به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، اواخر دهه ۶۰ جامعه ایران تازه از جنگ خانمانسوز بیرون آمده بود اما کشور از سختیها و کمبودهای پس از جنگ به شدت رنج میبرد و فوتبال تنها تفریح بسیاری از مردم به شمار میرفت، نوعی پناهگاه برای فرار از دشواریهای روزمره. در چنین اوضاع و احوالی نام دکتر دیلارو در کنار نام مارادونا نامی مقدس به شمار میرفت. عصری که تازی الدیگو در فوتبال جهان بود و با شور و اشتیاق هر خبری درباره آلبیسلسته پیگیری میشد.
اگر جام جهانی ۱۹۸۶(۱۳۶۵ شمسی) که با قهرمانی آرژانتینِ دکتر بیلاردو و مارادونا به پایان رسید، تحتالشعاع جنگ تحمیلی بود، خرداد و تیرماه سال ۱۳۶۹ در معرض هوایی تازه بود. درست در میانه جام جهانی زلزله مهیب رودبار و منجیل رخ داد و گَرد مرگبار همه جا پاشیده شد. اما فوتبال از مرگ هم قویتر بود. مردم ایران با دلی پر خون به تماشای ادامه جام جهانی نشست و آرژانتین بدون آمادگیِ کافی را مشاهده کرد که فقط به لطف هوش نابغهای مانند دکتر بیلاردو به فینال رسید هرچند در نهایت تسلیم شد.
جام به پایان رسید و دکتر بیلاردو از تیم ملی آرژانتین رفت. با رفتن او، ستاره اقبال الدیگو هم افول کرد. اما در آذر و دی ماه ۱۳۷۶ تیم ملی ایران به دنبال صعود معجره آسا به جام جهانی به دنبال مربی بزرگ بود و و یک نام بیش از همه طرفدار داشت: دکتر بیلاردو. اما دکتر نیامد. ظاهرا پیشنهاد ایران برایش آنقدر بیاهمیت بود که در خاطراتش حتی اشارهای هم به آن نکرد.
قریب به سه دهه پس از آن روزها کتاب خاطرات زندگی دکتر بیلاردو منتشر شد. ترجمه این کتاب از زبان اصلی (اسپانیولی) انجام شده است.
درباره نویسنده
کارلوس سالوادور بیلاردو دیجیانو زاده ۱۶ مارس ۱۹۳۸ پزشک، بازیکن فوتبال و مربی سابق آرژانتینی است. کارلوس سالوادور بیلاردو یکی از قهرمانان بزرگ فوتبال جهان است. او به عنوان بازیکن و مربی به موفقیتهای بیشماری دست یافته است. او تنها مربی تیم های فوتبال آرژانتین است که این امتیاز را داشت که تیم آلبی سلسته را به دو فینال جام جهانی برساند، یکی از آنها در مکزیک قهرمان شد.
قسمتی از متن کتاب
آن روزها همه دنیا متوجه عملکرد فوقالعاده آرژانتین شده بودند. با رئیس باشگاه رئال مادرید – رامون مندوزا- گفتوگویی داشتم. از من خواست قراردادی را امضا کنم که به موجب آن بعد از پایان جام جهانی هدایت این تیم را بر عهده بگیرم. با اینکه پیشنهاد مندوزا میلیونی بود، پاسخ دادم تا وقتی مربی تیم ملی هستم، نمیتوانم قراردادی با رئال ببندم. اگر قرارداد را امضا میکردم، تمام اقتدار خود را مقابل بازیکنانم از دست میدادم چون با وجود هر نتیجهای در جام جهانی مشکلی برایم پیش نمیآمد و آیندهام مشخص بود. مندوزا پافشازری زیادی کرد تا موافقت کنم اما قبول نکردم. چند روز بعد، رئال با لئو بینهاکرِ هلندی قرارداد بست.
در مرحله حذفی جام جهانی، بازی برگشتی وجود نداشت. اگر تیمی میخواست تلافی کند، باید چهار سال صبر میکرد. بعد از اولین مرحله بازیها، بازی با اروگوئه را پیشِرو داشتیم تیمی که دو بار قهرمان جام جهانی شده بود. اولین بار در سال ۱۹۳۰ در مونته ویدئو. این تیمِ مشهور، مانند دوره گذشته، فقط با معجزه به مرحله یکهشتم رسیده بود. همیشه هم این تیم دَه نفره بود. خوسه باتیستا مدافع این تیم، در حالی مقابل اسکاتلنداز زمین بازی اخراج شد که تنها پنجاه و سه ثانیه از شروع بازی گذشته بود و رکورد سریعترین اخراج در جام جهانی را به نام خود ثبت کرد. داور فرانسوی مسابقه خوال کینیاو بود. به هر حال جلوی بازیکن را نمیتوان گرفت و باید با تمام توان بازی کرد. (صفحه ۱۳۲)
کتاب «دکتر و فوتبال» زندگی نامه دکتر کارلوی بیلاردو سرمربی تیم ملی آرژانتین در جامهای جهانی ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰، نوشته کارلوس بیلاردو و ترجمه لیلا خوش دامن در ۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۰ منتشر شد.
نظر شما