سلامت روان به معنای عملکرد موفقیتآمیز کارکردهای ذهنی است که منجر به فعالیتهای مولد، روابط مناسب با افراد دیگر و وجود توانایی انطباق با تغییرات و مقابله با مشکلات میشود و شامل توانمندی فرد در لذت بردن از زندگی، ایجاد تعادل بین فعالیتها و تلاش برای دستیابی به تابآوری روانشناختی است.
سلامت روان از منظری دیگر به معنی نبود یا درمان بیماریهایی است که با تغییر در تفکر، خلق و خو یا رفتار همراهند و منجر به پریشانی یا اختلال عملکرد میشوند.
مشکلات بهداشت روانی ممکن است بر اثر مسائل مختلفی مانند استرس، تنهایی، افسردگی، اضطراب، مشکلات ارتباطی، اندوه و ... به وجود بیاید. نبود سلامت روان در یک فرد میتواند بر عزتنفس، روابط و توانایی عملکرد افراد در زندگی روزمره و حتی سلامت جسمی تاثیر بگذارد. در نتیجه میتوان گفت سلامت روان حالتی از زیستن در شرایطی بهتر یا به اصطلاح «بهزیستی» است که در آن فرد به تواناییهای خود پی میبرد، میتواند با استرسهای عادی زندگی کنار بیاید ، بر اطرافیان و دوستان خود اثرگذار باشد و همچنین نقشهای اجتماعیاش را به خوبی ایفا کند.
بر همین اساس است که ارتقای سلامت و بهداشت روان یکی از مهمترین دغدغههای حیاتی افراد و جوامع در سراسر جهان است. سلامت روان به عوامل مختلف درونی و بیرونی بستگی دارد. با کنترل این عوامل و ایجاد شرایط مناسب برای افراد میتوان به بهبود کیفیت زندگی آنان و در نتیجه بهبود شرایط جامعه و پیشرفت کمک کرد.
گروهی از زنان در جامعه ما به دلیل شرایط اجتماعی که دارند سرگرمی را نمیشناسند و دربارهاش فکر هم نکردهاند؛ از این رو خود را غرق در خدمترسانی به خانواده میکنند یا با کار بیرون از خانه، تمام وقت خود را پر میکنند
زنان نیمی از جمعیت یک جامعه را میسازند و صد البته تربیت و رشد نیم دیگر جامعه را برعهده دارند. در چنین شرایطی، سلامت روانی زنان و آرامش خیال و ایفای صحیح نقش اجتماعیشان، اهمیت ویژهای دارد.
متاسفانه طبق آمارهای موجود مشکلات روحی در زنان نسبت به مردان شیوع بالاتری دارد و همین وضع اهمیت بالای حفظ سلامت روحی در زنان را نشان میدهد. سلامت روان زنان بر ارتباط احساسی، روحی و اجتماعی تمام افراد با یکدیگر اثر میگذارد. به عبارتی شادی و سلامت روان یک زن یعنی نشاط و سلامت روان جامعه چرا که زنان پایههای اصلی شکلگیری یک خانواده سالم هستند و نقش انکارناپذیری را در حفظ سلامت روان بقیه افراد خانواده دارند و خانوادههای سالم هستند که جامعه سالم را به وجود میآورند.
سهم زنان از افسردگی بیشتر است
در سال ۹۶، طبق آمار وزارت بهداشت شیوع افسردگی در ایران حدود ۱۲.۷ درصد بوده که در این بین سهم زنان ۱۶.۵ و مردان حدود ۱۰.۸ درصد به ثبت رسیده است.
شهریورماه پارسال بود که دبیر سیونهمین کنگره روانپزشکان ایران اعلام داشت طبق آخرین آمار جهانی ابتلا به بیماری افسردگی در هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت مردان بیش از ۳۵۰۰ مورد و در جمعیت زنان نزدیک به ۵ هزار مورد است. متاسفانه این آمار در کشور ما ارقام بیشتری را نشان میدهد به طوری که به طوری که افسردگی در جمعیت مردان ایرانی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۳۹۴۷ نفر و در زنان به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۵۰۳۷ نفر بوده است.
بر اساس «بررسی میزان شیوع افسردگی در ایران: مرور متون پژوهشی ۱۳۹۵-۱۴۰۱» (۱) افسردگی در ایران با نرخ ۱۲.۵ درصد سالانه به صورت تصاعدی در حال گسترش بوده است. وضعیت معیشت، شیوع کرونا، رعایت فاصله اجتماعی که منجر به تشدید تنهایی شد و بسیاری از این اتفاقات که زنجیروار در حال رخ دادن است عامل شتاب یافتن این روند بوده است. افسردگی در زنان و دختران بیشتر از مردان است. افسردگی در زنان حدود ۱.۷ برابر بیشتر از مردان بوده است. همچنین یافتهها نشان داده که بیشتر مطالعات مربوط به افسردگی در ایران به موضوع زنان و موضوع باروری و ناباروری اختصاص یافته است.
در چنین شرایطی توجه به سلامت روان زنان بیش از پیش اهمیت مییابد. همانطور که ذکر شد عوامل بیرونی مختلفی هستند که میتوانند به بهبود کیفیت زندگی زنان و تامین سلامت روانی آنان کمک کند. یکی از این عوامل تفریح است.
زن تفریحی نداشته باشد خانواده مختل میشود
تفریح شامل فعالیتهایی است که معمولا به طور اختیاری و داوطلبانه به خاطر لذت و رضایتی که به دنبال دارد، انتخاب میشود. تفریح علاوه بر این که استرس را کم می کند و به انسان آرامش می دهد، خنثی کننده مشکلات نیز هست و به حل مشکلات و گذران بهتر زندگی کمک میکند.
تفریح، سرگرمی، استراحت و بهطور کلی «اوقات فراغت» کلماتی هستند که به جرات میتوان گفت برای اغلب انسانها فرحبخشاند. بر اساس یافتههای پژوهشی با عنوان «نقش تفریح در سلامت روان با تاکید بر متون اسلامی» (۲)، تفریح و گذراندن اوقات فراغت به شیوه فعالانه و سالم، به داشتن خُلق مثبت افراد کمک بسیاری میکند و علاوه بر القای خُلق مثبت و احساس آرامش و شادی، به سازگاری بهتر اشخاص با محیط اطراف و داشتن جامعه سالمتر میانجامد و به این ترتیب بهداشت روان نیز شکل می گیرد. با این تفاسیر، با برنامهریزی و تدبیر برای ایجاد تفریح و سرگرمی برای زنان، به سلامت روان آنان کمک خواهد شد.
جامعه امروز ایران، به دلیل وجود مشکلات مختلف جمعیتی، فرهنگی، معیشتی و ... بیش از پیش به وجود خانوادههای محکم و همدل و طبیعتا مادران سالم و شاد نیازمند است. زمانی که زنان به حدی کافی تفریح نداشته باشند تا بتوانند روحیه خود را تقویت کنند، ارتباطشان با اعضای خانواده دچار اختلال میشود و از حالت کارآمدی در میآید. همین موضوع باعث می شود که خانواده در طول زمان جذابیت چندانی برای اعضا نداشته باشد و جمع های بیرون از خانواده یا حضور در فضای مجازی جذابیت بیشتری پیدا کند. در این شرایط خانواده بستری برای شاد شدن، گفتوگو و ارتباط ندارد و شادی، هیجان و نشاط کمرنگ شده و همین دلیل موجب از هم پاشیدگی و انفعال خانواده میشود.
برخی معتقدند که زنان در خانواده به دلیل مشغلههای مربوط به فرزندان، دچار افسردگی و بیمیلی نسبت به تفریح میشوند اما بر اساس یک پژوهش میزان ابتلا به افسردگی در زنان بدون فرزند ۲ برابر زنان فرزنددار است
دلایل افسردگی زنان؛ از مسائل معیشتی تا بیفرزندی
یکی از دلایل کاهش تفریح زنان، درگیری آنها در امور جاری و روزمره و نداشتن فرصت کافی برای شادی، نشاط، هیجان و تنوع است. برخی نیز شرایط اقتصادی را موجب کاهش میل زنان به تفریح و سرگرمی میدانند اما نمیشود منکر این مساله شد که تفریحات بسیار زیادی مانند گردش و پیادهروی خانوادگی و ... وجود دارد که نیازی به هزینه کردن ندارد.
برخی نیز معتقدند که زنان در خانواده به دلیل مشغلههای مربوط به فرزندان، دچار افسردگی و بیمیلی نسبت به تفریح میشوند. یک «بررسی مقایسهای میزان ابتلاء به افسردگی، استرس و اضطراب در دو گروه زنان فرزنددار و بدون فرزند» میگوید که میزان ابتلا به افسردگی در زنان بدون فرزند ۲ برابر زنان فرزنددار است و بهنظر میرسد وجود فرزند در زنان ایرانی نه تنها موجب اضطراب و استرس نمیشود، بلکه خطر ابتلا به اختلالات افسردگی را نیز کاهش میدهد.
چنین مطلبی نشاندهنده دو وجهی بودن موضوع سلامت روان زنان و نشاط خانواده است یعنی همان گونه که برای داشتن خانواده سالم به زنان با سلامت روان بالا احتیاج داریم، حضور در خانواده و داشتن فرزند خود یک عامل بیرونی برای افزایش سلامت روان زنان است.
لازم است توجه داشته باشیم که گروهی از زنان در جامعه ما به دلیل شرایط اجتماعی که دارند سرگرمی را نمیشناسند و دربارهاش فکر هم نکردهاند؛ از این رو خود را غرق در خدمترسانی به خانواده میکنند یا با کار بیرون از خانه، تمام وقت خود را پر میکنند. در این شرایط است که برنامهریزی و اقدامات از طرف نهادهای حاکمیتی نقش پر رنگ تری ایفا میکند. ایجاد بسترهای لازم برای زنان جهت داشتن تفریح، شناخت تفریحات سالم، شناخت امکانات موجود در شهرها، روستاها و محلهها برای تفریح زنان، اقداماتی مانند ساخت پارکها و سراهای محله ویژه بانوان و غیره از سوی نهادهای حاکمیتی به ویژه شهرداری و دولت همگی میتواند به بهبود شرایط سلامت روانی زنان کمک کند.
زنان نیز باید ارزش و اهمیت خود را بدانند و در جهت داشتن زندگی سالم، تفریحات مفید و اثرگذار، به شیوهای که دوست دارند قدم بردارند. مدیریت زنان در خانواده میتواند زمینه ایجاد خانوادهای شاد را فراهم کند.
گاهی دیده میشود که در خانوادهای با سطح پایین اقتصادی، مدیریت مادر خانواده زمینه شادی و نشاط را فراهم میکند و خانواده -هم مادر، هم پدر و هم فرزندان- از سلامتی روان برخوردارند و یا بالعکس در خانوادهای با شرایط اقتصادی بهتر، چنین چیزی مشاهده نمیشود. آموزش زنان و مادران و آگاهی آنان نسبت به تاثیری که بر ذهن خود، خانواده و جامعه و بالتبع سلامت روان خود، خانواده و جامعه میگذارند، موجب ارتقای بهداشت روانی یک کشور خواهد شد.
پینوشت:
۱- خشایار خباز، «بررسی میزان شیوع افسردگی در ایران: مرور متون پژوهشی ۱۳۹۵-۱۴۰۱»، سومین همایش ملی ایدههای کاربردی در علوم تربیتی، روانشناسی و مطالعات فرهنگی، ۱۴۰۲
۲- محسن نورایی و دیگران، «نقش تفریح در سلامت روان با تاکید بر متون اسلامی»، همایش بینالمللی روانشناسی و فرهنگ زندگی، ۱۳۹۴
۳- فاطمه بیات و همکاران، «بررسی مقایسه ای میزان ابتلاء به افسردگی، استرس و اضطراب در دو گروه زنان فرزنددار و بدون فرزند: یک مطالعه مبتنی بر جمعیت»، مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، دوره ۲۵، شماره ۷، ۱۴۰۱
نظر شما