دو روز قبل ۲۰ هزار نفر از شهروندان نیجر با تجمع در ورزشگاه نیامی پایتخت، خواستار ترک همه دیپلمات ها و هیات نظامی هزار و ۵۰۰ نفره فرانسه از این کشور همپیمان معنوی پاریس (فرانکوفونی) شدند، اراده ملی که به "سرهنگ ایبرو بچیرو آمادو" عضو ارشد شورای ملی برای حفظ میهن (CNSP) این کشور جرات داد خطاب دولت پاریس بگوید:"از شما خواستیم کشورمان را ترک کنید، اما با چه صلاحیتی مقاومت می کنید. مطمئن باشید با بسیج مردمی مجبور به ترک نیجر می شوید".
سازمان بینالمللی فرانکفونی (La Francophonie) متشکل از ۵۷ کشور فرانسوی زبان جهان است که به دلیل سابقه دیرینه استعمار و وابستگی سیاسی و فرهنگی زیادشان به قدرت استعماری سابق، برای نخستین بار در ۲۰ مارس ۱۹۷۰ در نیامی پایتخت نیجر تشکیل شده بود، اما این بار با کودتای ضد سلطه گری فرانسه مورد حماینت مردم نیجر و کشورهای همسایه می رود به تدریج کارکرد سیاسی سابق خود را از دست بدهد.
چون ۴ مرداد بود که نیروهای گارد ریاست جمهوری نیجر "محمد بازوم" رئیس جمهوری تحت سلطه فرانسه را به اتهام فساد، همدستی با غرب و بی تفاوتی به فقر مردم برکنار کردند و درخواستهای سازمان ملل متحد، کشورهای غربی و جامعه اقتصادی غرب آفریقا (اکوواس) برای بازگرداندن او را رد کردند.
آنها پس از برکناری بازو در تلویزیون دولتی این کشور از بسته شدن مرزها و برقراری منع آمد و شد خبر دادند و همچنین در ۶ مرداد "ژنرال عبدالرحمن چیانی" را به عنوان رئیس شورای انتقالی این کشور منصوب کردند.
اکوواس همراه فرانسه، آمریکا و برخی کشورهای غربی دیگر حامی همیشگی کودتاها در جهان، این بار مجبور شدند این کودتا را محکوم و تحریمهای اقتصادی و مسافرتی بر این کشور اعمال کنند و همچنین بر روی یک برنامه اقدام نظامی احتمالی در صورت عدم آزادی و بازگرداندن بازوم به توافق رسیده است.
اما یک روز پس از آنکه کشورهای همسایه و فرانکافونی دیگر نیجر، یعنی مالی و بورکینافاسو گفتند هرگونه مداخله خارجی برای بازگرداندن دولت سرنگون شده به منزله اعلام جنگ تلقی میشود، فرانسه بارها اعلام کرد آماده انجام حمله نظامی به مستعمره سابق خود است و حتی آماده تخلیه صدها شهروند فرانسوی و اروپایی از نیجر شده است، با این وجود همچنان بر حفظ مراکر دیپلماتیک و نظامی خود در نیجر برای ادامه سلطه گری به شکل جدید است.
در مقابل، دولت جدید نیجر به درخواست مردم خود برای اجرای کنوانسیون وین ۱۹۶۱، استوارنامه "سالیوان ایته" سفیر فرانسه را لغو و ۴۸ ساعت به او فرصت داد به همراه دیگر دیپلمات ها و نظامیان خاک کشور را ترک کنند. البته شایعاتی هم که در باره درخواست های مشابهی به هیئت های آلمان، نیجریه و امریکا مطرح است.
یادآوری می شود که از سال ۲۰۲۰ سه دولت دیگر از مجموعه فرانکوفونی ها یعنی بورکینافاسو، مالی و گینه نیز به دلیل شورش های نظامی در منطقه ساحل سقوط کرده اند و همان شورشی ها امروز کنترل بخش های وسیعی از قلمرو ملی کشورشان را در اختیار دارند و بعضا علیه دولت فرانسه نیز اظهارنظرهایی می کنند.
به همین دلیل اکوواس تحت کنترل فرانسه و غربی ها در حال حاضر با دولت های نظامی این سه کشور نیز به دلیل حمایتشان از کودتای مردمی نیجر درحال مذاکره است.
فرانسه در همه کشورهای مستعمره سابق خود نیروی نظامی دارد و بزرگترین نیروی نظامی خود در آفریقا را در نیجر مستقر کرده است که حاکمان جدید آن عملاً از دولت فرانسه خواسته اند اتباعش را از نیجر خارج کند، همانطور که در معاهده همکاری نظامی ۱۹۷۷ پیش بینی شده است، دولت جدید نیجر با اعلام لغو همه توافقات با فرانسه و تعلیق وضعیت حقوقی که به نظامیان پاریس اجازه می داد در خاک نیجر عمل کند گام ریشه ای علیه استعمارگران برداشته است.
با این وجود، کودتای اخیر در نیجر و حمایت مردمی از آن، برای دولت فرانسه که سربازان خود را در ماه های اخیر از سه کشور همسایه نیجر نیز خارج کرده بود، یک ضربه اساسی دیگر است که تأثیراتی منفی زیادی هم بر اعتبار نظامی و سیاسی و منافع اقتصادی پاریس در آفریقا و حتی سراسر جهان خواهد داشت.
چون شورای حاکم نظامی نیجر حتی تأکید کرده است می خواهد یک سری از سیاستمداران فاسد که در خدمت فرانسوی ها و غربی ها هستند را هم از کشور اخراج کند و پاریس را متهم کرد به اینکه به برخی از دولت های عضو اکوواس برای تحریک اقدام نظامی علیه نیجریه رشوه داده است.
یادآوری می شود از ابتدای سال ۲۰۲۰ با تقویت احساسات ضد فرانسوی در قاره آفریقا، دولت های ۸ کشور از ۱۴ عضو اکوواس یعنی گینه بیسائو، بورکینافاسو، جمهوری بنین؛ مالی، سنگال، نیجر، توگو و ساحل عاج در اقدامی برای مبارزه با سلطه اقتصادی تاریخی فرانسه، خود را از حوزه پولی آن کشور ( واحد پولی CFA فرانک فرانسه) خارج کرده و یک واحد پولی مشترک به نام "اکو" را راه اندازی کردند.
چون تا ۷۰ سال پیش از این بخش عمده ای از ذخایر ارزی و پولی آفریقا در بانک مرکزی فرانسه نگهداری می شد و دولت فرانسه توانست نفوذ قابل ملاحظه ای بر اقتصاد و گردش پولی در آفریقا داشته باشد که بی شک منافع سرشاری از این طریق نصیب پاریس می شد و البته هنوز هم می شود.
با تشدید همین احساسات ضد فرانسوی بود که روزنامه مغربی "نورث افریکن پست در ۲۴ مرداد امسال به نقل از "ابراهیم ترائوره" رئیس جمهوری بورکینافاسو اعلام کرده بود که این کشور چند قرارداد تاریخی با فرانسه را که تاکنون در قالب استعماری و یکجانبه امضاء شده بود لغو کرد.
ملل آفریقایی همچنین معتقدند که دولت فرانسه برای ادامه سلطه سنتی خود بر آفریقا حتی از بسیاری از گروهای تروریستی از جمله بوکوحرام و الشباب، داعش و القاعده و غیره حنیز مایت می کند و حتی با ایجاد آنها از آنها به عنوان گروه های فشار در اجرای اهداف سیاسی و اقتصادی خود در سطح قاره و حتی جهان استفاده می کند.
مردم این کشورها علنا اعلام می کنند که معتقدند حتی نظامیان کشورهایشان که از سوی نیروهای فرانسوی، آمریکایی و اتحادیه اروپا آموزش می ببیند با هماهنگی فرانسوی ها با تروریست ها همدستی و همکاری می کنند تا آن کشور بهتر بتواند به اهداف استعماری گذشته خود در این قاره دست یابد.
گزارش رسانه های منطقه ای حاکی است که اغلب سران نظامی این کشورها مدت ها است که در انواع فسادهای سیاسی و اقتصادی غرق هستند و دیگر توانایی مبارزه با فساد و یا تهدیدات خارجی را ندارند، بطور مثال سال ها است که مردم کشورهای مالی، نیجر و بورکینافاسو خواستار خروج نیروهای ضد تروریسم فرانسه از کشورشان هستند و تاکنون بارها با برپایی تظاهرات ضد فرانسوی پرچم آن کشور را آتش زدند، از جمله این اقدامات درخواست جدید مردم نیجر از دولت کودتای اخیر در کشورشان است تا بتواند با اقتدار همه فرانسوی ها را از این کشور اخراج کند.
این در حالی است که دولت فرانسه همواره به حفظ مستعمرات خود حتی در عصر جدید می اندیشد و سعی می کند با هر ابزاری و کمک از هر کشور و یا نیروهای نیابتی ساختگی از این مستعمرات قدیم به نفع اهداف آینده خود مراقبت کند.
یادآوری می شود سازمان فرانکوفونی فقط شامل کشورهای آفریقای نمی شود که خواستار استقلال کامل از کشور متروپل (فرانسه) هستند، مثلا ساکنان مجمع الجزایر "کالدونیای جدید" مستعمره سابق فرانسه در قاره اقیانوسیه در اقیانوس آرام جنوبی بارها با شرکت در همه پرسی های متعدد خواستار پایان سه دهه استعمار زدایی فرانسه از کشورشان شدند.
"نوول کالدونی" یا کالدونیای جدید در سال ۱۸۵۳ تحت فرمانروایی امپراتور ناپلئون سوم- برادرزاده و وارث ناپلئون بناپارت معروف - جزوی از فرانسه شد و در سال ۱۹۴۶ به عنوان یکی از بخش های قلمرو رسمی جمهوری فرانسه اعلام شده اند. در حال حاضر فرانسه بیش از ۲ هزار سرباز در این بخش از جهان مستقر کرده است که به این تعداد باید واحدهای نیروی دریایی و ژاندارمری این کشور را نیز اضافه کرد.
گزارش های رسانه های بین المللی حاکی است که حتی شهروندان مجمع الجزایر "گویان" در آمریکای جنوبی و مجمع الجزایر "مایوت" در جنوب شرق آفریقا نیز بارها با برگزاری تظاهرات و اعتصابات گسترده خواستار استقلال کشورشان از سلطه تاریخی فرانسه شدند.
چون فرانسه همچنین ۷ مستعمره در سرزمین های ماورای بهار از جمله "مارتینیک"، "گوادلپ" و "رئونیون" و "گویان" دارد که جزو استان های فرانسه به شمار می روند و ساکنان آنها نیز بارها خواستار استقلال از فرانسه و حتی اتحاد با هم علیه فرانسه شدند.
تحولات ژئو پلیتیک جدید در سطح جهان به ضرر غرب و بطور خاص فرانسه، ضعف پاریس در کمک رسانی به مستعمراتش به رغم بهره برداری کامل از منابع آنها در حوزه کارائیب، آفریقا، شرق و جنوب شرق آسیا موجب شد تا کارشناسان چنین پیش بینی کنند که جمهوری فرانسه احتمالا به زودی با بحران جدی در اداره مستعمراتش یعنی سازمان فرانکوفونی رو به رو شود.
آنها با مشاهده شهامتی که مردم نیجر با کودتای اخیر در کشورشان در شرق آفریقا برای استقلال کامل از فرانسه پیدا کردند و حمایت ملل همسایه از آنها، از خود می پرسیدند که آیا باید در انتظار استقلال سایر مستعمرات رسمی و غیر رسمی فرانسه و پایان تاریخ استعماری این کشور در جهان بود.
نظر شما