به گزارش خبرنگار ایرنا، قرق و قرقشکنی برای پرندگان مهاجر در مازندران ریشهای چند صد ساله دارد. از گذشتههای بسیار دور تا کنون رسمی در روستاهای دارای آببندان در مازندران برقرار بود که بر اساس آن اهالی منطقه با قرق آببندان اجازه میدادند پرندگان مهاجر بدون هیچ مزاحمتی در زیستگاه خود زندگی کنند و روزهای پایانی حضور این پرندگان یک روز را برای قرقشکنی انتخاب میکردند. یعنی در زمان قرق به هیچ شکارچی اجازه شلیک گلوله در محدوده آببندان که زیستگاه موقت پرندگان مهاجر است را نمیدهند.
هنگام قرقشکنی که معمولا در روزهای پایانی حضور پرندگان مهاجر بود، در یک روز اهالی روستا مجاز به شکار در آن آببندان بودند. اما نقطه حساس ماجرا در همین قسمت است که فعالان و صاحبنظران محیط زیست بر این باورند پس از شلیک نخستین گلوله پرندهها از آن آببندان پرواز کرده و تعداد بسیار اندکی از آنها شکار میشدند.
این رویه که پیشینه موفقی داشت از ۱۵ سال پیش تا کنون برای پرندگان مهاجر در آببندانها ممنوع شد. اما صاحبنظران با بررسی عملکرد ۱۵ ساله این طرح به این جمعبندی رسیدند که اجرای آن نه تنها سودی برای پرندگان مهاجر نداشت، بلکه سبب شد آببندانها به عنوان اصلیترین زیستگاه پرندگان مهاجر در مازندران کارکرد اصلی خود را از دست بدهند.
صاحبنظران پس از مطالعه این طرح به این نتیجه رسیدند وقتی قرقشکنی ممنوع شد اهالی برخی روستا به فکر تغییر کاربری آببندانها افتادند و این امر سبب شد دیگر هیچ پرنده مهاجری در این زیستگاهها فرود نیاید.
بسیاری از آببندانهایی که تغییر کاربری دادند به بخش خصوصی واگذار شدند و پرورش ماهی در این آببندانها سبب شد پرندهها اجازه فرود در این زیستگاهها را نداشته باشند.
فعالان محیط زیست بر این باورند زیستگاه مناسب مهمترین عامل برای حضور پرندگان مهاجر محسوب میشود و در معرض تهدید قرار داشتن زیستگاه مهمترین عامل برای کاهش حضور پرندگان مهاجر محسوب میشود.
به اعتقاد کارشناسان اگر در آببندانهای روستاها و مناطق مختلف و نه تالابهایی مانند میانکاله و تالاب فریدونکنار، قرق و قرقشکنی انجام شود نه تنها تهدیدی برای پرندگان مهاجر محسوب نخواهد شد، بلکه با مشارکت اهالی زیستگاه امنی برای پرندگان مهاجر ایجاد میشود.
بررسیهای این گروه نشان میدهد که ممنوعیت قرقشکنی طی سالهای اخیر به کاهش تعداد آببندانهای میزبان پرندگان مهاجر تبدیل شده است. به گفته کارشناسان برای نمونه در شهرستان بابل که ۲۰۷ آببندان دارد تا پیش از ممنوعیت قرقشکنی حدود ۱۰۰ آببندان میزبان پرندگان مهاجر بود، اما پس از ممنوعیت قرقشکنی این تعداد به کمتر از ۱۰ آببندان رسیده است که این امر نشان میدهد این طرح نه تنها برای پرندگان مفید نبود، بلکه سبب نابودی زیستگاه این مهمانان شد.
از نگاه برخی فعالان و کارشناسان محیط زیست تعداد پرندگان مهاجری که به مازندران سفر میکردند از زمان ممنوعیت قرقشکنی تا کنون به شکل چشمگیری کاهش یافته و از حدود یک میلیون بال پرنده در ۲ دهه پیش به حدود ۲۵۰ هزار بال طی ۲ سال اخیر رسیده است و پیشبینی میکنند که با توجه به شرایط موجود این آمار در سالهای پیش رو کمتر از این مقدار هم شود.
