به گزارش خبرنگار ایرنا، شهید محمدرضا معینیان بیستم شهریور ۱۳۴۵ در روستای شاه بداغ از توابع شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدرش حسین، فروشنده ترهبار بود و مادرش مریم نام داشت.
دانشآموز دوم راهنمایی بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
نقص عضو پدر و کمک برای تامین مخارج زندگی
پدرش در کشاورزی ورشکست شد و قرار شد با دستگاه پنبهپاککنی کار کند. اتفاق ناگواری افتاد و دست راست پدر از ساعد زیر دستگاه رفت. پدر بعد از مرخصی از بیمارستان، دیگر توان کار کردن با آن دستگاه را نداشت.
بنا شد که میوه فروشی کند و محمدرضا و برادرش مغازه را اداره می کردند. برادر بزرگتر پشت ترازو می ایستاد و محمدرضا در جابه جا کردن جعبه های میوه کمک می کرد. یک بچه ۹ ساله که نمی توانست جعبه های میوه را جا به جا کند. تعدادی چوب بریده بود و آنها را روی زمین قرار می داد و جعبه ها را روی آنها می کشید.
پدر مقید بود که نمازهایش را در مسجد بخواند. وقت نماز که می شد، یکی از برادرها در مغازه می ماند و دیگری به مسجد می رفت.
شوخ طبعی ویژگی بارز شهید معینیان در کودکی
برادر شهید در خاطره ای از او نقل میکند: محمدرضا خوش زبان و شوخ بود و فامیل ها خیلی دوست داشتند که وقتی به منزل ما می آیند محمدرضا در منزل باشد. وقتی از بیرون می آمد، بچه ها شروع می کردند به کوک کردن او برای این که بخندند. شام که می خوردند با شیرین کاری هایش خستگی پدر و مادر را برطرف می کرد. عاشق فوتبال بود و وقتی بچهها میخواستند بازی کنند، شرط می کردند که محمدرضا دریبل نکند.
دو وقت محمدرضا گریه می کرد: یکی وقتی روضه سیدالشهدا خوانده می شد و یکی وقتی پدر او را دعوا می کرد. دلش برای پدرش می سوخت که باید با یک دست زندگی را اداره کند. اگر قصوری می کرد و سبب رنجش پدر می شد احساس شرمندگی شدید می کرد.
رضایت پدر و بی تابی مادر برای رفتن به جبهه
کمتر از ۱۶ سال داشت که خواست به جبهه برود. حدود یک ماه آموزش امدادگری دید، تا به عنوان امدادگر اعزام شود. مادر راضی نمی شد و برادر بزرگتر در جبهه بود. تاب نمی آورد که ۲ فرزندش در یک زمان در جبهه باشند و برای رفتن به جبهه نیاز به رضایت پدر هم بود. محمدرضا که احتمال می داد پدر مخالفت کند، خود از جانب پدر رضایت نامه را نوشت و به بسیج ارائه کرد.
وقت اعزام رسید و پدر مخالفتی نکرد، گویا پذیرفته بود که با یک دست کار کند، اما از کمک به جبهه کم نگذارد. وقتی محمدرضا به صف رزمندگان پیوست، مادر از پشت سر خود را به او رساند، در آغوشش گرفت و خداحافظی کردند.
جراحت از ناحیه دست با ترکش نارنجک
بعد از مدتی از ناحیه دست با ترکش نارنجک مجروح شد. دو تا از انگشت هایش تقریباً از بند اول قطع شد. بعد از مجروحیت، مادرش باز هم بی تابی می کرد و از پدر می خواست که مانع رفتنش بشود.
آن موقع همه به جبهه می رفتند. پدر در جواب می گفت: اینها امانت هایی هستند که خداوند به من داده، من کسی نیستم که به آنها بگویم به جبهه نروند.
نامه زیاد می داد و همیشه سفارش می کرد: سوره والعصر را زیاد بخوانید. امام(ره) را دعا کنید.
زینب معینیان خواهر این شهید والا مقام در خاطره ای از او نقل میکند: محمدرضا در عملیات محرم زخمیشده بود و پس از مرخص شدن از بیمارستان، با برادر دیگرم به منزل ما آمده بودند، اولین بارش بود که به خانه ما میآمد. از بیرون برای آنها غذا تهیه کردم، کباب کوبیده خیلی دوست داشت با این حال حاضر نشد کبابی را که تهیه کرده بودم بخورد. گفت: «اگر بدانید که در جبهه بچهها چی میخورند، از این غذاها نمیخورید!»
با التماس توانستیم راضیش کنیم که از آن غذا بخورد. اسمش محمدرضا بود، ما محمد خطابش میکردیم. خیلی عوض شده بود. او همواره میگفت: «محمد دیگر محمد سابق نیست!»
شهید محمدرضا معینیان بیستم بهمن ۱۳۶۱، در فکه بر اثر اصابت گلوله به سر، پا و گردن، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش قرار دارد.
نقش رزمندگان استان سمنان در دوران دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار ایرنا، دوران هشت ساله دفاع مقدس برگ افتخاری در دفتر غیرت و مردانگی ایرانیان رقم زد، مردم استان سمنان با اعزام تعداد قابل توجه رزمندگان به این نبرد، جزو سه استان برتر در تقدیم بیشترین تعداد شهید در کشور است؛ مدالی که از هر رنگی بالاتر و آرمانی جاودان را یادآور است.
رزمندگان سلحشور و دلیر ایران اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس بیش از ۱۰۰ عملیات محدود نیمهگسترده و گسترده انجام دادند و با مدیریت تحسینبرانگیز نظامی و پرورش قوای رزمی توانستند با قاطعیت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند.
نیروهای اعزامی از استان سمنان نیز در ۵۵ عملیات شامل ۲۴ عملیات توسط سپاه و بسیج، ۱۱۰ عملیات توسط لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش و ۲۰ عملیات توسط جهادسازندگی، شرکت و نقش فعال و اثرگذاری را ایفا کردند.
جمعیت استان سمنان در سال ۱۳۵۵ حدود ۲۸۹ هزار و ۴۶۰ نفر و کمتر از یک درصد از جمعیت کشور بود که با توجه به جمعیت آن زمان استان، تقدیم سه هزار شهید بیانگر این مدعاست که مردم این خطه تمامقد برای دفاع از انقلاب در صحنه حضور داشتند.
جنگ تحمیلی در دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ اتفاق افتاد و اگر ملاک محاسبه جمعیت کل کشور و استان سمنان را در سال ۱۳۶۵ قرار دهیم، میتوان گفت جمعیت کل کشور در سال ۶۵ حدود ۴۹ میلیون و ۴۴۵ هزار نفر و جمعیت استان سمنان نیز در آن سال ۴۱۷ هزار ۳۵ نفر بود.
مقایسه آماری فوق چنین نشان می دهد که در کل کشور بر اساس جمعیت سال مورد اشاره، معادل ۴۴ صدم درصد یعنی یک نفر در ۲۲۶ نفر به فیض شهادت نائل آمدند، این رقم در استان سمنان ۶۹ صدم درصد یعنی یک نفر در هر ۱۴۵ نفر جمعیت استان بود.
سمنان به تناسب جمعیت کشور و شهدا، یک و هفت دهم برابر میانگین کشوری شهید تقدیم میهن کرده است و بیش از ۹۷ درصد از شهدا مربوط به دفاع مقدس هستند و همه این سروقامتان و مدافعان وطن در خطوط مقدم و مناطق جنگی به شهادت رسیدند.
مقایسه آماری شهیدان بسیجی استان سمنان با کشور نشان میدهد که از مجموع یک میلیون و ۹۳۰ هزار بسیجی رزمنده در کشور، ۹۵۰ هزار نفر به شهادت رسیدند و معادل چهار و ۹ دهم درصد کل رزمندگان و سهم استان سمنان از شهدای بسیجی یکهزار و ۵۷۴ نفر است که معادل پنج و چهار دهم درصد رزمندگان استان محسوب میشود.
همگام با بسیجیان، حضور پاسداران به عنوان فرماندهان و همرزمان آنان در جبهههای جنگ بسیار چشمگیر بود. به طوری که طبق آمارهای موجود تعداد ۳۱۶ نفر از پاسداران استان سمنان یعنی به ازای هر پنج نفر یک نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و طبق آمار رسمی اعلام شده، تعداد سه هزار و ۱۰۰ نفر از اعضای داوطلب تحت امر جهاد در طول دفاع مقدس به شهادت رسیدند که با توجه به تناسب آمار کشور، معادل یک و نیم درصد آمار کل شهدای کشور میشود.
نگاهی به آمار رزمندگان و شهدای استان سمنان
شمار شهدای جهاد در استان سمنان به حدود ۱۱۳ نفر میرسد که معادل چهار درصد از آمار کل شهدای استان را تشکیل میدهد و بر پایه گزارشها، آمار شهدای جهاد استان با ۱۱۳ نفر معادل سه و ۶ دهم درصد از کل شهدای جهاد کشور را شامل میشود که بیش از سه برابر میانگین کشوری را به خود اختصاص داده است.
از سه هزار شهید استان سمنان، ۲۲۰ نفر ورزشکار و ۹۶ شهید در عرصه بهداشت و درمان به فیض شهادت رسیدند و ۷۰۰ نفر از رزمندگان جبهههای جنگ حق علیه باطل که از این حوزه عازم نبرد شده بودند نیز به جایگاه والای جانبازی نائل آمدند.
از مجموع ۹۶ شهید بهداشت و درمان دفاع مقدس استان سمنان، یک شهید پزشک بود، ۶ شهید نیز بهداشت و پزشکیار، ۵۶ شهید امدادگر، ۹ شهید حامل مجروحان، ۹ شهید راننده آمبولانس و ۱۸ شهید نیز بهداشتیار و عضو کادر بهداشت و درمان رزمندگان دفاع مقدس بودند که به شهادت رسیدند.
شمار کل جانبازان استان سمنان هفت هزار و ۲۰۰ نفر است که از این تعداد یکهزار و ۸۰۷ نفر از جانبازان استان را جانبازان شیمیایی تشکیل میدهند. ۲۰۷ نفر دارای بیش از ۲۵ درصد جانبازی هستند.
طبق گزارشها، در کشور به ازای هر ۱۲۴ نفر یک نفر جانباز و در استان سمنان به ازای هر ۵۸ نفر یک نفر در دوران دفاع مقدس جانباز شدند و استان سمنان بیش از ۲ و یک دهم برابر میانگین کشوری جانباز دارد و همچنین یکهزار و ۷۴۷ نفر از این جانبازان بیش از ۲۵ درصد جانبازی دارند.
برنامهریزی برای دومین کنگره شهدای استان سمنان در بهار ۱۴۰۴
سمنان به عنوان یکی از استانهای سرآمد دوران دفاع مقدس و جزو سه استان دارای بیشترین تعداد شهدا به نسبت جمعیت برای پاسداری از کیان نظام جمهوری اسلامی، به منظور تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در زمینه جهاد تبیین و مقابله با جنگ ترکیبی و تهاجم فرهنگی دشمنان وارد میدان شده است و برگزاری هشت اجلاسیه در هشت شهرستان استان سمنان برنامهریزی شد تا در نهایت هشت اجلاسیه به دومین کنگره سه هزار شهید در بهار سال ۱۴۰۴ مزین شود.
برگزاری اجلاسیه شهدا در هر شهرستان استان سمنان در واقع اقدامی برای معرفی شهدای هر شهرستان به نسل امروز آن شهرستان است که در نهایت تمامی مردم استان سمنان و دیگر استانها در نقاط مختلف کشور در «کنگره سههزار شهید استان سمنان» با تمامی شهدا و خط مشی و سیره این بزرگواران همیشهجاودان بیش از پیش آشنا شوند تا راه بر توطئه دشمنان سد شود.
نظر شما