به گزارش ایرنا، شهرداری گرگان تیمی پرسابقه در بسکتبال کشور است و در مسیر حضور چند دههای در سطح اول این رشته، از چند سال قبل جای خود را در جمع قهرمانان باز کرد و با تکرار سه باره قهرمانی در لیگ برتر برگ جدیدی از تاریخ این رشته را نوشت اما افشای رقم قرارداد برخی بازیکنان این تیم در کنار کم توجهی به استعدادیابی و امکان میدان دادن به بازیکنان بومی، اعتراض به تیمداری شهرداری در لیگ برتر بسکتبال گرگان را روز به روز بیشتر کرد تا جایی که صدای مسوولان این شهر درآمد و آنان خواستار برخی محدودیتها در این تیم شدند.
اهالی ورزش گرگان این روزها از خود میپرسند که بالاخره شهرداری اجازه تیمداری در لیگ برتر را دارد یا خیر .
قانون چه میگوید؟
بر اساس تبصره ۲ ماده ۹۲ قانون برنامه ششم توسعه کشور پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کشور به هرشکل و به هر نحو به ورزش حرفهای کشور ممنوع و حکم تصرف غیر قانونی در وجوه و اموال دولتی است.
از طرفی دیگر بر اساس بند ث ماده ۲ لایحه اهداف، وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان (مصوبه مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی مورخ ۲۱/۳/۱۳۹۸ ورزش حرفهای بشکل زیر تعریف شده است: ورزش حرفهای ورزشی است سازمان یافته که با رعایت مقررات خاص هر رشته با هدف کسب انتفاع مالی ورزشکار و سایر ذینفعان در راستای توسعه اقتصادی و اجتماعی انجام شود. بنابراین بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی شهرداری حق تیمداری نداشته و در صورت هزینه کرد در این بخش بر خلاف قوانین و مقررات عمل کرده است.
همچنین با توجه به تاکیدات وزارت کشور تیم داری برای شهرداریها ایجاد مشغله کرده و شهرداری میتواند به جای پرداخت هزینههای گزاف در این زمینه با ساخت سالنهای ورزشی و تقویت ورزش درمحلات، ارائه خدمات عمومی و رفاهی بیشتربه جوانان ضمن ایجاد رضایتمندی، موجب افزایش سرانه ورزشی در شهر شود.
علاوه بر آن با استناد به نامه شماره ۱۷۸۴۲ معاونت عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور، فعالیت شهرداری در زمینه تیمداری خلاف است اما از تفسیر این قانون بر میآید که شهرداری ها تنها می توانند از محل بند کد ۴۱۷۰۲ فصل دوم، نحوه هزینه کرد از مواد ۱۶ و ۱۷، برای رشته های ورزشی هزینه کنند و شورای شهر نیز می تواند از محل بودجه مصوب خود به کمک و مساعدت مالی از تیم ها اقدام کند.
موضوع تیمداری شهرداریها، جدید و تازه نیست . چند سال قبل هم که تب این موضوع در کشور فراگیر شده و شهرداری گرگان در مضان توجه آن قرار داشت، هوشنگ خندان دل معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور در نامهای به تاریخ ۱۰/۸/۱۳۹۳ به شماره ۹۶۸۴۲ خطاب به معاونین هماهنگی امور عمرانی استانداریهای کشور اعلام کرده بود: با توجه به اینکه برخی شهرداریها به تیمداری حرفه ای مبادرت نموده اند و پرداختن آنها به اینگونه فعالیتها علاوه بر اینکه آنها را از وظایف اصلی خود دور مینماید، باعث تحمل هزینههای گزاف بر شهرداریها میباشد و علاوه بر آن در قوانین و مقررات جاری نیز وظیفهای در این خصوص برای شهرداریها تعیین نشده است لذا مقتضی است مراتب را به شهرداریها و شوراهای اسلامی شهرهای تابعه که دارای تیم حرفهای ورزشی هستند اعلام تا تدابیر قانونی برای واگذاری و تعیین تکلیف تیمهای موصوف به عمل آید.
به موازات این نامه، عبدالرضا چراغعلی مدیرکل وقت دفتر امور شهری و شوراهای استانداری گلستان در نامهای به تاریخ ۱۷/۸/۱۳۹۳ و شماره ۹۳/۳/۱۰۰۵۶۳ به شهرداری ها و شوراهای اسلامی گلستان از آنان خواست نسبت به واگذاری و تعیین تکلیف تیمهای تحت پوشش خود اقدام کنند.
از آن زمان نیز تیم های شهرداری گرگان در لیگ برتر بسکتبال و شهرداری گنبدکاووس در لیگ برتر والیبال حضور داشتند و همچنان مشغول به فعالیتاند و اینگونه به نظر میرسد که مدیران شهری گرگان و گنبد یا اهمیتی به نامه مدیران بالادستی خود نداده اند و یا راه چاره دیگری برای استمرار تیمداری خود در لیگ برتر اندیشیده اند.
آغاز حاشیهها
قهرمانی سه باره شهرداری گرگان در لیگ برتر بسکتبال و حضور در باشگاههای آسیا، مسوولان شهرداری به عنوان متولی اصلی تامین هزینههای این تیم را بر آن داشت تا علاوه بر تغییر سرمربی، اقدام به جذب بازیکنان ملیپوش کنند اما همین تصمیم انگار به پاشنه آشیل آنان تبدیل شد.
این گونه که در برخی محافل ورزشی و خبری پیچیده شده است، شهرداری گرگان برای به خدمت گرفتن چند بازیکن ملی پوش، حاتمبخشی کرده و رقمی تا چند برابر مبلغ دریافتی سال قبل این بازیکنان را پیشنهاد کرده تا آنان را راضی به حضور در گرگان کند.
به طور طبیعی وقتی رقم قرارداد یک بازیکنان بالاتر از حد معمول و متعارف بسته میشود، دیگر بازیکنان هم به دنبال راهی برای افزایش قرارداد خود هستند و این گونه است که حاشیه ها آغاز می شود.
با بالاگرفتن اعتراضات، مدیران تیم به فکر پاسخگویی افتادند اما انگار هر پاسخی که داده میشود، جزییات بیشتری از قراردادها و حاشیههای تیم خود را برملا میکند.
یکی از اعتراضات جامعه ورزشی به تیم شهرداری، چرایی صرف دهها میلیارد تومان برای این تیم بود. مسوولان شهرداری هم در پاسخ گفتند که به دنبال حامی مالی هستند تا بخشی از هزینه ها از محلی به جز درآمدهای این نهاد پرداخت شود.
مخالفان به صف شدند
در پاسخ به این سخنان فرماندار گرگان گفت: گویی دوستان اعلام کرده اند که وزیر اقتصاد به آنان وعده داده تا حامی مالی برای تیم شهرداری پیدا کند. خب اگر این اتفاق نیفتاد باید چه کنیم؟
اسماعیل نادری اظهار کرد: اگر مجموعه تیم نتوانست حامی مالی برای تیم در لیگ برتر و باشگاههای آسیا پیدا کند چگونه میخواهند هزینه های آن را پرداخت کنند؟
وی بیان کرد: فهرست و مبلغ قراردادهای بازیکنان را دارم . برایم عجیب است که چرا پسر یکی از مسوولان باشگاه که گویی در حد و اندازههای لیگ برتر هم نیست با تیم قرارداد دارد و فصل قبل یک دقیقه هم به بازی گرفته نشد.
با آشکار شدن آرام آرام این مشکلات و سوءمدیریتها، صفرعلی پایین محلی عضو شورای شهر گرگان از هیات نظارت بسکتبال استعفا داد.
وی گفت: هیات اجرایی بدون اطلاع من و آقایان آقامولایی، مهری و عجم قرارداد با بازیکنان را امضا کرده و ما خبر نداشتیم.
وی خطاب به مدیران تیم گفت: شما قرارداد بستید و ما خبر نداریم پس این چه نظارتی است؟!
عضو شورای شهر گرگان ادامه داد: پارسال ۴۸۰ میلیارد ریال، امسال ۸۰۰ میلیارد و سال آینده هم احتمالا هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال از جیب مردم این شهر برای بسکتبال خواهد رفت.
پایین محلی افزود: برخی از قراردادها جای شک و شبهه دارد. مثلا یک آقایی پارسال قرارداد اولیه با مهرام را ۱۰ میلیارد ریال بسته بود و ما ۵۶ میلیارد ریال با او قرارداد بستیم.
وی بیان کرد: قرار بود در بسکتبال شهرداری گرگان از نیروهای بومی استفاده شود اما مربی و سرمربی جدید ریشه نیروهای بومی را زدند و همه را حذف کردند.
عضو دیگر شورای شهر گرگان هم در واکنش به لایحه درخواست اعتبار ۶۰۰ میلیارد ریالی برای بسکتبال مردان، زنان و سایر تیم های ورزشی که ۵۰۰ میلیارد ریال آن برای تیم شهرداری گرگان، ۶۰ میلیارد ریال برای بسکتبال بانوان گرگان و ۴۰ میلیارد ریال هم برای سایر تیم های ورزشی در نظر گرفته شده بود اظهار کرد: قرار بود طبق آنچه در شورای سیاستگذاری و در صحن شورا مطرح شد، تیم داری بسکتبال در قالب اساسنامه ای که قرار بود تدوین شود، حذف شود و به عنوان یک حامی از این تیم حمایت کنیم.
محمدرضا عجم بیان کرد: جشنواره های فرهنگی و ورزشی و المپیاد ورزشی تابستانه تعطیل و زمین های روباز شهر تخریب شدند اما هیچ توجهی به این موضوعات نمی شود.
وی افزود: هیات اجرایی بسکتبال در زمینه جذب حامی مالی هیچ اقدامی انجام نداده است و اگر قرار بود که فقط هزینه کنیم که خیلیها میتوانستند رییس هیات اجرایی باشند زیرا اداره تیم با مبلغ بالا کار دشواری نیست.
عضو شورای شهر گرگان ادامه داد: حداقل باید ۵۱ درصد هزینه های تیم بسکتبال شهرداری گرگان را اسپانسر تامین کند و ما نمی توانیم با یک برگه کاغذ بدون پروپوزال و طراحی عمیق، مبالغ بسیار سنگین را تصویب کنیم.
عضو دیگر شورای شهر گرگان هم گفت: شورای شهر گرگان موافق هزینه بیش از ۳۰۰ میلیارد ریال نیست
مهران کاظم نژاد اظهار کرد: به تازگی نیروهای کارگری شهرداری را تبدیل وضعیت کردیم و سالی ۶۰۰ میلیارد ریال به بودجه شهرداری اضافه میشود و ما در شرایطی که پول نداریم شورای شهر نمیتواند به بودجه مورد نظر تیم بسکتبال شهرداری رای بدهد.
شهردار گرگان هم در پاسخ به این انتقادات گفت: اعدادی که از قرارداد ورزشکاران در فضای مجازی منتشرشده درست نیست.
سیدمحمدرضا سیدالنگی اظهار کرد: تیم به گونهای بسته شده که مدعی بالارفتن از سکوی آسیا باشد اما در این فرایند تلاش میکنیم نسبت به پارسال هزینهها را مدیریت کنیم.
وی افزود: با وجود افزایش قیمتها و حتی چند برابر شدن نرخ برخی هزینهها مانند هتلینگ نامشخص بودن قمت دلار برای پرداخت دستمزد بازیکنان خارجی، بیشتر از سال قبل هزینه نکنیم.
شهردار گرگان ادامه داد: در حال مذاکره با حامی مالی هستیم تا بخشی از هزینههای تیم از این طریق پرداخت شود.
مخالفت چند عضو شورای شهر گرگان شاید نتواند مانع تیمداری شهرداری در لیگ برتر بسکتبال شود اما آن چه که کارشناسان بر آن صحه میگذراند، نقش اندک این تیم در پشتوانه سازی برای بسکتیال گلستان است.
تعداد اندک بازیکنان بومی در فصل قبل که حضور آن ها در زمین بازی بسیار کم بود و احتمال حضور بسیار کمتر آنها در فصل پیشرو به دلیل به خدمت گرفتن بازیکنان ملی پوش و تنگ شدن عرصه، این سوال را به ذهن می آورد که فلسفه تیمداری شهرداری در لیگ برتر چیست؟
آیا جذب دو جین بازیکن ملی پوش و در کنار آن حضور پرتعداد تماشاگران در سالن مسابقه و حتی قهرمانی در لیگ برتر، توجیه مناسبی برای این رخت و پاش ها است؟
منکر تاریخچه پرافتخار گرگان در بسکتبال کشور نیستیم اما این گذشته غرورآفرین جایی میتواند به کار بیاید که اراده و برنامهای برای پرروش استعدادها وجود داشته باشد وگرنه بی توجهی به استعدادیابی و فرصت ندادن به جوانان بومی برای نمایش قابلیت های فنی، کار افتخارآمیزی نیست چرا که هر نهادی با صرف میلیاردها تومان و خرید ستاره های یک رشته می تواند هواداران را به سالن مسابقه بکشاند اما آنچه بعدها برای گرگان میماند چیست؟
افتخار به جام های قهرمانی چیده شده در دفتر شهردار بهتر است یا معرفی یکی پس از دیگری ستاره ها در دنیای ورزش؟ بهتر نیست به جای صرف هزینه های میلیاردی برای چند بازیکن و مربی، یک شهر از این بودجه ها منتفع شوند؟
نظر شما