وصیت سردار شهید؛ یک جلد قرآن بر سر تابوتم بگذارید

تهران- ایرنا- اخلاص بسیاری از رزمندگان در دوران دفاع مقدس و مدافعان حرم و امنیت را می‌توان در وصیت‌نامه‌های آنان دید که سردار شهید «علیرضا خلوص دهقانپور» یکی از آنهاست که نوشت «بر سر تابوتم یک جلد قرآن بگذارید تا امت ما بدانند که هدف من خدا و قرآن بوده و نه چیز دیگری».

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت ایرنا، سفارش حضرت امام خمینی (ره) به مردم ایران برای مطالعه وصیت نامه شهیدان از آن سفارش هایی است که همیشه می تواند چراغ راه و ره توشه باشد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمود «۷۰ سال عبادت کردید، خدا قبول کند ولی بروید یکی از وصیتنامه های شهدا را بخوانید. این ها ره ۷۰ ساله ما را یک شبه طی کردند.»

پنجشنبه ۲۴ خرداد مصادف با سالروز شهادت سردار علیرضا خلوص دهقانپور است؛ همان شهیدی که در وصیت نامه اش نوشت: من فقط برای رضای خدا گام برمی‌دارم. پس بر سر تابوتم یک جلد قرآن بگذارید تا امت ما بدانند که هدف من خدا و قرآن بوده و نه چیز دیگری.

خلوص دهقانپور در سال ۱۳۳۸ در روستای ازگم شهرستان صومعه سرا در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. او ضمن تحصیل برای کمک به خانواده خود در امر کشاورزی از زحمات طاقت فرسای خود در مزارع دریغ نمی‌کرد.

خلوص دهقانپور در ورزش تبحر داشت و به عنوان فوتبالیست در تیم منتخب شهرستان صومعه سرا حضور داشت. همچنین در رشته رزمی جودو فعالیت می‌کرد. این شهید والا مقام در فعالیت‌های انقلابی نقش فعال داشت و پس از پیروزی انقلاب در بسیاری از تشکیلات انقلاب اسلامی جزو پیشگامان بود و در مقابله با گروهک‌های ملحد و منافق نیز نقش فعالی داشت؛ به گونه ای که یک بار در درگیری با منافقان مجروح شد و بسیاری از منافقان از او وحشت داشتند.

خلوص دهقانپور با آغاز جنگ تحمیلی پس از فراگیری آموزه‌های رزمی و تاکتیکی راهی جبهه‌های جنگ شد. او در عملیات رمضان به شدت مجروح شد اما از آنجایی که بسیار شیفته جهاد و مبارزه بود برای آنکه باز هم وارد صحنه عملیات شود، بدون اجازه و اطلاع از پزشک معالج از بیمارستان خارج شد. با این حال او در اکثر عملیات‌ها حضور فعال داشت و بارها مجروح شد.

وصیت سردار شهید؛ یک جلد قرآن بر سر تابوتم بگذارید

رهایی رزمندگان از دست بعثی‌ها پس از ۶۰ ساعت

سردار خلوص دهقانپور که در عملیات کربلای ۲، فرمانده یکی از دسته‌ها بود، پس از گذشت ۶۰ ساعت (بیش از ۲ شبانه روز) که در محاصره دشمن بودند، توانست با شهامتی مثال زدنی نیروها را از محاصره درآورد.

این شهید بیشتر مواقع با وضو بود و به نماز شب بسیار اهمیت می داد. وی کم حرف بود و بیشتر به حرف‌ دیگران گوش می داد. به کودکان بسیار شخصیت می‌داد و به همه آنان سلام می کرد و آنها را بسیار دوست داشت. این فرمانده دفاع مقدس به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت عشق می ورزید و به امام راحل فوق العاده احترام می گذاشت و بسیار دوستش می داشت.

وی در سال۱۳۶۱ ازدواج کرد و حاصل آن دو فرزند به نام های اسماعیل و زینب است که بنا به وصیتش نام اسماعیل را همچون حضرت ابراهیم(ع) برای قربانی به پیشگاه احدیت بر فرزندش نهاد و زینب را غمخوار می‌دانست.

خلوص دهقانپور فرمانده گردان سلمان لشکر ۱۶ قدس گیلان پس از سال‌ها مجاهدت و مبارزه در راه حق و نبرد در میادین رزم ۲۵ خرداد سال ۱۳۶۷ در یک عملیات در ارتفاعات غرب کشور(ماووت قله قامیش) به فیض شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در مسجد جعفری شهرستان صومعه ‌سرا آرام گرفت.

وصیت سردار شهید؛ یک جلد قرآن بر سر تابوتم بگذارید

کتاب «این آمدن نبود» درباره زندگی‌نامه فرمانده گردان سلمان لشکر قدس گیلان است که توسط حمیده عاشورنیا در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. این کتاب دوره‌های مختلف زندگی این شهید را از کودکی تا شهادت، در ۱۱ فصل، معرفی و به ویژگی‌های اخلاقی و زندگی فردی و مبارزات وی پرداخته است.

در بخشی از کتاب آمده است: علی‌رضا هر وقت از منطقه برمی‌گشت، برای پسربچه‌ها پوکه فشنگ، ضامن نارنجک و آهن پاره‌های یادگاریِ جنگ سوغات می‌آورد. دوست داشت بچه‌ها جنس زمخت جنگ را از نزدیک لمس کنند. یکی از پسرهای مکرّم خانم، علی پسر هشت ساله‌ای بود که چند بار بهش سفارش کرده بود این دفعه که از جبهه برمی‌گردد، برایش پوکه بیاورد تا به دوستانش نشان بدهد. حوالی ساعت ۲ نیمه شب علی‌رضا از مأموریتِ کردستان برگشت. به هاجر سپرده بود اگر نصف شب رسید، به خاطرِ این‌که صدای زنگ حیاط برای صاحب‌خانه مزاحمت ایجاد نکند، با سه تک بوق که اسمش را گذاشته بود «بوقِ حزب اللهی» خبر آمدنش را بدهد.

مستند سرباز ولایت نیز درباره این شهید تولید شده که همرزمان و دوستان شهید به ویژگی های شهید پرداخته و درباره شیوه های این فرمانده دفاع مقدس در زمینه امر به معروف و نهی از منکر سخن می گویند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha