به گزارش امروز (شنبه) ایرنا، پایگاه خبری تحلیلی العربی الجدید در تحلیلی به قلم «أمجد أحمد جبریل» کارشناس مسائل فلسطین و منطقه با عنوان «عادی سازی منطقهای روابط با رژیم اسرائیل پس از عملیات طوفان الاقصی به کجا می انجامد؟» به پیامده های عملیات طوفان الاقصی و تاثیر آن بر سیاست های رژیم صهیونیستی و آمریکا برای عادی سازی روابط کشورهای عربی در چارچوب «معامله قرن» اشاره کرده و نوشت: با تجزیه و تحلیل زمینه این اتفاق و پیامدهای اولیه آن میتوان بر روی پنج عامل که بر روی آرزوی فرایند عادی سازی روابط منطقهای با رژیم اسرائیل اعمال می شد، تمرکز کرد. اولین آن، تغییر جایگاه تاثیرگذار فلسطین در معادله های منطقه ای و ظهور اراده ذاتی فلسطینیان و ابتکار گروه های مقاومت برای حمله و قدرت آنها در غافلگیر کردن نظامیان رژیم اشغالگر قدس و شهرک نشینان صهیونیست در نزدیکی غزه است که بر از بین بردن مسئله فلسطین و عبور از آن و نادیده گرفتن پایداری مردم آن به ویژه با توجه به موفقیت محدود رویکردهای «راه حل منطقه ای» و معامله قرن و توافقنامه ابراهیم تاکید می کردند.
این تحلیل می افزاید: به رغم چالش های بزرگ پیش روی مقاومت فلسطین در تلاش برای احیای پروژه ملی و بازگرداندن جایگاه فلسطین در سطوح عربی، منطقه ای و بین المللی، [عملیات الاقصی] افزایش روحیه وحشیانه رژیم اسرائیل و انتقام بزدلانه نظامیان رژیم اشغالگر صهیونیستی و شهرک نشینان صهیونیست به ویژه زمانی که آنها در ۲۵ مهر مرتکب قتل عام بیمارستان المعمدانی که منجر به لغو نشست آمریکا، اردن، مصر و فلسطین در امان شد، می تواند نقش مهمی در تغییر افکار عمومی غربی داشته باشد تا دروغ تبلیغات رژیم اسرائیل و معیارهای دوگانه قدرتهای جهانی حامی این رژیم را آشکار کند.
عامل دوم مربوط به تاثیر گذاشتن و افزایش روحیه مردمی اعراب و اعمال فشار خیابانی و برگزاری تظاهرات مختلف در مخالفت با عادی سازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل است، همانگونه که در مصر، اردن و مغرب (مراکش) آشکار شد.
دیگری افزایش شکاف بین مواضع مردمی و دولت های عرب در مورد فلسطین است که درها را برای به حداکثر رساندن نقش بحران های اجتماعی و اقتصادی در احتمال شروع موج جدیدی از تحرکات در منطقه عرب باز کرد، با وجود ادامه موضع خصمانه برخی کشورهای عربی با جنبشهای مقاومت فلسطینی به ویژه حماس و جهاد اسلامی و امتناع این کشورها از حمایت از آنان یا حتی برقراری ارتباطات سیاسی با آنها، مساله فلسطین ممکن است به مرکز تعاملهای عربی و منطقهای بازگردد.
العربی الجدید در ادامه این تحلیل، ارتباط بین به حاشیه راندن موضوع فلسطین در جهان عرب و افزایش بحران در درون نظام هایی که با رژیم اسرائیل عادی سازی روابط انجام داده اند و امکان ادامه عادی سازی روابط با این رژیم و همچین معضل نبود چشم انداز راهبردی اعراب برای عادی سازی خطرناک روابط با رژیم اسرائیل و خطر افزایش رقابت اعراب برای جلب رضایت آمریکاییها را برجسته می کند.
سومین عامل، تأثیرگذار بر مسیرهای عادی سازی روابط، مربوط به تضعیف «تصویر اسرائیل» و گزینه های محدود این رژیم و تحلیل قدرت آن برای بازدارندگی مقاومت فلسطینیان (بدون اشاره به بازدارندگی حزب الله و ایران) است.
به نظر میرسد که جنبشهای حماس و جهاد اسلامی از شکنندگی وضع داخلی رژیم اسرائیل و سیاستهای کابینه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم در قبال بحران «تغییرات قضایی» استفاده کردهاند تا اسرائیل را به گوشهای بکشانند و ناتوانی آن را در گسترش جنگ به سمت «جبهه لبنان» به رغم سیاست «گرم شدن تدریجی» که رویکرد حزب الله است، نشان دهند.
