انتخاب من در هشتم تیر: فرد اصلح یا جناح سیاسی؟

ساوه - ایرنا - ایرانی‌ها در هشتم تیر سال ۱۴۰۳ با یک انتخاب سرنوشت ساز روبرو هستند و از آنجایی که این انتخاب به توسعه، پیشرفت و آبادانی کشور در تمامی عرصه‌های ملی و بین المللی گره خورده؛ آنها را دغدغه‌مند انتخابی اصلح کرده است.

به گزارش ایرنا، چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوی به خاطر اتفاق تلخ سقوط بالگرد حامل رییس جمهور و یاران وی در ۳۰ اردیبهشت امسال و به شهادت رسیدن آنها، حدود یکسال پیشتر از موعد در حال برگزاری بوده و هم اکنون شمارش معکوس برای حضور در این همایش سیاسی ملی شروع شده است.

به عنوان یک خبرنگار، زمان انتخابات که فرا می‌رسد؛ حضور در اجتماعات و محافل مختلفی که حول این محور باشد تبدیل به اولویت امور روزانه ام می شود تا علاوه بر آشنایی با رفتار و دیدگاه های مردم در موقعیت های حساس این چنینی، با دغدغه ها، مشکلات، خواسته ها و نیازهای جامعه‌ای که در آن زندگی می کنم بیشتر آشنا شوم.

مطلب پیش‌رو چکیده نظرات قشرهای مختلف در خصوص چگونگی حضور یا عدم حضور در انتخابات در شهرستان ساوه از ابتدای فعالیت تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است که تاکنون تجربه کرده‌ام.

ساوه در آستانه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حال و هوای نقاط مختلفش از خانه‌ها، کوچه‌ها و بازارهایش گرفته تا محافل سیاسی و فضای مجازی همانند سایر نقاط کشور همگی درگیر بحث‌های مشترکی حول محور انتخابات همچون انتخاب فرد اصلح، گفت وگوهای داغ طرفداران جناح‌های مختلف سیاسی، مناظره‌های تلویزیونی و تصمیم برای حضور یا عدم حضور در این تکلیف مهم سیاسی است.

فرد اصلح یا جناح سیاسی

حرف از انتخابات که می‌شود برخی سر یک دوراهی در انتخاب فرد اصلح یا فردی نزدیک به یک جناح خاص گیر می‌کنند؛ مانند یکی از بازاریان شهر ساوه که وقتی با چند کسبه دیگر در بازار قدیمی مشغول صحبت در خصوص انتخابات بودند که برای شنیدن حرف‌هایشان چند دقیقه ای نزدیکشان ایستاده‌ام و شنیدم که لابه‌لای بحث گفت: با توجه به تجربه های انتخابات گذشته نمی دانم انتخاب فردی که برنامه‌هایش عملی تر به نظر می رسد بهتر است یا فردی که از جناح سیاسی هم فکر نامزد شده است.

سر دوراهی ماندن بین وفاداری به همفکران سیاسی و انتخاب فرد اصلح نه تنها عایدی برای کشور ندارد بلکه جامعه را دچار چالش‌های جدید نیز می‌کند

به باور یکی دیگر از این بازاریان سر دوراهی ماندن بین وفاداری به همفکران سیاسی و انتخاب فرد اصلح نه تنها عایدی برای کشور ندارد بلکه جامعه را دچار چالش‌های جدید نیز می‌کند؛ صلاحیت و توانمندی بر همه چیز ارجح است.

اما یکی دیگر از اعضای این جمع با عقاید دوستانش کاملا مخالف و معتقد بود: هر فردی از جناح های مختلف که برای ریاست جمهوری نامزد می شود و مورد تایید اعضای آن حزب است بر حسب توانایی‌هایش فردی اصلح نیز محسوب می شود.

پیرمردی که جدا از جمع کنار مغازه اش روی یک چهارپایه نشسته بود به این جمع ملحق شد و گفت: کار به جناح بازی شما جوانترها ندارم آنچه که تجربه به من آموخته، اصلح بودن یک نامزد برای ریاست جمهوری به میزان اعتقادات ایرانی و اسلامی او و اینکه چقدر در عمل به آنها پایبند است، بر می گردد.

بحث آنها ادامه داشت و من برای اینکه از خط واحد جا نمانم مجبور به ترک بازار شدم در اتوبوس با سوژه های جوان تر که قصدی برای شرکت در انتخابات نداشتن برخورد کردم و با آنها برای اینکه بهتر از نظرات و دیدگاهایشان آگاه شوم هم صحبت شدم.

انتخاب من در هشتم تیر: فرد اصلح یا جناح سیاسی؟

یکی از آنها که دوستانش محدثه صدایش می کنند می پرسد: مگر رای دادن و ندادن من چیزی را تغییر می دهد؟

دیگری می خندد و با تن صدایی آرامتر که فقط دوستانش بشنوند می گوید: این روزها به اندازه کافی توی خونه درگیر تلویزیون و مناظرهای انتخاباتی هستیم؛ که ناگهان همگی باهم می زنند زیر خنده و حرف های او را با شوخی تایید می کنند.

خودمان انتخاب کنیم یا دیگری؟

برای ورود به بحثشان لبخندی می زنم و می پرسم همگی واجد شرایط رای دادن هستید؟ باز با آن خنده های پر از انرژی باهم می گویند در انتخابات گذشته رای اولی بودیم.

پرسیدم برای انتخابات مجلس به کی رای دادین؟ که بعد از چند لحظه سکوت یکی از آنها با آن لحن خاص دوران نوجوانی گفت: خانم ما اصلا رای ندادیم.

یکی دیگر از آنها قبل از اینکه من بپرسم چرا رای ندادید میان حرف من و دوستش پرید و گفت: مگه ما رای ندادیم انتخابات برگزار نشد؟

متوجه می شوم که اگر مستقیم بخواهم در مورد حضورشان در انتخابات و اهمیت آن حرف بزنم آب در هاون کوبیدن است و به همین خاطر از در دیگری وارد بحث می شوم و می گویم با دیدن شور و شوق شما یاد دوران نوجوانی و اولین رایی که دادم افتادم که باز شروع به شوخی می کنند و می پرسند خانم به کی رای دادی؟ از لابه‌لای سوال ها و شوخی هایشان یکی از آنها می پرسد از رای که دادی پشیمان نیستی؟

از سوالش خوشحال می شوم و فرصت را مناسب می بینم تا دیدگاهم را با آنها به اشتراک بگذارم و می گویم: فارغ از راضی بودن یا نبودن از انتخابم، انتخابات برای من دو حُسن مهم داشته به طوری که موجب شده برای سایر تصمیماتی که در زندگیم می گیرم بدون فکر و تحقیق عمل نکنم و اتفاقات و سرنوشت کشورم برایم مهم و خودم را بیشتر ایرانی احساس کنم.

اتوبوس توقف می کند و ۲ نفر از آنها پیاده می شوند حال جمع چهار نفری ما بحث را با اهمیت حضور در انتخابات ادامه می دهیم و یکی از آنها می گوید: خانم حال انتخابات رای ما پنج نفر روهم نداشته باشه چیزی نمیشه که؟

از او می‌پرسم به این بیت از شعر فیض کاشانی که میگه قطره قطره جمع گردد عاقبت دریا شود چقدر باور داری؟ بعد از یک مکث کوتاه به چشم هایم نگاه می کند و می گوید: خب اگه عاقلانه فکر کنیم واقعا همین طور باران قطره قطره تبدیل به سیل میشه.

در مساله انتخابات تو همان قطره ای برای اینکه سیل راه بیفتد حتما باید باشی

به او می گویم : در مساله انتخابات تو همان قطره ای برای اینکه سیل راه بیفتد حتما باید باشی، این فقط یکی از موارد اهمیت حضور تو در تعیین سرنوشت خود و کشورمان است.

دوستش می گوید موارد دیگه اش چیه خانم؟ لبخند زنان بهش میگم فکر کن یه خونه تازه خریدین بعد خانواده بهت میگن حق اینو داری خودت اتاق تو انتخاب کنی تو بهشون چی میگی؟ گفت معلوم دیگه خونه رو نگاه میکنم بهترین اتاق و برای خودم انتخاب می کنم، گفتم خیلی عالی، حال فکر کن تو به خانواده بگی نه شما انتخاب کنید هرچیه ام به من افتاد افتاد دیگه چه اتفاقی میفته به نظرت؟ معلومه دیگه شاید بدترین اتاق به من میفته.

انتخاب من در هشتم تیر: فرد اصلح یا جناح سیاسی؟

انتخابات هم همین شرایط را دارد و یک حق انتخاب داری که اگه خودت انتخاب نکنی دیگران برای تو و آینده ات تصمیم می گیرند، ناگهان اتوبوس می ایستاد باید پیاده شوم تا مسیرم برای پیاده شدن خلوت شود از آنها می پرسم حالا به نظرتون خودتون انتخاب کنید بهتره یا دیگری؟

فرصتی برای گرفتن جواب سوالم نیست و از اتوبوس پیاده می شوم اما حرف های آنها ذهن و روحم را درگیر می کند و برای خلاصی از سوالهای که نمی توانم جوابی برایشان پیدا کنم به سراغ چک کردن فضای مجازی شهرستان می روم که از روز تایید صلاحیت نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تنورش داغ تر از همیشه شده است.

تنور داغ انتخابات در فضای مجازی

فضای مجازی پر از نظرات موافق و مخالف طرفداران نامزدهای مختلف، هرکسی گفته ها و رفتارهای نامزدها در مناظره‌ها، سفرهای استانی و میتینگ های انتخاباتی آنها را آنگونه که به نفع جناح و طیف سیاسیش است تحلیل می کند و در این میان کسانی هم که با علم و منطق به تحلیل گفته ها و شعارهای انتخاباتی نامزدها می پردازند کم نیستند که این نکته نوید رفتن جامعه به سوی کنشگری و مطالبه گری است.

انگار فضای مجازی در انتخابات گوی سبقت را از فضای و سیمای شهری ربوده به طوری که کمتر گروه و کانالی را در فضای مجازی می توان یافت که بحث انتخابات در اولویت آن نباشد و این مساله در فضا و سیمای شهری به نصب چندین بنر و چند ستاد در مناطق پر تردد شهر خلاصه شده است.

بررسی این مساله که چقدر فضای و سیمای شهری درگیر مسئله انتخابات است من را هر روز به گشت زدن در مناطق مختلف شهر دعوت می کند؛ که حاصل این گشت زدن‌ها علاوه بر رسیدن به نتیجه داغ تر بودن فضای مجازی نسبت به فضای و سیمای شهری شنیدن و آگاهی از نظرات و خواسته های قشرهای مختلف جامعه بود که یکی از جالب ترین آنها گفت و گوی گروهی از دانشجویان در نزدیکی یکی از دانشگاه های شهر بود.

منتظر تاکسی یا اتوبوس بودند نمی دانم اما جلوی درب دانشگاه باهم درخصوص انتخاب رییس جمهور آینده بحث و گفت وگو می کردند که نظر یکی از آنها برایم خیلی جالب بود، دوستش در خصوص اهمیت انتخابات ایران در جهان و بازتاب آن در رسانه های بیگانه حرف می زد که حرف او را قطع کرد و گفت: بابا اونا که خیلی وقته تکلیفشون مشخص شده چیزی جز عقب ماندگی و ناامنی تو ایران نمی خوان.

نمونه این نظرها و دیدگاه های مختلف دیگر حول محور چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را طی این مدت بسیار در پارک ها، تاکسی، اتوبوس، دانشگاه ها، محافل سیاسی، اجتماعات طرفداران کاندیدهای مختلف، جمع های خانوادگی، بازار، مغازه ها، فروشگاه ها حتی شهربازی ها شنید و دیده ام و نتیجه ای که از همه آنها می شود گرفت این است که ورای اینکه حضور من در هشتم تیر برای انتخاب رییس جمهور آینده چه نقشی دارد؟ یا اصلا رای خواهم داد یا نه؟ اما امید به آینده روشن تر ایران در قلب هر ایرانی هیچ وقت غروب نخواهد کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha