آنچه امسال در سالگرد آغاز التهابات پاییزی در شهرهای ایران اتفاق افتاد بسیار دور از انتظار رسانههای بیگانه و در واقع سکانداران جبهه تبلیغاتی ضدجمهوری اسلامی بود. ناامیدی از خیابانهای تهران و دیگر شهرها اما باعث نشد تا این رسانهها از فرصتها و پتانسیلهایی که تصور میکردند در استانهای مرزی مانند سیستان و بلوچستان وجود دارد، چشمپوشی کنند.
تکرار ناکامی در سیستان و بلوچستان
«سالگرد جمعه خونین زاهدان» کلیدواژه پرتکرار رسانههای خارجی فارسیزبان در روزهای منتهی به پایان هفته گذشته بود؛ عبارتی با بار هیجانی قوی تا شاید پس از ناکامی این رسانهها برای کشاندن عدهای به خیابان و راهاندازی آشوبی دوباره در سالگرد درگذشت «مهسا امینی»، لااقل سیستان و بلوچستان دوباره به هم بریزد.
جمعه گذشته به عنوان سالگرد رخداد تلخی که هشتم مهرماه سال گذشته در سیستان و بلوچستان اتفاق افتاد، مدتها برنامهریزی شده بود تا تجمعاتی برگزار شود و شبکههای بیگانه برای روشن کردن دوباره آتش آشوب در این استان، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. با این حال، فراخوان به سمت خیابان با پمپاژ اخبار جعلی کارگر نیفتاد و زاهدان بنا بر اعلام مقامهای استانی، وضعیتی عادی را گذراند.
دادستان سیستانوبلوچستان خبر داد اوضاع شهر زاهدان عادی و تصاویر تیراندازی قدیمی است. مردم به خوبی شرایط را مدیریت کردند و در فراخوانها شرکت نکردند. نمازگزاران در مسجد مکی حاضر شدند و بعد از اقامه نماز مسجد را ترک کردند.
این در حالی بود که تماشای تلویزیونهایی چون «ایران اینترنشنال» در جمعه هفته گذشته و دنبال کردن اخبار در شبکههای اجتماعی آن تصویری از اوضاع زاهدان و برخی دیگر از شهرهای استان القا میکرد که این شهرها در حال سقوطند و معترضان نیروهای امنیتی را از سر راه خود برداشتهاند.
از نظر حجمی نیز رسانههای معارض در روزهای پایانی هفته گذشته بخش قابل توجهی از محتوای خود را وقف بحرانسازی در سیستان و بلوچستان کردند. به عنوان نمونه ایران اینترنشنال روز جمعه هفتم مهرماه (۲۹ سپتامبر) ، از ۱۵۲ پست کانال تلگرامی خود، ۶۴ پست یعنی در واقع ۴۲ درصد از محتوای خود را به وقایع زاهدان اختصاص داد.
دیگر رسانههای بیگانه نیز البته با شدت و حدت متفاوت به وقایع زاهدان پرداختند. به عنوان مثال «بی بی سی فارسی» از ۶۳ پست تلگرامی خود در روز جمعه هفتم مهرماه ۱۷ پست یعنی حدود یک چهارم محتوای خود را مشخصا به مسائل زاهدان اختصاص داد.
یکی از مهمترین محور این رسانهها به بازخوانی حوادث سال گذشته زاهدان و تکرار روایتهای پیشین از رویدادهای سال گذشته اختصاص داشت. بیبیسی فارسی در گزارشی تصویری حوادث و رویدادهای زاهدان را کاملا یکطرفه روایت و در گزارش خود همچنان بر گزارههایی چون «خشونت نیروهای امنیتی» تاکید کرد. تارنمای این شبکه در این باره نوشت: « ۸ مهر ۱۴۰۱، تعداد زیادی از نمازگزاران اهل سنت در زاهدان که هنگام خروج از مصلای بزرگ این شهر شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر دادند، بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی کشته و زخمی شدند. ابعاد این فاجعه به حدی بود که این روز را جمعه خونین زاهدان نامیدند.»
بی بی سی در گزارشی مدعی شد «در ماههای گذشته، زاهدان هر جمعه شاهد تظاهرات ضد حکومتی بوده و حکومت هم در این مدت به تصفیه نیروهای بلوچ از دستگاههای اداری و دانشگاهی سیستان و بلوچستان ادامه داده است.»
تاکید بر امنیتی بودن فضای زاهدان از دیگر محورهای برجسته در این رسانهها بود. این رسانهها اغلب با استناد به گزارشهای کانال تلگرامی «حالوش» مدعی حضور گسترده و سنگین نیروهای امنیتی به ویژه در طراف مسجد مکی و مصلی زاهدان شدند. بخشی از محتوای منتشر شده در این زمینه به ویدئوهایی از سوی کاربران اختصاص داشت که زمان و مکان آن مشخص نبود.
شبکهها و کانالهای فارسیزبان بیگانه تصاویر و گزارشهایی از روز جمعه زاهدان و برخی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان منتشر کردند که حتی گاه شدیدتر از وقایع پاییز پارسال به نظر میآمد با این حال تحولات سیستان هم با وجود خبرپراکنیهای متعدد درباره بازداشت دهها نفر در سالگرد «جمعه خونین» به نتیجه مورد نظر نرسید و پروژههایی مانند کشتهسازی هم عملا به شکست انجامید.
تلاش برای یافتن همزادی برای مهسا امینی؛ این بار آرمیتا گراوند
«آرمیتا گراوند، دانشآموز ۱۶ساله آسیب دیده در متروی شهدا، اهل کرمانشاه و دانشآموز کلاس یازدهم هنرستان دولتی عروهالوثقی در منطقه ۱۱ تهران»؛ این مشخصات دختری نوجوانی بود که ایران اینترنشنال بعد از حادثهای که روز یکشنبه نهم مهرماه برایش اتفاق افتاد در اخبار خود تکرار میکرد؛ همسن مهسا امینی و همزبانِ او با ریشهای از مناطق کُردنشین.
«ایندیپندت فارسی» در پستی تلگرامی با انتشار ویدئویی نوشت: تصاویری که کاربران شبکههای اجتماعی روز چهارشنبه ۱۲ مهر منتشر کردهاند حاکی از شعارنویسی در حمایت از آرمیتا گراوند در خیابانهای شهر سنندج است.
در دست نبودن هیچ مدرک و دلیلی برای وقوع حادثهای غیرطبیعی برای آرمیتا گراوند باعث شد تا ایران اینترنشنال فراخوانی را در این زمینه اعلام دارد. در این زمینه «شاهد علوی» عضو تحریریه ایران اینترنشنال در یکی از بخشهای خبری این شبکه اعلام داشت: همیشه کسانی بودهاند که با از خودگذشتگی و رعایت همه جوانب امنیتی کمک کردهاند تا حقیقت افشا شود. هنوز امیدواری وجود دارد کسانی از کادر بیمارستان یا مردم داخل مترو ویدیوهایی را برای روشن شدن ماجرا منتشر کنند.
این رسانهها البته منتظر نماندند و «برخورد حجاببانان با آرمیتا در واگن مترو» را به عنوان پیشفرض اخبار خود قرار دادند. به نوشته «صدای آمریکا» پس از انتشار اظهارات والدین آرمیتا گراوند، مقابل دوربین رسانه حکومت ایران و واکنشهای گستردهای که آن را «اعترافات اجباری» و «اعترافات تلویزیونی» دانستند، یک وکیل دادگستری نیز اعلام کرده که «برخوردهای امنیتی- قضایی» با این موضوع، «غیر معمول و شبهبرانگیز» است.
ایندیپندنت فارسی هم مدعی شد: منع رسانهها از پرداختن به پرونده، صحبتهای مبهم مادر آرمیتا و منتشر نشدن ویدیو داخل مترو احتمال حمله فیزیکی ماموران حجاببان به آرمیتا گراوند را تقویت میکند.
