به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر (۱۵مهر) فصل جدیدی از نظم منطقهای و چه بسا جهانی را ایجاد کرد. با حمله موفق و راهبردی نیروهای مقاومت فلسطینی به مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، به اسارت در آوردن بیش از دویست صهیونیست و نفوذ به عمق خاک سرزمینهای اشغالی هیمنه پوشالی این رژیم جنایتکار در هم شکست. اما این تمام ماجرا نبود رژیم صهیونیستی برای فرار از این شکست تلاش کرد با کشتن زنان و کودکان بیدفاع و مظلوم فلسطینی، آبروی ریخته خود را بازگرداند. رژیم اسرائیل از حدود ۲ ماه و نیم گذشته تاکنون، نزدیک به ۲۰ هزار فلسطینی شامل زن، کودک، پیر و جوان را به شهادت رسانده است اما از دستیابی به اهداف راهبردی معرفی شده خود در ابتدای جنگ هر روز دورتر شده است.
در این مدت، کشورهای غربی به ویژه آمریکا، تمام قد پشت رژیم اشغالگر اسرائیل ایستادهاند و با انواح سلاحهای جنگی نماینده خود در غرب آسیا را مقابل مردم بیدفاع غزه، حمایت کردهاند. با این وجود، اسرائیل نتوانسته است مردم مقاوم غزه را در بازپسگیری سرزمینشان ناامید کند و حتی یکبار به ناچار برای تجدید قوا، مجبور به پذیرش آتشبس موقت شد.
حمایتهای آمریکا و غرب، محدود به کمکهای تسلیحاتی نمیشود؛ دبیرکل سازمان ملل با اقدامی بیسابقه تلاش کرد ماده ۹۹ منشور سازمان ملل را که به دبیرکل این اجازه را میدهد در مواردی که احساس میکند «امنیت و صلح جهان» در خطر است اعضای شورای امنیت را به جلسهای فوری دعوت کند و از آنها بخواهد اقدامی اضطراری در این باره انجام دهند، فعال کند. اما ایالات متحده، پس از درخواست دبیر کل، قطعنامه پیشنهادی برای آتش بس را وتو کرد و بار دیگر به جهان ثابت کرد که این سازمان هیچگونه استقلالی از خود ندارد؛ حتی در دفاع از مظلوم هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.
در این زمینه علیرضا عرب کارشناس مسائل منطقه معتقد است که «حق وتو در شورای امنیت واقعیتی است که ما با آن مواجه هستیم و تا زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی متقاعد نشوند که این جنگ باید متوقف شود، استفاده از حق وتو در حمایت از رژیم اسرائیل هم ادامه پیدا خواهد کرد.»
علاوه براین، مجتبی رحماندوست هم در این زمینه میگوید که «سازمان ملل حتی در حد واتیکان که در داخل کشور ایتالیاست، حق اظهار نظر ندارد. بنابراین، عدم تأثیرگذاری سازمان ملل به عنوان نهادی که در خاک آمریکاست و برای حضور یا عدم حضور افراد قدرت تصمیم گیری ندارد، غیر طبیعی نیست.»
در این نشست علیرضا عرب کارشناس مسائل منطقه درباره آخرین وضعیت جنگ غزه و افزایش فشارهای بینالمللی و منطقه بر رژیم صهیونیستی، گفت: ما یک آتش بس موقت بشردوستانه را به مدت یک هفته شاهد بودیم که آن هم به دلیل فشارهایی بود که به طرف آمریکایی و اسرائیلی وارد شد و آنها برای تعدیل فشارها تن به آن دادند.
وی گفت: اینکه جنگ غزه چه زمانی به سمت آتش بس دائم میرود یا نمیرود متاثر از سه موضوع است؛ یکی فشارهای بینالمللی، فشارهای منطقهای و فشارهای اسرائیل و آمریکا.
عرب ادامه داد: موضوع دیگری که در پایان جنگ و زمانبندی آن موثر است، وضعیت میدانی جنگ و در واقع آن چیزی است که در صحنه نبرد در حال اتفاق افتادن است. مسأله دیگر هم، موضوع اسیران اسرائیلی است که در اختیار مقاومت حماس قرار دارند.
