اما پیش از آنکه این بیانیه و عملکرد شبکه را به طور اجمال بررسی کنیم، نکته ای که مهم تر از آن است را لازم است بیان کنیم. ما مسلمانیم. مرام و مشی ما، در برخورد با رویدادهای پیرامونی، همانی است که مرشد مهربان مان به ما آموزانده است. ما هنوز در همه زمان ها و مکان ها، به رفتار پیامبر اسلام(ص)، با منتقدان و مخالفان افتخار می کنیم. هنوز قصه آن مرد یهودی که همسایه حضرت محمد(ص) بود و هر روز بر سر ایشان خاکستر همراه با آتش می ریخت را فراموش نمی کنیم. روزی که دیگر خبری از خاکستر و خاکروبه نشد، پیامبر(ص) سراغ همسایه را می گیرند و یاران می گویند که مریض شده است. ایشان به عیادت اش می روند و با مهربانی رفتار می کنند. آن مرد یهودی، از پیامبر مهربان ما می پرسند: «آیا این برخورد جزء برنامه دین توست، یا از اخلاق شخصیات؟» پیامبر می فرماید: «جزء برنامه دین اسلام است.» ما نیز به پیروی از آن بزرگِ سترگ و براساس وظیفه مسلمانی مان، چنین خواهیم کرد. در آیین مسلمانی، نفرت و کینه، پایدار نیست و انسان در هر دین و اندیشه ای، برای ما قابل احترام است. به قول مولانا: «من بد کنم و تو بد مکافات دهی/ پس فرق میان من و تو چیست بگو».
اما تحلیل محتوای بیانیه شبکه من و تو: روز سیزدهم نوامبر ۲۰۲۳ و در سیزدهمین سال فعالیت من و تو، صاحبان این شبکه در بیانیه ای نوشتند: «در همان ماه های ابتدایی، درآمد تلویزیون ما از محل پخش تبلیغات، فراتر از انتظارمان بود و بیش از پیش ما را به موفقیت مدل تجاری تلویزیون امیدوار کرد. اما تداوم بی ثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه، ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت.» تنظیم کننده بیانیه، توضیح نمی دهد «بی ثباتی سیاسی» و «نابسامانی اقتصادی در منطقه»، برای شبکه ای که ادعای مستقل بودن دارد و منابع مالی اش را غیردولتی می داند، چقدر می تواند تعیین کننده باشد. در واقع، این دو مولفه، برای سیستمی اثرگذار است که وابستگی تشکیلاتی و سازمانی دارد.
درباره کلیت انتشار این بیانیه، دو تحلیل اجمالی میتواند داشت:۱. آنها با حامیان «سیاسی»شان به مشکل برخوردهاند و به نشانه قهر و ناز، چنین راهی را پیش گرفتهاند.۲. مدتی است که دیگر از حامی «سیاسی» خبری نیست و حامیان «اقتصادی» هم نمیخواهند که روی اسب مرده، شرط بندی کنند. بنابراین، این بیانیه را در مسیر بازارگرمی و مظلوم نمایی، منتشر کردهاند و به دنبال حامی جدیدی میگردند
یا در بخش دیگری از این بیانه آمده است: «از ابتدای آغاز به کار تلویزیون، تعیین خط و مشی مستقل شبکه و پایبندی به اصول، برای ما نه تنها یک اصل، بلکه خط قرمزی غیرقابل تخطی بوده است.» در مورد «خط و مشی مستقل» در این شبکه، باید گفت که با آنچه ما از برنامه های آن شاهد بوده ایم، منافات و تناقض آشکاری دارد. مثلا بخش عمده ای از برنامه های آن، طی این سال ها، تبلیغ دورانی ست که دیگر نیست. دوران حکومت پهلوی از دریچه نگاه این شبکه تلویزیونی، یک آرمانشهر است. دوره ای است که همه چیز در حد نهایت آن، درست و خوب و بی اشکال بوده. اما در واقع، ناکجاآبادی را به تصویر می کشد که بر قاعده «فراموشی» و «ناآگاهی» مخاطب، سوار است. گویی در آن دوران، فقر و تبعیض و تحقیر و تحمیل و تهدید، برای مردمان، خوشایند بوده است. از سوی دیگر، آنچه که مردم امروز ایران، انجام می دهند سراسر بی ارزش است و از آنجا که صاحبان من و تو، با حکومت ایران مشکل دارند، هر آنچه که در چهل و چندساله به وقوع پیوسته است، خرابی و ویرانی است. از جاده و پل و شهر و سدهای بسیار گرفته تا پیشرفت های علمی شگفت آور، ذره ای برای مدعیان مستقل در خط و مشی ارزشی ندارد.
از همه اینها مهم تر، رسیدن به عدم وابستگی اقتصادی به منابع زیرزمینی و رهایی از نفرین نفت، برای سیاستگزاران «من و تو»، نه تنها یک افتخار ملی و مردمی نیست، بلکه نشانه بیکفایتی و بی عرضهگی هم هست! آنها هیچگاه نمیگویند که یک حکومت؛ چه ضعیف و چه قوی، بخشی از ملک و ملت است و جمهوری اسلامی ایران هم برای مردم ایران است. برنامه های شبکه من و تو، این موضوع را القا می کند که در این چهل و چندسال پس از انقلاب، مردم نازنین ایران، در خانه نشسته اند و جمعی کوچک اما ظالم و بیرحم به نام حکومت، ظهور و بروز داشتهاند. تلاش شبانه روز این همه کارگر و کارمند و دانشجو و استاد و نخبه و فناور و متخصص، در نگاه من و تویی ها، یعنی هیچ! حتی یک خبر کوتاه از دستاورد یک فناور یا مخترع، در همه برنامه هایشان یافت نمی شود. طوری اخبار ایران را بازتاب میدهند که انگاری فقط در ایران، آدمها به وضعیت حقوق شان معترض هستند و همه جای جهان به غیر از ایران امروز، فارغ از مشکل است.
گردانندگان من و تو، در بیانیه اخیرشان، به «پایبندی اصول» هم تاکید دارند اما نگفتهاند که اصول شان دقیقا چیست. چون معمولا، «اصل» در زندگی انسان ها یا سازمان ها، چیزهای مهم و پذیرفته شده ای است. آیا نادیده گرفتن واقعیت های ایران، از اصول شبکه «من و تو» است؟
من و تویی ها، همواره داشتن خلاقیت و نوآوری در برنامه سازی را سرلوحه کارشان اعلام کرده اند. با حفظ جانب انصاف، باید گفت که این شبکه تلویزیونی، در فرم توانسته است استانداردها را رعایت کند که البته، حاصل کپی برداری از برنامه های موفق خارجی بوده است. در واقع، آنها در عرصه اجرای فرم، موفق بوده اند. اما مشکل بزرگ آنان، گسست رنج آوری بود که با فرهنگ و واقعیت های داخل ایران داشتند. آنها دنبال سبک سازی و الگوسازی بودند و فراموش کرده بودند که ایرانی جماعت، خاک و خانه اش، در هر شرایطی، از زرق و برق های دیگران، باارزش تر است و جان ها برای حفظ ذره ای از داشته هایش می دهد. آنچه برنامه های من و تو، ارائه می کردند، هیچ شباهتی به فرهنگ ایرانی نداشت. بنابراین، بارش از همان ابتدا کج بود و راه منزل را برعکس می پیمود.
درباره کلیت انتشار این بیانیه، دو تحلیل اجمالی می تواند داشت:
۱. آنها با حامیان «سیاسی»شان به مشکل برخورده اند و به نشانه قهر و ناز، چنین راهی را پیش گرفته اند.
شبکه من و تو در بهترین حالت، شبکهای بود که دوره پهلوی را گل و بلبل نشان میداد و دوره جمهوری اسلامی را سراسر بدبختی. هیچ دل آگاه و عقل آزادهای، چنین بیعدالتی را نمیتوانست و نمیتواند که تاب بیاورد. تعطیلی و فراموشی، آخر کار چنین تفکر و رویهای است و عبرتی برای همه ما
۲. مدتی است که دیگر از حامی «سیاسی» خبری نیست و حامیان «اقتصادی» هم نمی خواهند که روی اسب مرده، شرط بندی کنند. بنابراین، این بیانیه را در مسیر بازارگرمی و مظلوم نمایی، منتشر کرده اند و به دنبال حامی جدیدی می گردند.
گردانندگان «من و تو»، در بیانیه شان از اگر و اما برای تعطیلی و وضعیت امروزشان، استفاده کرده اند و این موضوع، فضای حاکم بر تحلیل های بالا را می تواند تصدیق کند. با این حال، نباید فراموش کنیم که با تعطیلی این شبکه تلویزیونی، به جز عده ای که عضو فرقه های معاند و خائن هستند و خط و مشی نادرست و کینه توزانه با ایران دارند، مابقی کسانی هستند که از مسیر تخصص و فن یا اجبار و فریب، با این شبکه وارد همکاری شده اند. ضمن آنکه، ناامنی اقتصادی و شغلی برای اینان، میتواند مسیرهای پیشمان کنندهای را پیش روی این فریب خورده ها باز کند. مسوولان ارشد نظام، بارها گفتهاند که درهای ایران به روی همه ایرانیان باز است. این خاک پاک، با همه ساکنان و ریشه داران اش، مهربان و سخاوتمند است. مرام ما ایرانیان همانی است که عارف نامی؛ شیخ ابوالحسن خرقانی بر سردر سرایاش نوشته بود: «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آن کس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد.»
شبکه تلویزیونی من و تو، از همان ابتدای کار، نشان داده بود که برای مردم ایران نیست. گر چه مشهور شد و در دوره ای، بیننده هایی هم پیدا کرد. اما واقع اش این بود که در بهترین حالت، شبکه ای بود که به زبان فارسی از جهانی غیرفارسی صحبت می کرد و لابه لای آن، دوره پهلوی را گل و بلبل نشان می داد و دوره جمهوری اسلامی را سراسر بدبختی. هیچ دل آگاه و عقل آزاده ای، چنین بی عدالتی را نمی توانست و نمی تواند که تاب بیاورد. تعطیلی و فراموشی، آخرِ کارِ چنین تفکر و رویه ای است و عبرتی برای همه ما.
نظر شما