به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، اسامی نامزدهای بخش تلویزیون بیستودومین جشن حافظ در شرایطی اعلام شده که در کمال تعجب، هیج نمایندهای از تلویزیون در بین نامزدها وجود ندارد و تمامی گزینهها در اختیار آثار شبکه نمایش خانگی (پلتفرمها) قرار دارد.
این اتفاق در شرایطی محقق شده که تا پیش از این، آثار تلویزیونی در کنار تولیدات ویاودیها و شبکه نمایش خانگی، در این بخش به رقابت میپرداختند اما اکنون نخستین دورهای است که این بخش تنها در عنوان، نام آثار تلویزیونی را یدک میکشد و در محتوا و نامزدها، تمامی عناوین به تولیدات ویاودیها اختصاص دارد.
قطعا این اتفاق را نمیتوان به لحاظ مضمونی، معتبر دانست چرا که در بازه تحت داوری که از اسفند ۱۴۰۰ لغایت مرداد ۱۴۰۲ را شامل میشود، تلویزیون ملی، آثار و برندهایی را به روی آنتن برده که قطعا میتوانستند در فهرست نامزدها، قرار داشته باشند ازجمله این تولیدات میتوان به دورهمی، خندوانه، عصر جدید، مستوران، گیلدخت، زیرخاکی، نون.خ، سوران و . . . اشاره کرد که طبق آمارهای رسمی و غیررسمی، پربینندهترین و رضایتبخشترین برنامههای سیما طی برهه مذکور را تشکیل میدهند. اکنون آیا جای تعجب ندارد که چطور هیچیک از این آثار، حتی یک نامزدی هم در جشن بیستودوم حافظ ندارند؟ نهتنها این برنامهها، بلکه هیچ تولید رسانه ملی موفق نشده جایی در میان نامزدها داشته باشد و اینجاست که بهحتم میتوانیم اذعان کنیم که این جشن، نوعی سیاسیکاری را پیشه کرده تا بهنوعی تلویزیون را اصلا در حساب نیاورد.
جشنی که مدیران آن، بعضا جشنوارههایی چون فیلم فجر را به رفتار غیرحرفهای متهم کرده بودند، حالا خود در چالشی عجیب، در بخش بهترینهای تلویزیون، هیچ برنامه و چهره تلویزیونی را قرار ندادند تا غیرمستقیم اعلام کنند که این رسانه قابلیت رقابت با محصولات پلتفرمها را ندارد.
جشن حافظ، عموما مورد وثوق بخش قابل توجهی از هنرمندان سینما و تلویزیون بوده است که با استقبال خوب هنرمندان مواجه بوده اما اینکه چطور چنین جشنی با این سابقه برای این دوره خود، دست به چنین رفتار صریح سیاسی و غیرحرفهای زده است، سوالی است که مدیران آن باید روشنگری کافی را در این زمینه به عمل آورند.
مرحوم علی معلم، تلاش فراوانی به خرج داد تا یک جشن تراز اول سینمایی مطابق با استانداردهای رایج بینالمللی را در ایران پایهگذاری کند. البته که در این مسیر، موفقیتهایی را نیز به دست آورد اما حالا این رفتار عجیب و غیرحرفهای، آیا دهنکجی به تمام تلاشهای علی معلم در برقراری عدالت حرفهای به حساب نمیآید؟ آیا در حدود دو دههای که این جشن با حضور علی معلم برگزار شد، مشابه چنین تصمیمات و رفتاری در فرآیند داوری دیده شد؟ قطعا در آن زمان نیز انتقادهایی نسبت به برخی برنامههای تلویزیون وجود داشت اما چه زمان اینگونه بود که تمامی تولیدات تلویزیون به دلیل نامعلوم، از گردونه داوری و احتمالا رقابت حذف شود؟
اتفاقا مشی و منش علی معلم اینگونه بود که همواره احترام ویژهای برای برندهای مردمی تلویزیون قائل بود. برندهایی که موفق شده بودند تا مخاطبانی را پای جعبه جادویی بکشانند و این خواست مردم، هنرمندان و البته قواعد یک جشن مستقل است که بخواهد از روی انصاف و حرفهایگری، نسبت به داوری آن آثار با دیگر تولیدات شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها اقدام کند.
حقیقتا حیف است که جشنی با نام حافظ، همچون صاحب نامش، برخلاف طریقت آزادمردی، بخواهد با چنین رویکردی، سابقه خوب خود را خدشهدار کرده و اما و اگرهای بسیاری را از همین مرحله نامزدی، متوجه خود کند. بنابراین انتظار میرود تا با نگاهی مبسوط و جامعنگر، بار دیگر، تجدیدنظری در این بخش به عمل آمده تا میراث علی معلم، اینچنین دستمایه بازیهای سیاسی و اهداف نامحرمان سیما و سینما نشود.
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زنار ز زیرش به جفا بگشایند
نظر شما