به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سالهاست که میان منتقدان، فیلمسازان و مخاطبان قرائت مشترکی از سینمای دینی وجود ندارد. با وجود فیلمهای مهم و بزرگی چون روز واقعه، رستاخیز، محمد رسول الله، سفیر، قدمگاه و... که به سینمای دینی رنگ دادهاند، همچنان میان مخاطبان، منتقدان و فیلمسازان درک مشترکی از مفهوم سینمای دینی وجود ندارد.
به علاوه اغلب آثار دینی سینمای ایران یا به مناسبت محرم و عاشورا تولید شدهاند یا آثاری بیوگرافی درباره زندگی پیامبران و امامان هستند و مناسبتهایی مانند اعیاد قربان یا غدیر، به طور مشخص در سینمای دینی جای ندارند. در این رابطه توجه به کارگردانانی که آثاری با مضامین دینی دارند اهمیت مییابد تا ادارک آنان از سینمای دینی و نسبت این درک با آثاری که تولید کردهاند، روشنتر شود.
وقتی فرزاد موتمن مفهوم سینمای دینی را نمیپذیرد
فرزاد موتمن یکی از کارگردانانی است که با آنکه فیلمهای او مستقیما با مضامین دینی مرتبط نیست اما با عرفان و فلسفه گره خورده است. جعبه موسیقی از آثاری است که اغلب منتقدان آن را در دسته فیلمهایی با مضامین دینی و عرفانی قرار میدهند. موتمن درباره ساختار سینمای دینی معتقد است: فیلم دینی به لحاظ فرم با فیلمهای سینمای دیگر تفاوت دارد. فیلم راجع به حضرت مسیح(ع) زیاد ساخته میشود اما تنها فیلم انجیل متی است که فیلم خوبی در این زمینه است.
او ادامه میدهد: اینکه ما زندگی حضرت یوسف(ع) را به صورت فوتورمان(داستانی که از کنار هم قرار دادن چند عکس شکل میگیرد)، بسازیم فایدهای ندارد؛ بلکه باید بتوانیم داستانی را روایت کنیم که بتواند پلی به جامعه فعلی بزند. اگر میخواهیم فیلمی درباره عاشورا بسازیم باید این فیلم بتواند با انسان امروزی و دغدغههای او ارتباط برقرار کند.
با این اوصاف میتوان موتمن را حامی سینمایی دانست که در آن، شرایط و دغدغههای حال و آینده با مفهوم دین پیوند میخورد. او اما فیلم خودش یعنی جعبه موسیقی را فیلمی دینی نمیداند. موتمن گفته است: دین یک ایدئولوژی است، ژانرها براساس ایدئولوژی به وجود نمیآیند؛ برای همین نمیتوانیم سینمای دینی داشته باشیم. من خودم جعبه موسیقی را یک فیلم دینی نمیبینم.
خالق «زیر نورماه»، فقط آثاری درباره انبیا را دینی میداند؟
رضا میرکریمی اما نظر دیگری دارد. او سبک و سیاق خود را در سینمای دینی دنبال کرده و فیلمی چون زیر نور ماه را نیز در کارنامه دارد. فیلمی که به نظر بسیاری از منتقدان، از رهگذر سینمای دینی به نقد عقلایی روحانیت پرداخته است. میرکریمی معتقد است که سینمای دینی داریم اما نوع نگاهها به آن متفاوت است.
او در اینباره گفته است: هر فیلم و اثر هنری که بتواند مخاطب خود را دچار پرسش کند و باعث شود در مورد دنیای پیرامون و مسائل اصلی خودش کنجکاو شود، ذاتاً هنر دینی است. هر حرکتی که انسانها را از غفلت، تکرار و … خارج کند، در آن حتماً یک نگاه دینی وجود دارد.
میرکریمی در ادامه صحبت های خود از موضع دیگری وارد میشود که میتوان نتیجه گرفت او هم به مانند موتمن فیلم خود زیر نورماه را فیلمی دینی نمیداند. او میگوید: شخصاً بسیاری از فیلمها را دینی میدانم اما ترجیح میدهم که سینمای دینی را به موضوعات مستقیم در این رابطه خلاصه نکنم و فقط به آثاری که در مورد انبیاء است، دینی بگویم.
سینمای دینی و غیردینی نداریم!
از زاویه دیگری نیز میتوان به نگاه محمدمهدی عسگرپور عنایت داشت. او که فیلم قدمگاه را در رسته همین نوع سینما تولید کرده، نه به مانند موتمن وجود سینمای دینی را رد میکند نه مانند میرکریمی آن را میپذیرد. او میگوید: اعتقاد شخصی من طبقهبندی را نمیپسندد. هنر را نمیشود طبقهبندی و تعریف کرد. محمدمهدی عسگرپور نه به مانند موتمن وجود سینمای دینی را رد میکند نه مانند میرکریمی آن را میپذیرد
عسگرپور ذاتا دستهبندی را در سینمای دینی و غیردینی درست نمیداند و عقیده دارد که با این دستهبندیها رانت ایجاد میشود. او اضافه میکند: اگر این دستهبندیها را برداریم، فیلمسازان بیشتر به خودِ واقعیشان نزدیک میشوند. سینمای ایران در حال حاضر اینگونه شده است که فیلمسازان در یک مسیری نهادینه میشوند. به من هم میگویند فیلمساز دینی و اگر بخواهم در یک فضای دیگری کار بسازم، این امکان وجود ندارد چون میگویند تو باید فقط در این مسیر باشی.
جالب آنکه عسگرپور نیز به مانند موتمن و میرکریمی فیلم خود قدمگاه را در دسته فیلمهای دینی نمیداند و عنوان میکند: لفظ معناگرا اشتباه بزرگی است. همان سالها برای فیلم قدمگاه همین عنوان سینمای را به کار بردند. در صورتی که من باید خوشحال میشدم اما در همان زمان عنوان کردم که این لفظ معناگرا درست نیست.
کارگردان «بچه های آسمان» و دغدغه اخلاق و امید در سینمای دینی
تفاوت نگاهی که در میان این سه فیلمساز وجود داشت، در نقطهنظر مجید مجیدی پررنگتر هم میشود. او که فیلمهای مهمی چون محمد رسول الله از دسته بیوگرافی در سینمای دینی و بچههای آسمان با مضامین دینی و اخلاقی را در کارنامه دارد، همه آثار در حوزه انسان، معارف و اخلاق را بخشی از سینمای دینی میداند و میگوید: لازم نیست مستقیم سراغ دین رفت. فکر میکنم پرداختن به موضوعات اخلاقی و مسائل اجتماعی که منتهی به اخلاق و امید میشود، جلوههایی از نگاه دینی هستند.
از این روست که در کارنامه او هم فیلم هایی چون رنگ خدا،خورشید و بچه های آسمان با رویکردی معناگرا و اخلاقی جلوهگر شدهاند و هم فیلمی چون محمدرسول الله که مستقیم درباره دین اسلام و زندگی رسول خداست.
به نظر میرسد همین تفاوت در دیدگاههاست که باعث شده درک مفهوم سینمای دینی با مشکل روبهرو شود و هرکس از منتقد تا فیلمساز تعریف خود را داشته باشد. تعریفی که هم ذهنیت دقیقی به مخاطبان نمیدهد و هم باعث شده منتقدان به هنگام تحلیل این نوع فیلمها، چارچوب مشخصی نداشته باشند و در نهایت این ابهامات باعث شده از تعداد فیلمهای تولید شده در این ژانر کاسته شود.
نظر شما