به گزارش حوزه دفاعی ایرنا به نقل پایگاه اطلاع رسانی شخصی محسن رضایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از روزهای آغازین جنگ، به صورت گسترده در جبهههای جنگ حضور داشت. در آغاز، شهرستانهایی که در نوار مرزی غرب کشور و در نقاط پیشروی ارتش بعث عراق بودند، به طور طبیعی وارد جنگ شدند که از آن جمله میتوان به سپاه شهرستانهای آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، اهواز، قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب اشاره کرد. عملاً در این شهرستانها، سپاه سازماندهی نظامی پیدا میکرد و تغییر ساختار اداری سپاه به سوی سازماندهی نظامی به شکل یک ضرورت برای دفاع از کشور درمیآمد.
با تدبیر محسن رضایی آرام آرام ساختار فرماندهی سپاه از مرکز نشینی خارج و در جبهههای جنگ مستقر شد و به عنوان یکی از ارکان طرحریزی عملیاتها برای بیرون راندن ارتش بعث عراق به فعالیت پرداخت، به ضرورت سازماندهی نظامی ساختار سپاه برای اجرای عملیات گوناگون پی برد. از سوی دیگر، نیروهای داوطلب بسیجی به صورت گسترده برای اجرای عملیات به جبهههای جنگ میآمدند و این مسأله نیاز به سازماندهی نیروهای داوطلب در ساختار جدید را برجستهتر میکرد.
از عملیات ثامن الائمه که حصر آبادان شکسته شد، سپاه به این نتیجه رسید که جز با سازماندهی نظامی مناسب نمیتواند حجم گسترده نیروهای داوطلب حاضر در جبهه جنگ را در عملیات گوناگون به کار بگیرد؛ بنابراین به ایجاد ساختارهای جدید در سازماندهی نظامی جنگ پرداخت. پیش از عملیات ثامن الائمه هم برخی مسئولان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که باید گردانهای رزمی در سپاه به وجود بیاید. طرح این گردانهای رزمی تهیه شد و به عنوان برنامه در دستور کار قرار گرفت، اما عملاً پس از عملیات طریق القدس، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسید که برای طرح ریزی و اجرای عملیات بزرگ باید سازماندهی نظامی گسترده ای در جبهههای جنگ انجام دهد.
بنابراین پیش از عملیات فتحالمبین، سردار محسن رضایی، طرح تشکیل تیپهای رزمی متشکل از پاسدارها و نیروهای داوطلب بسیجی را اجرا کرد و این تیپها پس از عملیات طریق القدس، عملاً تشکیل شده بودند ولی چون برای عملیات فتحالمبین، نیاز به سازماندهی گستردهتر و تیپهای بیشتری از سپاه بود، فرمانده وقت سپاه آقای محسن رضایی به محور کردستان و غرب سفر کرد و از فرماندهان مستقر در آنجا مثل سردار حاج احمد متوسلیان خواست به کمک حاج همت و شهید شهبازی یک تیپ رزمی را تشکیل بدهد و نیروهای سازماندهی شده را به منطقه جنوب منتقل کند.
البته پیش از آن، نیروهای مستقر در جبهه جنوب به صورت تیپ سازماندهی شده و تیپ امام حسین (ع) به فرماندهی سردار شهید حسین خرازی، تیپ نجف اشراف به فرماندهی سردار شهید احمد کاظمی، تیپ ۷ ولیعصر (عج) به فرماندهی سردار رئوفی و تیپ المهدی (عج) به فرماندهی سردار فضلی تشکیل شده بود.
این سازماندهی ادامه پیدا کرد تا این که فرماندهی سپاه در عملیات والفجر مقدماتی که پس از عملیات رمضان انجام شد، سازماندهی لشکر را برای سازماندهی طرحهای واحدهای خود انتخاب کردند و هر تیپ پس از گسترش سازمانی تبدیل به یک لشکر عملیاتی شد. البته باید گفت، از عملیات فتح المبین به بعد، تعداد گردانهایی که در هر تیپ سپاه به کار گرفته میشد، به استعداد یک لشکر و بیشتر بود. مجموعه این اقدامها موجب گسترش ظرفیتهای رزمی سپاه و تحول جبهههای جنگ شد.
پس از عملیات بیتالمقدس، ارتش بعث عراق با یک برنامه تحولی، توان رزمی خود را گسترش داد و فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به برتری نسبی در مقابل ارتش بعث عراق و تغییر موازنه قوا به سود ایران، نیاز به یک تحول دیگر در سازماندهی جدید نیروها دارند. نیاز به توسعه سازمان رزم، مرتب به مسئولان ارشد کشور یعنی آیت الله خامنهای، رئیسجمهور وقت و آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت منتقل میشد، ولیکن سازماندهی گسترده سپاه نیاز به یک تصمیم ملی داشت که فقط شخص حضرت امام (ره) میتوانست به عنوان فرماندهی کل قوا تصمیم بگیرد.
پس در این شرایط در سال ۱۳۶۴ از یک سو نیاز به به رسمیت شناخته شدن سازماندهی نظامی سپاه از سوی مسئولان کشور وجود داشت که سپاه بتواند بودجه و اعتبار لازم را رسما از مراجع رسمی کشور دریافت کند و همه مسئولان هم سازماندهی نظامی سپاه (در قالب تیپ و لشکر و ...) را بپذیرند و از سوی دیگر، ضرورتهای موجود در جبهههای جنگ نیاز به تحول را برجسته میکرد و سپاه به عنوان نیروی اصلی و فعال و تعیین کننده شرایط جبهههای جنگ برای این مهم نیاز به توسعه کیفی و کمی داشت.
در چنین شرایطی حضرت امام (ره) تشخیص دادند که توسعه فقط در ظرفی به نام سپاه میتواند رخ دهد، به این دلیل که از یک سو سپاه اسیر ساختارهای از پیش تعیین شده نبود و از دیگر سو، تنها سازمانی که میتوانست نیروهای داوطلب مردمی را به خوبی و با گستردگی سازماندهی و به کارگیری کند، سپاه بود. حضرت امام (ره) این دو واقعیت را تشخیص دادند و به این نتیجه رسیدند، تنها سپاه میتواند ظرف مناسبی برای نیروهای داوطلب مردمی و توسعه توان رزمی کشور باشد و به این ترتیب، نقش جدی در ایجاد قدرت نظامی جدید برای کشور ایفا نماید.
بنابراین با چنین ملاحظاتی حضرت امام (ره) با ابتکار خودشان و با تماسی که از طریق فرزندشان حاج احمدآقا با فرمانده سپاه آقای محسن رضایی برقرار کردند، از سپاه خواستند درخواستی را در این زمینه بنویسند و به این ترتیب در پاسخ به این نامه بود که دستور تشکیل نیروهای سه گانه سپاه را صادر فرمودند.
سردار سرلشکر محسن رضایی، در یادداشتی درباره تاریخچه این فرمان نوشته بود: «مدتی بود که در بحبوحه جنگ، زمزمههایی مبنی بر انحلال تیپ و لشکرهای سپاه به گوش میرسید. روزی فرزند حضرت امام، مرحوم حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند: «نامهای برای حضرت امام بنویس و از ایشان تأسیس نیروهای سهگانهی زمینی و هوایی و دریایی سپاه را درخواست کن. امام نظر دارند که سپاه به نیروهای سهگانه مجهز شود.»
هم بسیار خوشحال شدم و هم تعجب کردم، چون ما در سپاه، به دنبال تثبیت یک نیروی زمینی و یک سازمان دریایی و هواییِ متوسط بودیم. از سوی دیگر، از برداشت و عکسالعملِ برادران ارتش هم در این خصوص نگران بودم؛ ضمن اینکه اجرای چنین حکمی، امکانات، نیاز داشت که در اختیار دولت و مسئولان کشور بود و چون آنها ابهام داشتند معلوم نبود حکم حضرت امام، در اجرا، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. لذا در پانزدهم شهریور ۶۴ در نامهای خدمت حضرت امام، تأسیس سه سپاه زمینی، هوایی و دریایی را درخواست کردم. یازده روز بعد در ۲۶ شهریور ۶۴، حضرت امام، فرمان تشکیل نیروهای سهگانهی سپاه را صادر فرمودند.
بعدها حاج احمد آقا نقل کردند که حضرت امام، فقهای محترم شورای نگهبان را احضار کرده و فرمودند: «میخواهم به سپاه، دستور تأسیس نیروهای سهگانه را بدهم. بررسی کنید آیا وفقِ قانون اساسی هست؟» و حضرت امام خطاب به فقهای محترم شورای نگهبان افزوده بودند که «البته اگر شما مخالف هم باشید من این کار را خواهم کرد.»
یکی از فقهای محترم شورای نگهبان نیز برای حقیر نقل کردند که پس از شرفیابی به محضر حضرت امام، جلسهای تشکیل دادیم و استناد قانون اساسی مبنی بر موافقت با این نظر را خدمت حضرت امام تقدیم داشتیم.
این گونه بود که حکم حضرت امام به فرمانده سپاه مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه، جهتِ انعکاس در صداوسیما به رادیو و تلویزیون داده شد که در اخبار سراسری رادیو در ساعت ۱۴ همان روز قرائت شود. در این اثنا حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند جناب آقای هاشمی رفسنجانی با انتشار و علنی شدن این حکم مخالفاند و میگویند «خوب است این حکم در دستمان باشد و منتشر و علنی نشود تا اگر...»
مرحوم حاج احمد آقا نظر حقیر را در این مورد جویا شدند. گفتم: «این نحو برخورد کردن با انتشارِ حکم، مناسب نیست. چراکه خبرِ آن درز پیدا میکند و برادران ارتش، تصور میکنند که این موضوع، برنامهای است پنهانی برای انحلال ارتش و طبعاً به روحیه آنها لطمه وارد میسازد.» که البته جناب آقای هاشمی این نظر را به آقای محمد هاشمی رئیس وقتِ صداوسیما هم گفته بودند، که آقای محمد هاشمی در پاسخ، اظهار داشته بود: «حاج احمد آقا باید بگویند.» آیتالله هاشمی هم هرچه به دنبال حاج احمد آقا گشته بود او را پیدا نکرده بود.
به هر حال حاج احمد آقا نظر آقای هاشمی و حقیر را خدمت حضرت امام منتقل کردند و پسازآن، تماس گرفتند و گفتند که امام فرمودند: «شتر سواری دولا دولا نمیشود. حکم را منتشر کنید.» به این ترتیب در ساعت ۱۴حکم از رادیو قرائت شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
با توجه به اینکه در اصل ۱۵۰ قانون اساسی ادامه نقش سپاه در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن تصریح شده است و نظر به آنکه انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی، هوایی امکانپذیر نیست، شما مأموریت دارید هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی نمایید، تا در موارد لازم با همکاری و هماهنگی با ارتش جمهوری اسلامی از مرزهای زمینی، دریایی، هوایی کشور حفاظت نمایند.
۲۶ شهریور ۱۳۶۴
روح الله الموسوی الخمینی
اقدامی که با فرمان امام راحل توسط محسن رضایی در سپاه پاسداران آغاز شد، نتیجهاش شکل گیری یک ساختار نظامی بومی متکی بر توان داخلی بود. این توان صرفاً در ایجاد استعداد نیروی انسانی خلاصه نشد، بلکه در ارتقای کیفیت نیروی انسانی دقت ویژهای به عمل آمد. نتیجه جذب نیروی انسانی مخلص، مومن و دانشمند در ارکان سپاه پاسداران، تولید تمامی نیازهای دفاعی در تمامی بخشها در اوج تحریمها بود.
آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و هشتم شهریور 1395 به این فرمان الهی و آثار شگرف آن اشاره کردند و فرمودند «فرمان حضرت امام (ره) برای تشکیل نیروهای سهگانهی سپاه، ناشی از نگاه نافذ و دوراندیشانه و دل نورانی آن مرد بزرگ و الهی بوده است» و از قضا یکی از دلایل تاثیرگذاری موثر این فرمان دوراندیشانه، عمق نگاه رهبر فرمانده کل قوا در دوران پس از امام خمینی و تداوم حمایت و تقویت همه جانبه از تشکیل و گسترش سازوبرگ این سازمان رزم سپاه پاسداران بود که ثمره آن علاوه بر خودباوری در ارتقای خیره کننده دانش نظامی بومی، دستیابی به سطحی از توان بازدارنگی بود که امروز آمریکا حتی جرات پاسخ به ایران را به واسطه هزینه سنگین آن ندارد.
اگر این توان نظامی شکل نمیگرفت، بیشک امروز سامانههای ضدهوایی وجود نداشت که از پهپادهای مدرن آمریکایی تا پایگاههای آنها را هدف قرار دهد. همین توان نظامی باعث شده که اکنون آمریکا و متحدانش حتی جرات طرح سناریوی حمله به ایران را نداشته باشند و هرچه زمان به پیش میرود و توان رزمی و دانش عمیق نیروهای سپاه پاسداران عیانتر میشود، دشمن به تردید بیشتری از حتی بلوف حمله به ایران استفاده میکند.
اکنون این واقعیت آنچنان برای دشمن عیان شده که وقتی جان بولتون مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا میکوشد آمریکا را به رویارویی نظامی با ایران بکشاند، توسط رئیس جمهور آمریکا برکنار میشود و ترامپ به صراحت میگوید بولتون چه هدفی داشته و چرا او را کنار گذاشته است؛ بنابراین، شاید بتوان امروز را روز دفاع مردمی ایران نامگذاری کرد که آثارش سال به سال در تامین امنیت ملی و ثبات ایران بیش از پیش عیان میشود.
نظر شما