اگر بخواهیم در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام بنویسیم، به اندازه ای آن حضرت، دارای فضائل هستند که وقت و عمر ما تمام می شود ولی فضائل آن حضرت تمام نمی شود اما چه باید کرد!؟ از قدیم گفته اند آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.
در نتیجه، ما هم از باب این که از خود رفع عطش کنیم، قطره ای از دریای بیکران ایشان را به قلم تحریر در آورده و به ساحت آن حضرت تقدیم می کنیم:
جایگاه حضرت علی (ع) در کلام پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند «ای علی! تو وصی و خلیفه من هستی، هر که وصایت و خلافت تو را منکر شود از من نیست و من از او نیستم و من روز قیامت دشمن او هستم؛ ای علی! تو افضل امتی در فضل و جلوتر از همه در اسلام آوردن و بیشتر از همه در علم و صبورتر و دلدارتر و سخاوتمندتر از همه هستی؛ ای علی! تو پس از من امام و امیری و تو صاحب و سروری و وزیری، و در امت من مانند نداری؛ ای علی! تو قسمت کننده بهشت و جهنمی و به دوستیِ تو نیکان از فاجران و گناهکاران شناخته شوند و بَدان از نیکان جدا یابند و مؤمنان از کافران جدا گردند»
امام رضا (ع) از پدران بزرگوارشان نقل می کنند که رسول خدا (ص) خطاب به آن حضرت) فرمودند «حق تعالی خلقی را افضل و گرامی تر از من نیافریده است» مولای متقیان می فرماید که من عرض کردم «یا رسول الله! شما افضل خواهی بود یا جبرئیل!؟» فرمود «حق تعالی پیغمبران مرسل خود را به ملائکه مقربین، فضیلت داده است و مرا از جمیع پیغمبران از مرسل و غیر مرسل فضیلت داده؛ و فضیلت، بعد از من برای تو و ائمه بعد از تو است و ملائکه خادمین ما و خُدّام دوست دارندگان ما باشند.»
وقتی که در روز بیستم ماه مبارک رمضان سال ۴۰ هـجری قمری در سن ۶۳ سالگی، بر اثر ضربه شمشیرِ زهرآلودِ ابن ملجم مرادی، آثار مرگ بر چهره آن حضرت ظاهر شد، به فرزند بزرگشان امام حسن مجتبی(ع) فرمودند «به شیعیانی که جلوی درب منزل آمده اند، اجازه بده تا بیایند و مرا ببینند.»
وقتی شیعیان، به خدمت حضرت رسیدند، امام به آنان فرمودند: قبل از این که من از دنیا بروم، هر سؤالی دارید، از من بپرسید ولی سؤالات خود را کوتاه و مختصر بیان کنید.
هر کسی جلو می آمد و سؤالات خود را از محضر امام می پرسید؛ یکی از این پرسشگران، شخصی است به نام «صَعصَعة بن صوحان» که مورد اعتماد علمای فریقین شیعه و سنی می باشد که سؤالات خود را این گونه آغاز می کند: آیا شما برتر هستید یا حضرت آدم!؟
برتری امام بر حضرت آدم
حضرت فرمودند: این که کسی از خودش تعریف کند، خوب نیست ولی از این جهت که خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرماید «نعمت هایی ها که خداوند به شما داده را نقل کنید»، باید بگویم من از آدم برتر هستم؛ زیرا برای حضرت آدم در بهشت، هرگونه نعمتی فراهم بود و استفاده از آنها برای آدم آزاد و مباح بود، به غیر از یک درخت و با این که خوردن از آن درخت، ممنوع بود ولی آدم از آن خورد و از بهشت رانده شد؛ ولی من با این که از خوردن گندم، منع نشده بودم، ولی در طول عمر خود، به میل و ارادهی خود، هرگز نان گندم نخورده ام.
برتری امام بر حضرت نوح
صعصعه پرسید «شما افضل هستید یا نوح شیخ الأنبیاء!؟» حضرت فرمودند: من از نوح برترم؛ زیرا نوح، قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد ولی وقتی او را اطاعت نکردند و او را بسیار اذیت کردند، نوح، آنان را نفرین کرد و گفت «پروردگارا! احدی از کافرین را بر روی زمین باقی نگذار» ولی با وجود این که بعد از شهادت رسول خدا، آزار بسیار زیادی از این امت به من رسید، هرگز آنان را نفرین نکرده و صبر پیشه کردم؛ [حضرت صبر خود را در خطبه شِقشِقیه چنین توصیف می کنند «در حالی صبر کردم که (گویی) در چشمم خار و در گلویم استخوانی بود» ].
برتری امام بر حضرت ابراهیم
وی در ادامه پرسید «شما برتری یا ابراهیم خلیل!؟» حضرت فرمودند: من از ابراهیم افضل هستم؛ چون که (همانطور که در آیه قرآن هم آمده است)، ابراهیم به خداوند گفت «پروردگارا! به من نشان بده که مردگان را چگونه زنده می کنی!؟ خداوند فرمود آیا ایمان و باور نداری!؟ جواب داد چرا باور دارم اما می خواهم قلبم با دیدنِ آن، آرام بگیرد» اما منِ علی بن ابی طالب گفتم اگر حجاب ها کنار برود و پرده اسرار بالا رود، ذره ای یقین من زیادتر نخواهد شد.
برتری امام بر حضرت موسی
صعصعه ادامه داد «شما برتر هستید یا موسای کلیم الله!؟» حضرت در پاسخ فرمودند: من از موسی نیز برترم؛ به دلیل این که وقتی که خداوند او را مأموریت داد تا به دعوت فرعون به مصر برود، مطابق آیه شریفه قرآن عرض کرد «خداوندا من یک نفر از آنان را کشته ام و از این ترس دارم که آنان مرا به قتل برسانند؛ برادرم هارون را که زبان گویاتری نسبت به من دارد، با من همراه کن تا کمک کار و شریک من در امر رسالت باشد و مرا تصدیق کند؛ زیرا می ترسم آن ها رسالت مرا تکذیب کنند» ولی زمانی که رسول خدا به من مأموریت داد تا به مکه بروم و آیات اول سوره برائت را در بالای بام کعبه برای کفار قریش قرائت کنم، با آن که در آن جا کمتر کسی بود که یکی از خویشان و بستگانش به دست من کشته نشده باشد ولی هرگز نترسیدم و امر رسول خدا را اطاعت کرده و به تنهایی مأموریت خود را انجام داده، آیات سوره برائت را بر همه آنان قرائت کرده و برگشتم.
[قرآن، فداکاریِ امیرالمؤمنین، در لیلة المبیت که خود را سپر بلا و سپر جان رسول خدا کرد و به جای آن حضرت خوابید، این گونه مدح می کند که «و از مردم کسی است که جانش را برای خشنودی خدا می فروشد و خدا به بندگان مهربان است»] .
برتری امام بر حضرت عیسی
صعصعه باز پرسید «شما برتر و افضل هستید یا عیسی مسیح!؟» حضرت فرمودند: به اذن و قدرت پروردگار، وقتی جبرئیل در گریبان مریم دمید، او حامله به عیسی شد؛ زمان وضع حمل نیز به مریم وحی شد که «از خانه بیت المقدس، بیرون بیا؛ این خانه، محل عبادت است، نه محل ولادت و زایشگاه»؛ به همین دلیل، مریم از بیت المقدس بیرون رفت و عیسی در بیابان خشکیده بی آب و علف متولد شد ولی وقتی مادر من [فاطمه بنت أسد] درد زاییدن گرفت، در وسط کعبه به مستجار کعبه متوسل شد و گفت بارالها! به حق این خانه کعبه و به حق کسی که این خانه را بنا نهاده است، درد زایمان را بر من سهل و آسان بگردان؛ در همان وقت دیوار کعبه شکافته شد و مادرم فاطمه با ندای غیبی به داخل خانه راه یافت و من، در همان خانه کعبه متولد شدم.
برتری امام بر حضرت لوط
وی از برتری حضرت بر لوط نبی سوال کرد و امام فرمودند: من برتر از لوط نبی هستم؛ زیرا خداوند در مورد همسر نوح و لوط می فرماید «خدا برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده که تحت سرپرستی و زوجیت دو بنده شایسته از بندگان ما بودند، ولی [در امر دین و دینداری] به آن دو [بنده شایسته ما] خیانت ورزیدند، و آن دو [پیامبر] چیزی از عذاب خدا را از آن دو زن دفع نکردند و [هنگام مرگ] به آن دو گفته شد با وارد شوندگان وارد آتش شوید» ولی برای من همسری است که خشنودیِ او، خشنودیِ خدا و خشمِ او، خشمِ خداست؛ اگر فاطمه (س) از کسی راضی نباشد، خداوند از او راضی نشود.
برتری امام بر حضرت سلیمان
صعصعه پرسید «شما افضل هستید یا سلیمان نبی!؟» حضرت در جواب فرمودند: من از سلیمان نبی برترم؛ زیرا سلیمان نبی با توجه به قرآن کریم به خداوند عرضه می دارد «پروردگاراً مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که بعد از من، سزاوار هیچ کس نباشد، یقیناً تو بسیار بخشنده ای» ولی من گفته ام «ای دنیا، از من دوری گزین، خود را به من عرضه میکنی!؟ یا آرزومندم شده. ای!؟ زمان وصالت نزدیک مباد، هرگز! غیر مرا فریب بده که مرا به تو نیازی نیست، تو را سه طلاقه کردهام که آن را بازگشتی نیست. زندگیات کوتاه، بزرگیات اندک، و مرادت کوچک است. آه از کمی زاد، و درازی راه، و دوری سفر، و عظمت قیامت!».
حضرت علی، جان پیامبر است
برای مرتبه آخر، صعصعه از امیرالمؤمنین علی (ع) پرسید که شما افضل هستید یا رسول خدا(ص) و حضرت فرمودند: من، جان پیغمبرم، من، نفس پیغمبرم، من بنده ای از بندگان پیغمبر خدا هستم.
رسول خدا (ص) درباره جایگاه حضرت امیر فرمودند: هر کس می خواهد به علم آدم نظر کند و حقیقت تقوای نوح و حکمت او را ببیند و هر کس که می خواهد حلم و دوستی ابراهیم را نظر کند و هر کس که می خواهد هیبت موسی و عبادت عیسی را ببیند، پس باید به سوی علی بن ابی طالب، نظر کند»
این روایت همچنین با مضامین گوناگونی از علمای عامه همچون ابن ابی الحدید، احمد بن حنبل، فخر رازی و شیخ سلیمان بلخی حنفی نقل شده است.
نظر شما