نابودی زیستگاه پرندگان
در این پیوند یک فعال محیط زیست مازندران در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: قرق پرندگان مهاجر در آببندانهای مازندران امر پسندیدهای بود که در بسیاری از آببندانهای مناطق مرکزی مازندران و به ویژه شهرستان بابل صدها سال جریان داشت. با تضعیف این روش آببندانها، مردم و پرندگان مهاجر ضرر میبینند.
جواد یعقوبزاده گفت: قرق آببندانها برای پرندگان مهاجر روش قابل قبول و ارزشمندی در مناطق تحت حفاظت عرفی (LCC) محسوب میشود که برای ایجاد زیستگاه مناسب پرندگان مهاجر و مدیریت بهرهبرداری، روشی مبتنی بر فرهنگ بومی مازندران است.
وی افزود: پرندگان مهاجر بیش از هر چیز نیازمند یک زیستگاه امن با تغذیه مناسب هستند که متاسفانه به دلیل خشکی و نابودی تالابهای جهان، نبود زیستگاه عامل اصلی کاهش جمعیت و انقراض آنان است.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه سنت درست قرق پرندگان که در شمال کشور و مازندران انجام میشد با واقعیت های اجتماعی و زیستی منطقه همخوانی داشت، اظهار کرد: متاسفانه رویکردهای غیرعلمی و به دور از واقعیتهای میدانی و صرفا احساسی، موجب تضعیف این سنتها و در ادامه باعث خسارتهای جمعی شد.
یعقوبزاده با اشاره به نقش حضور پرندگان در کاهش آفتهای کشاورزی تصریح کرد: تغییر کاربری آببندانها خسارتهای چندجانبهای دارد. آببندانها کلیههای سرزمین ما محسوب میشوند که بسیاری از آنها از بین رفتند. زیرا سیستم گیاهپالایی آببندانها به دلیل تغییر کاربری نابود شد و سازههای تصفیهکننده آب، با تبدیل شدن به محل پرورش ماهی و ریختن انواع مواد شیمیایی و کود تبدیل به منابع تولید آلودگی شدند. اینها بخشی از کارکردهای آببندانهای طبیعی بود که باید جدی گرفته شود.
وی افزود: خط پروازی پرندگان در شمال کشور یکی از مسیرهای پرترافیک عبور پرندگان مهاجر در جهان محسوب میشود که این ظرفیت شرایط برای حضور پرتعداد پرندگان مهاجر در شمال کشور و مازندران را فراهم می کرد.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه در سالهای اخیر کاهش شدید جمعیت پرندگان مهاجر در مازندران مشاهده شده است، گفت: یکی از مهمترین دلایل این وضعیت نبود زیستگاه امن برای این پرندگان مهاجر است. در گذشته به واسطه قرقهای مردمی، حدود یکهزار آببندان در این استان پناهگاه این پرندگان بود.
یعقوبزاده گفت: مهمترین شاخصه برای حضور پرندگان مهاجر در یک منطقه زیستگاه و تغذیه مناسب آن مکان است و تخریب زیستگاه اصلیترین عامل کاهش پرندگان مهاجر در هر منطقهای محسوب میشود.
قرق و قرقشکنی ترس ندارد
این فعال محیط زیست ادامه داد: پدیده قرق و قرقشکنی در این منطقه سدهها برای پرندگان مهاجر وجود داشت و جمعیت پرندگان نیز دچار کاهش جدی نشد. اکنون نیز در مناطق مشابهی در اروپا و برخی کشورها مانند روسیه و دیگر مناطق نظامهای مدیریت حفظ و صید همزمان وجود دارد.
وی گفت: نکته قابل توجه آن است که این امر در قانون کشور ما و در چارچوب قوانین سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان مناطق «قرقهای اختصاصی» به صراحت بیان شده است و این قوانین به طور مشخص میتواند برای آببندان های ما قابل استناد و اجرا باشد.
