خاطرات ۱۰۱ ماه اسارت در بند رژیم بعث عراق

قزوین - ایرنا - قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد مبنی بر پایان جنگ هشت ساله توسط بنیانگذار انقلاب اسلامی در یکی از روزهای تیرماه سال ۶۷ مورد پذیرش واقع شد و اسیران جنگی نیز با کوله باری از خاطرات به میهن خود بازگشتند.

به گزارش خبرنگار ایرنا، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق طولانی‌ترین جنگ قرن بود که عراق به‌ عنوان آغاز کننده جنگ، در نهایت نیز به هیچ دستاوردی نرسید و ایران هم کشور متجاوز را در نزدیکی مرزهای خود متوقف کرد.

قطعنامه ۵۹۸ برخلاف قطعنامه‌های پیشین درباره جنگ ایران و عراق ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده بود که به شورای امنیت اجازه اعمال زور علیه تهدیدات صلح وامنیت را می داد و بدون مشخص کردن مقصر و آغاز کننده جنگ و سایر ابهامات از جمله غرامت که خواسته‌ ایران بود، ذیل اصل ۴۰ منشور ملل متحد ایران و عراق را موظف کرده بود تا آتش‌بس فوری را در جبهه‌های جنگ برقرار کنند.

این قطعنامه همچنین از ایران و عراق خواسته بود که به‌ عنوان اولین گام برای حل و فصل مناقشه، آتش‌بس فوری را رعایت و تمام اقدامات نظامی در زمین، دریا و هوا را متوقف کنند و همه نیروهای خود را بدون تاخیر به مرزهای شناخته‌ شده بین‌المللی بازگردانند و از دبیرکل سازمان ملل نیز خواسته بود که تیمی از ناظران سازمان ملل را برای راستی‌آزمایی، تایید کند و نظارت بر آتش‌بس، عقب‌ نشینی و گزارشی را درباره آن به شورای امنیت ارایه کند.

آزادی اسیران جنگی در این قطعنامه مهمترین خواسته از طرفین جنگ بود که براساس کنوانسیون سوم ژنو، پس از توقف درگیری‌های فعال و بدون تاخیر باید آزاد و به کشورشان بازگردانده می شدند.

به بهانه سالروز تجلیل از اسرا و مفقودان، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز قزوین با رضا محمدپور، یکی از آزادگان دوران جنگ ایران و عراق به گفت و گو نشسته است.

خاطرات ۱۰۱ ماه اسارت در بند رژیم بعث عراق

ایرنا. در ابتدا از نحوه اسارتتان به دست نیروهای عراقی توضیحاتی ارایه فرمایید.

عملیات فتح المبین در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردین ماه سال ۶۱ در جبهه جنوبی و در منطقه غرب شهرهای شوش و دهلران در استان خوزستان انجام شد که طرح‌ریزی آن از اواسط آبان ماه سال ۶۰ آغاز شده بود.

با تلفات بالای انسانی، پس از هفت روز نبرد سنگین و با پیروزی قاطع نیروهای ایرانی و عقب‌ نشینی نیروهای عراق از سرزمین‌های اشغال‌ شده این عملیات به پایان رسید و بنده نیز در جریان این عملیات و اینکه تنها ۱۶ سال داشتم، در حال که زخمی بودم به اسارت نیروهای عراقی درآمدم و هشت سال و ۴ ماه و ۲۴ روز نیز در اسارت نیروهای عراقی به سر بردم.

ایرنا. از خاطران دوران اسارت و جابجایی خود بگویید.

در آن نبردی که منجر به اسارت من شد، عراقی ها پیکر پاک شهیدان ما را در این عملیات سوار بر نفربر کرده بودند و همراه با اسیران جنگی راهی بغداد کردند، به یاد دارم در طول راه پیکر بعضی از این شهیدان به شاخه های درختان بین راه گیر کرده و بر زمین می افتادند و عراقی ها آنها را دوباره سوار بر نفربر می کردند.

بعد از اسارتم و با توجه به مصاحبه هایی که در ابتدای اسارت انجام دادیم، به نوعی خانواده هایمان را در جریان اسارت خود قرار دادیم.

ایرنا. با وجود داشتن ۱۶ سال سن، انگیزه تان برای اعزام به جبهه بود.

دوست صمیمی دوران جوانی ام در جنگ شهید شد و من که در آن زمان جزو نیروهای بسیج بودم، در پی شهادت صمیمی ترین دوستم و به دنبال مسیر روشن و پاک این شهید بر آن شدم تا به جبهه اعزام شود.

ایرنا. کمی از خاطرات دوران اسارتتان بگویید.

پس از دستگیری، ما را به وزارت اطلاعات بغداد بردند و در یک اتاق ۳۰ متری که هفت زندانی عراقی نیز در آنجا نگهداری می شدند، ما را محبوس کردند تا جایی که حتی اجازه نشستن به ما را نیز نمی دادند.

یک دست لباس و تشک به اسیران ایرانی دادند و نزدیک به ۱۰ روز ما را در آن آسایشگاه نگاه داشتند و سپس ما را به موصل عراق منتقل کردند که بیش از هزاران اسیر ایرانی را در آن نقطه قرار داده بودند.

به یاد دارم که وقتی به زندان موصل عراق منتقل شدیدم، به علت کمبود جا، زمان خواب همه اسیران به صورت کتابی می خوابیدند و به این صورت هشت سال از زندگی و جوانی خود را در آنجا گذراندیم.

خاطرات ۱۰۱ ماه اسارت در بند رژیم بعث عراق

ایرنا. رفتار نیروهای بعثی با اسرای ایرانی چگونه بود.

با توجه به اینکه اسیر جنگی بودیم و در فهرست اسرای ثبت شده نیز قرار داشتیم با این وجود درگیری هایی بین ما و نیروهای عراقی پیش می آمد که حتی این برخوردها منجر به شهادت بسیاری از هموطنان ما نیز می شد.

این در حالی است که این درگیری ها منجر به قطع نخاع و حتی نابینا شدن بسیاری از اسرای ایرانی نیز شد چرا که وقتی نیروهای عراقی عصبانی می شدند، غیر قابل کنترل بودند و رحمی به دل نداشتند و اسرا را با باتوم و شلنگ آن قدر می زدند تا خودشان خسته می شدند.

حدود پنج گروه ۱۰ نفره از اسیران در هر آسایشگاه موصل وجود داشت که هر گروه وظایفی از جمله نظافت آسایشگاه ها و آوردن آب برای منبع و حوض را برعهده داشتند.

این در حالی بود که وجود شخصیتی همچون مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی در آن زمان برای اسرای جنگی نعمت بزرگی بود که در اردوگاه برای اسرا سخنرانی های امیدوارکننده ای داشتند و سلامت روحی و جسمی ما اسیران به تلاش و رشادت های این سید بزرگوار بستگی داشت.

ایرنا. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸ و اینکه قرار بود اسرای جنگ مبادله شوند، چه خاطراتی دارید.

با تصویب قطعنامه ۵۹۸ توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد و پذیرش جمهوری اسلامی ایران، به قلب منتظر اسیران نور رهایی از سخت‌ترین روزهای زندگی تابید، زمانی که به خاک وطن بازگشتیم آن لحظه را با هیچ زمانی در زندگیم عوض نخواهم کرد، این در حالی است که طی سال های گذشته همچنان با دردهای عمیقی که طی دوران اسارت به جسم و روح ما وارد کرد روزگار خود را می گذرانیم.

امروز با وجود همه از خودگذشتگی و جانفشانی اسرای هشت سال دفاع مقدس، این افراد همانند سایر آحاد جامعه و شاید حتی سخت تر از آنها به گذران عمر خود مشغولند در حالی که بسیاری از آنها نیازمند توجه بیشتر هستند که امیدواریم کمبودها و موارد مورد نیاز آنها سال به سال جبران شود.

شهدا و اسرا در دوران جنگ به دنبال هیچ مساله مادی نبودند و تنها و تنها برای حفاظت از خاک وطن خود سراسیمه به جبهه های حق علیه باطل گام نهادند تا در آینده شاهد سرزمینی آزاد باشند که تمامی قله های پیشرفت و کمال را درنوردیده است.

گفتنی است، حدود ۴۳ هزار نفر از رزمندگان ایران در طول هشت سال دوران دفاع مقدس به اسارت دشمنان بعثی در آمدند که از ۶ ماه تا بیش از ۱۰ سال دوران اسارت خود را در زندان‌های رژیم بعثی عراق سپری کردند.

ارتش بعث عراق ۳۱ شهریور ماه سال ۵۹ به خاک کشور ما حمله کرد و پس از حدود هشت سال در برابر رزمندگان ایرانی مجبور به عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی و قبول آتش‌بس شد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha