به گزارش ایرنا از روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، در ابتدای جلسه که با حضور مخاطبان، گروه اجرایی نمایش، رضا آشفته، رضا بهکام و پژمان دادخواه به عنوان منتقدان جلسه برگزار شد، دادخواه با بیان اینکه غالب آثار هنری در حوزه نمایش، ریشه بینامتنی دارند، اظهار داشت: نمایش سالومه که قرائتی نوین از اثر اسکار وایلد است، نسبت به ریشههای خود پیراستهتر شده تا تمرکز بیشتری بر شخصیت سالومه داشته باشد.
وی تفاوت میان متن بابک پرهام با متون کهن را مورد تاکید قرار داد و گفت: در این اثر در غیاب دیگر شخصیتها، تمام رخدادها و مضامین را یک بازیگر با بهرهگیری از بیان، بازی و فرمهای بدنی، به مخاطب باید منتقل کند و بدن بازیگر به مثابه متن در نظر گرفته میشود.
این منتقد تئاتر، شخصیت سالومه را پارادوکسیکال دانست و افزود: تمام نوسانات روحی که از سالومه سراغ داریم را بازیگر به نمایش میگذارد و میزانسنها و دیگر شخصیتهای نمایش را نور در مقابل چشم مخاطب مجسم میکند.
دادخواه با پرهیز از بررسی تبارشناسانه به رویکر مینیمالیستی این نمایش نسبت به سایر متون مرتبط اشاره کرد و گفت: عناصر صحنه نیز با پرهیز از تکثرگرایی به سادگی با بهرهگیری از نمادگرایی، مفاهیم را به خاطر القا میکند. به عنوان مثال، یک حریر قرمز در صحنه توانسته بیانگر شور عشق و از سوی دیگر خشم و خونریزی باشد.
وی این اثر را دارای نمادهای متعددی معرفی کرد و گفت: نمادهای زیبایی در این نمایش به کار گرفته شدهاند تا مخاطب را در نمایش غرق کند و ذهن ناخودآگاه مخاطب را به سمت درک هدف نویسنده پیش ببرد.
سالومه؛ یک نمایش شاعرانه
رضا بهکام دیگر منتقد جلسه نیز با بیان اینکه نمایش سالومه به نویسندگی و کارگردانی بابک پرهام یک نمایش شاعرانه است، تصریح کرد: این نمایش به سبب وجودِ کلمات کمتر شنیده شده و ارزشمند از ادبیات کهن، قادر است گنجینه ادبی مخاطب را اغنا بخشد.
وی با تاکید بر اینکه مایل است به جای نقد، این اثر را تحسین کند، افزود: بهرهگیری از واژگان شوکتمند و پرطمطراق ادبیات کهن دانش مخاطب و گنجینه ادبی مخاطب را استغنا میبخشد.
بهکام از جسارت نگارنده اثر سخن به میان آورد و گفت: از نکات مثبت این اثر از دید من، استفاده از الفاظی است که وزن شاعرانهای به این نمایش داده است.
وی به متون تراژدی مریم اثر الیزابت کری، سالومه اسکار وایلد و مریم الکساندرا هاردی اشاره کرد و گفت: در این متون شخصیت سالومه، هراسانگیز، حسودتر و مرگآفرینتر از متن بابک پرهام است.
رضا آشفته منتقد پیشکسوت تئاتر نیز با اشاره به اینکه سالومه دومین اثر بابک پرهام است که به شیوه مونولوگ به اجرا درآمده است، گفت: ماهیت اصلی نمایش در یونان باستان با مونولوگ شکل گرفته است و به مرور زمان کنش میان تک بازیگر با همسرایان و سپس حضور سایر بازیگران، نمایش یونان را از تکگویی خارج ساخت و در قرن بیستم یک حرکت وارونه در حرکت تئاتر رخ میدهد و مجدد مونولوگ به شیوههای نمایش بازمیگردد.
وی با اشاره به علل پیدایش مونولوگ در تاریخ تئاتر جهان، بررسی تطبیقی آن با بازگشت مجدد این شیوه به شیوههای نمایش معاصر، خاطرنشان کرد: بیان مسالهمندی انسان معاصر که با مسایلی بسیار عمیق و ژرف مواجه است، به شیوه تکگویی، شرایط مطرح کردن چالشهای درونی را ایجاد میکند. زیرا از منظر روانکاوانه مسائل کهن الگویی که ابدی و ازلی با انسان هستند را بیان می کنیم. مانند عشق و شرافت که مفاهیم بنیادین انسانیت هستند.
زوال زبانی قطعاً موجب تخریب فرهنگی است
آشفته با تاکید بر تأثیر زبان بر فرهنگ گفت: زوال زبانی قطعاً موجب تخریب فرهنگی است و به نقل قولی از بهرام بیضایی اشاره دارد، در مقابل این پرسش که زبان بیضایی قابل ادراک نیست و او پاسخ داده بود که مخاطب باید با مطالعه، خود را بالا بکشد. نمایش بابک پرهام مخاطب را به سوی ژرفای زبان پارسی سوق میدهد و چون فراتر از عرف حاضر است، جزو متون موفق است.
وی افزود: سالومه بابک پرهام به لحاظ زبانی هوشمندانه است و به لحاظ بینامتنی میتواند توصیهگر مسائل انسانی باشد، زیرا از گذشته تاکنون ارکان انسانیت همچون عشق، صداقت، ایثار و... تغییر نیافته است و این نمایش توانسته این مفاهیم را به تصویر بکشند.
آشفته با تاکید بر اینکه دیدن نمایش میتواند از مطالعه کتاب اثرگذارتر باشد، تصریح کرد: در عصر معاصر، آدمی در طلب مادیات از انسانیت فاصله میگیرد و این اثر تلنگری است که با بیان تقابل حسادت و شرافت، عشق و نفرت و انسانیت و رذالت، مخاطب را به اندیشیدن بیشتر دعوت میکند. این نمایش در تأثیرگذاری موفق بوده است.
راوی این نمایش در زمان روایت زنده نیست
نکیسا عقبایی بازیگر نمایش سالومه نیز با بیان اینکه راوی این نمایش در زمان روایت زنده نیست، تصریح کرد: برای ایجاد حس تعلیق در مخاطب بیش از دو ماه به تمرینات اسلکلینینگ(slacklining)یا بندلغزی پرداختم تا بتوانم پس از کسب مهارتهای تعادلی، عدم تعادل را به بهترین شکل بازی کنم.
وی افزود: با پرهیز از راست قامت بودن در مواقعی که نقش «سالومه» را بازی میکنم در تقابل با مواقعی که شخصیتهای دیگر را ایفا میکنم، سعی کردم جسمناپذیری سالومه را در ذهن مخاطب پررنگتر کنم.
بابک پرهام نویسنده و کارگردان این نمایش هم در پایان جلسه، ضمن تاکید بر نقش موثر مدیریت و عوامل مجموعه تئاتر شهر در تسهیل اجرای نمایش سالومه گفت: حضور منتقدان در دومین اجرا افتخار آمیز است و تایید رضا آشفته که از نویسندگان بنام نمایش مونولوگ است، برگ زرین دیگری در دفترچه افتخارات سالومه و موجب مباهات است.
وی ادامه داد: با بررسی کلیه متونی که به موضوع واقعه کشته شدن حضرت یحیی پرداختهاند، دریافتم در کلیه متون، سالومه زنی ستیزهجو و قاتلی کینهتوز معرفی شده و بر هراسآمیزی وی تاکید فراوانی وجود دارد، اما من با رویکرد یونگی سعی کردم عواملی که موجب شد تا سالومه به این اقدام مبادرت ورزد را به نمایش درآورم.
شخصیت زن در متون اساطیری همواره اغواگرانه معرفی شده است
پرهام تصریح کرد: شخصیت زن در متون اساطیری همواره اغواگرانه معرفی شده است ولی من سعی کردم پشیمانی وی از رفتار هیجانیاش که در اثر رانده شدن از سوی معشوق پدید آمده است را به نمایش درآورم تا کنشگری «سالومه» را روانکاوانه مورد واکاوی قرار دهم.
وی که پس از اجرای نمایش «تلمیخا»، سالومه را به عنوان دومین اثر مونولوگ در کارنامه خود ثبت کرده است، تصریح کرد: در سالومه علل ایجاد خشم و نفرت مورد تاکید واقع شد و از این منظر با متن اسکارواید فاصله داریم.
نمایش سالومه نوشته و به کارگردانی بابک پرهام هر روز (به جز شنبهها) ساعت ۱۹:۳۰ در کارگاه نمایش روی صحنه است.
نظر شما