در روزهای اخیر بسیار شنیدیم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد یکشنبه - ۲۶ فروردین - در اطلاعیه ای اعلام کرد: در پاسخ به جنایت‌های متعدد رژیم خبیث صهیونیستی از جمله حمله به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و به شهادت رساندن فرماندهان و مستشاران نظامی ایران، دلاورمردان نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همراهی سایر نیروهای این نهاد انقلابی و مردمی، به عنوان بخشی از تنبیه آن رژیم نامشروع و جنایتکار طی عملیات «وعده صادق» با رمز مقدس «یا رسول الله (ص)» با موفقیت اهدافی را در داخل سرزمین‌های اشغالی با ده‌ها فروند موشک و پهپاد مورد اصابت قرار دادند.
سپاه از سکوت و اهمال ۱۰ روزه سازمان‌های بین‌المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای محکومیت تجاوز و جنایت‌گری رژیم صهیونیستی در حمله به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق به عنوان بخشی از خاک کشورمان و به شهادت رساندن هفت تن از مستشاران قانونی کشور و عدم مجازات رژیم جنایتکار سخن به میان آورد و گفت که جان برکفان سپاه پاسداران در پاسخ به این جنایت‌ها و به منظور تنبیه متجاوز، با استفاده از توانمندی‌های راهبردی اطلاعاتی، موشکی و پهپادی خود به اهداف نظامی مهم ارتش تروریستی صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی حمله و آنها را با موفقیت مورد اصابت قرار داد و منهدم کرد.
از همان نخستین ساعت های عملیات وعده صادق برخی از شاعران دست به قلم شده و اشعاری را درباره حال و روز اشغالگران قدس و تقویت روحیه رزمندگان دفاع از فلسطین سرودند. هنوز آفتاب روز یکشنبه ۲۶ فروردین طلوع نکرده بود که افشین علا شعر خود را سرود و در شبکه خبر اینگونه خواند که بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل / لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل
این شاعر خوش ذوق که آژیرهای خطر رژیم صهیونیستی را به ناقوس مرگ برای آنان تشبیه کرده بود، گفت ویروس اسرائیل باید ریشه کن شود؛ چرا که کودک کشی در قاموس این رژیم فخر و افتخار است.
از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن / پس دست بردارید از پابوس اسرائیل
بیم از چه دارید ای سران جز عنکبوتی نیست / با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل
محو چه‌اید ای رهبران جز پای زشتی نیست / لنگان و کج زیر پر طاووس اسرائیل
از عطسۀ چرکین غم تا خاک گردد پاک/ باید که گردد ریشه‌کن ویروس اسرائیل
رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی/ کودک‌کُشی فخر است در قاموس اسرائیل
ای شمع خاور سر برآر از پرده چون دیگر / دارد به پِت‌پِت می‌رسد فانوس اسرائیل
ولی‌الله کلامی زنجانی شاعر و مداح اهل بیت (ع) با استناد به سوره اسراء گفت که مرگ اسرائیل وعده حق است و قرآن با کسی هم شوخی ندارد. او از غرش موشک های پرتاب شده به سوی اسرائیل سخن گفت و هشت سال دفاع مقدس را سابقه دلیرمردان این سرزمین دانست که خرمشهر را از دست دشمن بعثی رهانید.
هشت سال ایران زمین جنگید تا ننگش نخوانند/ تیغ رزمنده به میدان با کسی شوخی ندارد
مرگ اسرائیل را در سوره اسرا بخوانید/ وعده حق است قرآن با کسی شوخی ندارد
ما همان نسلیم خرمشهرها آزاد کردیم/ اصل ما عشق است و ایمان با کسی شوخی ندارد
وی همچنین از شهید حسن طهرانی مقدم، پدر موشکی ایران یاد کرد که چگونه برای نابودی اسرائیل شب و روز نداشت تا موشک هایی بسازد که ویرانگر سوراخ موش های اسرائیل باشد و این عملیات را نویدبخش عصر ظهور ولی عصر(عج) دانست.
