آذرآبادگان، مستندی کلاسیک از قزوین تا آذربایجان

قزوین ـ ایرنا ـ فیلم آذرآبادگان مستندی تاریخی که نامزد دریافت چهار بخش از جشنواره سینما حقیقت بود که در نهایت جایزه بهترین تحقیق و پژوهش را از آن خود کرد، داستانی که به خارج نشدن روس ها از ایران در اوایل پهلوی دوم و مبارزه فرقه گران به رهبری سیدجعفر پیشه وری از سوی شوروی با حکومت وقت ایران می پردازد.

به گزارش ایرنا، خبر دریافت جایزه بهترین پژوهش برای فیلم مستندِ آذرآبادگان، اثر مستندساز قزوینی آن قدرها هم دور از انتظار نبود، حامد کلجه‌ای مستندسازی که پیشتر هم با آثاری چون ماریان، پناهگاه حامی، زندگی در فیروز، پیام آوران پاکی طی سال های اخیر خوش درخشیده و جوایز متعدد سینمای مستند را به خود اختصاص داده است.

به مناسبت کسب جایزه جشنواره سینما حقیقت، به عنوان معتبرترین جشنواره فیلم‌های مستند در کشور، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز قزوین گپ و گفتی را با این مستندساز و از درد و دل ها و بی مهری هایی که بر سر او رفته، به انجام رسانده است.

آذرآبادگان، مستندی کلاسیک از قزوین تا آذربایجان

ایرنا. از مستند آذرآبادگان و چگونگی نامزد شدن آن در چهار بخش جشنواره سینما حقیقت برایمان بگویید.

آذرآبادگان یک مستند تاریخی است که به چگونگی شکل‌گیری فرقه دموکرات آذربایجان می‌پردازد.

اگر بخواهم بیشتر توضیح بدهم باید بگویم که بعد از جنگ جهانی دوم و براساس معاهده و پیمانی که در کنفرانس تهران بین متفقین و حکومت ایران بسته شد، متفقین موظف شدند نیروهایشان را از ایران خارج کنند. آمریکا و انگلیس طبق معاهده این کار را کردند، اما شوروی نیروهایش را از ایران خارج نکرد.

استالین که در آن زمان سودای به دست آوردن امتیاز نفت شمال ایران را داشت، برای رسیدن به این هدف قوایش را در ایران نگاه داشت و تلاش کرد تا با ایجاد فرقه دموکرات آذربایجان، دولت مرکزی ایران را تحت فشار قرار دهد تا به اهدافش برسد.

در مقابل، حکومت ایران هم دربرابر این زیاده‌خواهی روس‌ها مقاومت کرد و این مبارزات حدود یک سال به طول انجامید.

در واقع آذرآبادگان علاوه بر اینکه تصویری از زندگی رهبر این فرقه، یعنی سید جعفر پیشه وری را به نمایش درآورده، از ابتدای شکل گیری آن تا سقوطش یعنی بین سال های ۱۳۲۴ تا ۲۵ را نیز به تصویر کشیده است.

ایرنا. آیا قبل یا بعد از آذرآبادگان هم مستندی به این رویداد تاریخی پرداخته است؟

بله، نجات آذربایجان هم مستندی است که در خارج از کشور تولید شده و به همین موضوع پرداخته است، در واقع نجات آذربایجان یک فیلم ۲ ساعته از آرشیو تصاویری از رژه ارتش در روز ۲۱ آذر، یعنی روز ارتش در زمان پهلوی بود.

نجات آذربایجان به این موضوع از این زاویه پرداخته شده که چرا این روز، روز ارتش نامیده شده که در آن بیشتر نقش محمدرضا پهلوی و قوام السلطنه مورد بررسی قرار گرفته است.

اما خلاءهایی در آن مستند بود، مثل عدم وجود کارشناسان مختلف و شنیدن دیدگاه‌های متفاوت که ما سعی کردیم در این زمینه به آن بپردازیم، چرا که ظهور فرقه دموکرات آذربایجان، از آن جهت مورد اهمیت است که در اسناد تاریخی با عنوان "بحران ملی ۱۹۴۶ ایران" شناخته می‌شود، همینطور اسنادی که به تازگی در آذرآبادگان منتشر شده نشان می‌دهد که استالین چه نقشی در شکل گیری این بحران داشته و یا میر جعفر باقراُف، رییس جمهور باکو در این جریان به دنبال چه بوده؟ و ما در این فیلم این موضوع‌ها را بررسی کرده‌ایم.

آذرآبادگان، مستندی کلاسیک از قزوین تا آذربایجان

ایرنا. چرا آذربایجان یا همان به قول شما آذرآبادگان؟ پرداختن به این موضوع حساسیت‌زا نبود؟ یا دردسرهایی نداشت؟

برای من این پژوهش و ارایه اسناد تاریخی مهم بود، خوب بنده اقوامی هم در تبریز دارم و با داستان فرقه دموکرات آذربایجان بیگانه نیز نبودم، از طرفی برای من مهم این بود که بدون پیش داوری و قضاوت بتوانم این قضیه را در فیلم روایت کنم.

وقتی از اقوام تبریزیم درباره پیشه‌وری و فرقه اش پرسیدم، برایم گفتند که آن قدر این موضوع در سال‌های پس از ۱۳۲۵ تا انقلاب اسلامی حساس بود که هر شخصی که فرقوی بود یا فرار کرد یا فرقوی بودن خود را پنهان کرد، حتی شخصیتی هست که ما در فیلم با او مصاحبه کردیم به نام جواد میرایی که جامعه شناس بود، پدر بزرگ او که عضو این فرقه بود ۱۰ سال در کوه و کمر مخفیانه زندگی کرد و توان آمدن به شهر را هم نداشت.

برایم مهم بود که اگر این فیلم در تبریز یا شهرهای آذربایجان به نمایش درآید، با توجه به نگاهی که الان هم در آن منطقه وجود دارد، نگویند که این فیلمساز با رویکرد خاصی به این موضوع پرداخته است.

ما سعی کردیم بی‌طرفانه به این موضوع بپردازیم و برای این هدف صداهای مختلف را شنیدیم که اغلبشان کسانی بودند که روی موضوع تاریخ آذربایجان و این فرقه سال‌ها پژوهش کرده‌اند و این چینش کارشناسان هم نشان می‌دهد چقدر تلاش کردیم تا این صدا درست شنیده شود و در نهایت همین که آذری‌ها نسبت به فیلم قضاوت منفی نداشتند برایم خوشحال کننده بود.

ایرنا. شما در آذرآبادگان اشاره‌ای هم به قزوین داشتید، با توجه به علاقه شما به این شهر، آیا این اشاره عمدی بود؟

من در آذرآبادگان به حرکت ارتش از قزوین اشاره کردم که برای مقابله با فرقه به راه افتاد و در منطقه شریف آباد با ارتش تا دندان مسلح سرخ مواجه شد و ارتش ایران سه روز در این منطقه زمین‌گیر و در نهایت مجبور به بازگشت شد.

راستش را بخواهید من حتی در آن دسته از کارهایم که موضوع آن ارتباطی با قزوین نداشته، اما همیشه اشاره‌ای به قزوین کرده‌ام. دلیلش هم همین احساس علاقه‌ام به این شهر است، طبیعی است که وقتی شما به جایی احساس تعلق خاطر داشته باشید قاعدتا حتی اگر اثرتان در مورد موضوع دیگر و در فضای دیگر هم باشد، سعی می‌کنید یک ارتباطی با آن برقرار کنید، هرچند در حد یک اشاره کوچک.

ایرنا. اساسا خود قزوین برای ساخت مستندهای تاریخی چطور شهری است؟ چرا به ساخت اثر تاریخی در شهر خودتان نمی پردازید؟

در قزوین ظرفیت زیادی برای ساخت مستندهای تاریخی وجود دارد، اما متاسفانه در این شهر نمی‌شود کار کرد، ما چند سال قبل از کرونا چندین اثر در قزوین ساختیم که در همه این آثار یا تهیه کنندگان خارج از استان بودند یا کار را با بودجه شخصی پیش بردیم.

نهادها در این استان هیچ حمایتی از ما نکردند، به عنوان مثال صدا و سیما رسما می‌گوید من هیچ بودجه‌ای ندارم که به شما اختصاص بدهم و تمام، هیچ حمایتی در حوزه ساخت فیلم مستند صورت نمی گیرد اما وقتی که اثر ما تولید می‌شود بلافاصله کارهای ما را پخش می‌کنند، انجمن سینمای جوان هم سختگیری‌های خودش را دارد و از حوزه هنری هم که چیزی نگویم بهتر است.

همین اتفاقات باعث می‌شود که هنرمندان قزوینی خیلی در این شهر ماندگار نباشند یا سعی کنند آثارشان را با مراکز دیگری تولید کنند، مثلا ما طرح اولیه کارهایمان را برای مرکز گسترش سینمای مستند یا خانه مستند فرستادیم و بدون سختگیری‌های رایج در قزوین، طرحمان پذیرفته شد و بودجه گرفتیم و کار را شروع کردیم.

آذرآبادگان، مستندی کلاسیک از قزوین تا آذربایجان

ایرنا. و البته اثر فاخری هم تولید کردید که جایزه مهم سینما حقیقت را از آن خود کرد. لطفا درباره این جشنواره و جایزه آن توضیح دهید.

جشنواره سینما حقیقت معتبرترین جشنواره سینمای مستند در ایران است که آذرآبادگان در هفدهمین دوره این جشنواره موفق به کسب جایزه شد، به عقیده من این جشنواره در طول سال‌های برگزاریش در ایجاد سلیقه و ذائقه، چه برای مخاطب و چه برای فیلمسازان بسیار موثر عمل کرده است.

حمایت از فیلم‌ها در این جشنواره و اکران عمومی آنها باعث دیده شدن فیلم و ارتقا سلیقه مخاطب و فیلمساز بوده، ضمن اینکه وقتی اثری مانند آذرآبادگان که روایتی با ساختاری کاملا کلاسیک دارد، در این جشنواره معتبر و در چند زمینه کاندیدا می‌شود و جایزه می‌برد، برای من بسیار خوشحال کننده است.

به خصوص حضور شخصیتی مانند احمد ضابطی جهرمی در ترکیب داوران این جشنواره که سال‌ها در این حوزه پژوهشگر بوده، ارزش این جایزه را برای فیلمسازانی چون بنده بیشتر هم می‌کند.

از طرفی، به دلیل علاقه‌ای که من و همسرم به حوزه پژوهش داریم و همیشه اولویت های کارهایمان نیز کار پژوهشی بوده، این جایزه برایمان بسیار مهم بود.

ایرنا. به نظر شما دریافت جوایز چه تاثیری بر روند فیلمسازی فیلمسازان ما دارد؟

به طور مسلم، چنین جوایزی در مسیر فیلمسازی می تواند کمک کننده خوبی برای فیلمسازان ما باشد، اما این طور هم نبوده، هر مرتبه که از پله‌ها برای دریافت جایزه و تندیسی بالا رفتیم، وقتی از پله ها پایین آمدیم مسیر فیلمسازیمان نیز سخت تر شده، من سال ۹۱ جایزه جوان برگزیده کشوری را دریافت کردم، در سال ۹۶ همراه با همسرم، مریم طاهرخانی در جشنواره شهر هم نامزد جایزه پژوهش بودم و هم جایزه بهترین کارگردانی فیلم کوتاه و نیمه بلند جشنواره را به دست آوردیم، اما هر بار بعد از گرفتن جایزه مسیر فیلمسازی برایم سخت تر از قبل شد.

ایرنا. آذرآبادگان تصاویر آرشیوی فوق‌العاده‌ای داشت، منابع تصویری این کار را چطور به دست آوردید؟

با کنکاشی که در فیلمخانه ملی داشتم و همینطور کمک مشاور پژوهش کار به لحاظ آرشیوی و همچنین کارمندان فیلمخانه ملی که خیلی به ما کمک کردند، تصاویری را به دست آوردیم که برای نخستین مرتبه به نمایش در آمد.

اما متاسفانه در سال های گذشته بخشی از آرشیو فیلم های ما خارج از کشور سر درآورده که البته ما بخش‌هایی از آنها را هم استفاده کردیم.

از طرفی، طبق قوانین جهانی آرشیو، از هر فیلم تنها سه دقیقه می‌شود فیلم در اختیار فیلمساز قرار داده شود و این کار ما را هم سخت تر کرده بود.

مهمترین و اصلی‌ترین سختی ساخت مستند تاریخی به خاطر همین عدم دسترسی به آرشیوها و کمبود منابع آرشیوی است که باعث می‌شود مستندساز از بعضی چیزها که ایده آلش است، چشم پوشی کند.

همینطور بخشی از آرشیو به کاربرده شده در این فیلم نیز مربوط به مستندی است به نام آن سوی ارس که یک فیلمساز روسی آن را ساخته است و فیلمخانه ملی هم این فیلم را نداشت و من برای پیدا کردن این فیلم تلاش زیادی را به عمل آوردم.

ایرنا. سخن آخر.

من و همسرم در جریان ساخت این اثر، به یک داستان ملودرام برخوردیم که فیلمنامه‌اش را هم نوشته ایم که با آماده شدن آن در حال رایزنی هستیم تا اولین فیلم داستانی‌مان را بسازیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha