مستند خوش ساخت ضد۳ به کارگردانی محسن کریمیان که محصول مرکز مستند سوره است، در یکی از قسمتهای خود با عنوان سراب مصنوعی به خوبی و هوشمندانه به تسلط زیست مجازی بر زندگی انسانها اشاره دارد و به طور صریح به عوارض آشکار و پنهان و تاثیر هوش مصنوعی میپردازد.
سراب مصنوعی این بار از داستان تغییرات بنیادی و ناگزیری سخن میگوید که به زودی همه ما را غافلگیر خواهد ساخت. این قسمت از مستند ضد۳ بسیار خوش ساخت، منطقی و ارزش چندین بار دیدن را دارد و با تماشای آن بیینده به فکر فرو میرود که چه نسبتی بین جامعه و تکنولوژی هوش مصنوعی وجود دارد؟
مستند سراب مصنوعی از فیلم her آغاز میشود که بازیگر قصه آن «من» و «شما» هستیم؛ سرگردان و متحیر و همچنین تنها و سرگشته که به یکباره با فناوری جدیدی از جنس ربات ارتباط برقرار میکند. فیلم her سرگذشت هر کدام از ماست که بنابر حال و روز خودمان علاقهمند به ارتباط با رباتها میشویم، با او زندگی میکنیم و میخواهیم خوی عاطفی بگیریم.
سراب مصنوعی در مستند ضد۳ بسیار خوش ساخت، منطقی و ارزش چندین بار دیدن را دارد و با تماشای آن بیینده به فکر فرو میرود که چه نسبتی بین جامعه و تکنولوژی هوش مصنوعی وجود دارد؟مستند سراب مصنوعی؛ پر از فراز و نشیب و پر از نهیبهای جدی است که به مخاطبش طعنه میزند، آرامش خیالی او را با ترسیم آینده ترسناک و مبهم برهم میزند و به او یادآور میشود که آینده هولناک نه چندان دوری در انتظار اوست. مستند خبر از مهمان ناخواندهای میدهد که به زودی از راه میرسد، نسل جدیدی از GPT۴ و GPT۵ که با سرعت ۳ تا ۵ هزار برابر هوش انسان عمل میکنند؛ رباتهایی که از الگوریتمها و دستورالعملهای خاص تبعیت میکنند و فوق هوشمند و منطقی در همه جا هستند.
شبکههای اجتماعی و سکوها (پلتفرمها) دیگر به نوعی مونس تنهایی بسیاری از افراد محسوب میشوند. این رباتها همه جا و همه وقت هستند. کافیست از آن هر سوالی که خواستیم بپرسیم و پاسخ فوری «چطور میتوانم به شما کمک کنم؟» را دریافت کنیم. رباتهایی که فاقد احساسند و معنوی نیستند، اما به زعم خودشان برای کمک به انسان حاضرند و نمیدانند که با آمدنشان حریم خصوصی ما انسانها نقض خواهد شد. آنها غافلند از این که حضورشان موجب مرگ انسانیت ما خواهد شد، اما کماکان میگویند من برای کمک به شما آمدهام. مستند سراب مصنوعی پر از دوگانههایی است که به طور همزمان و توامان با هم حضور دارند. دوگانههایی از جنس فرصت و تهدید! بیم و امید!!
این میهمان ناخوانده همان گمانهها و پیشبینیهای صاحب نظران هوشمند نیم قرن اخیر است که تلاش کردند به ما گوشزد کنند و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فناوریهای نوین را آشکار سازند. طرفداران و یا مخالفانی که از بیمها و امیدها گفتند و امروز بسیاری از پیشبینیهای آنان را میتوان در طیف خوش بینان و بدبینان قرار داد.
نگاه خوش بینان و بدبینان به فناوری های نوین
اندرو فینبرگ (Andrew Feenberg) فیلسوف فناوری اهل آمریکا(متولد۱۹۴۳)، به عنوان متفکر انتقادی یکی از آنهاست. او منتقدی خوشبین است و میگوید «تحت سلطه درآمدن ما انسانها توسط فناوری یک فرصت است و اصلاح مسیر توسعه انسان به کمک فناوریها وتکنولوژیهای جدید نه تنها خطرناک نیست و پیامدهای نامطلوبی ندارد بلکه حل بحران فضای فناورانه حاکم را بر پایه ارزشهای دموکراتیک جامعه باید مورد توجه قرار داد». او خوشبین به آینده انسان است زیرا معتقدست فناوری تنها مجموعهای از ابزارهای صرف نیست که اهداف ما را عملی کند، بلکه مانند هوایی است که در آن نفس میکشیم و برای محقق ساختن مدرنیتهای بدیل که بر پایه محدوده وسیعتری از ارزشها شکل میگیرد. او میگوید«اگر هم پیامدهای منفی وجود داشته باشند حتما راهکارهای عملی در این راه وجود دارد.»
هرچند که مردم حق زیادی برای مداخله در طراحی نظام تکنولوژیک را ندارند؛ از نظر آنها جایگزین ارزشهای دموکراتیک به جای ارزشهای سرمایهداری یکی از راهکارهای جدی استاما در سر دیگر طیف، بدبینانی چون هربرت مارکوزه (Herbert Marcuse) و هم مکتبیهایش قرار دارند. از نظرآنها ما با وضعیت انسان تک ساحتی مواجه شدیم. مارکوزه از عقلانیت فناورانه بحث میکند و معتقداست «تسلط بر طبیعت از طریق دانش و تکنولوژی شکل جدیدی از تسلط بر بشریت است. جامعه جدید خود به خود در اثر فناورانه شدن امور و روابط که به بهرهبری مادی بیشتر انسان میانجامد، توسعه مییابد.» مارکوزه بیم آن دارد که جامعهسازی در نزاعی برای زنده ماندن و استثمار انسانی و عقلانیت علمی و طبیعی صورت میگیرد.
خوشبینانی نظیر اندرو فینبرگ به این دلیل به فناوری امیدوارند؛ چون فناوری را ترکیبی از عوامل فنی و اجتماعی میدانند که برای مطالعه آن باید از دانشهای مربوط به اجتماع بهره گرفت. آنها لازمه هرنوع توسعه در جامعه را فناوری میدانند. فینبرگ خوشبین است زیرا فناوری را یک فرایند میداند نه مجموعهای از محصولات تمام شده، پس امکان و شانس دخالت و تغییر توسط انسان در آن وجود دارد. از نظر وی فناوری یک ویژگی امکانی دارد و تکنولوژی تصدیق مادی برای نظم اجتماعی که آن را تعیّن بخشیده است.
اما بدبینان هم توجیهات خود را دارند و آینده انسان را تیره و تار میبینند. عینک سیاه آنان نمیگذارد که به انسان، تاریخ و جامعه نوعی دیگر توجه کنند. بنابر پیشبینی آنان، فناوری به نهادهای اقتصادی و سیاسی اجازه میدهد تا انسان را به صورت چیزی درآورند که ممکن است مورد بهرهبرداری قرار گیرد. از نظر آنان انسان در جامعه ذات فرعی و عرضی به حساب میآید، زیرا صنعت نیز مانند سیاست، نظریههای انسانی، آزادی و خردمندی را از همان ابتدا محکوم کرده است. در حالی که خوشبینان معتقدند این ارزشهای اجتماعی است که بر شکلگیری فضای مجازی اثر دارد. هرچند که عموم مردم حق زیاد برای مداخله در طراحی نظام تکنولوژیک را ندارند؛ از نظر آنها جایگزین ارزشهای دموکراتیک به جای ارزشهای سرمایهداری یکی از راهکارهای جدی است.
در مقابل بدبینان بقایای امید را به نیروهای انقلابی جدید که از بطن جامعه سر برخواهند آورد، میدانند. آنها معتقدند غلبه کمبود مادی در جوامع صنعتی پیشرفته شرایط برای انسان را از طریق آزادی جنسی بر اساس اصل لذت به عنوان مبنای یک رهایی جامعه بر کلیه روابط اجتماعی اثر میگذارد.
فناوری حاصل غلبه فرهنگ و ساختار قدرت سرمایهداری است
صرف نظر از آراء و نظر خوشبینان و بدبینان، بر اساس شواهد و مستندات موجود، آنچه هویداست، تاثیر پیامدهای منفی فناوریهایی چون هوش مصنوعی بیشتر از پیامدهای مثبت آن است و احتمال رخداد احتمالات و بحرانیهای انسانی و اجتماعی که توسط بدبینان مطرح شد، بیشتر از رخداد آرمانی خوشبینان است. اما به زعم نگارنده، میتوان نگاه سومی به رشد و پیشرفت فناوریها و تکنولوژیهای نوین داشت و با احتیاط کامل البته واقعبینانه بنابر مقتضیات جامعه خود پاسخ به پرسش آغازین یعنی «هم اکنون چه نسبتی بین جامعه با فناوریهای جدید (رباتها و هوش مصنوعی) وجود دارد؟» ارایه داد.
فناوریها با اختراع همراه ارزشها و فرهنگ جامعه سرمایهداری نهادینه و با منطق عمومی سودآوری همراستا شده، فناوری حاصل غلبه فرهنگ و ساختارقدرت سرمایهداری است که ارزشها را در جامعه به رسمیت میبخشدهرچند کریمیان در مستند سراب مصنوعی به صورت انضمامی به پرسش فوق پاسخ داده و از فرصتها و تهدیدهایی که بشر به زودی با آن مواجه میشود اخطار میدهد اما به صورت تلویحی، به دست پنهان نظامهای سیاسی - اقتصادی نیز اشاره دارد. به عبارت دیگر پاسخ به این پرسش به امکانات و اقتضائات دولتها، رویکرد سیاستگذاران و برنامهریزان بستگی دارد. در واقع، یکی از نقاط اختلاف بین جوامع پیشرفته با درجه توسعه یافتگی و جوامع کمتر توسعه یافته در این است که بستر پیدایش و گسترش فناوریهای نوین و ابزارهای ارتباطی از سالها قبل در نظامهای توسعه یافته شکل گرفته است. فناوریها با اختراع همراه ارزشها و فرهنگ جامعه سرمایهداری نهادینه و با منطق عمومی سودآوری همراستا شده است.
بیش از نود سال است که در جوامع پیشرفته آنها از علم یادگیری ماشین بحث شده است، مسئولان و برنامهریزان بر اساس حکمرانی شفاف مردم جامعه را آماده کردند که فنون برآمده از فضا و فرهنگ سرمایه داری است و نفوذ ارزشهایش را در جامعه تزریق میکند، فناوری حاصل غلبه فرهنگ و ساختار قدرت سرمایهداری است که ارزشها را در جامعه به رسمیت میبخشد و مردم جامعه هم پذیرفتهاند که این ابزارها به منظور تفکر حداکثر بهرهمندی بشر از طبیعت و حداکثر رفاه، انسان غربی است و فناوری های نوین ارتباطی برای رفع نیاز آنان طراحی شده است.
در مقابل در جوامع کمتر توسعه یافته که عمدتا با تاخر فرهنگی روبرو هستند، داستانشان به شکل دیگری رقم خورده است، هرچند که ورود فناوری های جدید در این جوامع از جمله ایران با اقبال خوبی مواجه بوده، اما با محدودیتهای زیرساختی و تنظیمگری، راه رشد فناوری مسدود شده است. در حالی که ماراتن کشورهای مختلف جهان برای پیشیگرفتن از یکدیگر در بهرهگیری از هوش مصنوعی و کاربردهایش هر روز جدیتر میشود، این فناوری هنوز در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیگانه است. و تلاش و عزمی جهت آگاهی عمومی به چشم نمیخورد.
پیش به سوی زندگی راحت یا پیش به سوی بحرانهای قطعی؟
همزمان با تلاش کشورهای جهان برای قانونگذاری در زمینه استفاده از قابلیتهای هوش مصنوعی و همچنین سرمایهگذاری و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای توسعه این فناوری، در کشور ما همچنان مشکلات زیرساختی حوزه ارتباطات و اینترنت حرکت به سمت استفاده از هوش مصنوعی را کُند کرده است. در جامعه ما این فناوریهای پیشرفته در پزشکی، نرمافزاری، صنعت، پیشبینی وضع آب و هوا، خدمات، کشاورزی، خودروسازی، حفاریهای نفتی ورود کرده اما تعداد زیادی از مردم جامعه از الفبای هوش مصنوعی هیچ مطلع نیستند. کسب وکارها در حوزه هوش مصنوعی نوآورانه هستند اما دولت قانونی برای آن ندارد.
در دنیایی که در آن زندگی میکنیم اگر مطابق با رویکرد خوشبینان، هوش مصنوعی نوید روزهای خوش؛ زندگی راحت و پر از آسایش، خانه هوشمند، ماشینهای خودران، ابزارهای سلامت، لباسهای اینترنتی، عینکهایی با امکان ثبت و ضبط رویدادها برای کشورهای پیشرفته داده میشود اما برای بسیاری از دیگری از کشورها رویکرد بدبینان تحقق پیدا میکند و هوش مصنوعی بحرانی بر بحران اقلیم، بحران سیاست، بحران اقتصاد، بحران اجتماع و بحران فرهنگ خواهد افزود.
مستند سراب مصنوعی را باید مسئولان و سیاستگذاران کشور ببینند تا بدانند از میان دوگانه پیش به سوی زندگی راحت یا پیش به سوی بحرانهای قطعی و تشدید شده، یکی را برگزینند. آنها باید هرچه سریعتر به این آگاهی دست یابند که ورود رباتهای نسل جدید برای همه انسانهای دنیا نوید دوگانه فرصت و تهدید را میدهد، اما بدون شک سهم تهدیدش برای جامعه ما که هیچ برنامهای ندارد، بیشتر خواهد بود.
نظر شما