فشار افکار عمومی آزادی اسرا را به اولین هدف صهیونیستها تبدیل کرد
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: صهیونیستها در ابتدا دو هدف عمده را برای خود مشخص کردند که یکی نابودی سیاسی و نظامی حماس بود و دوم اینکه غزه دیگر نتواند تهدیدی را متوجه اسرائیل کند. از سوی دیگر، آنچنان فشار خانوادههای اسرای اسرائیلی از داخل رژیم صهیونیستی به دولت نتانیاهو وارد آمد که آنها مجبور شدند که آزادی اسرای اسرائیلی را هم جزو اهداف خود به حساب آورند و بنابراین به سومین هدف عمده اسرائیل در این جنگ بدل شد.
عرب افزود: آنقدر این فشارها افزایش پیدا کرد تا آزادی اسرا به عنوان اولین هدف اسرائیلیها تبدیل شد و منجر به پذیرش آتش بس موقت از سوی صهیونیستها شد. اما آنچه که ما در واقعیت و صحنه میدانی مشاهده میکنیم این است که اسرائیل هنوز نتوانسته بر غزه تسلط پیدا کند.
وی تاکید کرد: رژیم صهیونیستی ادعا میکند که وارد خان یونس شده است؛ اما این قبیل حرفها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و باید گفت اسرائیلیها توان اینکه مکان نگهداری اسرای خود را پیدا کرده و آنها را آزاد کنند، ندارند.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: اما آنچه که ما میتوانیم به عنوان رسانه در آن تاثیرگذار باشیم وضعیت افکار عمومی است. در واقع همان مسائلی که صهیونیستها را به سمت آتش بس موقت سوق داد آنها را به سمت پذیرش آتش بس دائم هم حرکت میدهد، اما احتمالاً این اتفاق ظرف یک ماه آینده رخ میدهد.
جنگ غزه، غرب را با چالش مواجه کرد
در ادامه مجتبی رحماندوست دیگر کارشناس این میزگرد با اشاره به سناریوهای موجود در جنگ غزه گفت: سناریوهایی که کارشناسان مطرح میکنند، صرفا براساس حدسیات و گمانهزنیها است و عواملی را در سناریوها دخیل میدانیم که خودمان تحلیل میکنیم.
نماینده پیشین مجلس ادامه داد: به یاد ندارم جنگی به گونهای شود که تمدن غرب را در یک جبهه ترسیم و تصویر کرده و به چالش بکشد. معاون وزیر خارجه آمریکا یک هواپیمای باری به سرزمینهای اشغالی سفر کرده بود و در بدو ورودش گفت که تمام پایههای رژیم اسرائیل فرو ریخته است در حالی که آمریکا با تمام قوا پای کار این رژیم آمد.
وی با بیان اینکه در این جنگ ۳ سناریو مطرح است، گفت: سناریوی اول این است که بگوییم جنگ طولانی شود؛ مثلاً جنگ ما ۸ ساله بود، جنگ یمن ۷ یا ۸ ساله بود، جنگ سوریه ۷ یا ۸ ساله بود و انقلاب آزادی بخش الجزایر علیه فرانسویها از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۰ طول کشید.
جنگ غزه نمیتواند سناریوی طولانی مدت داشته باشد
رحماندوست افزود: اما با بررسی فضای جنگ به خصوص از نظر میدانی نشان میدهد که این جنگ نمیتواند سناریو طولانی مدتی داشته باشد؛ زیرا میدان این جنگ الان فقط غزه نیست؛ بلکه شامل غزه، مناطق ۱۹۴۸، کرانه باختری، فشار حشد شعبی عراق روی آمریکا و فشار افکار عمومی است.
دبیرکل سابق جمعیت دفاع از ملت فلسطین افزود: گفته میشود که در انگلیس اگر دو سوم مردم چیزی را بخواهند، مجلس موظف است آن را به عنوان خواسته مردم تصویب کند. ظاهراً بر اساس اعداد و آمار دو سوم مردم انگلیس تظاهرات ضد صهیونیستی برگزار میکنند. نمیگوییم همه ضد صهیونیست شدهاند؛ اما حداقل به عنوان افکار عمومی به خیابان آمدند که میتواند در قانونگذاری کشوری اثرگذار باشد. بنابراین من جنگ طولانی را دارای شانس زیادی نمیبینم.
احتمالا جنگ غزه تا ژانویه تمام شود
وی با بیان اینکه سناریو دوم برای جنگ در غزه، جنگ منقطع و کوتاه کوتاه است، افزود: ممکن است مثل آتش بس اخیر، یک هفته آتش بس باشد و دوباره جنگ را شروع کنند و امکان دارد دوباره آتش بس طی روزهای آینده آتش بس حاکم شود و دوباره بعد از تجدید قوا، جنگ را آغاز کنند.
رحماندوست تصریح کرد: شاید بشود یک سناریوی سومی پیشبینی کرد و آن پایان یافتن جنگ تا ژانویه (۱۱ دی) امسال است. معمولاً غربیها به ژانویه اهمیت و اعتبار میدهند. به خصوص اینکه آمریکاییها نیاز به یک صلح دارند که به ابتکار غرب و مشخصاً آمریکا انجام شود. آمریکاییها بهمانند یهودیان، خود را نژاد برتر میدانند و حاضر نیستند در جنگی که به این مقدار تاثیر گذار است ابتکار عمل پایان دهنده جنگ از سوی کشور دیگری مطرح شود. به همین علت تحلیل سوم من این است که جنگ تا ژانویه تمام بشود.
رژیم اسرائیل متقاعد نشود، وتو ادامه دارد
در ادامه عرب هم گفت: شما ببینید چندبار آمریکا قطعنامه شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی را وتو کرد؟ در این قطعنامه آخر هم در حالی که تمام کشورها رای مثبت دادند آمریکا بار دیگر آن را وتو کرد. حق وتو واقعیتی است که ما با آن مواجه هستیم و تا زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی متقاعد نشوند که این جنگ باید متوقف شود، استفاده از حق وتو در حمایت از رژیم اسرائیل هم ادامه پیدا خواهد کرد.
این کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه نهادهای بینالمللی به نوعی در اختیار قدرتهای بینالمللی هستند، اظهار داشت: تا زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمعبندی محاسبات خود به این نتیجه نرسند که از نظر میدانی، سیاسی و افکار عمومی باید به جنگ پایان دهند، فشار نهادهای بینالمللی چندان تعیین کننده نیست.
وی بیان کرد: این جنگ یک ویژگی دارد و آن اینکه هرچه از زمان آن میگذرد تحرکات سیاسی در آن خیلی مهم میشود و حتی میتوان گفت مهمتر از تحرکات نظامی. بر این اساس ما دیدیم که سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب نشستهایی را تشکیل دادند، این موارد خوب و تاثیرگذار است اما در سطح و حد خودشان. در واقع نمیتوان به تحرکات سیاسی که از سوی هر دو طرف جنگ در حال انجام شدن است سهم و وزن زیادی داد هر کدام به درصد مشخصی میتوانند تاثیرگذار باشند.
تا زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمعبندی محاسبات خود به این نتیجه نرسند که از نظر میدانی، سیاسی و افکار عمومی باید به جنگ پایان دهند، فشارهای نهادهای بینالمللی چندان تعیین کننده نیست
عرب ادامه داد: ما فشار افکار عمومی را به عنوان زیربنا حساب میکنیم به خصوص در منطقه و بعد از آن میتوان گفت که نهادهای بینالمللی تحت تاثیر افکار عمومی میتوانند فشارهای خود را وارد آورند.
این کارشناس مسائل منطقه افزود: افکار عمومی را باید در سطوح و مناطق مختلف بررسی کرد، در منطقه غرب آسیا به صورت جداگانه، در داخل اسرائیل به صورت جداگانه و در آمریکا و سطح بینالملل هم به صورتی دیگر. در داخل آمریکا باید این موضوع را لحاظ کنیم که هرچه به انتخابات ریاست جمهوری آن کشور نزدیکتر میشویم اهمیت موضوع افکار عمومی نسبت به سیاست آمریکا در جنگ غزه بیشتر میشود.
وی گفت: بخشی از جوانان، حامیان دموکراتها و مسلمانان آمریکا به دولت دموکرات بایدن به واسطه حمایتش از رژیم صهیونیستی رأی نخواهند داد. بنابراین یک پارامتر تعیین کننده بر آتش بس و پایان جنگ افکار عمومی آمریکا است که در این رابطه و در این مدت شاهد اعتراضات مردم شهرها و ایالتهای مختلف آمریکا در حمایت از آتش بس و توقف جنگ علیه مردم غزه بودهایم.
عرب با بیان اینکه وزیر دفاع آمریکا جملهای تکان دهنده به اسرائیلیها گفته بود و آن اینکه شما پیروزی تاکتیکی را با یک شکست استراتژیک عوض میکنید، تصریح کرد: شکست استراتژیک یعنی شکستی نابود کننده و پیروزی تاکتیکی هم یعنی پیروزی مقطعی و شما دارید مرتکب این اشتباه فاحش میشوید.
