حجّ در لغت به معنای قصد و آهنگ است؛ آهنگ کار و یا جایی نمودن و به حسب بعضی از کتاب های لغت، آهنگ کاری مهم نمودن. راغب اصفهانی در کتاب مفردات می نویسد: اصل حج یعنی قصد زیارت کردن و در شرع نیز منظور قصد زیارت خانه خداست.
این واژه ۱۰ بار در قرآن تکرار شده است. از امام باقر (ع) علت نامگذاری حج را پرسیدند که آن حضرت فرمود «فلان شخص حج انجام داد، یعنی رستگار شد. حج به معنای رستگاری است و کسی که این اعمال را انجام دهد رستگار گردیده و حج در مورد او استعمال می شود.»
در کتاب معانی الاخبار نیز آمده است که حج، به معنای رستگاری است و کسی که این اعمال را انجام دهد، رستگار گردیده، و حج در مورد او استعمال می شود.
مروری بر اقسام حج
۱- حج قِران: این گونه حج بر مسلمانی واجب است که فاصله منزل او تا مسجدالحرام کمتر از ۱۶ فرسخ شرعی، حدود ۸۸ کیلومتر باشد و تفاوتی میان واجبات و مستحبات این حج و حج اِفراد نیست، جز آنکه در حج قِران، حج گزار هنگام احرام باید قربانی خود را اعم از گاو و گوسفند همراه داشته باشد و مستقیماً از میقات به سمت عرفات و سپس مشعر و بالاخره به سمت منا آمده و در قربانگاه منا قربانی را به همراه دیگر حاجیان در روز دهم ذی الحجه قربانی کند.
۲- حج اِفراد: اینگونه حج بر مسلمانی واجب است که فاصله منزل او تا مسجد الحرام کمتر از ۱۶ فرسخ شرعی باشد.
۳- حج تمتع: اینگونه حج بر تمام کسانی واجب است که فاصله وطن آنها تا مسجدالحرام بیش از ۱۶ فرسخ شرعی باشد. از این رو بیشتر مسلمانان اینگونه حج را به جای می آورند. بنابراین کسانی که وطن آنان تا مسجدالحرام بیشتر ا ز ۸۸ کیلومتر باشد، حج واجب آنان حج تمتع است.
حج در اصطلاح فقها نیز به مجموعه اعمال و مناسکی گفته می شود که حجاج در ایام حج انجام می دهند. محمدحسن نجفی صاحب کتاب جواهر الکلام با ارائه این تعریف می نویسد: حج، زیارت کعبه با اعمال مخصوص در مکان های مخصوص است. بنابر این حج به مجموعه ای از اعمال که در مکه و اطراف آن به جا می آورند می گویند که در صورت وجود استطاعت مالی و صحت مزاج و امنیت، بر هر شخص بالغ و عاقل و مکلف، در تمام عمر یک مرتبه واجب می شود.
حق حج در بیان امام سجاد(ع)
یکی از حقوقی که امام سجاد (ع) در رساله حقوق مطرح کرده اند، حق حج است. سیدالساجدین (ع) فرمود: حق حج بر تو این است که بدانی، آن سیری است به سوی پروردگارت، و فرار تو از گناهانت به جانب اوست، و قبول توبه تو و ادای واجبی است که خدای متعال آن را بر تو فرض کرده است.
امام زین العابدین (ع) در این مورد، هیچ اشاره ای به جنبه های سیاسی و ابعاد مختلف حج، نفرموده اند و برخی معتقدند شرایط دشوار اجتماعی آن زمان و حاکمیّت بنی امیه، اجازه نمی داد تا مسلمین از این اجتماع بزرگ بهره گرفته و به سوی عدالت و فضیلت، هدایت شوند. لذا امام سجاد بیشتر به جهات معنوی و عرفانی حج، اشاره کردند؛چنان که بسیاری از حقوق، در همین راستا مورد توجه قرار گرفته است.
حج اکبر و حج اصغر
آیت الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر المیزان معتقد است: در میان مفسران در مورد روز حج اکبر گفت و گو است اما آنچه از بسیاری از روایات که از طرق اهل بیت(ع) و اهل سنت نقل شده، استفاده می شود این است که منظور از آن روز دهم ذی الحجه، روز عید قربان و به تعبیر دیگر یوم النحر(قربانی) می باشد. در روز عید قربان در واقع قسمت اصلی اعمال حج پایان می یابد و از این رو، روز حج می توان به آن اطلاق کرد.
وی افزود: این که چرا آن را اکبر گفته اند، به خاطر آن است که در آن سال همه گروه ها اعم از مسلمانان و بت پرستان (طبق سنتی که از قدیم داشتند) در مراسم حج شرکت کرده بودند ولی این کار در سال های بعد به کلی موقوف شد.
مکارم شیرازی افزود: علاوه بر تفسیر فوق که در روایات اسلامی نیز آمده، تفسیر دیگری نیز وجود دارد و آن این که منظور از آن مراسم حج است، در مقابل مراسم عمره که حج اصغر نامیده می شود. این تفسیر نیز در پاره ای از روایات آمده و هیچ مانعی ندارد که هر دو علت تواماً سبب این نامگذاری شده باشد.
برخی نیز نوشته اند: تعبیر «یوم الحج الاکبر» برای اولین بار در مورد روز عید قربان سال نهم هجرت بکار رفته که حضرت علی (ع) سوره برائت را در این روز ابلاغ نمود و در سال بعد که حجةالوداع صورت گرفت، باز این تعبیر تکرار شده است. لذا می توان گفت همه ساله روز عید قربان، روز حج اکبر است و آنجا که حج اکبر بدون کلمه یوم، آورده شود، مراد حج در مقابل عمره است.
نظر شما