به گزارش روز شنبه گروه علم و آموزش ایرنا از وزارت علوم، عبدالله صلواتی در ششمین جلسه از سلسله وبینارهای بزرگداشت مکتب سردار دلها با عنوان پدیدارشناسی شخصیت سردار مقاومت و مهر گفت: وجود شهید سلیمانی سراسر عشق به خدا و اهل بیت (ع) است. اگر بخواهیم از سردار سلیمانی سخن بگوییم باید با شرح عشق سخن گفت.
استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ادامه داد: سردار سلیمانی ویژگیهایی داشتند که کمتر کسی از آنها برخوردار بود. همچنین در او خصیصههایی وجود دارد که این خصیصهها ویژگیهای رفتاری و اخلاقی او را شکل داده است.
متغیرهای پدیدارشناسانه در تحلیل شخصیت سردار دلها
صلواتی اضافه کرد: حیرت یکی از متغیرهای پدیدارشناسانه برای بررسی شخصیت رفتاری شهید سلیمانی است؛ حیرت یک متغیر رفتار پدیدارشناسانه است. از متغیر حیرت برای بررسی شخصیت افرادی استفاده میشود که شخصیت پیچیدهای دارند. در واقع حیرت چیزی متفاوتتر از کنجکاوی ساده است. این متغیر برای ایجاد تشنگی و ترغیب شناختن بیشتر مسئله استفاده می شود. التفات یکی دیگر از متغیرهای پدیدارشناسانه است. التفات به شناخت تجربه زیسته و تقویت عمل ادراک کمک خواهد کرد. متغیر دیگر مربوط به بحث افق است.
استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با بیان اینکه همه ما حاج قاسم را به عنوان سردار دلها میشناسیم، اظهار کرد: سردار بودن تنها ویژگی حاج قاسم نیست و اگر تنها روی این موضوع تمرکز کنیم قطعاً از دیگر ابعاد شخصیتی ایشان غافل خواهیم بود. سردار سلیمانی در مباحث اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی تنها جلوی پای خود را نمیدید بلکه افق و آینده را در نظر میگرفت. مثلاً حاج قاسم میگفت جمهوری اسلامی حرم است و اگر این حرم از بین برود دیگر حرمها هم از بین خواهند رفت و برهمین اساس به جنگ با داعش رفت.
صلواتی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران، حرم است و برای حفاظت از آن باید تلاش کرد و این یعنی نگاه راهبردی. به تعبیر حاج قاسم کل ایران حرم و قرارگاه امام حسین (ع) است. از سوی دیگر این شهید بزرگوار مردمدار بود و ایشان در وصیتنامهاش بیان میکند که دوست دارم تا ابد مردم کرمان با ولایت همراه بمانند.
علاقه سردار سلیمانی به فطرت
وی با اشاره به اینکه سردار سلیمانی برای شهادت ارزش قائل بود ولی علاقه ایشان به شهادت به معنای این نیست که از زندگی غافل بود، اظهار کرد: بلکه ایشان در زندگی به رنگها و فطرت توجه میکرد و درصدد زندگی درست و خدمت به مردم بود.
استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی گفت: شهید سلیمانی به دنبال جنت ذات بود و هرگز بهشت را به خاطر نعماتش نخواسته بلکه بهشت را برای مالک آن، که خداوند است خواسته و به همین دلیل او در پی جنت ذات بود. شهید سلیمانی شهدا را محور اتصال افراد با خداوند میدانست و معتقد بود برای اتصال به خدا باید به شهدا متوسل شد.
نگاه شهید سلیمانی به ولایت
وی گفت: شهید سلیمانی ولایتمدار بود و خدا را در همه عرصهها در نظر داشت. او هم به ولایت اقتدا میکرد و هم از او دفاع میکرد و تأکید داشت جهان اسلام نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و فقهی و همچنین ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت میدانست. همچنین او معتقد بود که جمهوری اسلامی یک خیمه است و اگر این خیمه آسیب ببیند دیگران هم آسیب خواهند دید.
استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بیان کرد: حاج قاسم مدیر خوبی هم بود و با سیاسیون چه اصلاحطلب و چه اصولگرا ارتباط خوبی داشت. او شرط با هم بودن را توافق روی اصول میدانست و اصول را به معنای اعتقاد عملی به ولایت فقیه، اعتقاد قلبی به جمهوری اسلامی، به کارگیری افراد پاکدست، مقابله با فساد و دوری از تجملات، عبادت دانستن احترام به مردم و خدمت به مردم و غیره تفسیر میکرد.
صلواتی ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای شهید سلیمانی این بود که او فردی قدردان بود و همچنین شخصیت او به حدی والا بود که همیشه مورد احترام دشمنان هم قرار داشت. حاج قاسم علاوه بر فضایل اخلاقی، فضایل فکری مانند شجاعت را هم داشت. او به فرهنگ و هنر علاقه داشت و اهل مطالعه بود و از فضیلت سادگی به شدت بهرهمند بود و استکبارستیز و ظلمستیز بود و سلامت نفس و رهایی از تعلقات داشت. همچنین اهل بصیرت و اخلاص و تعهد بود.
وی گفت: یکی از خصایصی که کمتر به آن توجه شده و تمام ویژگیهای قبلیاش را در بر میگیرد؛ فقر وجودی است فقر وجودی یعنی اینکه از همه علایق تهی شده طوری که حتی ایثار خودش را هم نمیبیند. سردار دل ها از خودش تهی شد و سردار بودنش را هم نمیدید و کسی که به این درجه از معنویت برسد توجه و حب خدا شامل حال او میشود. کمالات سردار سلیمانی با این ویژگی اصالت پیدا کرده است.
استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی گفت: سردار سلیمانی این همه ویژگی دارد ولی در وصیتنامهاش وقتی با خدا مواجه میشود میگوید من هیچ چیز از خود ندارم و این یعنی فقر وجودی. فقر وجودی در تخصص نظامی حاج قاسم بصیرتهای نظامی به وجود آورد و بصیرت ولایتمدارانه او را رقم زد و همچنین فقر وجودی حاج قاسم شخصیت او را ساخت.
صلواتی اظهار کرد: شخصیت حاج قاسم را نمیتوان به عنوان یک شخصیت بدیهی در نظر گرفت و اگر از بداهت خارج شویم میتوان شخصیت این فرد را در قالب مؤلفه حیرت بررسی کرد. همچنین حاج قاسم را نباید محدود به یک منطقه دانست بلکه باید شخصیت او را فراتر از این منطقه در نظر داشت. شخصیت حاج قاسم را نباید محدود به زمان و دوره خاص بررسی کرد و از سوی دیگر نماهای پدیداری حاج قاسم را باید مدنظر داشت.
نظر شما