کوچه شهید " ناصر شجاعی "، بالاتر که می روی میرسی به بلوار شهید "رضا رضائیان" و باز خیابانی به نام یک شهید دیگر شهید "محمد کلاهدوز"، از ماشین پیاده می شوم و به دنبال نشانی که در دست دارم می روم، چهار راه شهید "نیکبخت"، کوچه شهید "احمد حمزه"، بن بست شهید "مسعود هدیه".
کارم را انجام میدهم و برای ادامه مراحل دیگر کار اداری، باز گذرم به محله ای می خورد که کوچه اش به نام شهید است، کوچه شهید " وروژ باغومیان " و باز خیابان شهید هموطن کلیمی ام " فریبرز بوریم " و شهید "کامران گنجی" که از نماد تابلواش پیداست که یک هموطن زرتشتی است، در اداره پست باید نشانی ام را بنویسم "بلوار شهید گلاب، خیابان شهید رحیمی، خیابان شهید صفاییه و کوچه شهید عبدالرضا عابدی".
خدای من! در یک نشانی نام چهار شهید نوشته شده است، در ذهنم سروده مرحوم "نادر ابراهیمی" خودنمایی میکند " ما برای خواندن این قصه عشق به خاک خون دلها خوردهایم، خون دل ها خورده ایم، ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک، خون دلها خورده ایم، خون دلها خورده ایم".
ناخودآگاه نمی دانم چرا صدای بیسیمچی های جنگ به ذهنم می آید "احمد، یاسر، یاسر، بچه ها نقل و نبات برای عروسی می خواهند، احمد، احمد، یاسر"، صدای بوق لندکروز و رفتن شهید "ابراهیم همت" برای عملیات، در اطرافم دیگر خیابان و پارکی نمی بینم، اینجا شلمچه است، همان جایی که بارها دیدنش را آرزو داشتم، صدای زیبای اذان "موذن زاده اردبیلی" حواسم را به سمت خود جلب میکند. صدای اذان جهاد و وضوی خون، خدا میداند خیلی از این شهدا با اذان جهاد از خویشتن رها شدند تا این گوهر تابان همیشه استوار باشد.
چه بسیاری از عزیزان این وطن با هر دینی با خونشان وضو ساختند تا نماز پرواز را در محراب شهادت با اقتدا به آسمان اقامه کنند و چه زیباست این گونه رها شدن، این گونه سرخ آرمیدن در دل خوبان، این پرواز خط پایان جاودانگی آنان نیست، این پرواز زیباترین وصال آنان است.
بوق مکرر خودروهای پشت چراغ چهارراه حواسم را به خود میآورد، از خیابان عبور میکنم و باز چشمانم به خیابانی که به نام شهید است میافتد. این بار ساده رد نمیشوم و میدانم او پرواز کرده است تا از بندگی به بالندگی برسد، شهید کلمه پر معنی و مقدسی است، زیباترین تبسم عبور از ماندن، نهادن و گذشتن از همه چیز.
به خانه میرسم، به کوچه ای که به نام شهید است، به احترامش میایستم و با تمام احساسم به او سلام نظامی میدهم. رهگذران را میبینم که از سر کوچه رد میشوند و در ذهنم از آنها میپرسم: کوچه شما به نام کدام شهید است؟
استان صفهان با تقدیم بیش از ۲۳ هزار شهید ، ۴۸ هزار جانباز و سه هزار و ۵۰۰ آزاده، بیش ترین آمار ایثارگری کشور را به خود اختصاص داده است. این خطه با تقدیم یک شهید به ازای هر ۱۴۴ نفر (مرد و زن) به نسبت جمعیت نیز بیشترین شهید را تقدیم نظام و انقلاب کرده است. در مجموع استان اصفهان با تقدیم یک دهم از کل شهداسهم بسزایی در حفظ و حراست از کیان کشور و نظام داشته است.
نظر شما