به گزارش ایرنا، نه مثل آرتیستها، مشهور است و نه مثل عاشقان هنر هفتم برای لذت از سانسهای فیلمهای سینمایی، پایش به سالن تاریک سینما باز شده است.
از زندگی پر زرق و برق سینما، فقط یک اتاق تاریک داشت که با آوردن فیلمهای کمدی، اکشن، درام، جنایی و ترسناک روی پرده سینما شاید مسیر زندگی بسیاری از آدمها را تغییر داد و شاید هم چراغی در ذهن آنان روشن کرد.
۱۰ ساله بود که سختی روزگار او را به ترک تحصیل و کار برای گذران زندگی وا داشت، گرچه اتفاقی و به پیشنهاد یکی از دوستان، پایش به سینما باز شد اما این، همه ماجرا نبود.
او پس از مدتی کوتاه فعالیت در این عرصه حسابی مجذوب شغلش شده بود طوریکه آن فضای تاریک آپاراتخانه با صدای قیژقیژ حرکت قرقرههای دستگاه آپارات زغالی همراه با سر و صدای گوشخراش آن و شیفتهای سنگین کاری هم نمیتوانست از اشتیاق شاگرد آپاراتچی گرگانی به شغلش بکاهد برای همین بعد از مدتی کسب تجربه از کمک آپاراتچی تبدیل به آپاراتچی مجرب و حرفهای شده بود که به قول خودش نمایش فیلمهایش، بدون خطا و اشتباه روی پرده میرفت.
محمد ناطق پیشکسوت عرصه سینما و آپاراتچی قدیمی گرگان متولد سال ۱۳۳۵ است که با ۴۵ سال سابقه کار، خاکخورده اتاق تاریک آپارتخانه است و امروز به بهانه روز سینما به سراغش رفتیم تا با وی که موی سپید این عرصه است گفتگو کنیم.
ایرنا: چطور شد که از کودکی در آپارتخانه مشغول به کار شدید؟ خانواده مخالفتی نداشت؟
ناطق: از سال ۱۳۴۷ و از ۱۰ سالگی به عنوان شاگرد آپارتچی وارد سینما مهتاب گرگان شدم و پس از ۲ سال، فعالیتم را در سینما عصر جدید فعلی (مولنروژ سابق) ادامه دادم که تا سال ۱۳۸۶ در این سینما کار کردم.
در آن زمان گرچه خانوادهام مخالف بودند اما به دلیل مشکلات زندگی و نیاز به کار، چارهای جز فعالیت در این عرصه نداشتم.
یکی از دوستانم واسطه حضورم در سینما شد، ابتدا، شاگرد آپارتچی بودم که بعد از هفت سال با رفتن آپارتچی اصلی، به عنوان آپاراتچی به فعالیت ادامه دادم.
حدود ۴۵ سال به عنوان آپاراتچی کار کردم که فقط ۳۴ سال و ۶ ماه آن را بیمه دارم در واقع از ۱۰ سالگی که وارد این عرصه شدم به دلیل سن پایین بیمه نشده بودم.
ایرنا: کمی از شغل آپاراتچی برایمان بگویید سخت بود یا راحت؟
ناطق: آپارتهای آن زمان زغالی بود و مشکلات زیادی داشت برای همین باید در آپاراتخانه ۲ نفر کار میکردند با یک نفر کار پیش نمیرفت باید دستمان را به طور مداوم روی دستگاه آپارات میگذاشتیم و آن را میچرخاندیم نمیتوانستیم حتی یک لحظه دستمان را از روی آن برداریم و آب بخوریم و یا کار دیگری انجام دهیم لذا حتما باید کسی جایگزین ما میشد تا ما به امورات معمول روزمرهمان میرسیدیم.
سختیهای کار آپارتچی آنقدر زیاد بود که افراد پس از چند ماه کار کردن، این شغل را رها میکردند اما به خاطر علاقهای که به این شغل داشتم تا زمان بازنشستگی به عنوان آپاراتچی به کارم ادامه دادم.
حتی اگر زمان به عقب برگردد هم باز همین شغل را انتخاب خواهم کرد، خیلی به این شغل علاقه داشتم طوری که بعد از بازنشستگی چند ماهی در بستر بیماری افتادم.
شاید روزی هزار پله را در سینما بالا و پایین میرفتم اما معنی خستگی را نمیدانستم.
ایرنا: در آن زمان وضعیت سینماهای گرگان چگونه بود؟
ناطق: در دهه ۴۰ و ۵۰، چهار سینما در گرگان فعال بود که ۲ سینما مهتاب و امپایو از صبح تا ساعت ۲۳ کار میکردند. سینما کاپری از سه بعد از ظهر و مولنروژ از ساعت ۱۷ عصر کار خود را شروع میکردند.
بعد از انقلاب اسلامی سانسهای سینما تغییر کرد و از صبح تا ۱۲ شب فعالیت میکردیم.
سال ۱۳۶۴ ازدواج کردم، پیش از تغییر ساعت کاری سینماها و ۲ شیفته شدن آن هر کجا که برای خواستگاری میرفتم به در بسته میخوردم، میگفتند شغلتان به درد زندگی مشترک نمیخورد چراکه صبح زود وقتی اهل خانه خواب هستند به محل کار میروید و شب هم تا دیروقت سر کار هستید لذا جواب منفی میدادند.
قبل از دو شیفته شدن از صبح تا ۱۲ شب به طور مداوم در آپارتخانه مشغول بودم البته حقوق و اضافه کاری خوبی هم داشتم اما بعدها با تغییر ساعت کاری، به صورت ۲ شیفت کار میکردم و این مساله از فشار کاری ما کم میکرد.
بعدها با جنگ تحمیلی، سانسهای سینما تغیر کرد، در دوران جنگ تحمیلی نیز سینما از صبح تا ساعت ۲۰ شب باز بود و بیشتر فیلمهای جنگی و معمولی اکران میشد.
ایرنا: کمی از رغبت و اشتیاق مردم آن زمان به سینما برایمان تعریف کنید؟
ناطق: در آن دوران اشتیاق مردم برای حضور در سینما و تماشای فیلمها بینظیر بود طوری که مردم از ساعت ۲۲ شب تازه برای تماشای فیلم به سینما میآمدند.
در قدیم حضور مردم در سینماها آنقدر پرشور بود که صفهای طولانی تشکیل میشد، همه مردم تلویزیون نداشتند و آنهایی هم که داشتند فقط تا ساعت ۲۲ الی ۲۳ میتوانستند تلویزیون تماشا کنند چون تا همین ساعت فعال بود.
مردم خیلی علاقهمند بودند که پول زیادی بپردازند تا فقط قطعهای کوچک از فیلم سینمایی را داشته باشند در حالی که هیچ کاربردی برای آنها نداشت چراکه باید در دستگاه آپارات قرار میگرفت تا بتواند فیلم را به نمایش بگذارد.
ایرنا: مخاطبان شما بیشتر چه رده سنی بودند؟
ناطق: همه سنین از کودک تا بزرگسال، زن تا مرد از فیلمهای سینما استقبال میکردند شبها بیشتر با خانواده میآمدند.
ایرنا: حقوق و مزایای شما چطور بود؟
ناطق: از آنجا که به صورت ۲ شیفت کار میکردم و در کارم بسیار متعهد و دقیق بودم با وجود حقوقهای پایین آن موقع، من حقوق خیلی خوبی دریافت میکردم.
بعدها سینماها به حوزه هنری واگذار شد، از زحماتشان تشکر میکنم اما نسبت به ما کملطفی میکنند، انتظارمان این است که ارزش و احترام بیشتری برای ما به عنوان پیشکسوتان عرصه سینما قائل شوند.
از سال ۱۳۸۶ که بازنشسته شدم حوزه هنری هیچ قدمی برای ما برنداشت حتی یادی از ما نمیکند البته گله نمیکنیم چون آنها هم مشغلهها و گرفتاریهای خود را دارند اما انتظار میرود حداقل سالی یک بار به یاد ما باشند.
ایرنا: نظرتان راجع به روی کار آمدن سیستم دیجیتال در سینماهای کشور و برچیدن آپارات در سینماها چیست؟
ناطق: کار کردن با آپارات در سینمای قدیم خیلی سخت بود، باید فیلم را تعمیر و بازدید میکردیم و آپاراتچی باید به صورت مداوم در آپاراتخانه مشغول کار میشد اما در حال حاضر دیگر شرایط تغییر کرده و آپارتخانه به طور کامل برچیده شد، الان فیلمها را روی فلش ریخته سپس آن را اکران میکنند بدون آنکه کمترین دردسر را به دوش بکشند.
البته سینمای قدیم به هیچ عنوان با سینمای فعلی قابل مقایسه نیست، مردم در گذشته فیلم را روی پرده سینما نگاه میکردند اما اکنون سینما مانند آن است که مردم از یک تلویزیون بزرگ فیلم میبینند.
در آن دوران، دستگاه آپارت برای مردم چیز عجیب و غریبی بود اینکه چطور نور، صدا و تصویر آماده نمایش میشود و چگونه فیلم روی پرده سینما میرود برای آنها جالب بود لذا مشتاق بودند با این دستگاه و شیوه پخش فیلم بیشتر آشنا شوند.
آپارتچی هم قلب تپنده سینما بود، اگر نبود سینما دیگر کارایی نداشت.
ایرنا: طی این سالها فعالیت شما در هنگام نمایش فیلم با آپارات، بهترین و پراستقبالترین فیلم چه فیلمی بود؟
ناطق: فیلمهای اکشن و رزمی و خانوادگی در آن دوران طرفداران زیادی داشت اما در حال حاضر مردم بیشتر به خاطر سرگرمی به سینما میآیند و تعدادشان کمتر از انگشتان دست است حتی اگر توجه کنید بیشتر تماشاگران یا با یکدیگر در حال گفتگو هستند و یا اینکه با تلفن همراهشان کار میکنند در واقع کمتر فیلم میبینند.
فیلمهایی هم که در سینما اکران میشد تقریبا همه آنها خارجی بود و از کیفیت بالایی برخوردار بود اما بعد از انقلاب اسلامی به تدریج فیلمهای ایرانی جایگزین فیلمهای خارجی شد که باز هم مردم استقبال پرشوری از این فیلمها داشتند.
فیلم ایرانی تاراج از جمله فیلمهای ایرانی پرطرفدار آن دوران بود.
ایرنا: شیرینترین خاطره شما از ۴۵ سال شغل آپارتچی چیست؟ در این مدت هنرپیشههای مطرحی هم بوده که باهاش مواجه شده باشید؟
ناطق: راستش را بخواهید خاطرات زیادی در ذهنم نقشه نبسته چراکه همه وقت درگیر کار با آپارات بودم، هنرپیشههای زیادی به سینما میآمدند برخی شبها پس از اتمام سانس سینما، بازیگران و کارگردانان فیلمهای تولید شده در درون استان به سینما میآمدند تا با تماشای فیلم تولیدی، نقاط ضعف و قوت آن را بررسی کنم.
خیلی اهل تعامل و ارتباط با بازیگران و کارگردانان مشهور نبودم. آنها با حضور در آپارات، جویای احوال ما میشدند اما از آنجا که سخت مشغول کار بودم اسامی آنها در خاطرم نمانده است.
البته مردم علاقه زیادی به هنرپیشههای سینما داشتند و وقتی بازیگران به سینما میآمدند آنقدر مردم و حتی پرسنل سینما اطراف آنان جمع میشدند که جای سوزن انداختن نبود.
۲۱ شهریور ماه «روز ملی سینما» است
نظر شما