یعقوبزاده افزود: ممنوعیت قرقشکنی پرندگان مهاجر در ۱۵ سال گذشته یکی از بزرگترین ضربهها به زیستگاه موقت این پرندگان بود. اهالی روستا وقتی دیدند نظام مدیریت و حفاظت بومی که در راستای قرق بود ممنوع شد، نظام آببندانها فرو ریخت و حتی در برخی مناطق آببندانها را تغییر کاربری داده و اکنون دیگر هیچ پرندهای در آن آببندانها حضور نمییابد.
این کنشگر محیط زیست اظهار کرد: پرنده مهاجری که در آببندان بدون قرق فرود بیاید به محض فرود شکار میشود. از سوی دیگر نزاع بین محیطبانها و شکارچیان بومی نیز افزایش یافت که متاسفانه سبب ایجاد جراحت و آسیبهای انسانی شد.
یعقوبزاده گفت: در گذشته فقط در شهرستان بابل که بیشترین تعداد آببندانهای مازندران را دارد دستکم ۱۰۰ آببندان در قرق پرندگان مهاجر بود. اما این آمار در به شکل چشمگیری کاهش یافت و اکنون به انگشتان یک دست هم نمیرسد. دلیل این وضعیت هم به رسمیت نشناختن قرق و قرقشکنی در آببندانها است.
وی خاطرنشان کرد: وقتی یک آببندان در قرق بود اهالی روستا به هیچ عنوان اجازه شکار را به کسی نمیدادند و خودشان نگهبان این پرندگان مهاجر بودند. در زمان قرقشکنی نیز اکثریت قاطع جمعیت پرندگان به مناطق مجاور میرفتند و تعداد بسیار کمی از آنها شکار میشدند.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: در زمان قرق، در فصلهای بهار و تابستان که زمان جوجهآوری پرندگان مهاجر است هیچ شکاری در آببندانها انجام نمیشد و خود مردم نظارت داشتند. اما اکنون سال به سال منطقه برای زادآوری پرندگان ضعیفتر و ناامنتر میشود.
یعقوبزاده خاطرنشان کرد: برای نجات پرندگان مهاجر نباید فقط در مناطق حفاظت شده مانند میانکاله دغدغه داشته باشیم. آببندانهای استان هم یکی از بهترین زیستگاهها پرندگان محسوب میشوند که خدمات آنها نه فقط برای پرندگان بلکه برای پالایش آب، حمایت از اقشار ضعیف روستا، تولید گیاهان و صنایع دستی و جلوگیری از ایجاد کانونهای ریزگرد پراهمیت است.
مازندران دارای ۲ تالاب بینالمللی میانکاله و فریدونکنار و چندین تالاب و آبگیر محلی چون ساهون، لپو و پلنگان، ولشت، استخرپشت، گلپل، خضر نبی، شورمست، دریوک، سراندون و بالندون، گز و کندوچال است.
در این استان افزون بر ۸۰۰ قطعه آببندان به مساحت ۱۷ هزار هکتار وجود دارد. همه ساله در فصل زمستان۱۰۰ گونه پرنده مهاجر زمستان گذران با جمعیتی حدود ۳۰۰ هزار بال به مازندران مهاجرت میکنند.
بر اساس آمارهای رسمی، تاکنون بیش از ۴۹۰ گونه جانوری از ردههای مختلف مهرهداران اعم از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و ماهیها در زیستبوم مازندران شناسایی شدهاند.
پرندگان با ۳۱۷ گونه از ۵۸ خانواده، پستانداران با ۶۳ گونه و ۱۹ خانواده، دوزیستان با ۹ گونه از ۶ جنس و ۶ خانواده، خزندگان با ۲۶ گونه از ۲۱ جنس و ۱۱ خانواده و ماهیها با ۷۵ گونه بخشی از تنوع زیستی حیات وحش مازندران را تشکیل میدهند.
نظر شما