سلامی به حیدربابا در روستای پدری شهریار

تبریز- ایرنا- روستای «خشکناب» شهرستان بستان آباد خاطرات شیرینی از کودکی‌های «سیدمحمدحسین بهحت تبریزی» (شهریار) دارد و هنوز هم صدای اشعارش در میان تپه‌ها و کوه‌های اطراف این روستا به گوش می‌رسد.

به گزارش ایرنا، شهریار سال ۱۲۸۵ شمسی در روستای خشکناب بستان آباد به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در این روستا و خانه پدری‌اش گذارند.

این شاعر پرآوازه، ارادت خاصی به محل تولد و خانه پدری خود داشت به طوری که بارها در اشعاری که سروده، از روستای خشکناب نام برده و حتی شعر معروف «حیدربابا» شهریار برگرفته از نام کوه حیدربابا در این منطقه است.

حال پس از گذشته ۳۶ سال از درگذشت شهریار شیرین سخن، فرصتی پیش آمد تا به بهانه اختتامیه سومین جشنواره «حیدربابای شهریار» به خانه پدری این شاعر گرانقدر در روستای خشکناب بیایم.

خشکناب در حدود ۳۰ کیلومتری از شهر بستان آباد قرار دارد و جاده‌اش اندکی پر پیچ و خم است اما وضعیت آن در سال‌های اخیر که جشنواره برگزار می‌شود، بهتر شده و مرمت خانه پدری شهریار نیز آغاز شده است.

پس از گذر از پیچ‌های جاده‌ به روستا می‌رسیم که از همان ابتدای ورود، جمعیتی از مسافران و خودروهای آن‌ها به چشم می‌خورد. استقبال بسیار خوبی از جشنواره انجام شده ولی باید دید که کیفیت برگزاری جشنواره در شان شهریار شیرین سخن و علاقمندان وی است یا نه؟

کوچه‌های خاکی روستا را پیاده به سمت خانه پدری شهریار می‌روم و با رسیدن به ورودی خانه، اندکی امیدوار می‌شوم که پس از گذشت سال‌های بسیار، بالاخره برای قسمت درب ورودی به سمت حیاط، پله دائمی و محکم ساخته شده است و دیگر لازم نیست گردشگران با پله‌های چوبی و خطر سقوط، وارد حیاط شوند.

سمت راست حیاط، ساختمان ۲ طبقه با ایوان خودنمایی می‌کند که وضعیتش نسبت به گذشته، بهتر شده است و با انجام مرمت‌ها بدون ترس از سقوط می‌توان داخل خانه تردد کرد.

سلامی به حیدربابا در روستای پدری شهریار

هرچند که خانه، خالی و عریان است و هیچ وسیله‌ای ندارد اما تقلاها و آمد و رفتن‌هایی که انجام می‌شود، نشان می‌دهد در حال تجهیز خانه هستند.

وقتی در ایوان طبقه بالا می‌ایستی و به درختان سرسبز و کوه‌های اطراف می‌نگری، کافی است تا چشمانت را ببندی تا صدای آشنایی را بشنوی که چگونه شهریار در گوشت زمزمه می‌کند « آمدی جانم به قربانت»

ادامه گشت در خانه را برای بعد می‌گذارم و به سرعت به محل جشنواره، اندکی پایین تر از خانه می‌روم. غرفه‌های تنقلات و خوراکی و نوشیدنی در محل برگزاری به راه است و در یک دست هر خانواده‌ای که به دنبال صندلی برای نشستن است، نایلونی از تنقلات و در دست دیگر نیز فلاسک چای و استکان دیده می شود.

خوشبختانه این برنامه تاخیر چندانی ندارد و پس از ۳۵ دقیقه تاخیر با تلاوت قرآن، آغاز می‌شود.

مجری با شعری از شهریار و به زبان ترکی برنامه را ادامه می‌دهد و در ابتدا ۲ تن از شاعران برتر این جشنواره را برای خواندن شعر خود در وصف شهریار دعوت می‌کند.

سپس خانم حقی، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بستان آباد که دبیر جشنواره است پس از تشکر و قدردانی چند دقیقه‌ای که همه مدیران حاضر را هم دکتر می‌نامد، توضیح کوتاهی درباره جشنواره می‌دهد از جمله اینکه به سومین دوره جشنواره در بخش‌های مقاله، شعر و خوشنویسی از ۲۱ استان اثر رسیده است.

سخنران بعدی فرماندار بستان آباد است. علیرضا توری نیز پس از خیرمقدم چند دقیقه‌ای به توصیف از شهریار می‌پردازد و می‌گوید: شهریار در زمره شاعران پرآوازه ایران می‌درخشد و او انسان بزرگی بود که در تاریخ معاصر، شاهر سروده‌های بی نظیرش بودیم.

وی در ادامه حضور پرشور مردم در این جشنواره را نشان از توجه و اهمیت مردم به فرهنگ و هنر و ادب می‌داند.

گروه‌های موسیقی عاشیقی هم در این مراسم اجرا داشتند.

سلامی به حیدربابا در روستای پدری شهریار

پس از اجرای این هنرمندان نیز حجت الاسلام غفاری، امام جمعه بستان آباد، سخنرانی و شهریار را یک افتخار برای ما در دنیا عنوان کرد که ماهیت ملی و دینی ما را به زبان فارسی و ترکی نشان داد و از این طریق به احیای زبان ترکی در هنر زیبای شعر پرداخت.

وی در ادامه از ارادت شهریار به اهلی بیت(ع) و رزمندگان دوران دفاع مقدس و مرید ولایت فقیه بودن بودن وی گفت.

برنامه همچنان ادامه دارد اما گروهی از مردم به خاطر خستگی ناشی از طولانی بودن مراسم، محل را ترک کرده‌اند.

بلاغی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی و شهسواری نماینده مردم هشترود و چاراویماق که برای سخنرانی دعوت می‌شوند، فرصت خود را در اختیار مجری قرار می‌دهند و از سخنرانی امتناع می‌ورزند.

و بالاخره فرصت به سید هادی بهجت تبریزی، یگانه فرزند پسر شهریار می‌رسد که هنوز هم نشانه‌هایی از چهره پدر بر رخسارش هویدا است. او برگزاری چنین جشنواره‌ای را قدمی مثبت در جهت جمع شدن علاقمندان شعر و ادب شهریار برای شادی و تجدید دیدار می‌داند.

سپس شعر پدر درباره خشکناب را می‌خواند؛ شعری که در وصف محل تولد شهریار شیرین سخن می‌گوید.

«حیدربابا ، قره کوْلون دره سی/ خشگنابین یوْلی ، بندی ، بره سی/ اوْردا دوْشَر چیل کهلیگین فره سی/ اوْردان گئچر یوردوموزون اؤزوْنه/ بیزده گئچک یوردوموزون سؤزوْنه/ خشکنابی یامان گـونه کیم سالیب؟/ سیدلردن کیم قیریلیب کیم قالیب؟/آمیرغفار دامداشینــی کیم آلیب؟/ بولاخ گنه گلیب گولــی دولدورور؟/یا قوروریوب باخچالاری سولدورور؟» « حیدربابا در درّة قَره کوْل و در راه خشگناب‬/ در صخره‌ها و کبک گداران و بندِ آب/ کبکانِ خالدار زری کرده جای خواب‬/ زانجا چو بگذرید زمینهای خاک ماست‬/ این قصّه‌ها برای همان خاکِ پاک ماست/ امروز خشگناب چرا شد چنین خراب ؟‬/ با من بگو: که مانده ز سادات خشگناب ؟/ اَمیرغفار کو ؟ کجا هست آن جناب ؟‬/ آن برکه باز پر شده از آبِ چشمه سار ؟‬/ یا خشک گشته چشمه و پژمرده کشتزار؟»

و در نهایت فرصت به اهدای جوایز برگزیدگان جشنواره و تجلیل از متولیان شهرستانی و استانی دست اندرکار در برگزاری این جشنواره می‌رسد و پس از آن نیز تراب محمدی، سرپرست استانداری آذربایجان شرقی به وصف شهریار می‌پردازد.

سلامی به حیدربابا در روستای پدری شهریار

محمدی می‌افزاید: ایران از دیرباز مهد فرهنگ و هنر و ادب و نام آن با شعر و ادب همراه بوده است و حتی حافظه تاریخی مردم ما نیز بیشتر به زبان شعر بیان شده ات.

وی ادامه می‌دهد: استاد شهریار، شاعر نابغه در دوران معاصر بوده و حکمت در اشعار وی جاری است.

وی می‌گوید: تعیین روز درگذشت شهریار به عنوان یک شاعر ملی به روز ملی شعر و ادب فارسی زیبنده این شاعر گرانقدر است زیرا از دانش آموز هشت ساله تا پیرمرد ۸۰ ساله حداقل ۲ شعر «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» این شاعر را شنیده‌ و دریاد دارد.

محمدی خاطرنشان می‌کند: شهریار، پیشروی جریان شعرای مذهبی بوده و اشعار دقیق حاوی مضامین بالا و آرایه‌های ادبی نشاندهنده ریشه قوی دینی در این شاعر است.

وی تاکید می‌کند: راز محبوبیت شهریار، مردم داری، وارستگی بی نظیر شخصیتی و به خصوص تسلط بر ۲ زبان فارسی و ترکی است.

وی ادامه می‌دهد: شهریار، زمان شناس بصیری بود که هیچگاه نسبت به اتفاقات اجتماعی و سیاسی بی توجهی نکرده و بارها به سرایش اشعار دفاع مقدس پرداخته و با مردم همراه بوده است.

سرپرست استانداری آذربایجان شرقی هم‌چنین از خرید و تجهیز خانه پدری شهریار خبر می‌دهد که قرار است از روزهای آینده به عنوان خانه موزه شهریار در معرض عموم قرار بگیرد.

صحبت‌های آخرین سخنران نیز تمام می‌شود اما برنامه همچنان ادامه دارد. پس از اجرای ۲ گروه موسیقی عاشیقی و یک گروه نمایش ، بالاخره برنامه تمام می‌شود هرچند که بیش از نیمی از حاضران در ابتدای برنامه، تا اتمام برنامه، محل برگزاری را ترک کردند.

حال باید نشست و در انتظار بود تا خانه دوست تجهیز شود و مجسمه‌ شهریار در خانه پدری برای بازدید گردشگران در معرض نمایش قرار بگیرد.

سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، اهل تبریز و به زبان‌ ترکی آذربایجانی، فارسی و عربی شعر سروده‌ است.

شهریار در سرودن گونه‌های دگرسان شعر مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیره‌دست بود اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد.

شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب (ع) ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ و فردوسی داشته‌است.

او در تبریز در خانواده‌ای بستان‌آبادی از روستای خُشکِناب به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد، ۲۷ شهریور را به واسطهٔ روز درگذشت او «روز شعر و ادب ملی» نامیده‌اند.

مهم‌ترین آثار شهریار به زبان ترکی منظومهٔ حیدربابایه سلام و منظومه سهندیه است که از معروف‌ترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی به‌شمار می‌روند و شاعر در آنها از اصالت و زیبایی‌های روستای دوران کودکیش و کوه سهند یاد کرده‌است.

منظومه حیدربابای سیدمحمد حسین بهجت تبریزی "شهریار" تبلور شور و علاقه خاص شاعر به آذربایجان به عنوان وطن و مردم آن به عنوان هموطنان وی است، این منظومه شاید بهترین اثر ادبی در زبان ترکی آذری است و قابل مقایسه با آثار بزرگانی چون ابوالقاسم نباتی، فضولی، میرزا علی اکبر صابر و دیگر شعرا و پشکسوتان ادب ترکی آذری است.

منظومه حیدربابایه سلام در دانشگاه های معروف جهان نظیر دانشگاه کلمبیا در آمریکا و چند دانشگاه اروپا مورد بررسی ادبی و نیز موضوع رساله های تز دکتری قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha