به گزارش خبرنگار ایرنا، این روزها در خیابان های سطح شهر که قدم می زنید بوی مرغ سوخاری و یا عطر قهوه سوخته به مشام می رسد، مغازه های کوچک سه متری یا چهار متری که برچسب هایی از تصویر دانه های درشت قهوه را بر سرتاسر مغازه چسبانده اند و فصل تازه ای از فروش قهوه را در شهر قزوین آغاز کرده اند.
قهوه فروشی هایی که حالا جای قهوه خانه های قدیمی را گرفته اند، همان قهوه خانه هایی که در قدیم اقشار مختلف مردم پس از دست کشیدن از کار روزانه و در اوقات فراغت و بیکاری در آن مکان جمع شده و با هم به گفتگو و تبادل نظر درباره مسایل روز میپرداختند.
قهوهخانهها در گذشته برای هر دستهای از مردم، تفریحات و وسایل سرگرمی مخصوصی را فراهم کرده و نقش اجتماعی مهمی داشتند، از نقالی تا برطرف کردن کدورتها، اموراتی بود که در قهوه خانه ها اتفاق می افتاد و نقش قهوهخانهدارها به عنوان ریشسفید بسیار مهم و حساس بود، تا جایی که لقب موثرترین و مهربانترین کاسب های شهر به آنها داده میشد، بعدها نیز مراکزی با نام سفرهخانه سنتی، شکل گرفت که کارکرد آن برای عموم مردم شباهتی با قهوهخانههای سابق نداشت و بیشتر تجمیع قلیان و دود در بین جوانان بود.
فروش قهوه از شمال تا جنوب شهر
هم اکنون جای خالی قهوهخانهها و پاتوق دورهمی های قدیمی به شدت احساس میشود و با اینکه کافی شاپ و یا قهوه فروشیها دورتادور ما را احاطه کردهاند، اما آنچنان که باید کارکرد گذشته را ندارند و صرفا نوشیدن یک فنجان قهوه باقی مانده است.
فروش شات های قهوه فقط به بالای شهر محدود نمی شود و اگر سری به جنوب شهر بزنید به طور تقریبی و در هر ۵۰۰ متر فاصله یک قهوه فروشی را می بینید، زمانی که از جلوی این مغازه های زیرپله ای عبور می کنید، بوی قهوه در کنار بوی فاضلاب به مشامتان می رسد!
در مکانی که زیرساختهای شهری فرسایش یافته و کالبد شهر در پایین ترین کیفیت قرار دارد، استشمام بوی قهوه در کنار فاضلاب بر قدرت و نفوذ این ماده خوراکی تاکید دارد و اینکه الویتهای ما چگونه تغییر میکند.
جوانکی که به قهوه فروشی یکی از مناطق جنوب شهر آمده است، به فروشنده می گوید "این پنجمین شات قهوه ای است که امروز می خورم" و قهوه اش را سر می کشد و می خندد یا آن دیگری که می گوید چرا قهوه ات غلیظ نیست، چرا که فکر می کند هر چه قهوه غلیظ تر باشد، اصل تر است.
شمال شهر هم وضعیتی بهتر از جنوب ندارد، در مکانی لوکس و به مراتب بزرگ تر از فست فودهای قبلی، ساعت تقریبا از ۹ و نیم شب گذشته است، محیط کاملاً آرام است و پخش موسیقی بی کلام نیز بر آرامش مشتریان می افزاید و اینجا جنس مشتریان متفاوت با مکان قبلی است.
مشتریان این مکان ها، رهگذران معمولی خیابان نیستند، دورهمی ها یا خانوادگی است یا دوستانه، وارد کافه می شوم و سینی بزرگی در دست یکی از ویترهای (خدمت دهنده به مشتری) کافه می بینم که پنج فنجان قهوه را بر روی میز مشتری می گذارد و وقتی از وی در خصوص میزان سفارش قهوه مشتری ها می پرسم، می گوید: بیشتر مشتری های این کافه، قهوه خور هستند، اما اغلب آنها اصلا نمی دانند قهوه خوب چه ویژگی هایی دارد و حتی اسم انواع قهوه ها و یا زمان مصرف این نوشیدنی را هم نمی دانند، برای مثال الان ساعت نزدیک به ۱۰ شب مشتری ها هنوز قهوه سفارش می دهند و پول خوبی هم برای نوشیدن آن خرج می کنند.
عوارض شدید قهوه با مصارف افراطی
متخصصان بر این اعتقاد هستند که مصرف زیاد قهوه کاملا مشهود است، اما برای تصمیم گیری دقیق باید کارهای پژوهشی صورت پذیرد تا بتوان در مورد آن برنامه ریزی کرد، در هر صورت خوردن این ماده خوراکی به شکل افراطی میتواند در افراد مختلف عارضه ایجاد کند و کسانی که بیماری زمینهای در حوزه قلبی و عروقی دارند، با تپش قلب مواجه شوند، مواردی هم وجود دارد که خوردن این ماده خوراکی به یبوست و زخم معده منجر شده و برای فرد مشکل گوارشی ایجاد کرده است.
به گفته کارشناسان تغذیه مقدار و غلظت قهوه و اینکه چگونه آن را حاضر میکنند بسیار با اهمیت است و هم اکنون قهوههای با کافئین بالا و پایین در بازار وجود دارد که هر کدام تاثیر متفاوتی بر روی فرد میگذارند و توصیه می شود که افراد در خوردن قهوه تعادل و تناسب را رعایت کنند، این بستگی به عادت افراد دارد و باید بسته به نوع میزان مصرف روزانه روی خوردن قهوه مدیریت کرد، تاکید ما خوردن حداکثر یک فنجان قهوه در طول روز است، اما برای برخی ممکن است همین مقدار نیز زیاد باشد و شخص باید متناسب با ویژگی درونی و سلامت آن را تغییر دهد.
رهاورد:
چه خوشمان بیاید چه نیاید، این روزها قهوه فروشی ها به وفور در سطح شهر دیده می شوند و البته به مزاج بسیاری از جوانان نیز خوش می آید و علاوه بر مشتریانی که گهگاهی برای یک تفریح دوستانه یا خانوادگی هوس خوردن یک شات قهوه می کنند، مشتریان ثابتی نیز دارند و از شمال تا جنوبی ترین منطقه شهر نیز نفوذ کرده اند.
جوانان و نوجوانانی که این روزها کم حوصله تر از جوان های گذشته اند و فکر می کنند که در حین کار و فعالیت روزانه برای تقویت قوای جسمی و فکری شان باید حتما قهوه مصرف کنند که خیلی آسان و سریع به دادشان می رسد، باید دید چه ساختاری باعث شد تا از قهوه خانه های دیروز به کافی شاپ های بی محتوای امروز برسیم و محفل های گرم و صمیمی کافه های دهه ۸۰ یا اوایل دهه ۹۰ امروز محلی برای نمایش سانتیمانتالیسم (احساسی گرایی افراطی) شده است.
نظر شما