امروز دهم مرداد مصادف با ۲۵ ماه محرم و بنا به روایتی سالروز شهادت امام سجاد(ع) است؛ امامی که دو یادگار ماندگار نه فقط برای شیعیان و جهان اسلام از خود به جای گذاشت که اندیشمندان و آزادمردان جهان نیز از آن بهره می برند. این دو یادگار شامل صحیفه سجادیه و رساله حقوق است که طی قرن ها برای شیعیان الگوی سبک زندگی و چگونه زیستن را آموخته است.
صحیفه سجادیه پس از قرآن و نهج البلاغه به عنوان مهمترین میراث مکتوب شیعه به نامهای خواهر قرآن و انجیل اهل بیت مشهور است. امام سجاد (ع) بسیاری از معارف دینی مانند خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیت (ع)، گرامی داشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، فضایل و رذایل اخلاقی، آداب دعا، تلاوت قرآن، ذکر، نماز و عبادت را به زبان دعا مطرح کردند.
حضرت امام خمینی (ره) در وصیت نامه سیاسی الهی خود از صحیفه سجادیه به عنوان نمونه کامل قرآن صاعد یاد کرده و افزودند: صحیفه سجادیه از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمه نور اللَّه نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی می آموزد.
صحیفه سجادیه شامل ۵۴ دعاست که یکی از معروفترین دعاهای آن دعای بیستم معروف به دعای مکارم الاخلاق است. رهبر معظم انقلاب در مناسبت های مختلف به مردم به ویژه جوانان و دانشجویان توصیه کردند که این دعا را زیاد بخوانند. ایشان یک بار فرمود «دعای شریف مکارم الاخلاق را زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیهالسّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست.» و در جایی دیگر فرمود «با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفه سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که می تواند بیماری های اخلاقی ما را شفا بخشد و زخم های وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم.» (۱۳۷۹/۷/۱۴)
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان فرمود «دعاهای صحیفه همهاش خوب است امّا من اگر بخواهم توصیه کنم، دعای پنجم و دعای بیستم که معروف به دعای مکارمالاخلاق [است را میگویم]» ( ۱۳۹۵/۰۴/۱۲) برخی افراد به جنبه کمی دعا اصرار دارند تا جنبه کیفی آن و لذا تلاش دارند تا دعاهای وارده را تا پایان قرائت کنند ولی رهبر انقلاب تاکید دارند «صرفاً خواندن دعا مقصود نیست و دستاوردهای معرفتی دعا درصورتی که با تدبر همراه باشد به دست خواهد آمد. من به شما جوانان توصیه میکنم که بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبّر کنید. خواندنِ بیتوجّه و بیتدبّر کافی نیست.»(۱۳۷۲/۴/۲۳)
بر همین اساس ایشان از مردم خواستند تا با این دعا انس بگیرند. لذا فرمود «دعای مکارمالاخلاق که حقیقتاً هر فقره و جمله از آن، یک معرفت بزرگ است، برای انسان مؤمن یک درس زندگی است. جا دارد کسانی که اهل مطالعه و تدبّر یا اهل دعا و تضرّع هستند، با دعای مکارمالاخلاق اُنس بگیرند و آشنا شوند.»(۱۳۷۴/۰۱/۰۳)
یکی از نکات مهم در دعای مکارم الاخلاق توجه به مبانی معرفتی و اعتقادی است و رهبر انقلاب در این زمینه فرمود: وقتی مبانیِ معرفتی ضعیف بود، طبعاً نمی تواند آنها را در مقابل حوادث، در مقابل سؤال ها، در مقابل ابهام ها حفظ کند و در صراط مستقیم نگه دارد. لذاست که به نظر من به مسائل ایمانی و مسائل اعتقادی و معرفتی بپردازید و دعای معروف به مکارمالاخلاق این جوری است «اَللَهُمَّ بَلِّغ بِایمانی اَکمَلَ الایمانِ وَ اجعَل یَقینی اَفضَلَ الیَقین»؛ می گوید یقین را دارم امّا یقین مرا بهترین یقین قرار بده. «وَ انتَهِ بِنیَّتی اِلی اَحسَنِ النِّیّات وَ بِعَمَلی اِلی اَحسَنِ الاَعمال» تا آخر این دعا. دعا البتّه دعای عجیبی است. من توصیه می کنم که عزیزان، جوان ها با این دعای بیستم صحیفه سجّادیّه آشنا بشوند. (۱۳۹۹/۰۲/۲۸)
رهبر انقلاب درباره فرازی مهم از دعای مکارم الاخلاق فرمود: «و استعملنی بما تسألنی غداً عنه» فردا؛ در روز قیامت، از من سئوال خواهی کرد؛ پروردگارا! حالا کمک کن که آن چیزی را که بناست فردا از من سئوال کنی، من جوابش را امروز در عمل خودم آماده کنم»(۱۳۸۶/۴/۱۴)
«یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل می شود به عبادت؛ خود آن امضایی که می کنید، آن کاغذی که می نویسید، آن حرفی که می زنید، می شود یک عبادت. در دعای مکارمالاخلاق این جمله هست «وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه»... فردا در قیامت یقه ما را می گیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، می کنیم -خب این را همه می دانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجّه نمی کنیم، غفلت می کنیم، تنبلی می کنیم، ملاحظه این و آن را می کنیم و آن کارها را انجام نمی دهیم؛ از ما سؤال می کنند.»(۱۳۹۸/۲/۲۴)
فراز دیگری که در این دعا مورد توجه است، موضوع ذلیل دانستن خود در مقابل مردم است که حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه فرمود: هرچه بالاتر می روید، خودتان را در مقابل خدا و در مقابل خلق خدا [کوچکتر ببینید]؛ در دعای مکارمالاخلاق به ما یاد دادهاند که هرچه خودمان در چشم مردم بالاتر می رویم، در «اِلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مثِلَها»؛ هرچه مقاممان پیش مردم بالاتر می رود، در نفْس خودمان به همان مقدار پایینتر برویم. توجّه کنیم به مسئولیّتمان، توجّه کنیم به کوتاهیهایمان، توجّه کنیم به ضعف هایمان، به نقص هایمان(۱۳۹۴/۹/۴)
ایشان همچنین به ابعاد تازهای از تقوا در دعای مکارمالاخلاق اشاره کردند که به شرح زیر است:
۱) گسترش عدالت، بالاترین رتبه تقوا است
«و البسنی زینة المتّقین» در این چیزها اول، «فی بسط العدل»؛ گستردن عدالت. عدالت را در میان جامعه مستقر کنیم؛... عدالت قضائی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینش ها، عدالت در تقسیم منابع و فرصت های کشور بین گروهها، عدالت جغرافیائی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای ماست. گستردن عدالت، بالاترین رقم های تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزه روز گرم تابستان بالاتر است.(۱۳۹۰/۵/۱۶)
۲) کنترل عصبانیت در جمع دوستان و مؤمنین، مصداق تقواست
«و کظم الغیظ»؛ فرو خوردن خشم. یک وقت هست که شما یک فرد معمولیِ متعارفی هستید، خشم شما نسبت به یک برادر دینی است، نسبت به یکی از اهل خانواده است، نسبت به یکی از کارکنانتان است - کظم غیظ خیلی فضیلت دارد؛ «و الکاظمین الغیظ و العافین عن النّاس» - یک وقت هم هست که شما یک مسئول اجتماعی هستید، جایگاهی دارید؛ حرکت شما، اثبات و نفی شما، قول و فعل شما در جامعه اثر می گذارد؛ در یک چنین شرائطی، خشم شما دیگر با خشم یک آدم معمولی برابر نیست... «فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اینجا دوستان است. در مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ «و یذهب غیظ قلوبهم». در مقابل آن دشمنی که با هویت شما، با موجودیت شما مخالف است، آنجا خشم می شود خشم مقدس؛ آن اشکالی ندارد. نه در جمع مؤمنین، در بین افرادی که مأمور به رفتار مسلمانی با آنها هستیم، خشم و حالت عصبانیت نباید باشد. خشم به انسان ضرر میزند.» (۱۳۹۰/۵/۱۶)
۳) فرو نشاندن آتش اختلاف گروهی یا جناحی از کارهای لازمه تقواست
مورد سوم از مصادیق تقوا فرونشاندن آتش اختلاف و انشعابات است. «و اطفاء النّائرة؛ یکی از کارهائی که لازمه تقوای ماست، فرو نشاندن آتش است. این شعلهور شدن آتش - مراد، همین آتش های اختلافاتی است که بین مجموعهها هست، بین گروهها هست، بین دستگاهها هست - در حکم آتش سوزان است... سعی همه باید این باشد که اطفاء کنند. نباید بر روی آتش بنزین پاشید، نباید آتش ها را مشتعل کرد. اینکه ما مکرر در مکرر توصیه می کنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانی که تریبون دارند، به کسانی که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشی از فضای کشور منعکس می شود، که گفتهها را، زبان ها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهی اوقات یک تعبیری نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است.»(۱۳۹۰/۵/۱۶)
۴) جذب افراد جامانده از جماعت مسلمین از مصداق های تقواست
«و ضمّ اهل الفرقة»؛ این کسانی که از جماعت مسلمین جدا می شوند، از جماعت کشور فاصله می گیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانه راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمهکارهای دارند، بکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمهارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمه راه هستند، اینها را جذب کنیم. مصداق های تقوا و شعب تقوا اینهاست.»(۱۳۹۰/۵/۱۶) )
۵ و ۶) اصلاح میان افراد و چشمپوشی از ضعف افراد، از ابعاد دیگر تقواست
«پنجم و ششم از ابعاد تقوا عبارت از اصلاح میان افراد و چشم پوشی از نقاظ ضعف افراد است. «و اصلاح ذات البین»؛ میانه افراد را اگر اختلافی وجود دارد، اصلاح کنیم. «و افشاء العارفة و ستر العائبة»؛ درباره اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسی، از مسئولی کار خوبی سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطهی مقابل؛ اگر چنانچه نقطه منفی سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهی از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسی که به کارش اشکالی وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست.(۱۳۹۰/۵/۱۶)
نظر شما