزیرلو، فرزانه مردی و تدوین آن برعهده نوید نوروزی و پریسا وزیرلو بوده و بازنویسی کتاب توسط نعیمه منتظری صورت گرفته، در ۶۳۲ صفحه با شمارگان یکهزار نسخه و به بهای ۱۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» در سال ۱۴۰۹ به چاپ نهم رسید.
نظر شما