مسلم است که عملیات «طوفان الاقصی» آسیب عظیمی به تصویر رژیم اسرائیل و موقعیت منطقه ای آن وارد کرده است به نحوی که اعتماد کشورهای سازشکار به اثربخشی برنامه و قابلیت های فنی و جاسوسی رژیم اسرائیل که در مواجهه با کارایی رزمندگان فلسطینی در تضعیف شهرت «ارتش شکست ناپذیر (اشاره به ارتش اسرائیل)» ناکام ماند را از بین برد.
عامل چهارم به مواضع تهران و آنکارا در مورد تجاوز رژیم اسرائیل و احتمال موفقیت آنها در تاثیرگذاری بر سیاست های آمریکا - رژیم صهیونیستی در قبال نوار غزه است. سخنان دولتمردان ایران در انتقاد از اقدامات جنایتکارانه آمریکایی ها و رژیم اسرائیل نسبت به نوار غزه افزایش یافته و دامنه دیپلماسی ایران با بهره گیری از نزدیکی روابط این کشور با عربستان گسترش یافته است. همچنین موضع ترکیه پس از درخواست «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور این کشور در سوم آبان برای آتش بس فوری و بازکردن یک گذرگاه بشردوستانه برای ارسال کمک به نوار غزه و برگزاری کنفرانس صلح منطقه ای فلسطین و اسرائیل تحت نظارت کشورهای ضامن، شاهد تغییر بی نظیری بوده است.
عامل پنجم مربوط به پیامدهای بُعد بین المللی جنگ غزه است؛ دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا چیزی شبیه به «ائتلاف بین المللی و غربی علیه آزادی فلسطین و مردم آن» را رهبری می کند که ارکان اصلی آن با سفر به سرزمین های اشغالی حمایت کامل خود را از رژیم اسرائیل علنی کردند و بدون هیچ شرطی هم راستا با «روایت اسرائیل» مبنی بر سیاست شیطان جلوه دادن فلسطینیان به ویژه حماس و نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان حرکت کردند.
افزایش خوی وحشیانه رژیم اسرائیل و همینه انتقام کور بر رفتار نظامیان اشغالگر و شهرک نشینان صهیونیست می تواند نقش مهمی در تغییر نگرش افکار عمومی غرب نسبت به این رژیم ایفا کند.
گفته می شود که عملیات «طوفان الاقصی» فرصت ارزشمندی ایجاد کرده است که می تواند در جلوگیری از مسیر عادی سازی منطقه ای روابط با رژیم اسرائیل سرمایه گذاری شود.
با این حال، این فرصت ارزشمند بدون تغییر ریشه ای در سیاست های کشورهای عربی بزرگ از جمله مصر، عربستان سعودی و الجزایر و تشکیل و رهبری یک ائتلاف دیپلماتیک عربی برای حمایت از مسئله فلسطین و گسترش آن از طریق هماهنگی با کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، نیجریه، ترکیه، ایران، پاکستان، اندونزی، مالزی، واتیکان، روسیه و برزیل و ... نتایج مطلوب را به همراه نخواهد داشت.
توجه داشته باشید که پافشاری رژیم اسرائیل در سیاستهای وحشیانه خود در قبال فلسطین و مطرح کردن مجدد طرح های کوچاندن و اسکان مجدد، یک تهدید واقعی در میان مدت و قابل پیشبینی برای توافقهای صلح مصر و اردن با طرف اسرائیلی به همراه دارد.
مقاومت فلسطین، در پاسخ به بیش از هفت دهه اشغالگری و تجاوز رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و دیگر مناطق سرزمین های اشغالی، در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) گذشته عملیات طوفان الاقصی را علیه این رژیم آغاز کرد. یک روز بعد رژیم صهیونیستی مطابق معمول با قتل عام غیرنظامیان و بمباران وحشیانه مناطق مسکونی غزه به عملیات رزمندگان مقاومت پاسخ داد و ادعا کرد که تا آزادی کامل اسرایش به عملیات در غزه ادامه خواهد داد. این رژیم در نهایت، دیروز (جمعه) شکست در عملیات خود برای آزادسازی اسرایش را پذیرفت و تسلیم مقاومت شد.
نظر شما