۲ فروردین ۱۴۰۳، ۹:۱۸
کد خبر: 85423618
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

شهدای فارس در قاب ایرنا؛ زنده‌نام خلیل مطهرنیا

۲ فروردین ۱۴۰۳، ۹:۱۸
کد خبر: 85423618
شهدای فارس در قاب ایرنا؛ زنده‌نام خلیل مطهرنیا

شیراز – ایرنا – خلیل مطهرنیا، جوانی اهل مطالعه و تلاش بود که از هنگام دانش‌آموزی تا شهادت در کربلای پنج آرام و قرار نداشت؛ با همه موفقیت‌هایی که با دلیرمردی و شجاعت به دست آورده بود اما هیچگاه خودنمایی نمی‌کرد و به گفته همرزمانش یاد خدا را بر هر چیز مقدم می‌دانست.

به گزارش خبرنگار ایرنا، شهید خلیل مطهرنیا در مهرماه ۱۳۳۸ در خانواده ای با ایمان در قصبه علی آباد از توابع جهرم به دنیا آمد، دوران آموزش ابتدایی را در دبستان عشایری گذراند و برای ادامه تحصیل وارد مدرسه راهنمایی سعادت جهرم شد؛ در اوقات فراغت کار هم می‌کرد، چرا که دوست داشت از زحمات و دسترنج خود، زندگی‌اش را اداره کند. به اندازه ای کار می کرد که مخارج دوران تحصیل خود را تامین می کرد و کمتر می شد از خانواده چیزی بخواهد در صورتی که خانواده به آسانی قادر به تهیه تمام احتیاجات او بود.

او بسیار اهل مطالعه بود و سال ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی موفق به اخذ دیپلم در رشته علوم تجربی شد و در کنکور سراسری در دانشگاه شیراز پذیرفته شد اما چون مصادف با انقلاب فرهنگی شد، به دانشگاه نرفت و در سال ۱۳۵۸ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان جهرم در آمد.

پس از گذراندن دوره‌های مختلف آموزش‌های نظامی عقیدتی مشغول خدمت شد و بعد از فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی یکی از بنیانگذاران اصلی بسیج و تشکیل دهندگان گروه‌های مقاومت شد و مدتها بعنوان مسئول سازماندهی و عملیات در واحد بسیج بود.

خلیل با آغاز جنگ تحمیلی، ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عزم خویش را برای مبارزه با ظلم و فساد و تجاوز و وحشی گری‌های صدامیان جزم کرد. در آن زمان ارتش بعثی در خوزستان تا آبادان و دروازه های اهواز ، سوسنگرد ، بستان و شوش و دروازه های دزفول پیش آمده بود و در منطقه نفت شهر ، قصرشیرین ، سر پل ذهاب و بانه پیشروی کرده بود.

آثار جنایات وحشیانه این رژیم هنوز نمایان است و گورستان‌های دسته جمعی از زنان و دختران و کودکان بی گناه در سوسنگرد و قبرستان دختران زنده به گور شده بستان و هزاران جنایات دیگر شاهد این مدعاست؛ شهید مطهرنیا چنین چیزهایی را می دید و روح دلیری و مردانگی و غیرت و جوانمردی به او اجازه نمی داد که برادران و خواهرانش در مرزهای کشور این چنین پایمال چکمه های دژخیمان بعثی شود و او به آرامی عمر خویش را سپری کند.

خلیل از روزی که پا به عرصه پیکار گذاشت تا زمان شهادتش لحظه ای آرام نگرفت و از فکر جنگ غافل شد، از حصر آبادان تا عملیات کربلای ۵ که به دیار نور شتافت هفت سال مداوم در جبهه ها حضور داشت و کمتر عملیاتی بود که خلیل موفق به شرکت در آن نمی شد ؛ در رمضان ، محرم و والفجر یک و والفجر ۲، والفجر ۸ ، خیبر، بدر ، کربلای ۴ و ۵ شرکت داشت و بارها تا سرحد شهادت به پیش رفت و چندین بار به شدت سر و صورت و دست و پا و پهلویش مجروح شد ولی خدا نخواست که با چنین زخم‌هایی به شهادت برسد بلکه او دوست داشت که مثل مولایش حسین (ع) سر در بدن نداشته باشد و تا فردای قیامت سربلند و سرافراز باشد.

خلیل در عملیات رمضان بعنوان فرماندهی گردان وارد عمل و بعد از آن به سمت فرماندهی طرح عملیات لشکر المهدی منصوب شد. او در اواخر قبل از عملیات کربلای ۴ در حال گذراندن عالی ترین دوره فرماندهی در تهران بود که با شروع عملیات کربلای ۴ آنجا را رها کرد و خود را به عملیات رسانید . در فاصله بین عملیات کربلای ۴ تا کربلای ۵ حتی به مرخصی هم نرفت.

خلیل مطهرنیا بیرون از خاکریزها

او در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که حاصل آن ۲ فرزند به نامهای سجاد و فاطمه شد؛ علاقه زیادی به همسر و فرزندانش داشت و همیشه به همسرش سفارش می‌کرد که فرزندان را طبق موازین و دستورات اسلامی تربیت کند.

او بیشتر اوقات روزه بود و در این مدت به منزل شهدا و مجروحان سرکشی و بسیاری از اوقات در دبیرستان‌ها و مدارس سخنرانی می‌کرد.

مطالعات پی گیری در زمینه های مختلف اعتقادی ، مذهبی ، اجتماعی ، سیاسی ، تدریجی و مخصوصاً کتب تفاسیر داشت و گاهی اوقات ۱۳ _ ۱۲ ساعت مطالعه می کرد و اکثر اوقات در حالت سکوت و خاموشی به سر می برد و کمتر صحبت می کرد مانوس با قرآن بود و خطبه‌های نور نهج البلاغه را فرا گرفته و به دعا و نمازهای جمعه و جماعات و دیگر مسائل اسلامی اهمیت زیادی قائل می‌شد و کمتر می‌شد که صبحها زیارت عاشورا نخواند.

خلیل بسیار متواضع بود او اهل خود نمایی و شهرت نبود و به راستی کسی که با خدا پیونده داشته باشد هیچ چیز نمی تواند او را نزد یاد خدا باز دارد . او فاتح عملیات والفجر ۲ پادگان نظامی حاج عمران بود او در عملیات بزرگ تعیین کننده خیبر و بدر و والفجر هشت نقش برجسته ای داشت شجاعت او در عملیات کربلای پنج زبانزد عام و خاص بود دوباره تا سرحد شهادت پیش رفته بود و زخمهای کاری بر سر و صورت و پشت و پهلو داشت .

سفر با بال شهادت

بالاخره پس از طی این مراحل و سختی هایی که کشیده بود لحظه موعود فرا رسید و در مرحله پنجم عملیات کربلای ۵ در مرز شلمچه ضامن حیات اسلام شد و سر خویش را تقدیم دوست کرد و جسم مطهر و بی سرش را در سحرگاه پنجشنبه نهم بهمن ۶۵ با انبوه و کثرت بی‌سابقه ملت قهرمان و شهید پرور جهرم تشیع کردند و در کنار دیگر همرزمان شهیدش در گلزار شهدا (قبرستان فردوس) به خاک سپرده شد.

یکی از همرزمانش درباره خلیل گفته است در مواقع عملیات همه حتی فرمانده دلگرم از وجود او بودند چرا که متفکر و جنگجویی بی باک بود و نه تنها هدایت عملیات لشکر المهدی بعهده ایشان بود بلکه جناح‌های چپ و راست و لشکرهایی که با هم عملیات می‌کردند از افکار خوب وی استفاده می‌کردند . تجاربی که در طی این مدت هفت سال جنگ کسب کرده بود به افراد لایق نشر می داد تا در آینده بتوانند از آن استفاده کنند.

دیگری گفته: جاهایی که کار گره می‌خورد و مشکلی ایجاد می شد شخصاً اسلحه بر می داشت و در رفع مشکل برای حفظ آبروی اسلام و حفظ جان رزمندگان سخت می‌کوشید. در آن لحظه های آخر عمر پر بارش که من در خدمتش بودم مثل این بود که به او الهام شده بود که دیگر باید برود به سوی خدا و استراحت کامل بکند یک لحظه آرام و قرار نداشت. دائم به جلو می رفت و در زیر باران گلوله ها حرکت می‌کرد.

وصیت نامه شهید خلیل مطهر نیا

او در بخشی از وصیت نامه خود در سخنی با همرزمانش نوشته است: شما امروز ادامه دهندگان راه شهدا هستید و آنها رفتند و خون خود را فدای اسلام کردند تا اسلام تنومندتر و با پرچمی محکمتر در جهان بدرخشد و سیل عظیمی را به راه اندازد و تا خرمن هستی ظالمان نشسته در کاخهای شیطانی را از روی زمین بشوید و به دیار عدم فرستد.

امروز اسلام غریب است و حامیانی بجز شما ندارد. مبادا دست از اسلام بکشید و جبهه ها را رها کنید امروز صحنه‌های نبرد میزان و محک خوبی برای تشخیص حق از باطل دروغگو از راستگو و مومن از مدعی ایمان است.

برادران عزیز بسیجی و انجمن اسلامی؛ خداوند به شما سعادت عظیمی عنایت کرده است توفیقی که امروز به شما دست داده است به سهولت از دست ندهید، با بینش الهی و اسلامی ضمن اینکه هادیان و راهنمایان برای دیگر برادران هستید مواظب نفوذ عناصر ویرانگر و تجزیه طلبه در بین خود باشید و شما باید در یکدیگر ممزوج شوید و تبدیل به دستی واحد شوید.

هر نغمه شوم و تفرقه و جدایی را با آب اخلاص و صداقت بشویید و چون آهن در کنار یکدگیر برای پیاده نمودن احکام اسلام شوید و قدرتمند باشید و عزت و صلابت و استواری شما در گرو وحدت شماست .

این شهید جهرمی در بخشی دیگر از وصیت نامه‌اش خطاب به مردم جهرم نوشته است: مردم شهید پرور شهرمان شما تا بحال نیرومند رهبر انقلاب اسلامی برای تثبیت انقلاب و به پیروزی رساندن جنگ تحمیلی بوده اید ، مخصوصاً به برادران نیروهای مسلح توصیه می کنم که از امام جمعه محترم راهنمایی‌های بیشتری بگیرند زیرا کار آنها حساسیت بیشتری دارد و جنبه‌های شرعی آن را ایشان بنحو مطلوبی می‌توانند حل نمایند.

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha