پدیده‌ عنقا و احیای ملودرام دادگاهی با «گناه فرشته»

تهران- ایرنا- اقبال خوبی که طی ۵ ماه اخیر از سریال «گناه فرشته» صورت گرفته در نتیجه تاملات و باریک‌بینی‌هایی است که در سوژه‌پروری، تحلیلی درست از فضاسازی‌های داستانی و اشاعه آن و البته شکل درست اجرایی آن به عمل آمده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کمتر کسی تصور می‌کرد حامد عنقا در اولین تجربه جدی خود به عنوان کارگردان، نه‌تنها بتواند ژانر ملودرام دادگاهی را احیا کرده بلکه بتواند به واسطه شگفتی‌های سریالی خود، هفته به هفته مخاطبان را وارد موج‌های خبری کند.

گناه فرشته نخستین سریالی نبود که عنقا می‌نوشت یا تهیه می‌کرد چون وی پیش از این در تولید و نگارش چندین سریال مختلف از نردبام آسمان و تنهایی لیلا و انقلاب زیبا تا پدر و آقازاده و قلب یخی و... نقش داشته، ضمن اینکه سال‌ها پیش سابقه ساخت سریال تلویزیونی به همین سادگی را هم داشته ولی گناه فرشته اولین سریالی بوده که عنقا از نویسندگی تا کارگردانی و تهیه‌کنندگی همزمان را برعهده گرفته و درمجموع هم توانسته سریالی آبرومند ارائه کند.

کم‌فروشی در سریال‌های عنقا جایی نداشته و او همواره سعی کرده به اندازه هر قسمت سریال، داستان تعریف کند و این ویژگی حتی در فیلم غریب نیز وجود داشت که با وجود زمان دوساعته و محدود فیلم، عنقا در طرح قصه و قطب‌های مختلف حول شهید محمد بروجردی، کم نیاورد. در گناه فرشته با فراوان کاراکتر و داستان روبرو بوده‌ایم که تنها نیمی از آنها برای سر زبان انداختن کار و جلب توجه مخاطب کافی است.

اینکه می‌گویند سینما و تلویزیون در دوران نزول فیلمنامه قرار دارد و اینکه هیات داوران جشنواره‌ چهل‌ودوم فیلم فجر در اقدامی درست، سیمرغ فیلمنامه نمی‌دهد، بیش از همه به عدم استفاده از داستان‌گویان توانا در تولید آثار برمی‌گردد
نگاهی به کارنامه ده سال اخیر شبکه خانگی می‌گوید حتی سریال‌هایی مانند اکتور و قورباغه نیز حجم عمده جلب توجه خود را نه از کثرت داستان، بلکه از چهره‌هایی مثل نوید محمدزاده گرفتند؛ ولی سریال گناه فرشته اگر موفق بوده، در گام اول به خاطر قدرت داستان‌گویی عنقا است. عنقا دست به قلم است و انعطاف بالایی در تعامل با رمان‌نویسان و داستان‌نویسان مطرح دارد؛ او هم کتابخوان است و هم سعی کرده از بزرگان داستان‌نویسی نظیر رضا براهنی، محمود دولت آبادی و عباس معروفی بیاموزد.

اینکه می‌گویند سینما و تلویزیون در دوران نزول فیلمنامه قرار دارد و اینکه هیات داوران جشنواره‌ چهل‌ودوم فیلم فجر در اقدامی درست، سیمرغ فیلمنامه نمی‌دهد، بیش از همه به عدم استفاده از داستان‌گویان توانا در تولید آثار برمی‌گردد. همین حالا یک کمدی پاک به نام آپاراتچی در سینماها روی پرده است که با وجود سوژه متفاوت، اما به دلیل فقدان داستان‌گویان حاذق، نتوانسته در اکران موفق باشد پس شانس اصلی سریال گناه فرشته، حضور یک داستانگوی خوب در قامت کارگردان بوده‌.

صدالبته که در این کار به مانند بسیاری دیگر از سریال‌های پلتفرمی، بازیگران مطرحی چون شهاب حسینی، امیر آقایی، مهدی سلطانی، لادن مستوفی، پردیس پورعابدینی و آشا محرابی حاضر هستند ولی باز، این کشش بالای داستانی سریال است که باعث می‌شود جلوه‌های تازه‌ای از این بازیگران ببینیم و حتی شهاب حسینی سال‌ها بعد از شوق پرواز، جدایی نادر از سیمین و برف روی شیروانی داغ، باز هم گل می‌کند و یک وکیل به‌یادماندنی و زمینی را می‌سازد.

این سبک قصه‌گویی بایسته عنقا سبب شد سریالی مانند پدر به جریان‌سازترین سریال زمان تلویزیون تبدیل شود. باز همان توان قصه‌گویی در تلفیق با نیشگون‌های سیاسی، سریال پرهیجان آقازاده را شکل داد و حالا همان توان در ملودرامی دادگاهی و پر از طعنه به فسادهای سنگین پدرخوانده‌های سیاسی - اقتصادی، باعث شده گناه فرشته، هم برای مخاطب عام سرگرم‌کننده باشد و هم برای مخاطب خاص که دنبال کدهایی دقیق از پشت‌پرده برخی تحولات معاصر است.

اینکه پدیده عنقا می‌تواند حول هر سوژه‌ای، داستانی بسازد و سرگرم کند، در درجه اول به گزیده‌کاری او برمی‌گردد که هر کاری را به هر قیمتی انجام نمی‌دهد و ارجحیت برای وی، گزیده‌کاری بر مبنای کار اصولی و آنچه دوست دارد، است.

سریال گناه فرشته نزدیک به پنج ماه توانست مخاطبان را مشتاق نگه دارد چون مخاطب نه در ایران که در همه جای دنیا بیش از بازیگر چهره، داستان‌پردازی ویژه می‌خواهد و این سریال می‌تواند معیاری باشد برای داستان‌گویی درست، اصولی، گشاده‌دستانه، به اندازه کافی و در عین حال با نگاه فکورانه به تحولات اجتماع معاصر.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha