به گزارش ایرنا، اسلام آباد را دوست داشتم، نه به خاطر آب و هوای بهاری اش، نه به خاطر اهالی خونگرم و دوست داشتنی اش، نه به خاطر شاهین هایش که بر فراز شهر میچرخیدند، نه حتی به خاطر طبیعت زیبا و سبز اطراف شهرش، بلکه به خاطر اسمش دوستش داشتم و دارم.
اسلام آباد یعنی آبادی اسلام. هرجا اسلام، آباد است و رونق دارد، آبادی اسلام است.
پاکستان محله پاکان شبه جزیره هند است. چقدر مردم پاکستان و اسلام آباد همخون و ریشه بودند با ایرانیان! با این که اردو صحبت میکردند بعد از سه روز، مفهوم برخی حرفهایشان را میفهمیدیم.
برخی فامیلیهایشان شبیه ما بود ...از خاندان ها و فامیلی های جالب، خاندان نقوی ها بودند. خاندان قرآنی و با فرهنگ و شیعه که به امورات فرهنگی و دینی چه در اسلام آباد و چه در لاهور اشتغال داشتند! خیلی پر جنب و جوش، خیلی گسترده و تاثیرگذار.
دانشجوی تاریخ، اسم اسلام آباد را بشنود به قرن ۱۰ می رود...آن زمانی که ابن خلدون در مغاربه، علم عمران مینوشت چه میدانست چند صده بعد در شرق، شهری به نام اسلام آباد پایتخت یک جمهوری اسلامی با قدمت ۳۰ سال قبل از جمهوری اسلامی ایران پایه گذاری میشود.
انتظار هم از چنین اسمی حتما بیشتر از بقیه شهرهاست. چون آبادی اسلام باید باشد. در و دیوار شهر پر شده بود از شعار وحدت و دوستی و خوشآمد و عکس رئیس جمهور محترم ایران و پاکستان.
در پاکستان، پاک و جدا شده از نجاست شرک و بت پرستی، حس خواهری و برادری را میشد در کتابخانه دفتر رئیس دانشگاه نومل دید وقتی سرتا سرش کتابهای فارسی و اردو مربوط به اقبال قرار داشت. بیشترین مرجع اندیشهای پاکستانیها اقبال است که دردش، وحدت مسلمین بود و چقدر اندیشه اقبال برایشان موجه و مفتخر بود و رئیس جمهورمان، مزارش در قسمت سنتی شهر فرهنگ و هنر لاهور را بازدید کردند و یکی از متولیان آنجا قسمتی از ابیات او را خواند.
بگذریم که اقبال یکی از هزاران معاصر است برای ما. اما مسجد عالم گیری که گنبدهای سفید و خاک سرخ داشت و کپی برابر اصل مسجد دهلی بود و شاهینها بر فراز آن میچرخیدند بر آسمان مسجد و معماری جالب آن انعکاس صدایش شنیدنی و دیدنی بود.
در بازدید رئیس جمهور، نظر همه تیم همراه را به خود بیشتر جلب کرد. معبد کوچک و بسته سیکها کنار مسجد هم خالی از تعجب نبود. یکی از فرهنگهای جالب توجهشان استقبال در همه مکانها حتی محلهای اقامت با دسته گلهای نه چندان مرتب بود.
این فراوانی دسته گلها ناخودآگاه عطوفت و مهربانی می آورد. دقیقا آنچه در امت مسلمان احتیاج مبرم است.
درد امت اسلام وحدت و عدم تفرقه و آه فلسطین ... اگر فلسطین زخمی از تازیانه یهود و نصاری است دلیلش عمل نکردن به توصیه قرآن است که میفرماید:"یَـأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلیَهُودَ وَٱلنَّصَرَی أَولِیَاءَ بَعضُهُم أَولِیَاءُ بَعض وَ مَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُم فَإِنَّهُۥ مِنهُم إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهدِی ٱلقَومَ ٱلظَّـلِمِینَ"
ای کسانی که ایمان آورده اید! یهود و نصاری را ولی انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند، و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند، خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند.[۱]
ما مسلمین، خودمان، کتابمان و دستوراتش و هویتمان را گم کرده ایم.
قرآن را عمل نمیکنیم، بررسی نمیکنیم …
اما تشنه قرآنیم
درد این هویت و وحدت گم شده و تشنگی نسبت به معارف دینی باعث شده بود تا در دانشگاه کراچی نشستی علمی برای رونمایی از کتاب "هنر زنانه زیستن" مبتنی بر نظریه زوجیت با توجه به آیات قرآن کریم نوشته سرکار خانم دکتر علمالهدی به زبان اردو توسط اساتید و دختر محترمه رئیس جمهور زرداری که بانوی اول پاکستان است رونمایی شود.
اگر هویت زن مسلمان مدام تهدید میشود لازم است با مراجعه به متون مقدس، زیست زنانه مورد بررسی قرار گیرد.این اقدام، گامی شد در جهت هماندشی و همگرائی اندیشه بانوانه.
به امید روزی که وحدت کلمه در قالب اندیشه قرآنی شعار آبادیهای اسلام و پاکان گردد.
پ.ن: [۱] - سوره مبارکه مائده، آیه ۵۱
نظر شما