روح تهرانی مقدم شاد بادا، یاد بادا / موشک باهوش تهران با کسی شوخی ندارد
گرگ‌ها از ترس موشک در پیِ سوراخ موش‌اند/ شیر وقتی شد خروشان، با کسی شوخی ندارد
هرچه پیش آید خوش آید عصر ما عصر ظهور است/ منتقم... مهدیّ دوران... با کسی شوخی ندارد
فرزانه قربانی هم رژیم صهیونیستی را به موشی تشبیه کرد که با عملیات وعده صادق، در لانه اش پنهان شده است:
با دیدن اقتدار ما حیران شد/ چون موش میان لانه اش پنهان شد
آن کنبد آهنین پوشالینش/ با موشک پهپادی ما ویران شد
شعبان کرم دخت نیز اینگونه میان وعده صادق و قیام امام زمان(عج) ارتباط برقرار کرد:
با پرچم رها شده بر دوش آسمان/ می آیی از کرانه تاریخ همچنان
دنیا شکوه نام ترا می کند مرور/ ایران سربلند من ای خاک جاودان
این وعده صادق است که پیروز می شویم/ این وعده صادق است در آیینه زمان
سارا عبداللهی فر عملیات وعده صادق را گلبانگ ظهور دانست و گفت:
ای قدس پیام سرخ داری امروز/ گلبانگ ظهور و اقتداری امروز
از نام علی به لرزه آید صهیون/ آماج ستیزِ، بی قراری امروز
میلاد عرفان‌پور دیگر شاعری بود که موشک های وعده صادق را به آذرخش غیرت تشبیه کرد که به قلب انصاف مرده ها اصابت می کند و با یادی از شهید طهرانی مقدم در وصف موشک های کروز و بالستیک ایران اینگونه سرود:
دوباره این غیرت مجسم، سپاه تهرانیِ مقدّم/ کشیده بر گوش «ننگ تسلیم را غنیمت‌شمرده‌ها» زد
به «رعد» و «زلزال» مرگبارش، به تیر «سجیل» و «ذوالفقار»ش/ مجال افعی شدن نداد و به گردن «مارخورده‌ها» زد
در این شب بی‌کران، شگفتا سپیده غیرت شهیدان/ ببین چه بیدارباشِ سختی به خیمه خواب‌برده‌ها زد
کبری قالینی نژاد اینگونه از طهرانی مقدم یاد کرد:
پرواز موشک ها تماشایی شد امشب/ دستان «طهرانی» مسیحایی شد امشب
کاخ بلند ظلم از پهپاد لرزید/ آن «وعده صادق» شکوفایی شد امشب
صبا فیروزی هم اینگونه از پدر موشکی ایران یاد کرد:
تاج شرف و عزت و ایمان شده ای/ اسطوره ی سرزمین شیران شده ای
هستی پدر موشکی کشور ما/ تو باعث افتخار ایران شده ای
برخی نیز موشک های ایران را ستاره دنباله داری دانستند که به جان شب آتش زد. عمادالدین ربانی گفت:
ایزد همان زمان که شما را جواب کرد/ ما را فرشتگان عذابت خطاب کرد
از ترس ما جوان شما پیر می‌شود/ از آن زمان که پیر خمین انقلاب کرد
ایران محاسبات شما را بهم زده‌ست/ با ملتی که روی خدایش حساب کرد
موشک که نه ستاره دنباله‌دار بود/ آتش به جان شب زد و در آن شتاب کرد
ما بچه‌های خیبر و فتح المبین و بدر/ گفتیم یا علی و خدا فتح باب کرد
بسیاری از مردم ایران دو هفته قبل از وعده صادق در شب های ماه مبارک رمضان مشغول احیای شب های ۱۹ و ۲۱ بودند درحالی که شب یکشنبه نیز، آنان که از بزرگی این عملیات خبر داشتند و می دانستند که ایران چه گلی در منطقه غرب آسیا می کارَد، تا صبح مشغول رصد اخبار ایران و جهان بودند تا خفت و خواری رژیم کودک کش را ببینند و پس از ماه ها که شهادت نوزادان فلسطینی و زنان و کودکان غزه دل هایشان را به آشوب کشانده بود، حالا کمی دلشان خنک شود و خیانتکاران صهیونیسم، گوشه ای از سزای دنیایی جنایت هایشان را ببینند. شاید به همین دلیل بود که علی مقدم (عاصی خراسانی) این شب را به فرخنده شبی تشبیه کرد که لشکر حق آن را به سحری مبارک تبدیل کردند:
نیمه شب لشکر حق کرد به دشمن غضبی/ "چه مبارک‌سحری بود و چه فرخنده شبی"
دل ظالم به هراس و به تب و تاب افتاد/ دل مظلوم ولی غرق به شوق و طربی
گوییا جز به زدن، حرف نمی فهمی تو/ چاره سیلی است تو را، ظالمی و بی ادبی
وی گنبد آهنین رژیم صهیونیستی را که این روزها مردم نیز آن را به تمسخر می گیرند، به یک تکه حلبی تشبیه کرد که موشک های خیبر و سجیل آن را سوراخ کردند:
داد پهباد به باد آبروی صهیون را/ گنبد آهنی اش هم شده تکه حلبی
موشکِ خیبر و سجیل بیاید چه کنی؟!/ تو که از پاسخ پهباد کماکان عقبی
گور خود را بکن ای مرده خور ای اسرائیل/ آخر کار تو نزدیک شده، جان به لبی
محمد رسولی درباره گنبد آهنین اسرائیل اینگونه سرود:
شب حمله چقدر شیرین بود/گنبد آهنینتان این بود؟
تازه آن گنبدی که پشت سرش/ انگلیس و پاریس و برلین بود
پس چه شد وعده‌های کاخ سفید/ قول امنیتی که تضمین بود
آنچه که خورده‌اید یک سیلی است/ گرچه که سهمگین و سنگین بود
ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز/ هرچه که دیده‌اید تمرین بود
همه ترس از جواب شما/ صف کوتاه پمپ بنزین بود
ای خدا شاهدی که «شاهد» ما/ هدفش لانه شیاطین بود
زخم پهپادها خدا را شکر/ بر دل اهل غزه تسکین بود
موشـک بام مسجد الاقصی/ پیک آزادی فلسـطین بود
بر سرت سایه ابابیل است/ بعد از این زندگی‌ات تعطیل است
سیل ویرانی تو راه افتاد/ بسترش از فرات تا نیل است
میوه سرخ هفتم اکتبر/ سیلی آبدار آوریل است
گفته‌ای موشــکی نخورد به تو! کار تو تفت این اباطیل است
عکس رسوایی تو پخش شده/ چه نیازی به بحث و تحلیل است
بین ما صحبتی اگر باشد/ خیبر و ذوالفقار و سجیل است
یا بنی سامری! هلاکتتان/ قول تورات، حرف انجیل است
آی قابیل! آی اسرائیل! نوبت انتقام هابیل است
خانه‌ات را تکانده‌ای ای قدس؟ نم نمک وقت سال تحویل است
برخی از شاعران برای وصف وعده صادق به آیاتی از قرآن استناد کردند و طوفان نوح و عصای موسی را به رخ جهانیان کشیدند. محمدمهدی سیار موشک های پرتاب شده به سوی اسرائیل را همچون کشتی نوح دانست که با بسم الله به حرکت درآمدند و این شب به یادماندنی را شب قدری نامید که با آیه ابتدایی سوره فتح تقدیر جهان را تغییر می دهد:
در این کشتی درآ، پا در رکاب ماست دریاها/ مترس از موج، بسم‌الله مجراها و مرساها
اگر این ساحران اطوار میریزند طوری نیست/ عصا در دست اینک میرسند از کوه موسی‌ها
به حال خویش بگذارید خاک تیره را یاران/ کسی چشم انتظار ماست آن بالا و بالاها
بیاید هرکه از فرهاد، شیرین عقل‌تر باشد/ نباید هیچ کس جز ما و مجنون‌ها ولیلاها
همین از سرگذشتن سرگذشت ماست انگاری/ همین سرها...همین سرهای سرگردان صحراها
شب قدری رقم زد خون ما تقدیر عالم را/ که همرنگ غروب ماست صبح سرخ فرداها
خوشا سربند یازهرا که پیشانی نوشت ماست/ خوشا «الله اکبر» ها خوشا «انا فتحنا» ها
فاطمه عارف نژاد نیز شلیک موشک ها را به کاشتن بذر غیرت ها تشبیه کرد و گفت:
تا نلرزد بیش از این از درد غربت شانه‌ها/ نورباران شد شب تنهایی پروانه‌ها
پاسخی محکم بده تا شر بخوابد زودتر! صحبت از زنجیر باید کرد با دیوانه‌ها
گوش کن! الله اکبر می‌وزد در شهر و ده/ گوش کن! فریاد شادی می‌رسد از خانه‌ها
بذر غیرت کاشتیم و خاک حاصلخیز بود/ معجزه گل داد جای هر کدام از دانه‌ها
بعد شش ماه انفجار و تیر و ترکش، یک سحر/ کودکان غزه خوابیدند در ویرانه‌ها
مطمئن، در سجده شکر: آشنایان، دوستان/ مضطرب، انگشت حیرت در دهان: بیگانه‌ها
با کدامین واژه باید فتح را تعبیر کرد؟ در قیاس قصه ما کوچک‌اند افسانه‌ها
فاطمه نانی زاد نیز به عصای موسی اشاره کرده و اینگونه سرود:
بر این آیات روشن باز کن چشم تماشا را/ بخوان والیل را، والفجر را، انا فتحنا را
به «والعصر»ی که گل کرده است در آیینه آفاق/ نخواهد دید ظالم روشنای صبح فردا را
هراسی نیست افعی‌ها اگر جمعند در میدان/ تماشا کن هنرهای عصای دست موسی را
عیار شیرمردان خدا امروز روشن کرد/ فریب سامری‌ها، فتته گاو مطلا را
شکوه ذوالفقار و بارش سجیل ها دیگر/ شکست آن شوکت پوشالی بت های دنیا را
تبسم کرد تهرانی مقدم بر سلیمانی/ شکوفاتر ببین لبخندهای مغنیه ها را
بهم پیوسته‌اند «الله‌اکبر» های پیروزی/ ببین در اتصال رودها امواج دریا را
پس از «حی‌علی‌خیرالعمل»، تکبیرة‌الاحرام/ و حیران می‌کند بیت‌المقدس عرش اعلی را
امام مسلمین همراه خود سجاده آورده/ مصفا می‌کند در مسجدالاقصی مصلی را
سخن از مردم مظلوم غزه به میان آمد که در شب وعده صادق با آرامش سر بر بالین گذاشتند و تنها شبی بود که پس از ۶ ماه دلهره نداشتند. چرا که موشک های انتقام از آستین جمهوری اسلامی ایران بیرون آمد و شب خوش را از صهیونیست ها ربود. زهره یوسفی به یاد کودکان و زنان غزه اینگونه سرود:
جهان را حسرت دیدار پر کرد/ زمان از پیچ دوران تاب برداشت
شب از اشک روان سیراب می شد/ زمین را در فراقش آب برداشت
برای مردم مظلوم غزه/ زمین و آسمان هم خون جگر شد
پس از تدبیر یک لشکر سپاهی/ جهان از وعده صادق خبر شد
دل دشمن شکست از اقتداری/ که با ایران نشسته بر زمانه
همیشه کشور آزادگان است/ زده عشق از دل خاکش جوانه
سید حکیم بینش شاعر افغانستانی هم گفت:
می گفت دو موشک: سخن ما این است/ یک حرف فقط از دهن ما این است
یک بار دگر اگر خطا کردی تو / هان! پاسخ دندان شکن مااست
موسسه بین المللی هندیران که جمعه شب های هر هفته یک نشست ادبی با حضور شاعران ایرانی از کشورهای همسایه به صورت وبیناری برگزار می کند، دوشنبه شب به مناسبت وعده صادق و افتخارآفرینی سپاه پاسداران، نشستی فوق العاده برگزار کرد و ۳۰ شاعر، احساسات خود را در قالب شعر ارائه دادند.
نغمه مستشار نظامی در این نشست ادبی از ستاره باران قدس سخن گفت و از خروش سپاه شیران و خوف کفتاران:
نوبهار است و ارغوانی ها/ نوبهار است و عطر بارانش
کوه ها خاکبوس حضرت عشق/ رودها مست چشمه سارانش
نوبهار است و در رگ هر باغ/ خون جوشنده شهیدان است
نوبهار است و خوف کفتاران/ از خروش سپاه شیران است
نوبهار است و زنده خواهد شد/ دل عالم به صور اسرافیل
گنبد آهنین چه می داند/ از صریر قیامت سجیل
شده مقهور "وعده صادق"/ لشکر فیل با سوارانش
نوبهار است و جلوه ای مانا: شب قدس و ستاره بارانش
سید مسعود علوی تبار نیز از خیبرشکنی سپاه اسلام سخن گفت و درباره انتقام خون شهیدان کنسولی جمهوری اسلامی ایران در سوریه گفت:
این سینه به مهر مرتضی آذین است/ خیبر شکنیم و این تمام دین است
شد آنچه ز انتقام ما می گفتیم/ ای اهل جهان وعده صادق این است
سیده فرشته حسینی درباره انتقام اینگونه سرود:
الله اکبر، تازه آغاز قیام است/ ای دشمنان امروز روز انتقام است
پهپادها از کربلا تا قدس رفتند/ این معنی حرف گهربار امام است
ای دوستان قول علی قول است بی شک/ ای دشمنان حرف علی ختم کلام است
زین بعد با هر هجمه‌ای از سوی دشمن/ هر پاسخی جز بارش موشک، حرام است
ایران و یا صهیون؟ جهان فهمید این را/ ختم کلام منطقه حرف کدام است
ما با علی هستیم و پیروزیم با او/ تاریخ ثابت کرده و حجت تمام است
سید احمد حسینی توچای نیز این عملیات را ابتدای ماجرا دانست و گفت: دردمان بی‌قرار تسکین است/ فصل یک انتقام خونین است
قدس ای قبله نخست سلام/ تازه آغاز ماجرا این است
برخی شاعران مثل مستشار نظامی یا پروانه نجاتی به بهار و باران بهاری اشاره کردند که خون شهیدان در رگ هر باغ جوشیدن گرفته است:
این شور حماسه اقتدارش پیداست/ در معرکه موج انفجارش پیداست
با وعده ی صادق عزیزان سپاه/ سالی که نکوست از بهارش پیداست
مهدی باقرخان از دهلی نو گفت «ظلم بنشست و عدل برپا شد/ درِ امٌید عاشقان وا شد. قهرمانی، شجاعت و جرأت/ یکشبه تا همیشه معنا شد» و محمد حسین مهدویان
نکاتی را به طنز اینگونه گفت:
حیف موشک برای حیفا نیست؟ میرود چون به باد با پُف ما
یعنی اصلا تمام اسرائیل/ می‌شود غرق داخل تُف ما
یک کشیش مسیحی آمد و گفت: این نتانیاهو آدم خوبی است
گفتم این را که گفته؟! و فرمود: بوده از کشفیات اسقف ما
در یمن قتل عام شد اما/ این بشر یک کلام حرف نزد
تا در ایران خری لگد زد، گفت: هست این مایه تأسف ما
در همین چند سال آینده/ با همین اقتدار قاآنی
در فلسطین تمام شهرک‌ها/ در می‌آیند در تصرف ما
حرف‌ها و نکات ارزشمند/ داخل شعر ما فراوان است
البته قافیه کمی تنگ است/ و شده باعث تکلف ما
پس عوض می‌کنیم قافیه را/ شعرم از انتقاد پر شده است
خفه شد شعر توی این خفقان/ قافیه بعد از این ترور شده است
یک نفر مفت می‌خورد آن‌ور/ یک نفر تیر می‌خورد این‌ور
پهن شد سفره حقوق بشر/ کل دنیا بخور بخور شده است
واقعا هنگ کرده مغز بشر/ همه محتاج رفرشیم انگار
کاش دنیای ما ری‌ست بشود/ زندگی‌ها پر از ارور شده است
فائزه زرافشان نیز عملیات وعده صادق را ابتدای قصه دانست که پایان آن ظهور حضرت ولی عصر(عج) خواهد بود:
این تازه شروع قصه ما و شماست/ نابودی هر چه ظلم، برنامه ماست
پایان خوش قصه ظهور است، ظهور/ "سالی که نکوست از بهارش پیداست"
مسعود ربانی وعده صادق را گوشه ای از اقتدار نظامی جمهوری اسلامی دانست و گفت:
دیدید که نقشه شما بر باد است/ این اول بدبختی استبداد است
این "وعده صادق" سپاه ما بود/ این شمه ای از نمایش پهباد است
احمد رفیعی وردنجانی عملیات وعده صادق را به قلق گیری تشبیه کرد و گفت:
شد هیمنه دروغِ دشمن نابود/ برخاست ازآن از سر اهریمن دود
دیدند شکوهِ عزم ما را ،امّا/ این تازه برایِ ما قلق گیری بود
کمیل کاشانی هم این عملیات را فقط یک حمله تنبیهی برشمرد و گفت:
در خطبه رهبرم چه تلویحی بود/ انگشت اشاره اش به تلمیحی بود
هرچند که بر شما شبی سخت گذشت/ این حمله فقط حمله تنبیهی بود
برخی نیز غرش موشک های ایران را به صور اسرافیل تشبیه کردند. محمد مهدی عبداللهی گفت:
بشنوید از قلب ایران صور اسرافیل را/ بنگرید ای اهل دنیا غرش سجیل را
با شکوه خیبری آمد سپاه صف شکن/ تا کند نابود اینک نقشه قابیل را
خواب خوش دیگر نخواهد داشت صهیون بعد از این/ موشک ما می برد خواب خوش آن ایل را
اهل نکبت را بگو این ابتدای ماجراست/ بنگرید آنک سرانجام سپاه فیل را
هیبت پوشالی صهیون تماشایی شده ست/ روز و شب تکرار باید کرد این تمثیل را
وعده حتمی محقق می شود، خواهد چشید/ قدس هم طعم خوش پایان اسرائیل را
منتقم با لشکری از حاج قاسم می رسد/ می زند آخر رقم خونخواهی هابیل را
یکی دیگر از شاعرانی که در سروده خود یاد حاج قاسم سلیمانی را گرامی داشت، شهلا کلبعلی بود که گفت:
احساس غرور کردم از کار سپاه/ رمز همه شد قاسم سردار سپاه
احسنت بر این شجاع مردان نترس/ تا هست بود خدا نگهدار سپاه
عملیات وعده صادق در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود که منجر به شهادت سردار شهید محمدرضا زاهدی، سردار شهید محمدهادی حاجی رحیمی و جمع دیگری از همراهانشان شد. به همین مناسبت برخی شاعران سخن از انتقام خون شهیدان را به میان کشیدند. رسول شریفی گفت:
ما منتقم خون شهیدان هستیم/ شب های خروش و خشم طوفان هستیم
در راه وطن خوف نداریم، که ما/ فرزند غیور خاک ایران هستیم
سارا رمضانی هم اینگونه سرود:
پر از شکوه، بشارت، نوید می آیند/ به حکمِ آیه قولاً سدید می آیند
قسم به وعده ی صادق که صبح نزدیک است/ سپاهیانِ فلق روسپید می آیند
برای رستن از آن رنج های روزاروز/ هزار روزنه پر امید می آیند
در آسمان فلسطین چه نوربارانی ست! ستاره ها به تماشای عید می آیند
ببین که موشک و پهپادهای ایرانی/ به انتقام هزاران شهید می آیند!
فاطمه ناظری دیگر شاعری بود که بحث انتقام را پیش کشید و اینگونه گفت:
چشم دشمن کور !پیروزیم ما/ ظلم را یکباره می‌سوزیم ما
هرکه به ملک وطن، چپ بنگرد! بی اجازه، از جوارش بگذرد!
یا کمی آن سوتر از این مرزها/ فکر باطل گردد از مغزش رها!
یا نگاه چپ کند برخاک ما / یا بخواهد یک پر از بالش جدا!