این کارشناس مسائل منطقه افزود: امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه هم در ۲۰ آبان و قبل از اظهار نظر وزیر دفاع آمریکا اینطور گفته بود که این موضوع را به صراحت اعلام میکنم که رژیم اسرائیل کشتار نوزادان و زنان در غزه را متوقف کند و اینکه آتش بس به نفع این رژیم است.
وی تصریح کرد: رژیم صهیونیستی باید این صحبت وزیر دفاع آمریکا را رمزگشایی کند و ببیند شکست راهبردی به چه معناست و آنچه که من از آن متوجه میشوم این است که شکست استراتژیک یعنی شکست در جنگ افکار عمومی و جنگ شناختی که اسرائیل به آن مبتلا شده است، آنچه که از پیروزی تاکتیکی میتوان متوجه شد این است که اسراییلیها محاسبه میکنند که چند نفر از فلسطینیان را شهید کردهاند و چند درصد از زیرساختهای حماس را نابود کردهاند و امثال این موارد که اینها پیروزی تاکتیکی به حساب میآیند.
اسرائیل در حال از دست دادن افکار عمومی منطقه است
عرب اظهارکرد: اسرائیل در حال از دست دادن افکار عمومی منطقه است و این برای آنها پیامدهای کوتاه و بلند مدت دارد. برآوردها تا به امروز این است که رژیم صهیونیستی در جنگ شناختی و افکار عمومی شکست خورده است.
این کارشناس مسائل منطقه افزود: در واقع میتوان اینگونه تعبیر کرد که شما به عنوان اسرائیل آمدید و بیش از ۲۰ هزار فلسطینی را شهید کردید، اما در ازای آن چه به دست آوردید؟ در واقع میتوان گفت در اینجا اسرائیلیها به صورت کور عمل میکنند و با بغض، کینه و حالتی از انتقام جویی به این جنگ میپردازند، اما آمریکاییها و نظرسنجیهای برخی موسسات معتبر آنها اینگونه نیستند و شرایط را بر اساس تحلیل واقعیات میسنجند.
وی تاکید کرد: آمریکا تا به امروز هزینه زیادی را برای جنگ غزه پرداخته و قدرت نرم آن در حال افول است. به عبارت دیگر آمریکا در حال از دست دادن اعتماد، نفوذ و جایگاه خودش است و متقابلاً دشمنان آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال افزایش نفوذ، اعتبار و اعتماد خود هستند.
آمریکا تا به امروز هزینه زیادی را برای جنگ غزه پرداخته است و قدرت نرم آن در حال افول است
عرب ادامه داد: براساس برخی نظرسنجیهای معتبر آمریکایی، ۶۰ درصد مردم منطقه هدف حماس را از عملیات طوفان الاقصی نه برهم زدن عادیسازی بلکه آزادی فلسطین میدانند و این یعنی مشروعیت داشتن عملیات حماس علیه اسرائیل از منظر مردم منطقه. اکثر مردم غزه بحران اخیر را جنگ صلیبی میدانند که آمریکا در مقابل آنها قرار گرفته است و اینها همه در چهارچوب جنگ شناختی قابل تفسیر است.
این کارشناس مسائل منطقه گفت: مجدد همین نظرسنجی یک هشدار دیگری را به آمریکاییها میدهد مبنی بر اینکه پس از جنایتی که شما در غزه مرتکب میشوید، نگرشهایی که باعث تقویت داعش و القاعده شده در حال تقویت شدن است که این به معنای رشد تروریسم است.
وی با بیان اینکه با در نظر گرفتن هزینه گزافی که آمریکاییها در این مدت در جنگ غزه پرداخت کردهاند شاید بتوان اینطور تعبیر کرد که در کمتر از دو ماه آمریکاییها دستاوردهای یک قرن خود را از دست دادهاند، گفت: با نگاه به سند راهبرد امنیت ملی آمریکا(اکتبر ۲۰۲۲) آنها نخستین اولویت خود را پیشی گرفتن از چین و البته جلوگیری از نفوذ روسیه قلمداد کردند و این در شرایطی است که آنها در حال از دست دادن هر دو هدف گذاری خود در منطقه هستند. همچنین مبارزه با تروریسم به عنوان سومین هدف سند راهبردی امنیت ملی آمریکا هم بر اساس هشداری که آن موسسه نظرسنجی ارائه داده در حال از دست رفتن است.
افکار عمومی منطقه علیه آمریکاست
عرب ادامه داد: بنابراین در بلند مدت آمریکاییها در حال از دست دادن افکار عمومی منطقه برای اجرایی کردن تمام طرحهایی هستند که برای آن هزینه و وقت زیادی را صرف کرده بودند. در میان مدت اگر آمریکاییها بخواهند عادیسازی میان اسرائیل و عربستان سعودی به وجود آید با وضعیت موجود در افکار عمومی نمیتوانند و اگر بخواهند فرایند سازش را احیا کنند باز هم نمیتواند چرا که جنگ غزه مانع و مخل تحقق این اهداف است.
این کارشناس مسائل منطقه یادآور شد: از ۷ اکتبر تا به الان ۸۴ حمله در عراق و سوریه توسط گروههای مقاومت علیه پایگاههای آمریکایی انجام شده است. ما باید این موضوع را ریشهیابی کنیم و ببینیم که چه اتفاقی افتاده که آنها حملات متعددی را به پایگاههای آمریکایی در منطقه انجام میدهند.
وی خاطرنشان کرد: آمریکاییها معتقدند که منشا این حملات ایران است، اما با تحلیل واقعگرایانه میتوان گفت که منشا این حملات افکار عمومی منطقه است که طبق نظرسنجی موسسات معتبر آمریکایی، امروز افکار عمومی منطقه علیه آمریکاست. این حملات به دلیل حمایت همه جانبه آمریکا از جنایات اسرائیل علیه مردم غزه است.
سازمان ملل با استقرار در آمریکا، نمیتواند مدعی استقلال باشد
رحماندوست عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران هم در ادامه این میزگرد با اشاره به وتوی پیشنهاد دبیرکل سازمان ملل مبنی بر فعالسازی ماده ۹ منشور سازمان ملل توسط آمریکا، گفت: حق وتو چیزی است که نظر اکثریت در آن تأثیری ندارد. تنها یک رای کافی است که وتو را اعمال کنند. ساختار سازمان ملل در اختیار بدنامان و رسوایان جهان است.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که سازمان ملل با استقرار در سرزمینی به نام آمریکا، نمیتواند مدعی استقلال باشد و مقامات را به سازمان ملل دعوت کند. سازمان ملل حتی در حد واتیکان در داخل ایتالیا، حق اظهار نظر ندارد. بنابراین، عدم تأثیرگذاری سازمان ملل به عنوان کشوری که در خاک آمریکاست و برای حضور یا عدم حضور افراد قدرت تصمیم گیری ندارد، غیر طبیعی نیست.
عدم تأثیرگذاری سازمان ملل به عنوان کشوری که در خاک آمریکاست و برای حضور یا عدم حضور افراد قدرت تصمیم گیری ندارد، غیر طبیعی نیست
وی در ادامه با اشاره به اقدامات دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع جنگ غزه، گفت: تلقی من از اقدامات حسین امیرعبداللهیان این است که او در واقع به عنوان وزیر خارجه فلسطین عمل میکند. یعنی نوع حضور و فعالیت او به گونهای است که از وزیر خارجه کشور در حال جنگ و آسیب انتظار داریم. او به خوبی شاگردی حاج قاسم را به جا میآورد.
رحماندوست ادامه داد: نظام جمهوری اسلامی ایران در کلیت اعلام کرده که از هر حرکت ضد صهیونیستی در سراسر جهان حمایت میکند. مقام معظم رهبری هم در ابتدای جنگ فرمودند که مردم تصور نکنند ما هم مانند لبنان و یمن جبهه جدیدی را ایجاد میکنیم، نوبت به ما نمیرسد. سیلیهای آماده نزدیکتری برای نواختن به گوش اسرائیل داریم.
مشاور رئیس جمهور در دولت نهم گفت: نیروهای حزب الله و یمن خودشان به این نتیجه رسیدند که اگر ایران زیر اولین آتش قرار بگیرد ۵ دقیقه بعد منافع آنها را به آتش میکشد. بنابراین در حال حاضر ایران چنین امکانی را دارد که اگر خدای نکرده کل غزه از بین برود و حزبالله و یمن توان مقابله نداشته باشند، ایران با عظمت و اقتدار قطعاً وارد خواهد شد. اما هنوز جنگ به آن جاها نرسیده و نخواهد رسید.
رحماندوست خاطرنشان کرد: ایران، با توجه به تدابیری که اندیشیده و حضور فعال نیروهای حزباللهی و یمن نیازی برای حضور نمیبیند امیدوارم آن روزی نرسد که ایران احساس کند الان دیگر مقاومت در منطقه غزه لبنان حزب الله و یمن از کار افتاده است موشکهای ما یک ساعته تمام تل آویو را نابود میکنند. اما هنوز ضرورت این پیش نیامده و پیش نخواهد آمد.
نظر شما