در ادامه، «ههنگاو» که خود را سازمانی حقوق بشری معرفی میکند خبر داد «شهین احمدی، مادر آرمیتا گراوند از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.» همچنین «نیروهای حراست آموزش و پرورش همراه ماموران امنیتی به هنرستان آرمیتا گراوند رفته و دانشآموزان و دوستان او را تهدید کردهاند هیچ اطلاعرسانی نکنند».
همزمان با تکذیب رسمی این ادعا، بی بی سی نوشت: روزنامه گاردین چاپ لندن به نقل از «دو شاهد عینی» ضرب و شتم بر سر حجاب او را با یک حجاببان زن در داخل مترو تایید کرده است. این رسانه البته افرود که به طور مستقل قادر به تایید این گزارش نیست.
در سوی دیگر، «رادیو بین المللی فرانسه» در پستی تلگرامی مدعی شد: لیبراسیون روزنامه صبح پاریس در مطلبی با اشاره به بستری شدن آرمیتا گراوند نوشته است که یک سال پس از مرگ مهسا امینی به دست پلیس ارشاد، این بار یک نوجوان شانزده ساله به طرز خشونتباری از سوی حجاببانان از ناحیه سر مصدوم شده و در اغماء فرو رفته است.
پس از آن بود که محور دیگری به محورهای خبری این رسانهها افزوده شد که انعکاس واکنش چهرههای سیاسی خارجی و اپوزیسیون خارجنشین بود. به نوشته «دویچه وله فارسی» یا همان بخش فارسی صدای آلمان، «آنالنا بربوک» وزیر امور خارجه این کشور در صفحه اکس (توییتر سابق) نوشت: «دوباره در ایران یک زن جوان برای زنده ماندن میجنگد فقط به این دلیل که موهایش در مترو بیرون بوده است.»
«رادیو فردا» نیز اظهارات «ابرام پیلی» جانشین «رابرت مالی» در مذاکرات هستهای را پوشش داد و نوشت: معاون نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران میگوید از گزارشها پیرامون حمله پلیس اخلاقی به آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، شوکه و نگران شدیم.
همچنین صدای آمریکا گزارش داد: یک مقام ارشد وزارت امورخارجه آمریکا در امور حقوق بشر، عزرا زایا، گفت ایالات متحده از گزارشهای حمله پلیس امنیت اخلاقی ایران به آرمیتا گراوند، ۱۶ ساله، به خاطر سوار شدن بدون روسری به مترو، وحشت زده شده است.
از دیگر سو، در «ایران وایر» به منظور کاراکترسازی جدید، اطلاعاتی تازه را درباره این دختر نوجوان چنین انتشار یافت: آرمیتا گراوند، دختر نوجوانی که در مترو تهران مورد حمله نیروهای حکومت قرار گرفت و به کما رفت، در رشته تکواندو فعالیت میکرد. ایران وایر به تصاویری از کارت بازی و مشخصات دوران حرفهای آرمیتا گراوند دست یافته که نشان میدهد او از ورزشکاران زن حرفهای در رده نوجوانان است.
برخی از این رسانهها هم اظهارات «رضا پهلوی» را انتشار دادند از جمله ایندیپندنت فارسی به عنوان رسانه نزدیک به سلطنتطلبان به نقل از وی آورد: «آرمیتا چون مهسا دختر ایران است، جان فرزندان ایران هر روز و هر لحظه در خطر است»
جمعبندی
یک سال تلاش برای ماهیگیری از آبِ گلآلود آشوب نتایجش را در هفتههای اخیر برای رسانههای فارسیزبان خارجی آشکار ساخت که چیزی بیش از ناکامی نبود.
شکست پروژه بازگشت آشوب به خیابانهای ایران در زاهدان هم تکرار شد تا در ادامهی تقلای این رسانهها برای پاسخ به مطالبه کارفرمایان این بازیگران جنگ روانی و تبلیغاتی، سرنوشت دختری نوجوان به اصلیترین دستمایه بحرانسازی شبکههای فارسیزبان بیگانه تبدیل شود.
نظر شما