دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری با دشواری اشتغال دست به گریبان است، تک محوری بودن اقتصاد کشورها از جمله ایران، مشکل عمده بسیاری از برنامه ریزان به شمار میرود. به همین سبب باید به دنبال راهحلهایی خارج از الگوهای پیشین بود. گردشگری به مثابه یک نظام پیچیده با ابعاد بزرگ میتواند یک از راههای برونرفت از این تنگنا باشد و به همین جهت باید آن را از همه جنبههای ممکن مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
همزمان با رشد و توسعه صنعت گردشگری در جهان، گرایشها و نگرشهای گوناگونی در گردشگری به وجود آمده است. بهرغم وجود انواع مختلفی از گردشگری، اکثر مطالعات، گردشگری را از بعد مادی و جوانب ظاهری مورد بررسی قرار داده و به مهمترین ویژگی آن، یعنی معنویت کمتر توجه شده است. شاید بتوان گفت مهمترین بعد گردشگری، بعد غیرمادی و معنوی آن است که مورد بررسی دقیق و عمیق قرار نگرفته است. گردشگری و معنویت، مهمترین و ژرفترین تاثیر و کارکرد گردشگری تلقی میشود. این بدان مفهوم است که جوانب معنوی گردشگری و تاثیرات آن بر روح و روان انسان مورد مطالعه قرار گیرد و به مهمترین تاثیر گردشگری، که آرامش روح و روان انسان است، پرداخته شود.
از قرن بیستم به بعد، تحقیقات در حوزه معنویت افزایش یافته و شواهد نشان می دهد امروزه جهان مدرن علاقه زیادی به موضوع معنویت پیدا کرده است. مطالعات پیرامون معنویت و اهمیت آن در زندگی انسان، تنها به علوم روانشناسی و الهیات محدود نمی شود، به طوری که یکی از مهمترین موضوعات در گردشگری به شمار می رود. در گردشگری افراد به مکانی خارج از محیط معمول زندگیشان می روند و نتیجه سفر، کسب آرامش روحی و جسمی است.
اهمیت سفر تا آنجایی است که در دین اسلام تاکید بسیاری به آن شده است. در آیات قرآن خداوند متعال، انسان را به سفر فرا می خواند و مقوله سفر را به حدی مهم می داند که در صورت ترک آن، انسان را سرزنش می کند. در آیه ۴۶ سوره حج «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها»، سیر و سیاحت سبب تعقل، اندیشه و بالا رفتن سطح آگاهی و بینش انسان دانسته شده است، یعنی همان عنصری که بی تردید سنگ بنا و شالوده رشد و توسعه زندگی انسان در ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می باشد.
گردشگر یا به دنبال کشف خود و تعالی روح است و یا به دنبال ایجاد ارتباط روحانی دوباره با طبیعت و محیط پیرامون به جهت درک هستی است. از آنجا که گردشگر تجربیات خود را منتقل می کند توصیف حالات روحانی و حس معنوی گردشگر موجب برانگیختن دیگران نیز می شود. این حقیقت خود می تواند آغازگر یک دوره گذار از «مصرف گرایی» به «معنویت» باشد که انسانها را برای جستوجوی ارزش های والای معنوی تشویق میکند.
با نگاهی ژرفتر این حقیقت مشهود است که گردشگری خود عامل شناخت خالق است، و از بعدی دیگر در تمامی ادیان انسان ذاتا کمالگرا معرفی شده و همواره در جستوجوی تعالی فردی تلاش میکند. از دیدگاه روانشناسی نیز مسافرت یکی از جذابترین تفریحات به شمار می رود که در افزایش سلامت روان به شدت موثر است. با توجه به اهمیت معنویت، جهت ایجاد تحولات فردی که از طریق توسعه تجربه ذهنی منجر به ارتقای روح و رشد فردی می شود، لذا گردشگری با تمرکز بر بهبود سلامت روانی جامعه، می تواند نقش مهمی در توسعه کشور داشته باشد.
علاوه بر دین اسلام، در همه ادیان و مکاتب، به موضوع معنویت در گردشگری پرداخته شده، اما این نگاه با عنوان گونه گردشگری معنوی مطرح شده است و در ادامه عمدتا به گردشگری مذهبی منتهی شده است. در اکثر آنها مذهب و معنویت را در گردشگری به عنوان گردشگری مذهبی و معنوی مورد بررسی قرار داده اند. برای مثال میتوان به مطالعات تیلسون (۲۰۰۵) اشاره کرد. وی در مقاله ای تحت عنوان «گردشگری مذهبی-معنوی و اقدامات پیشبردی: مورد مطالعه کلیسایی در اسپانیا»، گونه گردشگری مذهبی و معنوی و افزایش شمار گردشگران به بازدید از کلیساهای اسپانیا را مورد مطالعه قرار داده است.
به طور کلی بر طبق مطالعات و تحقیقات انجام شده بر روی انواع گردشگری و سفرهای پیشینیان، این گونه نتیجه میگیریم که معنویت و ارتقای حس روحانی در دل هر نوع گردشگری با هر هدف خاصی، جای دارد و ماهیتا سفر منجر به ارتقای درک افراد از جهان هستی و اندیشه در فرامادیات میشود. این امر روح افراد را وسعت میبخشد و ناخودآگاه احساس معنوی را در فرد ایجاد می کند.
نیاز بشر به سفر یک نیاز فطری است و از همان ابتدای آفرینش، حرکت در وجود انسان قرار داده شده است. لذا تمایل انسان به سفر و گردشگری از نیازهای درونی و فطری انسان شمرده شده و شناخت و آگاهی از آن بسیار اهمیت دارد. در سال های اخیر پژوهشگران تحقیقات بسیاری برای شناخت دلایل سفر و گردشگری انجام داده اند و برخی از این انگیزهها را طبقه بندی کرده اند، با توجه به این مسئله که حرکت در وجود و فطرت انسان از همان ابتدای خلقت از سوی خداوند قرار داده شده است، لذا می توان برخی نیاز ها و انگیزه های ناشی از این ویژگی فطری انسان در چهارچوب، خودشناسی و ارزیابی خویشتن، استراحت، رهایی از محیط یکنواخت و کسل کننده، پرستیژ، بازگشت به عقب، تقویت روابط نزدیک و تسهیل ارتباطات روابط اجتماعی بیان کرد.
در تقسیمبندی دیگری اشمیت هاوزن(۱۹۸۹) مهمترین انگیزههای گردشگری را در قالب جبران کمبودهای حاصل از یکنواختی های زندگی، نیاز به بهبود و رهایی از استرس های جسمی، گسترش افق دید، ارضای نیاز کنجکاوی و شناختی ارزش های خویشتن، حس احترام به خود، تقسیم بندی کرده است، البته در دستهبندی دیگری انگیزههای گردشگری در عناوینی مانند آموزشی/فرهنگی، استراحت و آرامش، ماجراجویی، تفریح و سرگرمی، سلامتی / تجدید قوا(بازآفرینی)، قومی/خانوادگی، اجتماعی/رقابتی بیان شده است.
توجه به بعد روحانی انسان، از جمله مهمترین انگیزههای سفر به شمار می رود که در همه طبقهبندیهای انگیزههای انسان از سفر و گردشگری مشاهده میشود. یقینا گردشگری تنها به نیازهای مادی محدود نمیشود، بلکه مهمترین بعد آن تامین نیازهای روحی و معنوی انسان است. طبق هرم نیازهای مازلو، بالاترین سطح نیازها، نیاز به خودشکوفایی و تعالی است. این سطح نیاز بر بعد روحانی وجود انسان متمرکز است. سفر و گردشگری به عنوان یکی از فعالیتهایی است که نیاز خودشکوفایی و تعالی انسان را در بالاترین سطح مطلوب تامین می کند.
معنویت در گردشگری، توجه به مهمترین بعد وجودی انسان، یعنی روح انسانی است. معنویت در گردشگری، به مفهوم بررسی ابعاد معنوی سفر و گردشگری با هدف تامین نیازهای تعالی و خودشکوفایی در انسان است؛ تمامی کائنات این هستی پهناور همواره در ذات و زندگی خود به سوی مرکزیت اصلی وجودشان که همانا آستان وجودی خدای لایزال باشد در سیر و سفر و حرکتند و از منظر عرفان اسلامی انسان از ابتدای آفرینش تا برپایی قیامت پیوسته در سفر است.
از قرون دور تا دوران معاصر سفر به کلام ادیبان راه یافته تا با آمیختن سفر روزمره انسان با سفر سیر و سلوکی بدان رنگ و آب ویژه ای دهند. سفرها را به دوگونه سفرهای آفاقی و انفسی می شمرند که اولی با این وجود که نقل جسم از مکانی به مکانی دیگر تعریف شده است در حقیقت سفر از عالم جهل به عالم علم است و از ﻣﻨﻈـﺮ ﻋﺮﻓـﺎﻧﯽ ﻫـﺮ ﻧـﻮع ﺳـﯿﺮ و ﺳـﻔﺮی را ﻧﻤﯽ ﺗﻮان ﺳﯿﺮ در آﻓﺎق داﻧﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ رﻋﺎﯾﺖ آداب و ﺷﺮوط ﺳﻔﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺒﺐ ﺣﺼﻮل ﺑﺮﮐـﺎت ﻣﻌﻨﻮی در اﯾﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ از ﺳﻔﺮ ﺷﺪه و آن را ﺑﻪ ﺳﯿﺮ آﻓﺎﻗﯽ ﻣﺒﺪل ﻣﯽ ﺳﺎزد. از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻬمتـﺮﯾﻦ اﯾـﻦ آداب داﺷﺘﻦ اﻧﮕﯿﺰه اﻟﻬﯽ و ﻧﯿﺖ ﺻﺎﻟﺢ در ﺗﻤﺎم ﻃﻮل ﺳﻔﺮ اﺳﺖ. سیر در زمین و دومی سیر در درون تعریف شده است. سفر انفسی اما با پای دل و باطن است که به قصد دیدار سرمنزل معشوق جاوید انجام می شود و با ریاضت های فراوان و تهذیب نفس برای مسافر راه حق و حقیقت همراه است.
با تاکید بر این نکته که معنویت می تواند در تمامی ابعاد گردشگری حلول یابد و این خصوصیت امکان معنا بخشیدن و بازآفرینی یک سفر گردشگری را مهیا می سازد، شناسایی و تقویت مولفه های سازنده یک تجربه معنوی، مساله اصلی مدیریت گردشگری با نگاه معنوی است؛ لذا می توان گفت بررسی و شناسایی روش ها، فنون، ابزارها و امکانات که بتوان معنویت را در تمامی گونه های مختلف گردشگری را باید در نظر گرفت تا در کنار اهداف اولیه سفر، مفاهیم مرتبط با فطرت و سرشت انسانی نیز مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما