به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب فلسفۀ اخلاق و جهانبینی (جلد ششم) از گزیدۀ آثار ششجلدی ویلهلم دیلتای عمیقترین دیدگاههای او را در مورد ماهیت فلسفه و چگونگی هدایت کنشهای انسانی توسط آن به نمایش میگذارد.
این نوشتهها یک دوره درسگفتار مفصل درباره اخلاق، دو متن کوتاه درباره بحران فلسفه، یک رساله بلند درباره ماهیت متغیر فلسفه، شناختهشدهترین رساله وی درباره انواع جهان بینیها، و رساله پایانی درباره عمق دیانت (تدین) در تجربه زیسته را دربر میگیرند. این آثار متعلق است به دو دهه پایانی زندگی دیلتای: دوره درس گفتار اخلاق در ۱۹۸۰ ارائه شد و رساله دینی دقیقا پیش از مرگ او در سال ۱۹۱۱ نوشته شده است.
در تمام این نوشتهها دیلتای در مورد تاریخ مسائل انسانی با نگاهی به آینده میاندیشد. در اینجا تاکید کمتری متوجه مسائل نظری و ارزشی است که برای فهم حیات و تاریخ انسانی اساسی اند و در بیشتر نوشتههای او انتشار یافته اند.
جلد ششم از گزیده آثار ششجلدی ویلهلم دیلتای با عنوان فلسفه اخلاق و جهانبینی عمدتا به آثار دیلتای در دوره پس از سال ١٩٠٠ اختصاص دارد. در پارههای ششگانه این کتاب درباره سه موضوع بحث شده است: فلسفه اخلاق، ماهیت معرفت فلسفی، و جهانبینی. دیلتای در بحث فلسفه اخلاق ضمن اشاره به موضوعات فلسفه اخلاق، از افلاطون تا دستگاههای قرن نوزدهم، نظر مستقل خود درباره اخلاق را بر اساس «فلسفه زندگی» بیان میکند. در مبحث دوم دیلتای کوشیده است ذات فلسفه را بیان کند.
دیلتای صورتهای تاریخی تفکر فلسفی، از جمله دوره یونانی، دوره قرون وسطی، و دوران جدید، را تحلیل و واکاوی کرده و درباره سیلان تاریخی فلسفه و پیوند فلسفه با سایر عناصر فرهنگ همچون علم، هنر، ادبیات و دین کندوکاو کرده است. دیلتای در مبحث سوم کتاب به تشریح جهانبینیها دست یافته است. او سه نوع جهانبینی شاعرانه، دینی و فلسفی را از هم متمایز کرده است و ادعا میکند که روند رشد جهانبینیها از شاعرانه به فلسفی است.
از نظر او جهانبینیهای شاعرانه و دینی برای رسیدن به ثبات و انسجام به جهانبینی فلسفی تبدیل میشوند. پارههای چهارم («ذات فلسفه») و پنجم («انواع جهانبینی و بسط و رشد آنها در نظامهای مابعدالطبیعی») این مجلد از آثار مشهور دیلتای هستند که بر فیلسوفان بزرگ بعدی همچون هایدگر تاثیر گذاشتند.
همه رسالههای این مجلد نشان میدهد که دیلتای سهم بسزایی هم در فلسفه علمی و هم در فلسفه نظری دارد. و دغدغه دیلتای از اخلاق اجتماعی او گرفته تا کوششهایش برای استقرار فلسفه در بستری اجتماعی- فرهنگی و تعریف نقش آن در پالایش جهانبینیها وجود ندارد که بتواند معنای زندگی را تماما فصلبندی کند، هیچ پیشرفت سادهای از تجلیات دیمیِ ایتدایی جهانی بینیها به صورتهای هنری و فلسفی آنها وجود ندارد.
به نظر میرسد که دیلتای به لحاظ شخصی بیش از همه مجذوب جهان بینی فلسفیِ ایدئالیسم ابژکتیو(اصالت معنای برون ذهنی) به دلیل جامعیت آن بوده است، اما همچنین به این دلیل که تعبیرات دینی و شاعرانه بیشتر وامدار این جهانبینی بودهاند.
این کتاب با عنوان Ethical and World-View Philosophy در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.
درباره نویسنده:
ویلهلم دیلتای زاده ۱۹ نوامبر ۱۸۳۳ و درگذشته یکم اکتبر ۱۹۱۱ مورخ، جامعهشناس، روانشناس و فیلسوف آلمانیست. او و ماکس وبر از بنیانگذاران جامعهشناسی تفهیمی بهشمار میرود. دیلتای از جمله اندیشمندانی است که آثارش به زبان انگلیسی قدری دیر ترجمه شدهاند. آثار این فیلسوف در سال ۱۹۸۹ به زبان انگلیسی برگردان شدند.
قسمتی از متن کتاب
شفقت و تاثیر اندوهبار
همدلی نفش بزرگی در تمام اشعار اندوهبار و دراماتیک بازی میکند، زیرا امر اندوهبار با رنج سروکار دارد.
با وجود این، شفقت صرفا احساسی است که مقدم بر عاطفه اندوهبار است. (عاطفه اندوهبار نوعی همدلی) مبتنی بر برانگیختگی، درک خیالی و بازآفرینی است. آگاهی از همانندی بخشی از آن است و در واقع آن را به سطعی عالیتر ارتقا میدهد.
پس، نوعی آگاهی از همبستگی تقدیر انسان براین اساس بنا شده است. ما طرحهایی از بزرگترین رنجدیدگان را در آیینۀ جادیوی اغراق آمیز صحنۀ نمایش میبینیم. به این ترتیب (شاه)لیر هرجایی که ناسپاسی به عنوان نقصی اخلاقی یا بیعدالتی احساس میشود حضور دراد؛ و هملت هرجایی که حساسیت اخلاقی با ماشینزدگی خشن و سخت جهان مواجه میشود حضور دارد.
فاوست به گرچن میگوید: «بدبختیهای تمام انسان مرا در بر گرفته است.» نگاهی اجمالی به همبستگی (و) اجتماع (به این ترتیب، کلیت عاطفی) به یکباره تنشهای درونی راتقویت و روان میکند. درد زیستن به موجود زنده منتقل میشود. شیلر در Xenien از «تقدیر غولآسا و عظیمی که انسانها را تعالی میبخشد، اما آنها را در هم میکوبد» سخن گفته است. چرا تراژدی؟ آگاهی از فهم برخاسته است، اما نهایت زندگی، دست کم تنش نهایی آن، دیدنِ نزدیک شدن مرگ و نترسیدن از آن است. (صفحه ۱۵۸ و ۱۵۹)
کتاب «فلسفه اخلاق و جهانبینی» نوشته ویلهلم دیلتای وترجمه منوچهر صانعی درهبیدی در شمارگان ۷۷۰ نسخه، در قطع وزیری و با ۴۴۸ صفحه در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.
نظر شما