جمع خواهد شد بساط عیش او/ می‌شود کل وجودش زیرو رو
حرفمان حق ! گر کند دشمن خطا/ ما بگیریم انتقامی سخت را
حال باید پس دهد تاوان خون/ خون مظلومان کند، «کُنْ فَیَکُونُ»
چشم دشمن کور! پیروزیم ما/ ظلم را یکباره می‌سوزیم ما
یکی دیگر از شاعرانی که سخن از انتقام به میان آورد، محمود حبیبی کسبی بود که اینگونه سرود:
گفته بودیم انتقامی سخت/ از تبارِ فرار می‌گیریم
دشمن ماست اهلِ لاف و خلاف/ ما ولی مَرد شور و شمشیریم
علی پور حسن آستانه از مشق سربازی و عشق ولایتمداری سخن گفت:
ما با نفس عشق موافق هستیم/ سرباز ولایتیم و عاشق هستیم
بر روی تمام حرف ها حساسیم/ هر وعده که می دهیم صادق هستیم
ام البنین بهرامی بارش پهپادها را تنبیه رژیم کودک کش اسرائیل دانست و گفت:
شامگاهی آمد و وقت تب قابیل شد/ خواب اوکابوس‌سخت‌قائم‌وسجیل‌شد
کاخ پوشالی جلادان استعمارگر/ در شبی آرام، به آتشفشان تبدیل شد
قطره‌قطره‌سیل‌آتش،هیمنه‌درهم شکست/ چون کلاس‌درس‌شیطان تا ابدتعطیل شد
فتنه ها کردند صهیون،باز حیدر سر رسید/ بار دیگر فتح خیبر بر ستم تحمیل شد
وعده صادق محقق گشت‌طوفانی‌عظیم/ بارش پهبادها تنبیه اسراییل شد
محمد فاطمی منش اینگونه سرود «ما شاهد و فجر و قدر و صاعق هستیم/ ما خیبریان مست و عاشق هستیم. بگذار که با چشم ببیند دشمن/ در وعدهٔ انتقام، صادق هستیم» و عارفه دهقانی گفت «فریاد زدیم: پاسخت آماده ست!/ این موشکها ،حاصلِ آن فریاد است! ما، سیلیِ انتقامِ مان، سنگین است! این حمله ی بی نظیر با پهباد است»
در این میان محمود اکرامی فر نگاهی به جنایت های ۶ ماه گذشته رژیم صهیونیستی انداخت و سکوت مدعیان حقوق بشر و نهادهای بین المللی را دست مایه شعر خود قرار داد و گفت:
سکسکه سیاست، سرگیجه سربازان را بیشتر کرده است. حالا خیابان ها جنازه بالا می آورند و کودکان غزه دست های بی گناهی خود را. حالا طوفان نخل، ترانه های خاورمیانه را می بلعد و گردباد گلوله در کوچه های از نفس افتاده غزه بی داد می کند.
در سرفه های پیاپی تفنگ ها، گنجشک های جهان گلوله می شود. حالا به جماعت دیوانه می شوم و به فرادا فریاد می زنم؛ موریانه های سکوت چهار ستون سازمان ملل را جویده است و سربازان ناتو بردگانی تتو کرده اند.
امروز بیست و یکم رمضان است یا دهم محرم؟ روزه بگیرم یا روضه بخوانم حسین. روزی چند بار باید شهید بشود تا زبان لکنت گرفته جهان بازگردد. خمپاره های شصت، پشت قباله کدام عروس مدیترانه است؟ بمب ها در کدام ساعت سال در کدام نقطه جغرافیا به سکوت می رسد.
خدای من! سران جهان چوپانانی دروغگویند و گرگ، برادر بزرگ سیاست جهان. این روزها جهان با چشم های شیشه ای و مات چون لاک پشتی پیر طاق‌باز خوابیده است در آفتاب کسل بعداز ظهر. این روزهابادها عمودی می وزند، آدم ها افقی می روند و دارد دود از سر جهان بلند می شود. این روزها خیابان ها جنازه بالا می آورد و کودکان، بی گناهی دست های خود را.
نظر شما