به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، قوای زرهیِ ایران از دو محور و نیروهای پیاده از محور سوم شروع به انجام عملیات کردند. در موقعیت مکانی «سه راهی آبادان و کوی ذوالفقاریه» که نیروهای پیاده حمله کرده بودند، خط نیروهای ارتش صدام درهم شکسته شد و تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند، اما به دلیل عدم کامیابی در پیشروی در دو محور دیگر، نیروهای مذکور موفق به تثبیت موقعیت خود نشدند و مجبور به عقب نشینی شدند.
به این ترتیب عملیات که در اولین مرحله نتوانسته بود به اهداف خود دست یابد، با توقف در مرحله بعد مواجه شد و ناکامی مرحله نخست سبب شد تا انجام اینگونه عملیات های گسترده تا زمان عزل بنی صدر از مقام فرماندهی کل قوای مسلح منتفی شود.
در این عملیات هدف نیروهای زمینی ارتش، سپاه پاسداران و ستاد جنگ های نامنظم آزادسازی سرپل اشغالی دشمن در شرق کارون، آزاد کردن جاده ماهشهر-آبادان و شکست محاصره چهار ماهه شهر آبادان و بازپس گیری ساحل شرقی رود کارون و رسیدن به مرزهای بین المللی بود.
استعداد رزمی ایران در عملیات توکل حدود هشت هزار نفر از تیپ ۳۷ زرهی شیراز، تیپ ۲ پیاده از لشکر ۷۷ پیاده، گردان ۱۴۴ پیاده از لشکر ۲۱ پیاده، گردان ۲۴۶ تانک از لشکر ۷۷ پیاده، گردان ۲۰۱ ژاندارمری، نیروهای سپاه آبادان، نیروهای مردمی بود.
در این عملیات ۳۷۰ تن شهید و مفقود الاثر و ۳۰۰ نفر مجروح شدند.
علل شکست عملیات توکل
عملیات توکل آخرین تلاش زرهی ایران در طی جنگ ایران و عراق بود تقریبا تمامی اشکالاتی را که به عملیات نصر می توان وارد دانست در مورد عملیات توکل نیز صادق است. عدم توجه به شناسایی مواضع دشمن، استفاده از نیروهای زرهی اندک، زمین نامناسب برای مانور زرهی، عدم مقابله با آتش ضدزرهی دشمن، نبود پشتیبانی هوایی کافی و ناهماهنگی بین نیروی های ارتش و سپاه سبب شد تا این عملیات نیز با شکست مواجه شود.
البته طرح ریزی مانور با دقت خوبی انجام شده بود و همین طرح مانور با اندکی تغییرات در عملیات ثامن الائمه دوباره بکارگرفته شد و با موفقیت توانست به حصر آبادان پایان دهد. البته موفقیت در عملیات ثامن الائمه با نیرویی به مراتب بیشتر و هماهنگی کامل بین ارتش و سپاه پاسداران بوجود آمد.
عملیات توکل میخی بود بر تابوت جنگ زرهی در طی هشت سال جنگ ایران و عراقاما بزرگترین تأثیری که شکست در عملیات های نصر و توکل در ذهن فرماندهان نظامی وقت (سپاه و ارتش) گذاشت این بود که حمله زرهی به تنهایی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن کافی نیست. همین ذهنیت سبب شد تا اندیشه جنگ زرهی از روی میز نقشه کشی ارتش برداشته شود و زرهی تبدیل به توپخانه پشتیبانی پیاده نظام شد.
استفاده از زرهی در نقش فرعی توپخانه متحرک و عدم استفاده از توانایی های بالقوه حمله زرهی بعدها هزینه زیادی بر نیروهای نظامی ایران تحمیل کردند. در موارد زیادی که خطوط اول دشمن توسط حمله پیاده نظام شکسته می شد و فرصتی برای رخنه عمیق زرهی در پشت جبهه دشمن به وجود می آمد چون اصولا اعتقادی به حمله زرهی در فرماندهان نبود از این فرصت ها استفاده ای نمی شد و اینگونه فرصت سوزی ها حتی پیروزی های اولیه در طی نبرد را هم به باد می دادند.
بزرگترین نمونه این فرصت ها پیروزی اولیه حمله ایران در طی عملیات رمضان بود. در طی مرحله اول عملیات رمضان قرارگاه فتح توانست تا از زیر مثلثی های عراق رد شده و خود را تا نهر کتائب برساند. اگر یک نیروی ذخیره زرهی در اختیار این قرارگاه بود می توانست از رخنه ای که بین کانال ماهی و مثلثی ها به وجود آمده بود، استفاده کند و عقبه دشمن را مورد حمله قرار دهد. هرچه که بود، عملیات توکل میخی بود بر تابوت جنگ زرهی در طی هشت سال جنگ ایران و عراق.
نظر شما