بزرگداشت مقام خواجه شمس‌الدین محمد حافظ در پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری

تهران- ایرنا- نشست تخصصی «بزرگداشت مقام خواجه شمس‌الدین محمد حافظ» در پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری برگزار شد و اندیشمندان این حوزه موضوعات نگاهی به شرایط سیاسی و اجتماعی عصر حافظ، تأملی در پرداختن از معشوق به ممدوح در شعر حافظ، نسبت حافظ با فلسفه، اشعار حافظ بر کتیبه‌های شبه قاره هند و تبلور غزل سعدی در غزلیات حافظ را به بحث نهادند.

به گزارش ایرنا از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، مژگان اسماعیلی رییس پژوهشکده زبان‌شناسی، کتیبه‌ها و متون در این نشست قرن هشتم را بی‌تردید یکی از پرفراز و نشیب‌ترین دوران تاریخی ایران دانست که بر جوانب مختلف جامعه ایرانی موثر بوده است و تصریح‌کرد: اشعار حافظ در این دوران بسیار تأثیر گذار و اوضاع اجتماعی ایران در این قرن بسیار اسفناک بود در کنار جنگ‌ها و منازعات، قحطی، بیماری، فشارهای مالیاتی، ظلم و فشار به مردم بینوا روزافزون بود و این شرایط زائل شدن فضایل اخلاقی را فراهم کرده بود، دروغ، سخن‌چینی، تهمت،ریاکاری وفضای تزویر برای رسیدن به اندکی رفاه از سویی و نفوذ افکار خرافی وجادوگری از سوی دیگر به فرهنگ مردم بسیار آسیب زد و اخلاقیات را به قعر حضیض کشاند.

وی گفت: حافظ به عنوان حافظه ایرانی و تاریخی ما تلقی می‌شود که بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی را در اشعار خود جاری کرده است اگرچه جامعه و ساختار اجتماعی شیراز در عصر حافظ شبیه عصر سعدی است یعنی طبقه حاکم، دیوانیان، لشکریان، روحانیان، قضات و اصناف ساختار اجتماعی را شکل می‌دادند اما نابسامانی و ضعف حکومت مرکزی معضلات فراوانی را برای مردم به دنبال داشت. درآن دوره گاهگاهی حکومت‌هایی چون اینجوها و آل مظفر یرای رفع ویرانی‌ها و ایجاد کمی رفاه می‌کوشیدند اما این امنیت و آسایش بادوام نبود و دولتشان مستعجل بود.

این مورخ اظهارداشت: واقعیت تلخ این است که تقریبا تمامی دوران عمر حافظ مصادف با دوران رنج، ناامیدی و تباهی بوده واگر گاهی در این میان خاندانی پیدا می‌شدند که کمی شرایط را بر طبقه اندیشمند آسان می‌کردند اما عمر آنها کوتاه بود.

اسماعیلی یادآور شد: حافظ در اشعارش جامعه روز خود را از جوانب مختلف معرفی می‌کند؛خلاصه‌ای از تاریخ، مناصب و عناصر اجتماعی تا بحران‌ها و از فضائل تا رذائل را با اشعار زیبا و نغزش به تصویر می‌کشد.

فاصله محسوسی میان ممدوح و معشوق در شعر حافظ وجود ندارد

محمدرضا ترکی استاد ادبیات زبان فارسی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که برخی بر حافظ ایراد گرفته‌اند که چرا در پایان غزلیات عرفانی یا عاشقانه ناگهان به مدح ممدوح می‌پردازد و از ارزش سخنش می‌کاهد، به سنت شعر فارسی اشاره کرد که شاعران معمولا بعد از تغزل و تشبیب به ستایش ممدوح گریز می‌زنند.

وی افزود: این تخلص به مدح‌ها که امروزه برای ما غریب می‌نماید، در گذشته در عالم شعر امری متداول بوده است.

استاد ادبیات زبان فارسی دانشگاه تهران تصریح‌کرد: نکته دیگر اینکه در بسیاری مواقع فاصله محسوسی میان ممدوح و معشوق در شعر حافظ وجود ندارد و او ممدوح را تا سطح معشوق والایی می‌بخشد البته این اتفاق در مورد ممدوحان خاص مثل شاه شجاع صورت می‌گیرد.

ترکی اظهارداشت: همه ممدوحان در نظر او شایستگی ندارند که مشمول عواطف خاص شاعر قرار بگیرند.غزل حافط در سیر تغزل فارسی نوعی قصیده مینیاتوری و نوعی «غزل‌قصیده» است، در چنین حال و هوایی است که حافظ در غزل خویش از معشوق به ممدوح می‌پردازد.

نسبت حافظ با فلسفه

خدیجه حاجیان عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زبان فارسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه شعر حافظ در تاریخ مطالعات ادبی همواره محل توجه و موضوع تأمل بوده است گفت: بیشتر تحقیقات حافظ‏پژوهی، کم و بیش پرتویی بر جهان شعر وی افکنده‌ و سویی از اندیشه‌ وی را روشن‌ کرده‌اند و توجه به جنبه‌ فلسفی و کلامی شعرش همواره یکی از موضوعات چالش‌انگیز بوده است.

وی گفت: در این پژوهش، صرف‌نظر از جست‌وجوی نیت حافظ، در پی خوانشی فلسفی- حکمی از شعرش هستیم؛ بنابراین، بیش از هر چیز، با متن روبه‌روایم و سعی شده است در حدود دلالت‌های متنی اندیشه‌ وی از منظری فلسفی یا حکمی بررسی و با آراء دو فیلسوف بزرگ ابن‏سینا در مقام فیلسوفی مشائی و سهروردی در جایگاه فیلسوفی اشراقی مقایسه شود.

عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زبان فارسی دانشگاه تربیت مدرس افزود:این خوانش به دلیل برخی ویژگی‌های خاص شعر حافظ از جمله وجود ایهام که امکان خوانش‏های متعدد را فراهم می ‏کند و دیگر ظرفیت تأویل پذیری بسیار، ممکن می‌شود، نتایج تحقیق نشان می‏دهد از دریچۀ اندیشۀ سهروردی به اشعار حافظ نگریستن، وی را متفکریّ می‌نمایاند که به عقل پشت پا می‌زند و نگاهی وحدت گرایانه به هستی دارد و با نگریستن از دریچۀ تفکر عرفانی، حکمی به آراء ابن سینا، برخی ویژگی‏های مشترک به ویژه در زمینۀ‏های وجود و فرشته ‏شناسی، طعنه زدن به صوفی، زهد، ریا (زهد ریایی) و تأکید بر زندگی رندانه، اندیشۀ حافظ با تفکر ابن سینا مطابقت دارد.

حاجیان با یادآوری اینکه ابن سینا به مدد ابتکار خویش مبنایی عقلانی و وجودشناختی برای اشراق عقل فراهم ‌آورد ویژگی‌ای که هر اندیشة عرفانی واجد آن است اظهار داشت: از چنین دیدگاهی، بی‌تردید اندیشه اشراقی وی است که زمینه را برای فلسفه اشراقی سهروردی، که حافظ از آن بهره جسته است، فراهم می‌کند.

اشعار حافظ بر کتیبه‌های شبه قاره هند

همچنین مرتضی رضوانفر عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری به بررسی اشعار حافظ بر کتیبه‌های شبه قاره هند پرداخت و گفت: درباره تاثیر حافظ بر شعرای شبه‌قاره چون بیدل، غالب، تاگور، اقبال و همچنین پادشاهانی چون بابر، همایون، اکبر و جهانگیر، آثار بسیاری منتشر شده است.

وی تصریح‌کرد: اشعار حافظ از دوران خودش بسیار در شبه قاره مورد توجه قرار گرفت و این سنت حتی تا امروز نیز ادامه دارد مانند آرامگاه و مسجد مهرعلیشاه گیلانی در شهر اسلام آباد که دارای کتیبه‌های دهه اخیر است و نشان می‌دهد این سنت هنوز زنده است و اشعار حافظ بر کتیبه‌ها نقش بسته و محل تلاقیادبیات و معماری است.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری افزود: بناهایی متاثر از شعر حافظ در شبه قاره داریم که در جهان بی‌مانند است، برای نمونه آرامگاه سخی سلطان نوه شمس سبزواری در شهر مولتان پاکستان که دارای دو نوار از اشعار حافظ در دور تا دور بنا است و مشابهی از این نوع پرداختن به شعر حافظ در جهان نمونه ندارد.

رضوانفر با بیان اینکه حکایت‌های زیادی از حافظ در شبه قاره شکل گرفته است، به برخی از این نمونه‌ها اشاره کرد و گفت: نقل است سلطان غیاث‌الدین، پادشاه بنگال دعوت‌نامه‌ای برای حافظ می‌فرستد ولیکن حافظ اهل سفر نبود و ابیات ذیل را در پاسخ ارسال می‌کند:

شکر شکن شوند همه طوطیان هند/زین قند پارسی که به بنگاله می رود

حافظ زشوق مجلس سلطان غیاث‌الدین/غافل مشو که کار تو از ناله می رود

وب افزود: همچنین نقل است سلطان محمود بهمنی، پادشاه دکن نیز از او دعوت می‌کند و حافظ پس از رفتن به هرمز و دیدن امواج دریا و تلاطم کشتی،پشیمان می‌شود و ابیات ذیل را برای سلطان ارسال می‌کند:

دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی‌ارزد/ به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

چه آسان می‌نمود اول غم دریا به‌ بوی سود/ غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد

تبلور غزل سعدی در غزلیات حافظ

عباس هدایتی اصل نیز در ادامه این نشست سعدی را از نظر گاه حافظ به بحث نهاد و گفت: سبک حافظ از سعدی متفاوت است، بعضا مسائلی یکسان ولی با دیدگاه‌های مختلف مد نظر این ۲ قرار گرفته، درست است که سعدی بر حافظ فضل تقدم زمانی دارد ولی حافظ یک سعدی کمرنگ نیست بلکه با تغییراتی که در غزل داده شخصیتی مجزا برای خود ایجاد کرده است.

این ادب پژوه با بیان‌ اینکه از مهم ترین نوآوری های حافظ ایجاد استقلال برای هر بیت و به هم زدن تداوم فکری در غزل است تصریح‌کرد: نتیجه این بی نظمی ظاهری که در نظمی بزرگتر حل شد دادن مجال برداشت های متنوع و بعضا متفاوت به خوانند است ۲ عنوانی که در فرصت کوتاه جهت تحلیل و بررسی انتخاب شده شامل آشنا، محراب و ابرو است هر چند عناوین فراوانی قابل بررسی است ولی در بررسی این ۲ تفاوت کلامی در عین وجود منظومه فکری نسبتا ارائه خواهد شد.

این نشست که با دبیری نجمه دری استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، با حافظ‌خوانی دانشجویان خارجی، و نمایشگاه اشعار حافظ بر کتیبه‌های شبه قاره هند همراه بود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha