اندرزگاه نجابت/روایتی از ملاقات چهره به چهره با زنان زندان بندرعباس

تهران - ایرنا - اردیبهشت است اما برای من که از هوای لطیف و بهاری تهران به بندرعباس آمده‌ام، گویی چله تابستان است. هوا گرم و شرجی است و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران رسانه‌های مختلف قرار است به زندان بروند! و از نزدیک، بدون واسطه و چهره به چهره با زندانیان به گفت و گو بنشینند.

گروه جامعه ایرنا - مشتاقانه از بدو ورود به زندان سراغ بند نسوان را می‌گیرم؛ در ذهنم انتظار بی‌صبرانه‌ای برای دیدار با بانوان زندانی دارم چون پیش از این از زندان زنان قرچک تهران هم بازدید داشتم، درصدد هستم تا از نزدیک ببینم بانوانی که در زندان بندرعباس هستند چه تفاوتی با زندانیان تهران دارند.

شاید اغراق آمیز به نظر برسد اما بند نسوان بوی لطافت، زیبایی و مادرانگی دارد؛ فرقی ندارد هرکجا که زنان باشند بوی مهر می‌دهد. جلوی اندرزگاه بانوان بوته گل زیبایی در فضای سرد و خشک زندان و داغ گرمای بندرعباس خود نمایی می کند.

نام اندرزگاه «نجابت» است و وقتی همراه مجتبی قهرمانی رئیس کل دادگستری استان هرمزگان و عرفان اکبری دادستان مرکز استان هرمزگان وارد بند نسوان می ‌شویم، تعداد زندانیان زیاد نیست؛ شاید حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر باشند و اینطور که مسئولان زندان می گویند تعدادی از زندانیان زن نیز با بهره مندی از ارفاقات قانونی رأی باز هستند.

شاید اگر آنانی که اکنون پشت میله‌های زندان دوران محکومیت را می‌گذرانند به عقب بازگردند، راهی که رفته‌اند را به هیچ وجه تکرار نکنند اما به هر روی تاوان اشتباه سنگین است آنچنان که مجتبی قهرمانی می‌گوید «برای زندانبانان، آینده زندانی و اصلاح و تربیت آنها مهم است.»؛ این زندانیان باید برای بازگشت به آغوش خانواده و جامعه تغییر رویه دهند.

به گفته رئیس کل دادگستری استان هرمزگان، اکنون پنج هزار و ۱۵۶ مددجو در زندان‌های استان هرمزگان محبوس هستند که از این تعداد ۱۱۶ مددجو زن و مابقی مرد هستند.

اندرزگاه نجابت/روایتی از ملاقات چهره به چهره با زنان زندان بندرعباس

اندرزگاه اصلا شبیه آنچه که در فیلم‌ها نمایش داده می‌شود، نیست. تصور کنید یک راهرو که در سمت راست آن پنجره‌هایی با پرده‌های رنگی؛ - پرده‌های صورتی با برگ‌های رنگارنگ که شاید نمادی از روزها و عمری گران باشد که اکنون این زنان در زندان سپری می‌کنند - قرار دارد و سمت چپ هم اتاق‌هایی تعبیه شده است که در ندارند و هر اتاق هم دو تخت دو طبقه دارد؛ حتی طرح‌های ملحفه‌ها هم جلب توجه می‌کند؛ پارچه‌های آبی بته جقه‌ای و خاکستری با قلب‌های رنگی ...

فضای اندرزگاه از نور، سیستم تهویه مناسب و پاکیزگی برخوردار است اما هر قدر هم که شرایط ابتدایی مهیا باشد باز هم زندان زندان است.

همه خانم‌های زندانی با چادرهای زیبای بندری ایستاده و منتظر ورود ما هستند. جز یک نفر از آنها، اغلب جوان و میانسال هستند و تنها یک زن سالخورده در میان زندانیان به چشم می خورد که به گفته زندانبان مکرر مرتکب سرقت‌های خرد شده است و مسئولان زندان تصور می کنند که او به دلیل اینکه محلی برای زندگی ندارد دست به سرقت می زند تا به زندان بیاید.

البته زمانی که رئیس کل دادگستری استان هرمزگان وضعیت و خلاصه پرونده او را بررسی می‌کند، دستور می‌دهد تا این مددجو را آزاد کنند و با دستور مقام قضایی به سازمان بهزیستی معرفی شود تا تحت پوشش قرار گیرد.

دو سه کودک خردسال هم در آغوش مادران خود دیده می‌شوند؛ حتی یکی از آنها در زندان متولد شده است و حالا که حدود چهار سال دارد همه لحظات خود را در زندان سپری کرده است؛ مطابق قانون مددجویان دارای فرزند خردسال می‌توانند در زندان فرزندان خود را در کنار خود داشته باشند. سوالی که در ذهنم نقش می‌بندد این است که سرنوشت این طفلکان چه شوم است که باید دوران کودکی خود را در زندان سپری کنند.

اندرزگاه نجابت/روایتی از ملاقات چهره به چهره با زنان زندان بندرعباس

حمل مواد مخدر و سرقت از جمله جرایم ارتکابی زنان زندانی است و تقریبا یک به یک بانوان زندانی با راهنمایی مددکاران زندان با رئیس کل دادگستری استان هرمزگان و دادستان مرکز استان هرمزگان درخواست‌های خود را مطرح می‌کنند. عجیب است! حتی درخواست‌های آنها هم اغلب بوی مادرانگی دارد و اگر برای درخواست عفو یا اعطای مرخصی و استفاده از ارفاقات قانونی موضوعی را مطرح می کنند حتما چاشنی آن فرزندانشان و اولویت خانواده است.

کارگاه کوچک خیاطی و بافتنی هم محلی برای اشتغال و کسب درآمد این زنان زندانی است؛ برخی از آنها از دادستان درخواست دارند تا با ارفاقات قانونی برای بهره مندی از شرایط رأی باز موافقت کند که عارف اکبری با مطالعه خلاصه وضعیت آنها اعلام نظر می‌کند. وقت تنگ است و درخواست‌ها بسیار... برخی از زنان زندانی با لهجه شیرین و خونگرم، نگاهی پر از شرم و التماس درخواست خود را مطرح می‌کنند اما هر چی می‌گویند درباره فرزندانشان است.

بیشتر بخوانید:

شب زنده داری و مناجات در زندان زنان + فیلم

اندرزگاه نجابت/روایتی از ملاقات چهره به چهره با زنان زندان بندرعباس

مهر مادری و بوی مادرانگی را می‌توان از کلام این بانوان زندانی دریافت و عجیب تر اینکه همین کلام و جملات مشابه را از زنان زندانی در زندان قرچک تهران هم شنیده‌ام و اینجاست که یاد پویش «زندان جای مادران نیست» می‌افتم؛ پویشی مردمی که در سال‌های اخیر منجر به آزادسازی تعدادی از زنان زندانیان جرایم غیر غیرعمد شد و اکنون مطابق آمار ستاد دیه کشور، از مجموع ۳۰۳ زندانی جرایم غیرعمد در استان هرمزگان، ۲۹۵ زندانی مرد و هشت زندانی زن هستند.

به راستی که زندان برای بانوان که کانون خانواده هستند و نقش محوری در تربیت فرزندان دارند، زیبنده نیست؛ البته این جمله بدین معنا نیست که زندان برای مردان است بلکه نقش‌ها و مسئولیت اجتماعی و خانوادگی زنان حضور آنها در زندان را سخت‌تر جلوه می‌دهد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha