به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» در هفت خیمه توسط ساسان ناطق نوشته شده است، نویسنده از این راه کتاب را به هفت بخش تقسیم کرده است؛ خیمههایی که به واقعه عاشورا و اتفاقهای آن روز میپردازند.
این رمان قصه جوانی است که پدرش روزی کاتب اعظم دربار معاویه بوده و حالا او در پیش از ظهر عاشورا در خیمهای است که کاتبانش گزارش جنگ را برای یزید مکتوب میکنند. هر کدام از آدمهای درون خیمه قصهای هولناک به موازات واقعه اصلی روایت میکنند؛ قصهای که پرده از راز عاشورا برمیدارد. همچنین در این رمان خطری بزرگ پسر کاتب اعظم را تهدید میکند.
رمان ایرانی «اعترافات کاتب کشته شده» پر از شخصیت و فضاست؛ ۲ عنصر بصری پررنگ که در کل داستان امتداد یافته است.
درباره نویسنده
ساسان ناطق ۳۰ آذر ۱۳۵۴ در تبریز به دنیا آمده است. او در رشته مدیریت دولتی تحصیل کرده و داستاننویسی را از سال ۱۳۷۴ شروع کرده است. ناطق با تک داستانهای موفق خود در جشنوارههای ادبیات داستانی بسیج، شعر و داستان جوان کشور، شبهای شهریور و جایزه ادبی اصفهان درخشید تا اینکه اولین مجموعه داستانش با عنوان «وقتی جنگ تمام شود» در سال ۱۳۸۴ به چاپ رسید. این مجموعه، جوایزی همچون رتبه تقدیری دهمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس، رتبه برتر تالیف دومین جشنواره تولیدات و مراکز استانی حوزه هنری و رتبه برگزیده جایزه «گام اول» را نصیب نویسنده اش کرد.
ناطق نویسندهای است که بدون تجربه یک روز در جنگ، فقط از جنگ مینویسد. او در داستانهایش فضا و موقعیتی متفاوت از جنگ را به تصویر میکشد؛ داستانهایی که خواننده از خواندن آن خسته نمیشود؛ با شخصیت داستان همذاتپنداری کرده، با موقعیتهای متفاوت داستانی روبهرو میشود. از دیگر آثار داستانی ناطق میتوان از مجموعه داستان «در آفریقا همه چیز سیاه است» و رمان نوجوان «قوش» نام برد. هر دو اثر نامزد جایزه کتاب سال دفاع مقدس، جایزه هفت اقلیم و قلم زرین بودند.
ناطق خاطره هم مینویسد. کتابهای «سیاه، سفید، خاکستری»(رتبه سوم بخش اسارت سیزدهمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس)، «آوازهای نخوانده» (رتبه سوم بخش اسارت پانزدهمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس)، «آسمان مال من بود» (نامزد شانزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس)، «هنوز مرا نشناختهای؟» (نامزد بخش کودک و نوجوان شانزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس)، «آنها که رفتند» (نامزد بخش مستندنگاری شانزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع) و «نامهرسان»، «سربازان نیار» و «تشنگان قلههای برفگیر» جزو آثار شاخص او هستند.
قسمتی از متن کتاب
کاتب پیالۀ شیر را به طرفش گرفت. شبان پای راستش را از زمین کند؛ پای چپش دنبالش آمد. جلو رفت، شیر را گرفت و به صورت کاتب خیره شد. از سرخیِ توی چشمانش کم شده بود. کاتب ظرف خرما را پیش آورد و با خنده گفت: «نترس. بنشین و با خیال راحت شیرت را بنوش. پدرت حق بزرگی بر گردن من و برادرم دارد. ما از شاگردان پدرت در دیوان انشا هستیم.»
بهیکباره فرو ریخت. آه از نهادش درآمد. با خود گفت آیا همۀ اینها بازی بود! نتوانست روی پایش بایستد. روی تخت افتاد و پیالۀ شیر از دستش رها شد. پیشکار وارد خیمه شد. برادرزادۀ ابنملجم سرک کشید و کاتب گفت:«چیزی نیست، ترسیده. کمی آب به او بده.»
پیشکار آب را دستش داد. شانهاش را مالید و گفت:« نترس، اینجا خطری تو را تهدید نمیکند.»
جرعهای از آب نوشید. دست روی قلبش گذاشت و گفت: «نترس، اینجا خطری تو را تهدید نمیکند. »
جرعهای از آب نوشید. دست روی قلبش گذاشت و گفت: «شما که مرا کشتید و زنده کردید!»
- هرچند کاتب مطمئن بود خودت هستی، اما باید مطمئن میشدیم فرزند کاتب اعظم و دبیر دیوان انشا به راه پدرش است یا پا کج نهاده و جاسوس عبیدالله شده است!
این را پیشکار پیر گفت و ادامه داد:
- کاتب همه چیز را شنیده و میداند نه شبانی نه جاسوس.
شبان گفت:«ولی من واقعاً چوپانم!»
کاتب گفت: «تو برای من فرزند کاتب اعظمی، اما نباید کسی از این موضوع خبردار شود که ماموران یزید بدون معطلی خونت را میریزند.» (صفحه ۱۱۷ و ۱۱۸)
کتاب اعترافات کاتب کشته شده نوشته ساسان ناطق در ۲۳۶ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه، با کاغذ بالکی، در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
نظر شما