به گزارش حوزه رهبری ایرنا، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیر با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با اشاره به خاطرات خود از اولین روزهای مبارزه آشکار خود علیه رژیم پهلوی فرمودند: «بنده اوّلین مبارزهی آشکار با رژیم طاغوت را در بیرجند انجام دادم. قبل از آن کارهایی داشتیم، [ولی] برخورد آشکار و علنی نبود. اوّلین برخورد علنی در بیرجند بود در ماه محرّم سال ۱۳۴۲، یعنی شصت سال پیش؛ اکثر شما جمعیّت آن روز نبودید. دوّمین برخورد در زاهدان بود؛ آن کِی [بود]؟ آن هم در ماه رمضان همان سال ۱۳۴۲. پس ببینید، سابقهی خاطرهی ما از این منطقهی شما به کجا برمیگردد؛ بحث ده سال و بیست سال نیست؛ بیش از نیم قرن است.
در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند، بردند بازداشتگاه شهربانی نگه داشتند. مردم بیرجند میخواستند روز عاشورا به شهربانی حمله کنند و بنده را از آنجا بیرون بیاورند؛ به این نتیجه رسیده بودند. درایت مرحوم آقای تهامی، عالِم برجسته و درجهی یک بیرجند ــ که [ایشان] ملّای بزرگی بود و کسی بود که اگر در حوزهی قم یا نجف بود، قطعاً مرجع تقلید میشد؛ [امّا] آمده بود بیرجند مانده بود ــ نگذاشت که این اتّفاق بیفتد؛ گفت این موجب ایجاد مشکل برای فلانی میشود و جلوی مردم را گرفت. منظور چیست؟ منظور این است که آن روز مردم و علما با این حرکت همراه بودند؛ ما تنها نبودیم. بنده تنها رفته بودم بیرجند امّا یک بیرجند با همهی مردمش، با علمای بزرگش، با ما همراه شدند. این مربوط به بیرجند.
ماه رمضان همان سال بنده رفتم زاهدان. در زاهدان دو عالِم بزرگ بودند: عالِم درجه یک شیعه مرحوم آقای کفعمی بود؛ عالِم درجه یک سنّی مرحوم مولوی عبدالعزیز ملّازهی بود. آنجا هم بنده را دستگیر کردند؛ در نیمهی ماه رمضان بنده را در زاهدان گرفتند و به تهران آوردند و به [زندان] قزلقلعه بردند. مرحوم کفعمی علناً از ما حمایت کرد، مرحوم مولوی عبدالعزیز [هم] یک حکمی در جهت همان حرفهای ما صادر کرد. البتّه من یادم نیست دقیقاً تاریخ آن حکم با زمان حضور بنده در زاهدان چه نسبتی دارد، چقدر بعد از آن بوده یا چقدر همزمان بوده، لکن این حکم در جهت همان کاری بود که ما میکردیم؛ که حالا تفصیل این حکم طولانی است، و نمیخواهم وارد بشوم. این خاطرهی ما است از این مجموعه. یعنی اوّلین حرکت آشکاری که خود این حقیر در مقابلهی با دستگاه طاغوت انجام دادم، با همراهی این دو مرکز مهم که امروز مرکز دو استانند، با مردمش و با علمائش انجام گرفت.»
در محرم سال ۱۳۴۲، آیتالله خامنهای پس از انجام مأموریت خود در رساندن پیام امام به علما و مراجع مشهد، روز دوم محرم برای تبلیغ به شهر بیرجند رفتند، و در مدرسهای که طلاب علوم دینی مستقر شدند. ایشان پس از سخنرانیهای بسیار مهم و روشنگرانه خود در آن شهر، بازداشت شدند و به شهربانی مشهد انتقال یافتند. مطابق اسناد شهربانی خراسان در گزارش ۲۰ خرداد ۱۳۴۲ آمده است: «محترما باستحضار میرساند طبق گزارش شماره ۵/۲۰۳ - ۴۲/۳/۱۲ شهربانی بیرجند آقای سید علی فرزند حاجی سید جواد خامنهای محصل مدرسه حجتیه قم ۲۴ ساله برای وعظ به آنجا آمده و در شهر از جریانات قم و ایراد ضرب به علما بیاناتی نموده و اذهان عمومی را تحریک کرده نامبرده دستگیر و با پرونده به نظر آقای بازپرس رسیده و فعلا در شهربانی مذکور تحت نظر میباشد. به شهربانی مربوطه دستور داده شد مشارالیه را با پرونده به مشهد اعزام دارد که شخص مذکور ساعت ۲۲ روز ۴۲/۳/۱۹ وسیله مامورین بدرقه وارد و صبح روز ۴۲/۳/۲۰ به ساواک خراسان تحویل گردیده است. سرپرست شهربانیهای خراسان. سرهنگ افتخار.»
البته این پایان مواجهه آیتالله خامنهای با ماموران رژیم پهلوی در سال ۴۲ نبود. شش ماه دیگر و در بهمن ماه همان فرارسیدن ماه مبارک رمضان فرصت تبلیغی دیگری را برای یاران امام فراهم آورد. آیتالله خامنهای این بار در زاهدان و با حمایت علمای آن دیار به ویژه آیتالله کفعمی به منبر رفت و دستگیر شد. تلگراف رمزی که با قید "خیلی فوری" برای ساواک تهران ارسال شد، شرح واقعه را چنین گزارش میکند:« در مسجد جامع زاهدان که آقای کفعمی امام جماعت آن میباشد دو نفر واعظ همه روزه بعد از ظهر منبر میروند. اولی به نام علی حسینی خامنه[ای] که از قم آمده و طبق تحقیقاتی که شده طرفدار خمینی و میلانی بوده با سیاست دولت مخالف میباشد، دومی شیخ محمد کرمانی که از مشهد آمده و از طرفداران جدّی انقلاب بهمن[انقلاب سفید] و واعظ خیلی روشنفکری است.
آقای کفعمی امام جماعت مسجد جامع به ظاهر از نظر حفظ شئون صنفی و روحانیت به خصوص از نظر مراجع تقلید از خامنهای حمایت کرده ولی محرمانه اطمینان داده است که در بالای منبر مطالب بر خلاف از طرف سخنرانان ابراز نشود و مستقیم و غیرمستقیم به وسیله مامورین شهربانی و عوامل ساواک هم تذکّرات لازم داده شده است و مراسم ماه رمضان به خوبی و به طور عادی تا این تاریخ انجام تا این که ساعت ۱۵ روز جمعه ۱۱ جاری خامنه[ای] واعظ در بالای منبر مطالب بر خلاف مصلحت ابراز ولی شیخ محمد کرمانی در منبر خود مطالب وی را صحیح ندانسته و به شدّت از اقدامات دولت حمایت میکند و آقای کفعمی نیز به پشتیبانی از خامنهای برخاسته و نسبت به شیخ محمد کرمانی پرخاش میکند که در نتیجه مجلس متشنج و جمعیت بدون هیچگونه حادثه سوئی متفرق میشوند چون با این ترتیب سوء نیّت خامنهای محرز است و ادامه منبر وی بر خلاف مصلحت بوده و با در پیش بودن ایّام احیاء ایجاد ناراحتی خواهد کرد لذا طبق نظر جناب آقای استاندار که مورد تایید ساواک و شهربانی نیز میباشد نسبت به بازداشت موقت وی از طرف شهربانی اقدام و به ساواک تحویل و قرار شد امشب را توقیف و موضوع در کمیسیون امنیت مطرح و تصمیم مقتضی اتخاذ گردد. در مورد آقای کفعمی که بر خلاف تعهّد خویش عمل نموده نیز مراتب بررسی و اقدام مقتضی معمول گردد.»
در ادامه به پیشنهاد شهربانی؛ کمیسیون امنیت استان تشکیل و طی آن مصوب میشود: « آقای سید علی حسینی خامنهای که از طرف اداره شهربانی دستگیر و تسلیم اداره ساواک شده وسیله اداره ساواک از شهر خارج و به مرکز اعزام شود و چون آقای کفعمی رعایت مقررات انتظامی ننموده و از آنجایی که بانی مجلس بوده تذکّر لازم به آقای سید علی حسینی خامنهای نداده و بر خلاف مقررات انتظامی مانع رفتن این گونه اشخاص ناراحت و ناشناس به منبر نشده لذا قرار شد که از طرف سازمان اطلاعات و امنیت اداره شهربانی مشارالیه احضار و متعهد گردد که در آتیه رعایت کامل مقررات انتظامی بنماید در غیر این صورت از برگزاری مجلس وعظ از طرف ایشان و رفتن او به مسجد جلوگیری شود. سوم در مورد برگزاری مراسم روز شکرگذاری ۱۵ بهمن که رفع خطر از وجود مقدس اعلیحضرت همایونی گردیده و مصادف با ۱۱ ماه رمضان است و طبقات مردم از قبیل انجمن شهر و اطاق بازرگانی و سایر طبقات تصمیم به تشکیل مجلس شکرگذاری داشته مذاکره و قرار شد که این مراسم در ساعت ۲۳۰ بعد از ظهر مزبور در مسجد جامع برگزار و آقای شیخ محمد کرمانی نیز در آن روز سخنرانی و مراسم دعا را به جای آورند.»
مصوبه مزبور به امضای قوامی استاندار سیستان و بلوچستان، آرشام رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان، سرهنگ حامدی فرماندهی ناحیه ژاندارمری، سرهنگ بهادر رئیس شهربانی و سرهنگ دولتپناه فرمانده پادگان زاهدان رسید و آیتالله خامنهای به زندان قزلقلعه تهران منتقل شد.
نظر شما